eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
175 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🚦چیزی به اسم دیگر وجود ندارد! 📍ما در فضایی که اسمش را گذاشته‌ایم خرید می‌کنیم، به آدم‌هایی که هرگز ندیده‌ایم اعتماد می‌کنیم، پول به حساب‌شان می‌ریزیم، در این فضای مجازی با هم به صورت واقعی حرف می‌زنیم، از هم گله می‌کنیم، غذای واقعی سفارش می‌دهیم، اوقات فراغت‌مان را اینجا می‌گذرانیم، روزمان را آنجا شروع می‌کنیم و شب هم آخرین تصویری که می‌بینیم آنجاست، چطور اسمش هنوز مجازی است؟ 🔸با یکی از سلبریتی‌های سینما در مورد شبکه‌های مجازی حرف زدم. اینکه تا چه اندازه زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار داده اند. می‌گفت فارغ از اینکه امتیازات برجسته‌ای مثل سنجیدن نبض جامعه و ایجاد ارتباط مستقیم با هواداران را ایجاد کرده، به شدت روی میزان حضور یا حذف بازیگرها تاثیر گذاشته است. بسیاری از کارگردان و تهیه کننده‌ها بر اساس تعداد فالور بازیگر انتخاب می‌کنند. 🔸یعنی با خودشان می‌گویند فلان بازیگر چندمیلیون فالوور دارد، وقتی فیلمی که بازی کرده را توی صفحه‌اش تبلیغ کند، درصدی از آنها هم به سینما بیایند بخشی از فروش فیلم را تضمین می‌کنند. 🔸او هم مثل من باور داشت که ناسزاهای مجازی، دردهای واقعی به همراه می‌آورند و اصولاً دیگر مرزبندی میان دنیای مجازی و واقعی آنقدر به هم ریخته که نمی‌توان خط مشخصی برایش کشید. 🔸زندگی ما به شدت تحت تاثیر این دنیای هنوز مرموز است. دنیایی که در حال کشف و شهود در آنیم و حتی کسانی که مدعی هستند آن را می‌شناسند وقتی با زوایای تازه اش روبرو می شوند با دهان های باز، از حرکت می‌مانند. 🔹فضای مجازی به زندگی واقعی خط می‌دهد، اما به شدت تحت تاثیر زیست واقعی شهروندان است و بازتابنده کنش‌های واقعی ماست. 🔸 در این فضا هرآنچه می‌بینیم و می‌شنویم انگار آینه ای است که روبه روی خودمان قرار گرفته و اصولاً با چنین رویکرد و کارکردی چطور می‌توان آن را مجازی نام گذاشت؟ 🔸درک دغدغه کسانی که معتقدند این فضا فسادزا است، دشوار نیست اما این فضا در امتداد زندگی واقعی قرار دارد. 🔸تکمیل کننده لذت های بشری است و خلاءهایی را برای کاربران پُر می‌کند که امکان پاسخگویی به آنها در دنیای واقعی وجود ندارد. 🔸وقت‌گذرانی در فضای مجازی ارزان است. وقتی سینما و تئاتر و رستوران و سفر رفتن در دنیای واقعی بسیار پرهزینه می شود، بسیاری از کاربران بر اساس اصل «وصف العیش نصف العیش» در این فضا بخشی از نیازهای حسی‌شان را دنبال می‌کنند. 🔸اگر در دنیای واقعی مجال تامین وجود داشته باشد بعید است این همه مشتری سرگردان در این فضای معلق رها شوند. 🔸در بازاریابی می‌گویند در کنار خریداران واقعی، کسانی هم هستند که به آنها window shopper می‌گویند. 🔸 کسانی هستند که به دید زدن ویترین مغازه ها علاقه دارند. در امریکا مشهور است که دید زدن ویترین مغازه ها و پرسه زدن در مراکز خرید کار مورد علاقه نیویورکی ها برای گذراندن زمان است. 🔹در ایران هم این نوع گذران که برخی آن را «پرسه زنی در شهر» هم می‌خوانند وجود دارد، شبکه های مجازی- به ویژه اینستاگرام که عکس محور است- این امر را بسیار آسان، متنوع، ارزان و لذتبخش کرده است. 📍آفرینندگان شبکه‌های مجازی این نیازهای بشری را شناسایی کرده‌اند و بر اساس یک رفتارشناسی و روان‌شناسی اجتماعی آن این نرم افزارها را طراحی کرده‌اند. همه گیری، اثرگذاری و نفوذ این شبکه ها اتفاقی نیست. 📍 اگر دنبال راهی هستیم که این فضا را مدیریت کنیم، آن راه نیست، بلکه شناخت جامعه واقعی و پاسخ به نیازهای واقعی مردمِ واقعی است. ✍ 📲 @savaderasanei
