🎯 آدمهایی که فقط ساز مخالف میزنند چه فایدهای دارند؟
— ما معمولاً دوست داریم با بقیه موافقت کنیم، اما این تمایل باعث میشود قضاوتهایمان ضعیف شود
📍حتماً در بین دوستان و آشنایانتان کسانی را میشناسید که در هر جمع و گروهی که حاضر شوند، جز مخالفت کار دیگری نمیکنند. هر پیشنهادی که مطرح شود رد میکنند و هر حرفی که به میان آید نقد میکنند. خیلی اوقات حضورشان عملاً امکان رسیدن به توافق جمعی را از بین میبرد. ما معمولاً از دست این جور آدمها شاکی و ناراحت میشویم، اما اگنس کالارد معتقد است این وکیل مدافعهای شیطان نقش مهمی ایفا میکنند که نباید آن را دست کم بگیریم.
🔖 ۱۵۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۱۰ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/9584/
🎯گونه شناسی سلبریتی ها
📍خانم بازیگر توییت زده و گفته است به او اخطار و هشدار و اولتیماتوم داده اند که سیاه نمایی نکرده و مردم را به اغتشاش تهییج نکند. او گفته حق و حقوقش را می خواهد و بعدها معلوم می شود شعبان بی مخ های خریداری شده چطور آمدند تا بزنند و بشکند تا اصل اعتراض زیر سوال برود. بعد هم گفته است خسته است چون یجورایی انگار از حقوق شهروندی و انسانی و فردی منع شده است. تازه وصل شدن اینترنت را هم گرفتن به مرگ برای راضی شدن به تب دانسته.
📍اگر فرض بگیریم واقعا به شما اخطار داده شده باشد، شما در این چند خط هم سیاه نمایی کرده اید و هم افترا زده اید و هم ... جالب است که هنوز هم خسته اید چون حقوق شهروندی و فردی ندارید! بلای این روزهای ما هم افزایی و هم صدایی عده ای از داخل با رسانه های لندنی و سعودی است. همان ها که معتقدند این حجم از تخریب توسط گروهی غیر از آموزش دیده های هدایت شده از خارج انجام شده است؛ آنها که در این چند روز تلاش کردند بگویند با معترضان برخورد شده است. تفاوت ایران اینترنشنال با سرکار خانم بازیگر در چیست؟ هر دو یک حرف را می زنند.
📍صدای ساز امروز سلبریتی ها معمولا بعدها درمی آید؛ ندای صادقانه! ایران پرستی شان را باید وقتی می روند در شبکه سعودی داور استعدادیابی می شوند، یا فرزندانشان را خارج از ایران به دنیا می آورند، شنید. سلبریتی ها همان هایی هستند که یک روز سوار بر موج هیجان فردی را تایید یا جریانی را تخریب و بلافاصله هم از آنچه گفته بودند اعلام برائت می کنند.
📍گویا سلبریتی ها آمدهاند نقش همان پشه مالاریا که مورد اشاره ریاست سرویس اطلاعات خارجی فرانسه در ملاقات با دونالد ریگان را بازی کنند که بر اساس آن مهمترین هدف عملیات پشه (مسکیتو) #مشغول_سازی و #غافل_سازی است.
📍یادمان باشد سلبریتیها گرچه در شیپور آشنایی میدمند، اما فاصلهای کهکشانی با مخاطبشان دارند. بعضیها را همه میشناسند، اما نمیشود به آنها گفت «سلبریتی». سلبریتی شدن چیزی بیشتر از شهرت لازم دارد.
#معصومه_نصیری
#مدرس_سوادرسانه
#پسا_حقیقت
🔸️درسال 2016 لغتنامه آکسفورد، واژه «پسا حقیقت» post-truth را به عنوان لغت بین المللی معرفی شد . این لغتنامه در آن مقطع اعلام کرد «در شرایطی که واقعیتهای عینی کمتر از توسل به احساسات و ابراز عقیدههای شخصی در شکل دادن به افکار عمومی موثر هستند، لغت پسا حقیقت در سال جاری دو هزار درصد بیش از سال گذشته استفاده شده است. این افزایش کاربرد واژه پسا حقیقت در بافت متنی خروج از انگلستان از اتحادیه اروپا و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق افتاده است».
🔸️هدف لغتنامه آکسفورد از انتخاب واژه سال، انعکاس وقایع سالها در آیینه زبان است. کسپر گرسهاول، مدیر لغتنامههای آکسفورد گفته است «انتخاب واژه سال گفتمان سیاسی و اجتماعی غالب سال را نشان میدهد. واژه پساحقیقت به خاطر افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان منبع دریافت اخبار و بی اعتمادی فزاینده نسبت به واقعیتهای عینی که توسط بنگاههای بزرگ ارایه میشود، برای مدتی موقعیت زبان شناختی خودش را حفظ خواهد کرد.»
