مغالطه شماره ۱۴۵
💠شخصیت ضد اجتماعی💠
مغالطات ناشی از #پیشفرض_نادرست
(این مغالطه لزومن ربطی به اختلال شخصیت ضد اجتماعی که در روانشناسی مطرحست ندارد.)
این مغالطه مخصوص افرادی است که می خواهند به هر قیمتی خاص بوده و خود را خاص جلوه دهند.
این مطلب صحیح است که
'هرچه اکثریت بگوید الزاما درست نیست'
اما نمی توان از این حقیقت نتیجه گرفت که باید همیشه بر خلاف جهت جامعه حرکت کرد و هرچه جمع می گویدخطاست.
این مغالطه شبیه مغالطه #مظلوم_گرایی ست.
در #مغالطه #مظلوم_گرایی گفته میشود :
چون فلان تفکر یا عقیده ، طرفداران کمی دارد یا طرفدارانش مورد ظلم واقع شدهاند ، پس تفکری صحیح است.
در مغالطه 'شخصیت ضد اجتماعی' شخص می گوید:
- اکثریت ، طرفدار فلان عقیده هستند یا فلان نظر را قبول دارند.
-هرنظری که توده آن را بپذیرد خطاست.
- پس از آن نظر خطا ونظر مقابلش ، صحیح است.
که اغلب بصورت #مضمر بیان میشود و رکن دوم حذف میشود.
این مغالطه نیز ، مانند بسیاری از مغالطات منشاء روان شناختی دارد و تصورات و توهمات اشخاص خودخاص پندار باعث می شود که در ورطه این مغالطه و خطای شناختی بیفتند.
شاید بتوان ادعا کرد که در بسیاری از جوامع ، اکثریت مردم ،از لحاظ فکری مقلد هستند و نظریات شان را در حوزههای مختلف از روی تحقیق و تامل به دست نیاورده اند ، درعین حال ممکن است عقیده ای بدون تحقیق به دست آید ، اما به صورت تصادفی صحیح باشد.
به صرف اینکه توده بدون فکر ، نظری را پذیرفته
و
بدون دلیل مستقل و صحیح
نمیتوان نتیجه گرفت که نظرات جمع غلط است.
همانطور که قبلاً بیان شد ما بدون #پیش_فرض و با شک و انکار همه چیز ، نمی توانیم به حیات روزمره خود ادامه بدهیم ، چه برسد به حیات فکری و انجام فعالیت علمی و غیره.
بنابراین امکان نقادی و شک وتحقیق در همه مسائل ، شاید هیچ گاه برای ما فراهم نشود ، بنابراین پذیرفتن نظرات عرفی جامعه بصورت پیش فرض ، به خودی خود ، کار معقولی ست . مگر آن که به صورت موردی بتوانیم تحقیق کنیم و با دلیل مطمئن بشویم که عقیده و قانون عرفی جامعه در موضوعی خاص ، اشتباه است ،آنگاه منطقی ست که عقیده ای و نظری مخالف جمع و عرف داشته باشیم.
مثال:
در حکومت های دیکتاتوری همواره شعارهای اخلاقی در صدر ادعاهاست ، اما چه بسا خود دیکتاتورها بدترین دشمنان اخلاقند ، نمونه اش قذافی و صدام که ...
-اتفاقا صدام و قذافی بسیار حاکمان خوبی بودند 😳و کارهای مثبتی برای کشورشان انجام دادند ، این حرفهاکه علیهشان زده میشود ، دروغهاییست که (تیم مدیر پشت اداره جهان) ساخته اند و اکثریت مردم بدون فکر تکرار میکنند.
چنانکه در مثال مشاهده میشود این #مغالطه در بین طرفداران #تئوری_توطئه رایج است .
این مغالطه در بین هواداران برخی خوداستاد پندارها و هنرمندان هم رایجست.
این واقعیت تاریخی که "برخی هنرمندان یا فیلسوفان و آثار وافکارشان در جامعه ی زمان خود غریب افتاده و مورد بی مهری قرار گرفته اند ، اما در اواخر عمر یا پس از مرگ شناخته شده و در تحولات فرهنگی جامعه شان ، موثر بوده اند ، " برخی را به اشتباه میندازد که گمان میکنند هرکس از زبان مودبانه ی عرفی ادیبان خارج شد و حرفهای عجیب و غریب ، پرت وپلا ، مخالف نظرات پذیرفته شده اجتماع ، بی ربط یا احتمالا غیر مودبانه ی بیشتری زد ، خاصتر و داناتر است و سخنانش پر معنا تر است و آیندگان او را کشف خواهند کرد.
#شخصیت_ضداجتماعی