🚦برای ترک این عادت ناخوب، تمرین کنیم 🔸دلتان برای دوستی تنگ شده است. مدتهاست از هم خبر ندارید. گوشی را بر می دارید و به او زنگ می زنید و سلام می کنید: - سلام بی معرفت! معلومه کجایی؟ یادی از فقیر فقرا کردی! 🔸پاسخ می دهید که دلتان برایش تنگ شده و کاری خاصی نداشتید. - نه! دیگه با از ما بهترون می پری. ما رو فراموش کردی. 🔸توضیح می دهید که اینطور نیست و گرفتاری های زندگی زیاد است. اما با همان لحن جواب می دهد: - اینا همه اش بهانه اس! بگو ما رو فرستادی توی پارکینگ رفاقت! بگو بی معرفت شدم! 🔸به ذهن تان فشار می آورید که یادتان بیاید آخرین بار کی خود او تماس گرفته و حالتان را پرسیده اما یادتان نمی آید. پشیمان می شوید از اینکه زنگ زده اید و این همه گله شنیده اید. اما حالا او ول کن داستان نیست. - دیدی حق با من بود! بی معرفتی خیلی بده. آدم خوبه هوای رفیقاش رو داشته باشه و ... بعد نیم ساعتی جملات قصار که توی تلگرام پیدا کرده را برایتان ردیف می کند و در وصف مرام و معرفت و دوستی و قدرشناسی و ... برایتان حرف می زند. 📍این تجربه مشترک بسیاری از ماست. چه در یک تماس تلفنی و چه در یک مهمانی. ما به گله کردن عادت کرده ایم. گله از زمین و زمان. انگار ما خوبِ مطلق هستیم و همه در حق ما کوتاهی کرده اند. 📍از حکومت و دولت و رئیس اداره و همسایه و رانندگی دیگران و دوست و همسایه و پدر و مادر و همسر و ... گله می کنیم اما کمتر پیش می آید که خودمان را مرور کنیم که آیا همه رفتارهای ما هم به همان اندازه خوب و شایسته است یا با بی مبالاتی زمینه گله گزاری اطرافیان را فراهم می آوریم؟ 📍آدم های همیشه شاکی، هرگز آدم های خوشبختی نیستند. آرامش را تجربه نمی کنند و طبعاً خوشبختی همسایه کسی نمی شود که درون ناآرامی دارد. بسیاری از افرادی که مدام گله گزاری می کنند اتفاقاً هرگز گله از خود را نمی پذیرند. مشکل آنها همیشه «دیگران» است. 🔹افراد موفق هر وقت کاستی می بینند به جای شکوه کردن از زمین و زمان تلاش می کنند در حد وسع و توان آن کاستی را رفع کنند و گامی به جلو بردارند. شاید این مرز ممیزه افراد موفق و شاکیان و ناراضیان بالفطره است. 📲 @savaderasanei
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
🚦حرف‌هایی که نمی‌زنیم مهمترین حرف هایی است که می‌زنیم! 📍وقتی کسی با من حرف می‌زند بیش از آنکه به واژه‌هایی که می‌گوید دقت کنم، حرف‌هایی که نمی‌زند را می‌شنوم! جان کلام آدم‌ها در حرف‌هایی است که نمی‌زنند. پنهان می‌کنند، یا معنای اصلی‌شان در آنها نهفته است، یا در سوال‌هایی است که می پ‌پرسند. 