🔸️«اسطوره عصر ارتباطات و شهروندی» در هیبت هیولایی جدید رجعت کرده است. این هیولا، مخاطب را «سِر» میکند؛ مخاطب را به تکذیبیهها «عادت» میدهد. گویی مخاطب در عصر جدید نفس میکشد؛ به عبارت دیگر، فضای رسانهای و ارتباطاتی سر بر آورده است که «پُر از ناخالصی» است.در این «شورهزار ارتباطی»، خبرها پُشتِ سر هم در کانالها و وبسایتها منتشر میشوند و در کسری از ثانیه تکذیب میشوند.
🔸️«کار رسانهای» در این چارچوب از نو تعریف شده است. گروهی عظیم در حال «تولید انبوه» اخبار قلابی هستند؛ «محصولاتی» همشکل و همقد. افراد، روابطعمومی سازمانها، و وکلای سلیبریتیها نیز به تولید تکذیبیهها مشغولاند. تکذیبیه چنان جای خبر را گرفتهاند که گاهی کاربران «ترجیح» میدهند به همان خبر قلابی دل خوش کنند. گروهی به همان خبرهای قلابی میچسبند، گروهی دیگر به تکذیبیهها. جهان رسانهای، امروزه، جهان زیستِ لحظهای، آنی، و زودگذر در آشوبکدهی خبرهای قلابی و تکذیبیهها است.
نام این روزگار جدید «عصر پساحقیقت» است
#پسا_حقیقت
#اخبار_جعلی
#اخبار_گمراه_کننده
⭕️اخبار جعلی! فراموش نشود
🔺اطلاعات نادرست می تواند به راحتی منتشر شود
⁉️اخبار خوب؟
هر کس می تواند یاد بگیرد که چگونه اخبار جعلی را کشف کند و جلوی انتشار آن را بگیرد.
در اینجا چند راه برای ارزیابی صحت یک داستان آورده شده است.
💢 وبسایت را چک کنید
سایتهای خبری جعلی غالباً از یک URL واقعی استفاده می کنند، اما این کار را انجام می دهند
پسوندهای غیر معمول مانند ".com.co" به جای ".com"
⁉️بپرسید از کجا آمده است؟
در مورد چگونگی یافتن منبع فکر کنید. چرا برای شما به اشتراک گذاشته شد. از طریق رسانه های اجتماعی به دست شما رسیده است یا خودتان آن را جستجو کردید؟داستان های دروغین را اغلب خوانندگان به اشتراک می گذارند تا با استفاده از رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند.
⁉️منبع را در نظربگیرید
اهداف (مشخصات ) سازمان (منبع ) و اطلاعات تماس با آن را بررسی کنید.آیا می توانید دیدگاه سیاسی آنرا تعیین کنید؟ آیا سایت بیشتر محتوای طنزآمیز تولید می کند؟
⁉️در مورد نویسنده تحقیق کنید
برای اطمینان از واقعی بودن نویسنده، یک جستجوی سریع انجام دهید.آیا واقعی است و اعتبار دارند ؟
⁉️کل داستان را بخوانید
عناوین مطلب برای کلیک می توانند ناخوشایند و یا گمراه کننده باشند.آیا محتوا با عنوان مطابقت دارد؟ داستان واقعیت دارد ؟آیا واقعیت های مهم گم شده اند؟ آیا تاریخ مقاله به روز است؟
⁉️به شواهد فکر کنید
از منابع پشتیبانی مورد اعتماد بررسی کنید که شواهد موضوع واقعیت دارد یا خیر؟اگر می توان از آن استفاده کرد تا نتیجه گیری متفاوتی حاصل شد
⁉️ نظر دوم را بگیرید!
