eitaa logo
سواد رسانه و روانشناسی
193 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
49 فایل
سواد رسانه یکی از نیازهای دنیای مدرن است. با سواد رسانه و شناخت اصول روانشناسی به قدرت تحلیل مسلح شوید. برای ارتباط، پیشنهاد، انتقاد و... با شناسه مدیر تماس بگیرید. مدیر: @Vavgh01 #سواد_رسانه کانال حداقل "یک روز در هفته" به روز رسانی می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگ‌ترین دروغی که در اینترنت می‌گوییم چیست؟! پاسخ: خودمان! نویسنده : میثاق محمدی‌زاده اگر شما و یک نسخه از شما که در دنیای آنلاین ارائه کردید روبه روی هم بنشینند و بخواهند چای بنوشند؛ آیا می‌توانید بگویید دقیقا کدام‌‌یک هستید؟ باید کمی با خودمان صادق باشیم. ما در اینترنت ناشناس هستیم؛ حداقل کمی درباره خودمان دروغ گفتیم یا می‌گوییم. برخی کاربران دروغ‌پردازی کوچکی کردند و برخی بزرگ‌ترین دروغ‌ها را درباره هویت، تناسب‌اندام و شخصیت‌شان گفتند. گویی در اینترنت یک برند شخصی هستیم که باید خوب ارائه شود. پس نیازی نیست همیشه حقیقت منعکس‌شود و می‌توان برخی اطلاعات یا چیزها را تغییر داد تا این برند خواهان بیشتری داشته باشد. مثلا، چند درصد از ما هنگام پر کردن پروفایل‌مان صادق بودیم؟ عکس پروفایل ما متعلق به روزهایی است که زیباتر و جوان‌تر بودیم!    اولین دروغ‌ها این دروغ‌ها از جوانی، همان سال‌های شکل‌گیری هویت دیجیتالی شروع می‌شوند. براساس گزارشی که در سال ۲۰۱۳ توسط موسسه انگلیسی Advertising Standards Authority  منتشر شد؛ ۸۳ درصد نوجوانان ۱۱ تا ۱۵ ساله سن خود را در شبکه‌های‌اجتماعی اشتباه وارد‌کردند. دروغ گفتن درباره سن یک مجوز ورود به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی است و اجازه استفاده از برخی سرویس‌ها، مشاهده برخی سایت‌ها و شبکه‌های‌اجتماعی و حتی دسترسی به فیلم‌ها را فراهم می‌کند. کودکان معمولا از بزرگ ترها تقلید می‌کنند. دروغ‌گویی درباره سن را از والدین یا افراد بزرگ تر خود یاد گرفتند. اگر کمی تامل کنیم؛ متوجه می‌شویم بسیاری از ما هم درباره سن واقعی یا اطلاعات دیگری مانند وزن در شبکه‌های اجتماعی دروغ‌های کوچکی گفتیم .    هویت Mp3 ما در اینترنت این دروغ‌ها دامنه وسیعی از فعالیت‌های مجازی ما را شامل می‌شوند. درباره کتاب‌هایی که خواندیم، فیلم‌هایی که دیدیم یا نظر واقعی‌مان درباره یک هنرپیشه، کارگردان، فیلم، درباره تناسب‌اندام، ورزش، صافی پوستمان، گرایش‌های‌سیاسی، عضویت در گروه‌ها و خیلی چیزهای دیگر صادق نیستیم تا برند شخصی ما خدشه‌دار نشود و همیشه دوست‌داشتنی به‌نظر آید. بیش از ۷۴ درصد شرکت‌کننده‌ها در نظرسنجی سال ۲۰۱۹ سایت Consumer Reports گفتند به قوانین فیس بوک در قبال حریم‌خصوصی اهمیت نمی‌دهند. چرا؟ چون بسیاری از اطلاعاتی که به فیس بوک دادند اشتباه است و خطری زندگی آن‌ها را تهدید نمی‌کند. گروهی از کاربران درباره برند شخصی خود دروغ نمی‌گویند بلکه اطلاعات را به اشتراک نمی‌گذارند. آن‌ها درباره هر چیزی اظهارنظر نمی‌کنند، هر عکس و ویدئویی را لایک و در هر پویشی شرکت نمی‌کنند. این تیپ کاربران باهوشمندی بالایی سعی دارند برند شخصی خود را بدون دروغ‌گویی، مهندسی‌ کنند و سابقه‌ای منفی به جا نگذارند. برعکس، کاربران جوان‌تر بی‌پروا خودشان را در کلیشه‌ها و قالب‌های تعریفی خودساخته فضای مجازی قرار می‌دهند و راحت درباره هر چیزی، هرکسی، هر اتفاقی و هر وضعیتی اظهارنظر می‌کنند. مانند فایل‌های MP3 که پروسه فشرده‌سازی موسیقی را انجام دادند ولی باعث کاهش کیفیت شدند؛ خلاصه کردن هویت‌مان به چیزی که در اینترنت ارائه دادیم؛ باعث از دست‌رفتن بخشی از هویت فیزیکی ما می‌شود. شاید روزی برسد که هویت واقعی و مجازی ما کنار هم روی یک میز بنشینند و چای بنوشند بدون این که تفاوتی بزرگ با یکدیگر داشته یا بازتابی ناخوشایند از هم باشند. روزی که هویت واقعی و مجازی ما یک آینه برای دیگری است.
هدایت شده از سواد رسانه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚦واقعا امروزه یه لحظه غفلت در برابر رسانه‌ها و نداشتن به راحتی ما رو طعمه مغالطه‌ها، عملیات روانی و... خواهد کرد! 🔸شبیه همین کلیپ که به راحتی توی تدوین، طرف مقابل تصادف رو حذف کردن 📲 @savaderesanei
سواد رسانه و روانشناسی
⭕️جنگ روایت ها 💢روزی موافق و روزی مخالف ؛ در سیاست،رسانه ها آتش جنگ را متناسب با جبهه ی سیاسی خود فراهم می کنند ⏪ تیترهای روزنامه شرق و اعتماد از رسانه های شاخص اصلاطلبان در تاریخهای ۷ و ۹ اردیبهشت ۱۳۸۵ را در مخالفت ورود زنان به ورزشگاه ببینید. 🔸همان روزها که احمدی نژاد خواستار ورود زنان به ورزشگاههای کشور شد، اصلاح طلبان و روزنامه های زنجیره ای شان اینگونه تیتر می زدند: ➖ورود زنان به ورزشگاه: دستوری که نباید صادر می شد ➖نمایندگان مجلس: ما هم مخالفیم ➖اعتراض جمعی دانشجویان به دستور حضور زنان در ورزشگاهها 🔸وقتی می گوییم مساله اصلاح طلبان نه زنان است و نه آزادی های اجتماعی و نه حقوق اقلیت ها درست به همین وضع اشاره داریم. آنها تنها به دنبال دوقطبی سازی و بهره برداری انتخاباتی از قشر متوسط و مرفه جامعه هستند. 🔹اگرچه ممکن است بتوانند عده ای را فریب دهند اما تاریخ فریب شیادی آنان را نمی خورد!
