eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 جـزئیات شـهادت 🌹 ● شهید مهدی امینی ● 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔶تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۰/۰۳/۲۸ 🔷کـشور شـهادت : ایران 🔶مـحل شـهادت : روستای گوگ تپه مهاباد 🔷عـملیـات : دارلک 🔶نـحوه شـهادت : شهیدامینی بعد از حماسه دارلك، قصه ياران از دست رفته و خاطره هاي نيك آنان، سينه اين عاشق عارف را مملو از تجلي زخمهاي فراق نموده بودند. ياراني كه ره صد ساله عشق را در ركاب امام عاشقان، يك شبه طي كردند. در نگاهش، اندوه ياران سفر كرده و انتظار وصال به سر منزل مقصود آنان فهميدني و دريافتني بود كه پرنده وحشي ديگر تحمل ماندن در قفس دنيا را بعد از ياران باوفايش ندارد كه سرانجام در 28 خرداد ماه سال 1360، مصادف با سالروز ولادت آقايش حضرت مهدي(عج) در يك نبرد قهرمانان، اين مرد لحظه هاي سخت انقلاب كه با بارش مدام رحمت الهي، جان را در زلال كرامت حق شسته بود در اوج آگاهي، زيباترين مرگ را انتخاب كرد ⚜️ @refigh_shahid1 ⚜️
⚫️ اطـلاعات مـزار ⚫️ 💠 شهید مهدی امینی 💠 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ◽️مـحل مـزار : باغ رضوان ارومیه ◽️وضـعیت پـیکر : مشخص ◾️موقـعیت مـزاردر گـلزار شـهدا ◾️ ▫️قـطعـه : اول شهدا ▫️ردیـف : اطلاعاتی موجود نیست ▫️شـماره : اطلاعاتی موجود نیست ⚜️ @refigh_shahid1 ⚜️
📄 وصیت نامه 📄 🖋شهید مهدی امینی: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هان! ما نه شاعریم و نه سخنران و نه نغمه‌خوان. امانتی بودیم که باید تحویل صاحب اصلی‌مان می‌شدیم. وظیفه‌ای داشتیم که می‌یابد عمل می‌کردیم. خونی داشتیم که می‌باید در راه اسلام بر خاک اسلام می‌ریختیم تا فردا و فرداها، هزاران هزار حسینی سر از زمین بردارند و دوباره همه جا را کربلا و هر روز را عاشورا سازند. عبدی بودیم که می‌بایست خواسته یا ناخواسته به مولا رجوع داده می‌شدیم و خدای تعالی بر ما منّت گذارد و این رجوع ما را احسن قرار داد و رجوع ما را معراج و پرواز از خاک تا آن سوی افلاک. لذا نه عزم سخن داریم و نه قصد سخنرانی و شعر خوانی و غزل سرایی برای ما بعد از ما. این عرصه، عرصه عمل است. میدان، میدان جهان است و آنانی که در نهایت راحت این دنیا به سر دادن سرود عرفان، عشق، اخلاص، صفا، لقا و هزاران القاب و عناوینی چنین و چنان پرداخته‌اند، جز لاف و گزاف به چیز دیگر مشغول نیستند و آن ها که کتاب و مقاله و گفتار در مراتب سیر و سلوک می‌نویسند و دل خود را به این عناوین و القاب و مشغولیت ها خوش کرده‌اند، بسی در غفلتند و فراوان درخواب. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ⚜️ @refigh_shahid1 ⚜️
📖 خاطرات شهید 📖 🌾 شهید مهدی امینی 🌾 "خاطرات و سخنان ایشان از زبان همسرشان:" 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روزي مي خواستند بعنوان خواستگاري به منزل ما بيايند شايد يك جفت كفش به پا نداشتند و آنطور كه من شنيده ام كفش يكي ديگري را به پا كرده بود اينها همه بيانگر اين است كه اين انسان از هرچه در اين عالم وجود دارد بريده و فقط به خدا پيوسته است راستش را بخواهيد من مَهدي را از همان اول شهيد مي دانستم و مي دانستم رفتني است من او را فرشته اي زميني مي دانستم كه براي هدايت من آمده است آنروز كه بر روي سجاده نشسته بودم پيكر آغشته به خون ايشان را جلوي چشم تجسم مي كردم و همواره به اخبار گوش مي كردم كه همين الان نام شهيد اميني را هم خواهد گفت در هر تشييع جنازه در اروميه پيشاپيش جمعيت جلو مي رفتم و به خود مي گفتم از همين روزها براي تو هم در روزهاي آينده است بيدار باش و خود را آنگونه اي بساز كه در از دست دادن عزيز خود صبور و بردبار باشي من قصد نداشتم وارد مسئله جهاد و دفاع شهيد اميني بشوم اما اگر اين امر را نگويم واقعاً حيف است تمام مردم اروميه به خاطر دارند كه در سال 1360 و 1359 اوضاع شهر چگونه بود دشمن داخلي از هر طرف حمله ور شده بود پاسداري از شهرهاي كوچك و دهها و روستاها بر عهده سپاه پاسداران بود وقتي كه مسئله دارلك پيش آمد من مي ديدم كه مَهدي چگونه راه مي رود و چگونه به طرف شهادت پر مي كشد و حتماً به خاطر داريد كه آن 35 تن شهيد چگونه در آن زمان به شهادت رسيده اند و حتما ديديد كه در تشييع جناز آن 35 شهيد چه ها بر مهدي گفتند شهيد مَهدي اميني مظلوم زيست و مظلوم شهيد شد .  〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ⚜ @refigh_shahid1