دریابید که چگونه سایر رسانه های خبری همان داستان را گزارش می کنند.برخی سایت ها به شما این کمک را می کنند. با یک سایت معتبر بررسی واقعیت مشورت کنید.(در خارج از ایران Snopes.com و Factcheck.org دو نمونه از سایتهایی هستند که تحقیق کاملی اخبار واقعی و داستهای عمومی ارائه می دهند و حقیقت را کنترل می گنند )
🌐https://b2n.ir/631639
#سواد_رسانه_ای
سواد رسانه و روانشناسی
چرا بعضی حاضرند برای زیبایی صورت تا 91 میلیون تومان هزینه کنند؟
نرگس عزیزی| کارشناس ارشد مشاوره
هزینه تقریبی عملهای جراحی زیبایی چقدر است؟ این سوالی است که برای یافتن پاسخ آن میتوانید به تصویری که به تازگی در فضایمجازی دستبهدست میشود، نگاهی بیندازید. بنا به اطلاعاتی که در این تصویر آمده است، شما با صرف هزینهای بین 54 تا 91 میلیون، میتوانید صورت خود را دگرگون و چهرهای «زیبا» و «جوان» برای خود دست و پا کنید. اما چرا برخی حاضرند برای این منظور، هزینههای میلیونی کنند؟ امروز میخواهیم نگاهی به بخشی از دلایل انجام این عملهای جراحی بیندازیم؛ اعمالی که بیشتر با هدف جوانسازی انجام میشود.
تلاش برای محو کردن رد پای افزایش سن
بخشی از عملهای جراحی زیبایی توجه دوچندانی به موضوع جوانسازی دارند. در واقع این عملهای جراحی هرچند در گروهی از افراد به منظور رفع نقص انجام میشود اما در غالب موارد، متقاضیان آنها را افرادی تشکیل میدهند که دوست دارند رد پای افزایش سن را از صورت خود محو کنند. از این گروه میتوان به کشیدن پوست، بالا بردن پلک، تزریق چربیگونه، تزریق لب، تزریق بوتاکس و ... اشاره کرد. اما آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بسیاری از افراد تصور میکنند باید جوان بمانند؟ و برای این منظور حاضرند هزینه زیادی بکنند؟
وقتی پیری به عنوان نقص تعریف میشود
باید از افزایش سن فرار کرد! گویی چروک شدن زیر چشم و پررنگ شدن خط لبخند نقصی است که کارآمدی، توانمندی و حتی احساس ارزش ما را تحت تاثیر قرار میدهد. این در شرایطی است که حتی عوارض شناختی افزایش سن، به صورت معمول در سنین بسیار بالاتر و آن هم نه به صورت فراگیر و برای همه که برای معدودی رخ میدهد. اما این نگرش منفی درباره افزایش سن، این روزها ابعاد گوناگونی از زندگی افراد میان سال و بالاتر را تحت تاثیر خود داده است. بررسیها نشان میدهد میان سالان در برخی بخشها شانس پیشرفت کاری کمتری دارند، مسئولیتهای جدید به صورت معمول به آنها سپرده نمیشود، در روابط اجتماعی کمتر مورد توجه مثبت قرار می گیرند و البته احتمال اینکه بتوانند روابط عاطفی جدیدی را آغاز کنند، بسیار کم است اما قربانیان این نگرش منفی به سن را تنها افراد میان سال و بالاتر تشکیل نمیدهند. بررسیها نشان میدهد در سنین پایینتر، این ترس از پیر شدن و نشانههای افزایش سن به شکلی دیگر زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است.
قربانی یک فرهنگ غلط نشویم!
طی چند سال گذشته در بسیاری از کشورها، متخصصان از شیوع اعمال زیبایی به منظور جوانسازی ابراز نگرانی میکنند؛ تزریق بوتاکس در افراد زیر 30 سال، تزریق ژل برای خط لبخند زیر 35 سالگی، کشیدن پوست در اوایل 40 سالگی و ... متخصصان، این استقبال از جوانسازی در سنین پایین را زنگ هشداری جدی در این زمینه در نظر میگیرند چراکه نشانه فرهنگی غلط درخصوص تبعیض علیه افراد مسن است. یادمان باشد در دیدگاهی که افزایش سن نوعی نقص در نظر گرفته میشود، همه قربانی هستیم چراکه در بهترین حالت، ما جوانان امروزی هم بالاخره روزی پیر خواهیم شد و آن وقت با وجود همه تلاشهایمان برای پاک کردن نشانههای پیری، درگیر تبعیض علیه افراد مسن خواهیم شد و خواهیم دید که وقتی دیگران ما را به خاطر موی سفید و چروک صورت و افتادگی پلک، ناتوان، زشت و به دردنخور در نظر میگیرند، چه تلخی عمیقی را تجربه خواهیم کرد
🎯خمپارههایی بر روی باورهایمان
🔻تا به حال فکر کردهاید چطور فرهنگ جامعه تغییر میکند و ما آن را میپذیریم و در برابر آن هیچ مقاومتی نمیکنیم؟چه میزان از این تغییرات خودخواسته و چه میزان متاثر از محتوای انواع رسانهها هستند؟ آیا اگر فرهنگی تغییر کرد امکان بازگشت به روال قبلی وجود دارد؟
🔻تغییرات فرهنگی خزنده، آرام و تدریجی رخ میدهند. یکی از سوالات مهم #سواد_رسانه_ای این است که یک پیام چه ارزش وسبک زندگی را ایجاد یا از بین میبرد.