دیروز عصر شمر را دیدم. جلو در مغازه‌اش کودکی دست فروش را گرفته بود زیر بار کتک. جوانی از بنی هاشم جدایشان کرد. جلوتر توی بنگاه، عمر سعد با شبث و حر جلسه داشتند تا قیمت زمین و مسکن را با معاملات صوری بالا ببرند. حر خشمگین و لعنت گویان بیرون آمد و گفت "من آه مردم را به خاطر دو روز دنیا گردن نمیگیرم یابن سعد." عبور کردم. در نانوایی دیدم خولی دارد به زهیر بن قین التماس می کند که مغازه‌اش را پلمپ نکند. زهیر محل نمی گذارد و می گوید: "نمی شود! حکم علی اکبر است. چانه نان را کوچک میگرفتی؛ جرمت سنگین است مرد. فویل للمطففین!" پا میگذارم روی کاغذهای ریخته شده در کف پیاده رو. یکیشان توجهم را جلب میکند. نوشته "ثروت و خدمت زیاد با رای به ابن زیاد". حبیب می گوید امسال رقابت اصلی بین عباس بن علی و ابن زیاد است می‌گویم ابن زیاد؟ می گوید پول پسرجان! گوشهایت را که تیز کنی جرینگ جرینگ سکه ها را از در ستاد می شنوی. جلو دکه می ایستم روزنامه ها را نگاه می کنم. حکم اعدام در تعقیب مفسد اقتصادی ح بن ک. خنده ام میگیرد حرمله را که همه میشناسند. تلفنم زنگ میزند. _سلام بفرمایید _سلام برادر! وهب نصرانی ام. یک جمله میخواستیم ماه محرم بزنیم برای دیوار نوشته میدان شهر. شما چیزی به ذهنت نمیرسد؟ _جمله ی آقا را بزنید. "یکی مثل من، با  یکی مثل یزید بیعت نمیکند." یکی مثل حسین باشیم. امین_میمندیان
🌐درآمد ۲۱۲ میلیون یورویی ❎سایت‌های از محل درج آگهی‌ها، درآمد درآمد ۲۱۲ میلیون یورویی دارند. ▪️سایت‌هایی که به انتشار اخبار غیر واقعی یا ساختگی مبادرت می‌کنند، درآمد بالایی از محل آگهی کسب می‌کنند و بسیاری از شرکت‌ها یا برندها حتی نمی‌دانند تبلیغات آن‌ها تا چه حد در رونق آن‌ها موثر است. ▪️لوموند در ادامه با اشاره به این که تارنماهای اینترنتی که اخبار جعلی یا غیر واقعی منتشر را می‌سازند، سالی ۲۱۲ میلیون یورو از محل آگهی به دست می‌آورند، اضافه می کند: این سایت‌ها علاوه بر درآمد، حتی قدرت بر هم زدن روند انتخاباتی را دارند. یک سازمان غیر دولتی به نام Global Disinformation Index با همکاری شبکه تلویزیونی CNN آمریکا با بررسی ۲۰ هزار سایتی که مظنون به انتشار چنین اخباری هستند، نتیجه گرفته که رقم یاد شده تنها بخش کوچکی از این درآمد آن‌هاست! فارس به نقل از روزنامه لوموند
💢دو تجویز راهبردی برای ارتقای سواد رسانه‌ای ♨️همه ما باید سواد رسانه‌ای را در خود ایجاد و تقویت کنیم که نیازمند مطالعه و تمرین است. برای شروع به این دو اصل کلیدی پایبند باشیم: 1️⃣طراحی رژیم مصرف رسانه ای: به اینکه چه میزان اطلاعات مان را از کدام رسانه می گیریم حساس باشیم. کسانی که سواد رسانه ای دارند، رژیم مصرف متعادلی دارند و از منابع و رسانه های مختلف به میزان مشخصی اطلاعات می گیرند. آن ها رنگین کمان رسانه ای دارند. اگر رژیم مصرف رسانه ای به درستی طراحی نشود، در فضای اشباع رسانه ای و بمباران اطلاعاتی خفه خواهیم شد. 2️⃣از مخاطب منفعل به مخاطب منتقد: اگر باور کنیم که هیچ کدام از رسانه ها، هدف شان حقیقت نیست بلکه خدمت به گروه/اندیشه/طبقه خاصی است، از این به بعد، استراتژی مطالعه و تماشای انتقادی را در پیش خواهیم گرفت. برای تبدیل شدن به خواننده/تماشاگر منتقد همیشه این سه سوال را از خود بپرسید: ۱.