🔸با تمرین و تجربه و مطالعه اندک، متوجه مقدمه چینی آدم‌ها می‌شوم. وقتی حرف می‌زنند، مثالی به میان می‌آورند، به در می‌گویند تا دیوار بشنود. برخلاف تصورشان من متوجه می‌شوم که حرف اصلی‌شان چیزی نیست که می‌گویند بلکه آن چیزی است که نمی‌گویند و گمان می‌کنند من متوجه نمی‌شوم و البته خیلی اوقات کمک‌شان می‌کنم که حس کنند موفق شده‌اند و من نفهمیده‌ام! 🔸این به معنای آگاهی تام من نیست. چون این راه پایانی ندارد و من در حال آموختنم. کتاب و جزوه خاصی هم ندارد. فقط باید دقت کرد. با صبوری گوش داد و آماده یاد گرفتن بود. 🔸وقتی در یک جمع قرار می‌گیرم سریع سعی می‌کنم به لحن افراد، واژه‌هایی که به کار می‌برند، تکیه کلام‌ها، دامنه لغات و حتی زبان بدن‌شان را کشف کنم. رابطه‌ای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستن‌شان. نوع لباس پوشیدن‌شان، اینکه به حرف دیگران گوش می‌دهند یا فقط حرف می‌زنند. اینکه وقتی حرف می‌زنند دنبال تایید گرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفاً حرف زدن مهم است. 🔸خیلی‌ها فکر می‌کنند شیک حرف زدن و جمله‌بندی بی پ‌نهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان می‌دهد وقتی با کسی حرف می‌زنیم این نسبت‌ها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند: 1️⃣ واژه‌ها و کلمات تنها 7 درصد نقش دارند. 2️⃣ 38 درصد مربوط به لحن صدای ماست. 3️⃣ و 55 درصد دیگر مربوط به زبان بدن است. دست تکان دادن، نگاه دزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و ... 🔸وقتی تلفنی با کسی حرف می‌زنید عملاً 55 درصد ارتباط را از دست می‌دهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکث‌ها یا سریع جواب دادن‌ها، به تمایل طرف برای ادامه دادن جملات یا اشتیاقش برای پایان دادن به صحبت دقت کنید... 📍همه این‌ها آموختنی است. هر لحظه سعی می‌کنم از هر کسی بیاموزم. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی می شود آموخت. ✍ 📲 @savaderesanei
🚦حرف‌هایی که نمی‌زنیم مهمترین حرف هایی است که می‌زنیم! 📍وقتی کسی با من حرف می‌زند بیش از آنکه به واژه‌هایی که می‌گوید دقت کنم، حرف‌هایی که نمی‌زند را می‌شنوم! جان کلام آدم‌ها در حرف‌هایی است که نمی‌زنند. پنهان می‌کنند، یا معنای اصلی‌شان در آنها نهفته است، یا در سوال‌هایی است که می پ‌پرسند. 🔸با تمرین و تجربه و مطالعه اندک، متوجه مقدمه چینی آدم‌ها می‌شوم. وقتی حرف می‌زنند، مثالی به میان می‌آورند، به در می‌گویند تا دیوار بشنود. برخلاف تصورشان من متوجه می‌شوم که حرف اصلی‌شان چیزی نیست که می‌گویند بلکه آن چیزی است که نمی‌گویند و گمان می‌کنند من متوجه نمی‌شوم و البته خیلی اوقات کمک‌شان می‌کنم که حس کنند موفق شده‌اند و من نفهمیده‌ام! 🔸این به معنای آگاهی تام من نیست. چون این راه پایانی ندارد و من در حال آموختنم. کتاب و جزوه خاصی هم ندارد. فقط باید دقت کرد. با صبوری گوش داد و آماده یاد گرفتن بود. 🔸وقتی در یک جمع قرار می‌گیرم سریع سعی می‌کنم به لحن افراد، واژه‌هایی که به کار می‌برند، تکیه کلام‌ها، دامنه لغات و حتی زبان بدن‌شان را کشف کنم. رابطه‌ای که با نفرات دیگر دارند. نحوه نشستن‌شان. نوع لباس پوشیدن‌شان، اینکه به حرف دیگران گوش می‌دهند یا فقط حرف می‌زنند. اینکه وقتی حرف می‌زنند دنبال تایید گرفتن یا انتقال مفهوم هستند یا برایشان صرفاً حرف زدن مهم است. 