🔻شاید درباره قورباغه آبپز شنیده باشید. عصبهای پای قورباغه حساس هستند وقتی در آب با دمای صددرجه یک قورباغه را بیندازیم یک دفعه بیرون میپرد چون خیلی داغ است، اما وقتی یک قورباغه را در آب خنک بیندازی و کم کم آب جوش بیاید، قورباغه با اینکه گرمش است و میخواهد بیرون بپرد اما دیگر توانی برای پریدن ندارد . کاری که برخی تولیدات رسانهای با فرهنگ میکنند همینگونه است.
🔻جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانههایمان نیست. از خانههایمان مهمتر،#باورهایمان است که بمباران شده است.
🔶دوره یک روزه «رسانه و سبک زندگی» چهارم آذر ماه در #سمنان برگزار شد.
#معصومه_نصیری
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
🚩 اختصاصی| ردپای مسیریابهای خارجی در اِغتشاشات اخیر / نرمافزارهای خارجی در بازار دلار، خودرو و مسکن تلاطم ایجاد کردند
جاویدنیا سرپرست معاونت امور فضای مجازی دادستانیکل کشور در گفتگو با تسنیم:
🔹 برای گروههای سازمان یافته و افراد اوباش از طریق نهادهای امنیتی و انتظامی تلاشهایی در دست اقدام است تا افراد دخیل در اغتشاشات شناسایی و دستگیر شوند و تا به حال نیز تعدادی دستگیر شدهاند.
🔹نرمافزار خارجی ویز (Waze) ابزاری برای اغتشاشگران و هدایت آنها شده بود و به خوبی توانست کار خود را انجام دهد.
🔹 امروزه درآمد تبلیغاتی موتورهای جستوجوگر خارجی به مراتب بیشتر از جستجوگرهای داخلی است و به علت عدم حمایت لازم نتوانستند خود را نشان دهند و بر همین اساس مردم با مشکلات جدی روبرو شدند.
🔹ما در چند ماه گذشته شاهد ایجاد تلاطم در بازار ارز، دلار، خودرو و مسکن بودیم که توسط نرمافزارهای خارجی به وجود آمده بود و عمده این گروهها و حتی مدیران آنها نیز در خارج از کشور هدایت میشدند و لطمات زیادی به بنیانهای اقتصادی، مدیریتی و اخلاقی کشور وارد آوردند.
https://tn.ai/2148135
. @TasnimNews
سواد رسانه و روانشناسی
روزی که دخترم را در اینستاگرام پیدا کردم
وقتی جای مادری باشید که دخترش حوصلۀ او را ندارد اینستاگرام شاید اندوهتان را کمی تسلی دهد
نویسنده: هلن استپینسکی | ترجمۀ: میترا دانشور
بیشتر از یک دهه فرزندت را بزرگ میکنی، تغذیهاش میکنی، بغلش میکنی، در تکالیف مدرسه کمکش میکنی، موهایش را میبافی، مراقب بازیهای کودکانهاش با بچههای دیگر هستی و هنگام رد شدن از خیابان دستش را میگیری، بعد ناگهان جلویت را میگیرد. در اتاقش را محکم میبندد. هر از گاهی در میزنم و وارد میشوم، اما همیشه حس مزاحم را دارم.
نوجوانی او درست مانند من!
یادم هست که در آن سن چطور با مادرم برخورد میکردم. نمیخواستم با او همکلام شوم و کمتر از آن دلم میخواست در پیادهرو کنارش راه بروم. وقتی یواشکی نگاهی به داخل دفتر خاطراتم انداخته و معلوم بود دنبال اطلاعاتی میگردد تا بداند آیا ماری جوانا میکشم یا در زندگیام چه خبر است؟ از کوره در رفته بودم. اما حالا که خودم دختر نوجوان داشتم، برای اولین بار متوجه شدم مادرم حتی دنبال چیزی گناهکارانه نمیگشت. صرفاً در جستوجوی من بود. سعی میکرد نیمنگاهی به دختری بیندازد که خودش به دنیا آورده بود، آدم بالغی که پرورش داده بود و حالا بهسرعت از او فاصله میگرفت.