چه کسی این پیام را خلق کرده است و چرا این پیام ارسال شده است؟ (هدف او چه بوده است؟) ۲.چه ارزش‌ها و دیدگاه‌هایی را در این پیام به صورت پنهان جاسازی و تبلیغ کرده اند؟ ۳.احتمالا چه بخش هایی از واقعیت حذف شده و چه بخش هایی از واقعیت برجسته سازی شده است؟
ماجرای دخترآبی از زاویه دیگر چرا هیچ خبرنگاری این پرسش های بدیهی را از خود نپرسید؟ از جمله موارد عجیب پیرامون ماجرای «دختر آبی» اعتماد صد در صد «افکار مهندسی شدۀ عمومی» به رسانه‌هاست. نزدیک یک هفته است که از داغ شدن بحث مرگ دختری با ریختن بنزین روی خود در برابر یکی از مجتمع‌های دادگاهی میگذرد. برایم عجیب است که سوالات زیر، به هیچوجه برای «افکار عمومی» مطرح نشد: 1-چرا فیلمی از صحنه خودسوزی وجود ندارد؟ (در برابر هر مجتمع قضایی همواره ازدحام است. ساعت کاری آنها مصادف با شلوغترین ساعت شهر است). 2-چرا تا دیروز(یک هفته بعد از مرگ) حتی یک فریم عکس از او بیرون نیامده بود؟ 3-صحت عکس اخیر را کی تایید کرده است؟(فراموش نکنید عکس قبلی که مورد استفاده گسترده سایت استقلال، رضا پهلوی، قمی‌کلایی، اکانت اسرائیل به فارسی، صدای آمریکا و ... قرار گرفت متعلق به فردی به نام آیسان احتشامی بود. نه سحر خدایاری! و معلوم بود هیچکدام از منتشرکنندگان او را نمیشناسند). 4-دخترانی که به استادیوم میروند، علاقه زیادی به گرفتن عکس از خود دارند. رسانه‌ها نیز از آنها عکس زیاد میگیرند، چرا یک فریم عکس از سحر خدایاری توی آنها نیست؟ چرا هیچکدام از دختران استادیومی نگفته که او را میشناخته است؟ 5-کسانیکه از ابتدا عکس فردی به نام «آیسان احتمشامی» را با «سحر خدایاری» اشتباه گرفته بودند و یعنی او را اصلا و مطلقا نمیشناختند، چگونه از روی تصویر باندپیچی شده، مطمئن شدند این عکس سحر خدایاری است؟ 6-سحر خدایاری بلاخره کجا دفن شد؟ «بهشت فاطمه قم» یا «شهرکرد»؟ فاصله این دو شهر 385 کیلومتر است! 7-مگر نمیگویید مصاحبه پدر صانع ژاله جعلی بوده است؟ مگر نمیگویید مصاحبه با پدر سحر خدایاری هم جعلی‌ست؟ پس چطور صحت عکس سحر خدایاری را از طریق عکس مشترک با فردی که به عنوان پدرش مصاحبه کرده پذیرفته‌اید؟ 8-خبرنگار ایران وایر میگوید این شخصی که با صداوسیما مصاحبه کرده پدرش نیست، بعد توانا به استناد تصویر همین فرد، عکسی را با عنوان «تصویری از سحر درکنار پدرش» منتشر میکند! اگر پدرش همین فرد است، پس تشکیک خبرنگار ایران‌وایر چیست؟ اگر پدرش نیست، پس کی گفته این عکس سحر خدایاری ست؟ 9- مسئله من این نیست که آیا سحر خدایاری اصلا وجود خارجی دارد یا ندارد، یا اگر دارد آیا واقعا همان فردی‌ست که خودسوزی کرده یا نه، یا اساسا خودسوزی‌ای در کار بوده یا نبوده، مسئله من فقدان روحیه «پرسشگری» در مخاطب و مسخ شدنش توسط رسانه‌هاییست که میبینید چقدر تناقض دارند. 