🔸خیلی‌ها فکر می‌کنند شیک حرف زدن و جمله‌بندی بی پ‌نهایت اهمیت دارد. البته که مهم است اما مطالعات نشان می‌دهد وقتی با کسی حرف می‌زنیم این نسبت‌ها برای انتقال معنا و مقصودمان بیشترین نقش را دارند: 1️⃣ واژه‌ها و کلمات تنها 7 درصد نقش دارند. 2️⃣ 38 درصد مربوط به لحن صدای ماست. 3️⃣ و 55 درصد دیگر مربوط به زبان بدن است. دست تکان دادن، نگاه دزدیدن، لبخندهای سرد و تصنعی یا گرم و پرشور و ... 🔸وقتی تلفنی با کسی حرف می‌زنید عملاً 55 درصد ارتباط را از دست می‌دهید اما هنوز لحن را دارید. به فراز و فرود کلام، به مکث‌ها یا سریع جواب دادن‌ها، به تمایل طرف برای ادامه دادن جملات یا اشتیاقش برای پایان دادن به صحبت دقت کنید... 📍همه این‌ها آموختنی است. هر لحظه سعی می‌کنم از هر کسی بیاموزم. هر کسی تکنیک خودش را دارد، لحن و سبک و شیوه خودش را برای انتقال مفاهیم دارد. از هر کسی می شود آموخت. ✍ https://eitaa.com/resane_ravanshenasi
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
🚦یکی از کارکردهای فضای مجازی امکان داشتن هویت چندگانه است. افراد می‌توانند با نقاب‌های مختلف و شخصیت‌های حتی گاه متضاد با دیگران در ارتباط باشند. 📍فقدان اعتماد به نفس، میل به پنهان‌کاری، لذت کنجکاوی و سرک کشیدن به دنیای دیگران با حفظ محرمانگی، سرگیجه هویتی و ... از جمله علل این رفتار هستند. 🎨 طرح از: شهاب جعفرنڗاد ✍ #احسان_محمدی 📲 @savaderesanei
🚦چرا امثال «سحر تبر» مهم هستند؟ ⛔️ دستگیری دختر جوانی به نام فاطمه خ. مشهور به مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. در خبر آمده است: «او به‌واسطه عمل‌های متعدد زیبایی و گریم‌های مشمئزکننده و هنجارشکن، اقدام به جذب فالوور در حساب اینستاگرام خود می‌کرد». 🔸از بازداشت او ذوق‌زده نیستم، در مورد مسائل قانونی و حقوقی این ماجرا سوادی ندارم و نمی‌دانم آیا می‌شود کسی را به خاطر این اقدامات دستگیر کرد یا نه، اما از آنجائیکه بازداشت یک دختر جوان همواره با خودش نوعی مظلومیت همراه می‌آورد از منظری دیگر به این ماجرا ورود می‌کنم که «چرا سحر تبر مهم است»؟ ✍ متن کامل را اینجا بخوانید 👇 https://www.asriran.com/fa/news/692293
🔴 ما نه سرگین‌غلتانک! ✍ ◀️ یا سوسک سرگین نوعی سوسک است که از مدفوع حیوانات تغذیه می‌کند. این سوسک‌ها از توانایی ویژه‌ای در جمع‌آوری مدفوع حیوانی برخوردارند. ◀️ بسیاری از ما در زندگی روزمره نقش سرگین غلتانک را بازی می‌کنیم، بدون اینکه متوجه بشویم. هر روز خبرهای بد و متعفن، عکس‌های آزاردهنده و روح خراش، ویدئوهای ناامید‌کننده و تفاله‌های بی‌ارزش را غلت می‌دهیم، بزرگتر می‌کنیم و اینور و آنور می‌بریم. هم برای دیگران می‌فرستیم و هم با خود به رختخواب می‌بریم. ◀️ این خبرها که به افکار تبدیل می‌شوند می‌توانند اندک‌اندک روی رفتار ما هم تاثیر بگذارند و بدون آنکه متوجه شویم به قاصد خبرهای همه تلخ تبدیل می‌شویم، کسی که او را جزو افراد دسته‌بندی می‌کنند. کسانی که باید از آنها پرهیز کرد، گریخت! ◀️ حتی اگر بهترین عطرها را بزنید و آراسته‌ترین لباس‌ها را تن کنید وقتی از یک دالان متعفن و پرزباله رد می‌شوید باز هم بوی بد خواهید گرفت. مثل همان جمله که آدمی وقتی با