از این موضع، به درک جدید و ناراحتکنندهتری رسیدم؛ دیگر پائولینا را در محل زندگی اصلیاش نمیدیدم که با کسانی که به آنها نزدیک بود، لطیفه بگوید یا گریه کند. داشتم او را به جهان میباختم. نکتۀ بزرگ شدن بچهها در همین است. اگر کارتان را خوب انجام بدهید، آنها پا به جهان بیرون میگذارند و برای خودشان زندگی میسازند.
نکند او هم . . .
از قضا چند روز پیش به مَدی، یکی از دوستان پسر بزرگم، دین، برخوردم که در شهری دور از خانه، دانشگاه میرود. در این باره صحبت کردیم که دانشگاه چطور است، با دین صحبت کرده است یا نه؟ و این که دلش برای خانه تنگ شده است یا نه؟ بعد مدی پرسید: «پائولینا چطوره؟» گفتم: «فکر کنم خوب باشه». بعد اشاره کردم که در مرکز بینالمللی عکاسی کلاس میرود. «عاشق عکاسیه. از معلم ریاضیش متنفره.»
ناگهان مدی با چشمهای گشادشده پرسید: «اینستاگرام اش رو دیدی؟»
به وحشت افتادم. تمام فکرم رفت سمت والدینی که اینستاگرام دخترانشان با عکسهای ناجور پر شده است. پدر و مادرهایی که تلفن و رایانه بچههایشان را به دلیل پستها یا متنهای نامناسب از دسترس شان دور میکردند. با خودم فکر کردم، اوه خدا، این هم از این.
گفتم: «نه. چطور؟» مدی گفت: «حیرتانگیزه. عکاس فوقالعادهایه. بیشتر از هزارتا فالوئر داره.»
صفحهای با بیش از هزار فالوئر
هیچ وقت درخواست نکرده بودم که اینستاگرام پائولینا را ببینم. حتی نمیدانستم از چه اسمی استفاده میکند. اما هزارتا فالوئر؟ آن شب دلم را به دریا زدم و از پائولینا پرسیدم اجازه میدهد در اینستاگرام دنبالش کنم؟ مثل معجزه بود که جواب مثبت داد و همان طور که از پلههای منتهی به اتاقش بالا میرفت، شانهای بالا انداخت. تلفن همراهم را برداشتم و ناگهان همه چیز جلوی چشمم بود: زندگی پائولینا. هم سیاه و سفید و هم رنگی.
عکسهای مختلفی در صفحۀ اینستاگرام اش بود. اما اینها فقط عکس نبودند، عکسهایی با قابهای زیبا بودند که دخترم گرفته بود. شبکههای اجتماعی را سرزش میکنیم چون دموکراسیمان را از بین میبرند، تمرکز کودکان مان را کاهش میدهند و بافت جامعه را تضعیف میکنند. اما از طریق همین شبکههای اجتماعی، توانستم دوباره با پائولینا در جهان بیرون باشم، چیزی که میبیند را ببینم و عملاً در کنارش بایستم و تقریباً بیدرنگ، شاهد آدمها و مکانهایی باشم که از بین شان عبور میکند. نه در نقش مادری نظارتکننده، بلکه انگار در دنیایی شگفتانگیز.
مناظر زیبایی از اورییِنت در لانگ آیلند بود که بخشی از هر ماه اوت در کل زندگی پائولینا را در آن جا میگذراندیم و از روی عشق عنوانش را «خانۀ شادیهایم» گذاشته بود. کلوزآپهایی محبتآمیز از دین. عکسی از دوست صمیمیاش که پارسال بعد از یک حمله صرع در بیمارستان بستری شده بود.
پائولینا زیرش نوشته بود: «عاشقتم». بعد عکسی از خودش، در بچگی در بین برگهای پاییزی بود که دامن شطرنجی، لباس ژیمناستیک صورتی و کفشهای ساقبلند سبز پوشیده بود. زیرش نوشته بود: «کاش هنوز هم بچه بودم.»
پس فقط من نبودم که این آرزو را داشتم.
سواد رسانه و روانشناسی
روزی که دخترم را در اینستاگرام پیدا کردم وقتی جای مادری باشید که دخترش حوصلۀ او را ندارد اینستاگرام
همیشه از نکات منفی و ضعف های شبکه های اجتماعی و فضای مجازی گفته ایم اما شبکه های مجازی سبک زندگی ما را تغییر داده اند و جزوی جدانشدنی از زندگی مان شده اند.
با این وجود با همه ی چیزهایی که از ما و زندگی اجتماعی و خانوادگی ما گرفته شده و باعث جهت دهی به افکارمان شده، گاهی باعث اتفاقات جالب و مثبتی برای مان می شود!