10- «شیاد قمی‌کلایی» {مسیح علی نژاد} ادعا کرده که عکس«واقعی» سحر خدایاری را قبلا منتشر کرده، آیسان احتشامی چهار روز قبل از اینستاگرامش گفته بود «بچه‌ها برید زیر پیج مسیح بگید این عکس آیسانه». کدام عکس «واقعی» را منتشر کرده بود؟ کو آن عکسی که قبلا منتشر کرده؟ شیاد قمی‌کلایی مدعیست :«من عکس واقعی را از دوستی گرفتم و منتشر کردم که گفت خانواده‌اش مایل نیستند عکس منتشر شود.گفتم متاسفانه تا اجازه ندهند برخی رسانه‌ها منتشر نمیکنند». بعد آیسان احتشامی بعنوان یک انسان زنده که داشت بال بال میزد «اجازه»اش برای انتشار عکس مهم نبود! 11- قمی‌کلایی(10 سپتامبر): جسد سحر خدایاری در خفا دفن شد و به خانواده‌اش اجازه یک عزاداری ساده داده نشد.* قمی‌کلایی (12 سپتامبر): مراسم عزاداری سحر... * دفن مخفیانه سحر خدایاری در «بهشت فاطمیه قم» خبریست که 10 سپتامبر منتشر شد، اما قمی‌کلایی الان خبر از عزاداری ساده در شهرکرد داده. کدام را باورکنیم؟ 12-بازهم این قبیل مهندسی ها رخ خواهد داد؟ -بله -کسی پرسشگری از چندوچون ماجرا خواهد کرد؟ -ابدا -کسی عبرت میگیرد؟ -محال است!
🔹 با وجود اینکه کاربران شبکه‌های اجتماعی را به هتاکی متهم کرده و او پست‌های خود را حذف نموده بود؛ کنجاوی اینکه در صفحه او چه می‌گذرد، تعداد فالوئرهایش را به شکل عجیبی افزایش داده است. 👥 ۴۱ هزار کاربر در ۲۲ ماه 👥 ۲۲ هزار کاربر در ۵ روز کاربران اینستاگرام باید بدانند که فالو کردن صفحه یک شخص علی رغم مخالفت با وی به معنای تایید و حمایت او است. اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در مجادله با یکدیگر و بزنگاه نشان داده اند که دست به گریبان دنبال کنندگان خود شده و در رقابت مجازی با یکدیگر، کسانی را پیروز می دانند که تعداد فالوورهلی بیشتری را داشته باشند. چه کسی دوست دارد سرباز ناخواسته جلب توجه برای یک سلبریتی باشد؟ 📈 پایشگر
سواد رسانه و روانشناسی
احتمالا برای شما هم پیش آمده که وقتی در خیابان قدم می‌زنید یا با خودرو از کنار یک بیلبورد تبلیغاتی عبور می‌کنید، تحت تاثیر یک تبلیغ قرار بگیرید. تبلیغی که یا خنده را بر لب‌تان می‌آورد یا برای ثانیه‌هایی، ذهن‌تان را درگیر خودش می‌کند. این دقیقا همان چیزی است که صاحب تبلیغ به دنبالش بوده و حتی شاید آرزویش را داشته است. بدون مقدمه بیشتر و در پرونده امروز زندگی‌سلام به بهانه چند تبلیغ نوآورانه که به تازگی در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد، به سراغ شیوه‌های تبلیغاتی رفتیم که در کنار خلاقیت طراح آن‌ها، توجه‌ها را هم به خودش جلب کرد.     خشک شویی ما هم تحریم شد! تبلیغی که شوخی با خبرهای روز هم در آن لحاظ شده باشد، حس خوبی به مخاطب می‌دهد. یک خشک شویی خوش ذوق با کمک همین موضوع، عکسی از ترامپ زده که این خشک شویی را تحریم کرده و بالای همان عکس از بی‌اثر بودن این تحریم‌ها نوشته است. عکسی که به تازگی در شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک تبلیغ خلاقانه دست به دست می‌شود.   