کسی نشست و برخاست کند حتی اگر او را نگیرد، را می‌گیرد. ◀️ در فضایی که سیاه و زغالی است سر و دست و تن آدم سیاه می‌شود. وقتی پیرامون‌مان لبریز از اتفاقات ناخوب است، هرکاری کنیم ما هم به آن آغشته می‌شویم اما می‌شود به غلتاندن اشتباه خبرهای بد ادامه نداد. ◀️ هر روز در شبکه‌های اجتماعی اخبار ناخوشایندی دست به دست می‌شود و عکس‌ها و ویدئوهایی بازدید میلیونی پیدا می‌کنند که جز ترویج یاس و ناامیدی، القای حس بدبختی، تلقین سقوط کردن در که هیچ انتهایی ندارد و ... هیچ سودی ندارد. مشکلی را حل نمی‌کند و تنها حال عمومی دیگران را بدتر می‌کند. ◀️ از به همان اندازه فراری‌ام که از سیاه‌نمایی! قرار نیست مخاطب گرسنه را با نشان دادن سیر کرد. اما غلتاندن خبرهای تلخ، همیشه اسمش اطلاع‌رسانی و ارتقای آگاهی نیست. ◀️ اگر خبر خوبی نمی‌دهیم حداقل با فیلم غسالخانه و مرگ فجیع بیمار ، روز دیگران را خراب‌تر نکنیم. اطلاع‌رسانی با مصیبت‌افزایی و تولید استرس فرق دارد. ◀️ بسیاری از این اخبار غلط، بدون منبع و فاقد محتوا هستند. آبروی افراد را حراج می‌کنند، تحقیر ملی را به دنبال دارند و انگار مدام به هم می‌گوییم اینجا بدترین جای دنیاست، ما مفلوک‌ترین، بیچاره‌ترین، و بدترین مردم روی کره‌زمینیم! ◀️ قاصد خبرهای بد نباشیم. اخبار متعفن و بی‌فایده را دست به دست و به بزرگتر شدن آنها کمک نکنیم. ما انسانیم و چاره‌ساز، سرگین‌ غلتانک نیستیم!
🚦اجازه ندهید خبر شما را مصرف کند! 📍می‌دانم گوش نمی‌دهید اما اگر بخواهم با بیانات گهربارم! شما را به فیض برسانم فقط این نکته را می‌گویم که «خبر، آدم را مصرف می‌کند». درست مثل کراک، هروئین و شیشه! 🔸فرد معتاد گمان می‌کند اوست که دارد مواد مصرف می‌کند در حالی که این کراک است که آدم را ذره‌ذره می‌جود و آخرش هم کرم می‌اندازد به وجودش. خبر هم این‌طور آرام‌آرام روح آدم را می‌خورد و استرس را می‌اندازد به جانش. 🔸اگر کسب‌وکارتان خبر نیست، این‌همه اخبار را دنبال نکنید. اگر می‌توانید دنیای پیرامونتان را به جای بهتری تبدیل بکنید، یا علی! اما این تصور که با دیدن اخبار فقر در آفریقا، ظلم در آمریکا، فساد در اروپا و .. دارید کار مفیدی می‌کنید اشتباه است. خیلی اوقات ما معمولی‌ها در اتفاقات کشور خودمان هم اندازه تشتک نوشابه نقش نداریم. حرص عالم و آدم را نخورید، چون آن‌ها هم حرص شما را نمی‌خورند. 🔸دنبال کردن تمام اخبار ما را به فرد بهتری تبدیل نمی‌کند اما به یک انسان افسرده‌تر، چرا! اطلاعات، دانش نیست. مثل کف روی آب فقط سرگرم‌کننده است. آگاهی عمیق می‌خواهید؟ کتاب بخوانید، فیلم و موسیقی خوب ببینید. سفر بروید. با آدم‌هایی که دوستشان دارید حرف بزنید. 🔸شاید رکورد سرانه مصرف اخبار دنیا مربوط به ما ایرانی‌ها باشد. یعنی اگر الان خبرنگاری به مادربزرگ من در غرب کشور زنگ بزند، او جوری آخرین تحولات دنیا را تحلیل می‌کند که آنتن‌های صداوسیما از روی بام‌ها بریزد. دلیل این‌همه به اخبار را به قول مشهدی‌ها «مدُنم ولی نموگُم»! حوصله خواندنش هم نیست. 🔸رسانه‌ها مغازه‌هایی هستند که بیشتر اوقات خوراکی‌های گندیده‌ای به اسم خبر را به شما می‌فروشند. نخورید. مسموم می‌شوید. مثل چشیدن سم، هر روز و بی صدا در نهایت شما را می‌کُشد. 