مطب دندان پزشک و روان شناس یا آتلیه عکاسی؟
ولع سلبریتی شدن باعث شده شاهد پدیده هایی مثل دندانبریتی، روانبریتی و مداحبریتی باشیم
فردین علیخواه| جامعه شناس
دندان پزشک است. در صفحه اینستاگرامش عکس هایی با چند بازیگر سینما و تلویزیون، خواننده موسیقی پاپ و برخی سلبریتی های دیگر منتشر کرده است. وقتی آرایش و استایل پوشش آن ها را در عکس ها نگاه می کنم کمتر می توانم بپذیرم که مکان عکس برداری کلینیک دندان پزشکی باشد. با خودم می گویم احتمالا یا در همان کلینیک، آتلیه ای برای عکاسی وجود دارد یا در یک عکاسی، آتلیه ای ویژه با دیزاین کلینیک دندان پزشکی ساخته شده است. وجه برجسته این عکس ها نه شغل و حرفه بلکه نمادهای سلبریتی است. ایشان عکس های دیگری هم در صفحه شان دارند که بی شک مانند مدل های مشهور مجله فرانسویِ وگ در برخی از سال های دور است. برایم به عنوان یک جامعه شناسِ علاقه مند به مطالعه سلبریتی جالب است که حتی در اینستاگرام به صفحه ای برمی خورم که «صفحه هواداران خانم دکتر...» نام دارد. بررسی برخی از کامنت ها در این صفحه نشان می دهد هواداران نه درباره شغل و حرفه بلکه عمدتا درباره لباس و آرایش ایشان نظر می دهند. صفحه هواداران معمولا برای سلبریتی های سینما، ورزش یا موسیقی تجاری ایجاد می شود و این شاید نوعی نوآوری است که یک دندان پزشک صفحه هواداران دارد. باز در همان صفحه هم عکس هایی وجود دارد که بیننده را به این نتیجه می رساند که ایشان رغبت بسیار زیادی دارند تا اگر نه یک سلبریتی کامل، که حداقل یک «دندانبریتی» (مخفّف دندان پزشک سلبریتی) باشند. در شبکه های اجتماعی فارسی زبان مشابه چنین افرادی به شدت در حال رشد است: «استاد سلبریتی» یا پدیده ای که برخی محققان آن را ستاره های دانشگاهی می نامند، «روان شناس، سلبریتی»، «مدّاح، سلبریتی»، «پزشک، سلبریتی»، «کودک، سلبریتی» و ...
مورد «روان شناس، سلبریتی» که من آنان را پدیده «روانریتی» می نامم هم فرق چندانی با مثالی که در ابتدای این نوشته آوردم ندارد. روانریتی هم از طریق اینستاگرام مدام فیلم های یک دقیقه ای منتشر می کند. وقتی استایل لباس و آرایش روانریتی و حتی طراحی داخلی مکانِ عکس و فیلم را بررسی می کنیم نمی دانیم آیا در این تصاویر َفشن؛ ِتم مرکزی به شمار می رود یا شب ادراری کودک که ایشان درباره آن در حال صحبت اند. وجود عکس های پرتره، عکسی در حال اسکی، میز غذا در یک رستوران مدیترانه ای و جمله هایی در زیر عکس ها که هیچ ارتباطی به موضوع عکس ندارند، از جمله تصاویری است که باز این سوال را در بیننده به وجود می آورد که آیا در حال تماشای صفحه یک سلبریتی است یا یک روان شناس متخصص؟
شاید با دو واژه بتوانم این نوشته کوتاه را به پایان برسانم. واژه نخست تکثیر و واژه دوم تنوع سازی است. تکثیر به معنای آن است که اشتیاق و به بیان برخی محققان، ولعِ سلبریتی شدن به سرعت در حال تکثیر و گسترش است و تنوع سازی به معنای آن است که این پدیده از عرصه سینما، تلویزیون و موسیقیِ تجاری فراتر رفته و در حال رسوخ به همه عرصه ها شامل مشاغل حرفه ای و تخصصی، محیط های علمی، اقتصادی، اجتماعی و اخیرا دینی است. در واقع هم شاهد تکثیر این پدیده و هم متنوع شدن آن در عرصه های مختلف هستیم. واژه نخست به گسترش و ازدیاد و واژه دوم به حضور آن در بخش های مختلف جامعه اشاره دارد.
با توجه به آن چه در جامعه ایرانی در حال وقوع است، اولویت یافتن نما و نمایش بر عمل و عملکرد و به تعبیر برخی محققان بدبین عرصه شبکه های اجتماعی «سطحی شدن»، از جمله موضوعاتی است که می توان بیشتر درباره آن ها تأمل کرد. این روزها ولع سلبریتی شدن پدیده ای جدی است. آن قدر جدی که حتی مطب پزشکان را تبدیل به صحنه نمایش یا آتلیه عکاسی کرده است!