عمرا بتونی دلار رو از روی زمین برنداری! تبلیغات امروزی پر از ایده‌های رنگارنگ و مختلف است که هریک به نوعی سعی در جلب توجه مخاطب دارد اما تبلیغی برنده است که تقلیدی از دیگران یا متاثر از کلیشه‌های موجود نباشد و در عین کم هزینه بودن، جدید و خلاقانه عمل کند. طراحی گرافیکی نقش مهمی در تبلیغات خلاقانه دارد. طراحی خلاق و زیبا، قدرت ارتباطی و اجرای شگفت‌انگیز با قرار گرفتن در کنار هم به تبلیغی منجر می‌شوند که قدرت متوقف سازی مخاطب را دارد. شاید شما هم هنگام قدم زدن در پیاده رو با تراکت‌هایی به شکل دلار مواجه شده‌اید. در حالی که مردم عموما از دریافت تراکت‌ها گریزان هستند، این ایده خوب می‌تواند عابران را وادار کند تا خم شوند و آن را بردارند. این تبلیغ اگر سال‌ها پیش انجام شده بود، احتمالا کارایی امروز را نداشت اما با نوسانات اخیر در بازار ارز تقریبا همه افراد جامعه با شکل ظاهری و اهمیت دلار آشنا هستند. استفاده از این ایده به صنف و حرفه خاصی محدود نمی‌شود و تاکنون چند موسسه آموزشی، کلینیک دندان پزشکی و... آن را به کار گرفته‌اند.
سواد رسانه و روانشناسی
دیبالا و خرید قیمه از یک رستوران ایرانی! استفاده از تصویر مدل‌های تبلیغاتی و سلبریتی‌ها در بنرها و بیلبوردهای شهری از تکنیک‌های قدیمی تبلیغات است. به دلیل دستمزد سنگینی که سلبریتی‌ها برای حضور در پروژه تبلیغاتی طلب می‌کنند، برخی به سراغ کاراکترها و چهره‌های غیروطنی می‌روند. حال می‌توان حدس زد اگر در عین استفاده از تصویر چهره‌های مشهور، چاشنی طنز هم اضافه شود چه ترکیب جالب توجهی به دست می‌آید. نمونه این موضوع یکی از رستوران‌های حاشیه شهر در شمال است که بنری با تصویر ستاره تیم یوونتوس ایتالیا طراحی کرده‌ است. در این تصویر به‌طرز بامزه و خنده‌داری دیبالا قابلمه غذا در بغل دارد! این تبلیغ و ایده جالب آن در ترکیب غذاهای محبوب ایرانی و بازیکنان ایتالیایی در فضای‌مجازی با استقبال مواجه شد و حتی اگر از طرفداران این بازیکن‌ مشهور نباشید باز هم این بنر برای تان قابل توجه خواهد بود.
سواد رسانه و روانشناسی
  این تبلیغ هر دقیقه تغییر می‌کند! برای نمایش بعضی ایده‌های اخلاق، تنها تصویر و طرح گرافیکی کافی نیست. ایده‌های متحرک از این جمله‌اند. اما این ایده‌ها به تکنیک و ابزار متفاوتی نیاز دارند تا عملیاتی شوند. انتخاب رسانه و بستر بیان این ایده‌ها بسیار مهم است. با در اختیار گرفتن ابزار لازم و رسانه‌های مربوط می‌توان دست به ابتکارهای جالبی در زمینه تبلیغات زد. چنین ایده‌هایی می‌توانند زمان بیشتری از توجه مخاطب را به خود اختصاص دهند. البته در کنار ابزار و تکنیک مناسب، مفهوم قوی نیز لازم است بنابراین ابتدا باید مفهوم قوی و حتی اغراق شده را تعریف کرد و سپس به اجرا و نمایش آن پرداخت تا پیام و شعار را به طرز باورپذیری به مخاطب رساند. چندی پیش یک سایت خبری برای ادعای سرعت بسیار بالا و به روز بودن خود، ایده خلاق و جالبی را به کار گرفته بود. در بیلبورد این پایگاه خبری علاوه بر نام و آدرس سایت دو نمایشگر ال‌ای‌دی دیجیتالی قرار داشت. این نمایشگرها هرکدام در بخشی از جمله «امروز ... همین لحظه ... چه خبر؟» قرار داشتند و به ترتیب تاریخ و زمان را در هر لحظه اعلام می‌کردند.