🔸شما یک زن خانه‌دار یا کارمند هستید، یک مادر یا پدر، دختر یا پسر معمولی، نه عضو خبرگزاری . بسیاری از آن‌ها هم این‌قدر خبرها را دنبال نمی‌کنند. به همه‌چیز واکنش نشان نمی‌دهند. دیدن ویدئوی جزغاله‌شدن کارگران بنگلادشی یا ضجه زدن مادر فرزند از دست داده آفریقایی چه فضیلتی دارد جز اینکه روح مادر من که نه دبیرکل سازمان ملل است و نه رئیس‌جمهوری در آن قاره را فرسوده‌تر کند؟ 🔸زندگی کنید. زندگی لزوماً این نیست که ته اخبار را در بیاورید. ببینید و بگذرید. جرعه‌نوشی کنید نه اینکه دبه بیست‌لیتری را سر بکشید! 🔸یک مشت دیوانه هستند که کارشان این است، خدا زده پس کله‌شان و از صبح تا شب لابه‌لای فساد اداری و قتل و کشتار و دروغ و دغل غوطه می‌خورند و شب هم خواب این چیزها را می‌بینند. شما از خودتان مراقبت کنید. اجازه ندهید خبرهای بد کرم بیندازد به روح‌تان. 📍تشویق‌تان نمی‌کنم به بی‌خبری از عالم یا غلتیدن به دامن هپروت، اما اگر مصرف می‌کنید، کم‌مصرف کنید. هرچیزی را! ✍
🚦 کدام شما را مصرف می‌کند؟ 📍 یکی از توهم‌هایی که می‌دهند این است که فکر می‌کنیم ما هستیم که همه چیز را می‌کنیم! 🔸ممکن است در ابتدا ما یک منبع خبری یا یک سلبریتی را «انتخاب» کنیم اما بعد از این انتخاب، بیشتر اوقات به یک طعمه یا مصرف‌کننده تبدیل می‌شویم که حق انتخابی ندارد جز اینکه صدا، چهره و حرف‌های آن منبع یا فرد را ببلعد و در بسته‌بندی جدید تکرار کند. 🔸بسیاری از سلبریتی‌ها دانسته یا ندانسته این کار را با ما می‌کنند. آنها فکر، روح، و نگرش ما را مصرف می‌کنند. 🔸سلبریتی‌ها با خانه و ماشین و لباس‌های شیک، دندان‌ها و پوست سفید، لبخندهای رو به دوربین، ظاهر متفاوت و خوشبخت‌نمایی ما را با تنها می‌گذارند و می‌توانند به یک تبدیل شوند. 🔸سلبریتی‌های تهی‌مایه در هرجای جهان حتی با ژست‌های آزادیخواهانه و از روی خیرخواهی، ممکن است بهترین سرباز برای دیکتاتورها شوند. 🔸آنها حواس ما را از واقعیت‌های پیرامون پرت می‌کنند و به ما رویاهای دروغین می‌فروشند. 🔸اینکه می‌توانند به ثروت و شهرت خیره‌کننده برسند. اینکه در همین دنیا می‌توانند عدالت، خوشبختی و شادی واقعی را تجربه کنند. اینکه اگر شما موفق نیستید دلیلش تنبلی است و تاریخ، جغرافیا، سیاست و شانس هیچ نقشی در آن ندارد! 🔸هنر سلبریتی‌ها این است که مستقیم به ما نمی‌گویند چه کاری بکنیم، اما آرام‌آرام ما را فتح می‌کنند. بدون اینکه حتی متوجه باشیم می‌بینیم مثل آنها لباس می‌پوشیم، فکر می‌کنیم، حرف می‌زنیم، شبیه آنها ژست می‌گیریم یا مثل آنها دست به خوشبخت‌نمایی می‌زنیم. 🔸گاهی حتی مقاومت می‌کنیم که «امکان ندارد و من اینطور نیستم»! اما «به من بگو در شبکه‌های اجتماعی چه کسی را فالو می‌کنی تا بگویم کی هستی!». دیر آدم متوجه می‌شود که مدتها توسط سلبریتی‌ها مصرف شده است. 🚨چطور بفهمیم توسط یک سلبریتی مصرف می‌شویم؟ + دنبالش نکنید و بعد از یک هفته از خودتان بپرسید بدون دیدن عکس، ویدئو و نوشته‌های او چیز ارزشمندی از دست داده‌اید یا نه؟ صرفاً به او معتاد بودید یا از او چیزهایی یاد می‌گرفتید که شما را به انسان بهتری تبدیل می‌کرد؟ 🔹پاسخ به این سوالات حتی در خلوت هم نیاز به دارد. ✍ 📲 @savaderesanei