📲 روسیه فروش وسایل الکترونیکی بدون نرم افزارهای روسی را ممنوع کرد
🔺 بر اساس قانونی که این هفته به تصویب پارلمان روسیه رسیده، تنها آن دسته از وسایل الکترونیکی در روسیه قابل فروش خواهند بود که برخی نرم افزارهای روسی به طور پیش فرض رویشان نصب شده باشد
✅ سندروم «نتیجه فوری»
▪️موفقیت نامحدود در ۲۰ روز!
▪️چاقی و لاغری در سه روز!
▪️بدون زحمت پولدار شوید!
▪️یادگیری ۳۵ زبان دنیا در ۱۰ روز!
▪️ترک اعتیاد فوری بدون درد در ۴۵ روز!
▪️و...
🔸سندروم «نتیجه فوری» گریبان جامعه ما را گرفته است.
آنقدر درگیر «جنون سرعت» برای رسیدن به خواستههایمان هستیم که دوست داریم همه این تبلیغات عجیب را یکجا باور کنیم!
🔸این پیامهای تبلیغاتی همگان را دچار نوعی بیماری به نام «سندرم نتیجه فوری» کرده است.
🔸جدای از تاثیرات آن در تمام حوزههای زندگی، این نوع نگرش تاثیر بسیار بدی بر روی تمرکز و نحوه مدیریت ما بر زندگی میگذارد.
🔸هیچ کدام از اینها واقعیت ندارد.
موفقیت آسان، ساده و سریع! فقط در کتابهای علمی تخیلی یافت میشود.
🔸حتی گاهی میبینیم که در کتابهای موفقیت یا مدیریت، بیان میکنند که موفقیت یک سازمان حاصل یک ایده خلاقانه سریع بوده و سازمان یک شبه ره صد ساله را طی کرده است.
🔸حتی اگر سازمان در کوتاه مدت به منفعتهای اساسی برسد، پشت آن تصمیم سالها تجربه و دانش خوابیده است و در ضمن حفظ نتایج آن در بلندمدت خود کار دشواری است.
🔸واقعیت آن است که موفقیتهای چشمگیر و پایدار حاصل سخت کوشی، تلاش، تداوم، نظم و انتخابهای دردناک است.
مارپیچ شایعات
✍حکما به درستی گفته اند، گره ای که با دست باز می شود را با دندان باز نمی کنند! این ضرب المثل مصداق خوبی برای تبیین دو گانه "اطلاع رسانی" و "رواج شایعات" در جامعه است. رسانه های جمعی میزان الحراره و دماسنج جامعه بوده و برای اجتناب از ورود به گرداب مشکلات، باید تحولات محیطی و تغییرات اجتماعی را بازتاب دهند.
✍فراز و فرود "آگاهی بخشی" و "شایعه پراکنی" در هم تنیده شده و رابطه ای معکوس بین آنان برقرار است. با اطلاع رسانی امور جامعه به صورت حرفه ای و متوازن، از دامنه رواج شایعات کاسته، شایعه سازان به حاشیه رانده شده و بازار کسب و کار آنها کساد خواهد شد و برعکس!
✍فضای ابهام آلود و غیرشفاف مستعد رشد سرسام آور شایعه هست و زمینه یک کلاغ، چهل کلاغ را فراهم می کند. کنشگری منفعل یا ناشیانه رسانه های جریان اصلی نه تنها تنور شایعه سازان را گرم کرده بلکه دانسته یا نادانسته به شایعه سازی رونق و مشروعیت می بخشد.
✍به گفته آل پورت و لئوپستمن با زبان ریاضی، میزان رواج شایعه در جامعه تقریبا برابر است با حاصل ضرب "اهمیت" در "ابهام" موضوع. هر گاه "ابهام" موضوعی صفر و یا بی "اهمیت" باشد در واقع میزان شایعه صفر خواهد شد.
✍در بحبوحه سربرآوردن بحران های اجتماعی ریز و درشت از جمله شورش ها، درگیری ها و ناملایمات اجتماعی، عطش شهروندان برای کسب اطلاعات لحظه ای رویدادها افزایش می یابد. رسانه های جریان اصلی باید با تلاش مضاعف به چنین نیازی به درستی پاسخ دهند. مسکوت گذاشتن چنین نیازهایی نه تنها گره ای از مشکلات باز نخواهد کرد، بلکه به کوچ مخاطبان بسوی رسانه های رقیب دامن خواهد زد.