سواد رسانه و روانشناسی
تبریک سال آینده به جای امسال! بعضی ایده‌ها روی کاغذ بسیار جالب و هدفمند به‌ نظر می‌رسند اما نتیجه‌ای که پس از اجرا به‌ دست می‌آید، بسیار ناامیدکننده و دور از ذهن است. بنابراین باید با وسواس زیادی واکنش و برداشت مخاطب را پیش‌بینی کرد تا به نتیجه مطلوب رسید. استفاده از کلمات وارونه، بدون نقطه و بی‌ربط در تبلیغات شهری معمولا از همین ضعف رنج می‌برند. در آستانه سال 96 یکی از بانک‌های معروف روی بیلبورد بزرگی با فونت بولد جمله «سال 1397 مبارک» را درج کرده‌ بود! در حاشیه پایین بیلبورد با فونتی بسیار کوچک‌تر با عبارت کوتاهی توضیح داده بود که این تبریک برای موفقیت‌هایی است که طی سال 96 به آن‌ها خواهید رسید! ایجاد شوک در بینندگان یک تکنیک تبلیغاتی است و اشتراک گذاری توسط مخاطبان را به دنبال دارد اما باید مواظب بود تا پیام مدنظر نیز به‌طور کامل منتقل شود و مخاطبان همان چیزی را برداشت کنند که آگهی دهنده انتظار دارد. در واقع آن‌ها باید ایده مد نظرشان را طوری اجرا می‌کردند که مخاطب با دقت بیشتری به بیلبورد نگاه کند و پیام تبلیغ را بگیرد اما در تصاویری که به فضای‌مجازی راه پیدا کردند، عبارت پایین بیلبورد بسیار ناخوانا بود و این تبلیغ عملا از سوی مخاطبان یک گاف تلقی شد.
سواد رسانه و روانشناسی
تبلیغی مکانیکی با کمک سازه ای پیچیده! تبلیغ خلاقانه برای انتقال پیام مدنظر و جلب نظر مخاطب، لزوما احتیاج به شعار متنی ندارد. راه‌های دیگری هم وجود دارد که البته بعضی از این راه‌ها هزینه‌بر هستند اما درصورت ایده خوب و اجرای موفق صرف هزینه برای این منظور توجیه‌پذیر و سودآور است. چند سال پیش یک شرکت تولید صنایع غذایی برای بازگشت به بازار پس از مدت‌ها غیبت، به جرقه بزرگی برای جلب توجه مشتریان این حیطه احتیاج داشت. به همین منظور دست به خلق سازه پیچیده و جالبی برای تبلیغ پودر کیک زد. این سازه در واقع بیلبورد متحرکی بود که به دلیل اولین بودن دردسرهای زیادی برای تیم اجرایی آن به‌ همراه داشت. در یک سمت بیلبورد آرم و مشخصات شرکت و در طرف دیگر مایکروویو نمادینی قرار گرفته بود. ماگ بزرگی هم در میانه آن قرار داشت که به طور مکانیکی حرکت می کرد و وارد مایکروویو می‌شد، شمارشگر شروع به شمارش زمان می‌کرد و در نهایت ماگ با کیک آماده شده از آن خارج می‌شد. این مورد نمونه تحسین‌برانگیزی از یک تبلیغ محیطی خلاقانه‌ محسوب می‌شود و بعد از اجرا در یکی از نهادهای تبلیغات خلاقانه معتبر ثبت و در سطح جهانی معرفی شد.