🖼عکس هایی از دوران زندگی شهید مهدی امینی ⚜ @refigh_shahid1 ⚜
کلام شهید✨ ▪️زندگي ساده و بي آلايش شهيد اميني زبانزد همه دوستان و خانواده اش بود شايد عينكي كه به چشم داشتند از چند جا شكسته بود و در صدد تهيه عينك جديد نبود و مي فرمودند :  « اي كاش عمر من هم اندازه اين عينك بود تا بتوانم خدمت بكنم »  ⚜ @refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
➰معرفی شهید📿📜 🌱 شهید سید مرتضی آوینی🌱 #شهید_مرتضی_آوینی #شهید_تفحص #کارگردان_مذهبی #سید_شهیدان_اهل
شهـــید آوینـــــۍ: 🌼 امانتـی است ڪه باید به جانان رسـاند اگر خـــود نـــدهی می ســـــتانند فاصـله هلاڪت و شهادت همین خیانت در اســـــت. 🆔👇 @refigh_shahid1
پرواز پرستویی دیگر..... شــهادت پــاســدار رشــیــد اســلــام حــســیــن مــعــمــاری خــدمــت امــت شــهیــد پــرور خــوزســتــان تــســلــیــت وتبریک عــرض مــی ڪــنــیــمــ. شــهیدبــزرگــوار چــنــد روز پــیــش تــوســط پــهبــادهای متجاوز آمــریــڪــایــی درعــراق مجروح شــده بــودنــد ودربیمارستان بــســتــری بــودنــد ڪــه ســاعــاتــی قــبــل بــه شــهادت رســیــدنــد. 🌸شهید مدافع حرم حسین معماری
بسم الله الرحمن الرحیم
ک 🌷 🔰مهدی عزیزی کوچک بود که در کوچه پس کوچه های🏘 تو در توی شهر قد کشید و با سرو قامتی به پایان خط دنیاییـ🌍 خود رسید. 🔰از او چند چیز بیشتر به نمانده، یک لباس رزم👕 با درجه سروانی و دو جلد و نگاه مادری که هر روز قامتش را در چارچوب خانه🏡 می جوید. 🔰مادرش می گوید: از کودکی مهدی خاص بود👌 حتی اولین کلامی که وی آموخت و بر زبان آورد " " بود چرا که وی در دوران جنگ به دنیا آمد و هم در خانواده و هم در تلویزیون📺 بحث بسیار به گوشش رسید. 🔰پدر مهدی بود و در زمان جنگ در جزیره خارک به انجام ماموریت می پرداخت. مادر شهید🌷 میگوید در آن زمان مهدی بیشتر نداشت که من به فرزندانم می گفتم دعاکنید پدرتان و دیگر رزمندگان👥 سالم برگردند که با همان سن کم مهدی می گفت " من می خوام بزرگ بشم و کار بشم" 🔰وقتی پدر خانه نبود🚷 مهدی احساس می کرد و سعی داشت هوای خواهر و برادرش را داشته باشد. مادر شهید در روحیه چیزی از فرزندش کم ندارد👌 در صحبت هایش به راحتی می توان استقامت را لمس کرد و به چشمانش👀 خیره شد که از راه رفته پشیمان نیست❌ 🔰با اینکه فرزندش شده اما هنوز خم به ابرو نیاورده و دفتر خاطرات ذهنش💬 با ذوق نام ورق میزد😻 شهید مدافع حرم مهدی عزیزی💛❤️❤️💚💙💙
نام شهید بزرگوار😊 مهدی عزیزی تولد ;اول مهرماه 1361 زمان شهادت:11 مرداد سال 1391 سن :31 در دفاع از حرم بی بی زینب در خاک سوریه به مقام شهادت نایل شد🌹😞
ن🌸روایت از مادر بزرگوار شهید مدافع حرم مهدی عزیزی: مدام با من صحبت می کرد و می گفت: مادر! اگر در این زمان ، امام حسین (ع) بود و من برای یاری حضرت می خواستم بروم کربلا ، شما اجازه می دادید؟ گفتم: خب معلومه صد تا مثل تو فدای سر امام حسین (ع). گفت: مادر ! الان هم همان زمانه. دیدی چه طور به قبر حجر ابن عدی حمله کردند؟! اگر دستشون به قبر حضرت زینب(س)هم برسه همین کار را می کنند.. گفتم: پسرم می دانم ولی تو بمان و همین جا خدمت کن. گفت: نه مادر نمی توانم. این صحنه ها را که می بینم جگرم آتش می گیرد. مادر! اگر من شهید شدم نگویید که اگر اینجا بود چیزیش نمی شد و چرا رفت و از این حرف ها .... این ها حرف شیطانه .. فقط به یاد مصائب حضرت زینب (س) باشید. 🌷شهید مدافع حرم مهدی عزیزی🌷 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