نگاهت هم آنجاست در جست و جوی دوستان #شهیدت .
چشم هایت #آرزوی رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً را فریاد می زند.
دیگر #نگران نباش .
قَسَم هایت به شهدا ، کار دستِ دنیا داد و تا قیامت #داغدار نداشتنت شد.
اما #خداراشکر تو به #آرزویت رسیدی
#پرواز را خوب آموختی چون #وابستگی ها را در سرزمین #دنیا رها کردی و رفتی .
فرمانده بودی اما پایان #وصیت_نامه ات ، #سربازی_ات را امضا کردی .
کاش #آوینی بود.تا از تو بنویسید و #ارباب تا همه ی دنیا خواننده قصه واقعی رشادت ها و دلاوری هایت باشند .من و این #قلم شکسته ام برای از تو نوشتن بسیار کوچک ایم.
راستی حال که به آرزویت رسیدی و به خیلِ #عشاق پیوستی. برای #جامانده_ها دعا کن..
آن هاکه آرزوی #شهادت دارند.
مدتی است راه #بندگی را گم کرده اند.
#اسیر دنیا شده اند اما #امید به آزادی نفس دارند.
دلشان برای یک #توبه خالصانه و #اشک ندامت لک زده است.
برای آنانکه که #خسته از دنیا و بازی هایش هستند دعا کن.
🍂به مناسبت شهادت #شهید #سعید_قهاری
🖊به قلم #طاهره_بنایی منتظر
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۱/۰۱/۰۵
📆تاریخ شهادت: ۱۳۸۵/۱۲/۰۴
🗺محل شهادت: جهنم دره خوی.آذربایجان غربی
یادبود: تهران.بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #طراحی #عمار_عبدی #کربلا #مشهد
@refigh_shahid1
دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.
پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .
آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.
فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.
ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.
شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.
مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»
آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.
به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .
لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای برایش، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت، و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...
#شهید #مهدی_زین_الدین
✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۸.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت
🗺محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
@refigh_shahid1