✍در دوران پسامدرن، سبک زندگی متفاوت موجب وابستگی هر چه بیشتر شهروندان به اطلاعات رسانه ها شده و این نیاز تعطیل بردار نیست. آنان برای شناخت، کنترل و تسلط بر محیط و هدایت بحران ها و ناملایمات اجتماعی به ساحل امن، به اطلاعات مناسب نیاز دارند تا به عنوان مشعلی فروزان آنان را از سقوط به پرتگاهها باز دارد.
✍هر گونه وقفه در اطلاع رسانی رویدادهای محیطی، بستر مناسبی برای کاشت بذر و ترویج شایعه است. سرپوش گذاشتن بر واقعیات اجتماعی موجب تشدید ابهامات و قدرت گرفتن شایعات و ورود به گردابی ویرانگر و مخرب است.
✍در بحبوحه بحران های اجتماعی هر گونه غفلت رسانه های داخلی، تقدیم دو دستی حوزه راهبردی اطلاع رسانی به رسانه های بین المللی است. آنان باید با کنش گری فعال و اطلاع رسانی سریع و صحیح و البته منصفانه و متوازن از کوچ دادن مخاطبان به زمین رسانه های فرامرزی اجتناب کنند.
✍ شایعه موجب ایجاد التهاب، بدبینی و تفرقه در صفوف مردم میشود. روح و روان مردم را آزرده کرده و به مانند خوره بجان جامعه افتاده و موجب تضعیف سرمایه اجتماعی می شود. عقل سلیم حکم می کند که با اطلاع رسانی بهنگام، درست و متوازن به میزان زیادی از پروبال گرفتن شایعات در جامعه فروکاست.
✍ حجت اله عباسی
🔸️برنامه «خالق وب» برای مقابله با اخبار جعلی
مخترع«WWW» برنامه ای جدید به نام «قراردادی برای وب» رونمایی کرده تا از گسترش اخبار جعلی جلوگیری و امنیت وب را فراهم کند. او از دولت ها، شرکت ها و مردم خواسته به این برنامه عمل کنند.
تیم برنرز لی مخترع World Wide Web برنامه ای بلندپروازانه برای نظارت آنلاین رونمایی کرده است. این دستورالعمل در حقیقت قوانینی مربوط به حقوق و مسئولیت ها برای اینترنت است که هدف از طراحی آنها مقابله با اخبار جعلی، نظارت جمعی و سانسور است.
برنرز لی از رشته ای استانداردها به نام «قرارداد برای وب»(Contract for the Web)در برلین رونمایی کرد . بنیاد World Wide Web قراردادی برای وب فراهم کرده که طی آن از دولت ها، شرکت ها و عموم مردم می خواهد امنیت و آزادی وب را حفظ کنند تا همه بتوانند از آن بهره ببرند.
صدها سازمان و شرکت مختلف از جمله گوگل و فیس بوک از(Contract for the Web) پشتیبانی کرده اند.
(Contract for the Web)
دارای ۹ اصل است. برنرزلی در این باره می گوید: قدرت وب زندگی مردم را دگرگون می کند، جامعه را غنی و از نابرابری می کاهد. اما اگر اکنون وارد عمل نشویم و از سواستفاده از وب جلوگیری نکنیم در معرض خطر قرار می گیریم.
(Contract for the Web)
مسیری را برای ساخت وبی با شرایط بهتر فراهم می کند. اما این امر محقق نمی شود مگر آنکه همه شرکت ها و سازمان ها به این چالش متعهد شوند. دولت ها باید قوانین و مقررات را برای عصر دیجیتال ارتقا دهند. شرکت ها باید فعالیت های بیشتری انجام دهند تا به بهانه سودآوری حقوق انسانی دموکراسی تضییع نشود. شهروندان نیز باید مسئول شناخته شوند و حقوق دیجیتال خود را خواستار شوند.
طبق این برنامه دولت ها باید از حقوق افرادی که به اینترنت متصل می شوند، حمایت کنند. شرکت ها باید اینترنتی ارزان و قابل دسترسی برای همه فراهم کنند و از حریم خصوصی افراد محافظت کنند. در این میان شهروندان باید در فضای وب خلاق باشند.
#اخبار_جعلی
#اینترنت
#وب
🔸️تاریخ | نمونه های تاریخی #اخبار_جعلی
🔸️سابقه اخبار جعلی به ۴ هزار سال پیش می رسد
🔹️اخبار جعلی ، زاییده تمدن معاصر نیست. اینکه در قرن ها پیش ابزار ارتباطی مانند امروز وجود نداشته به این معنا نیست که اخبار جعلی و دروغ نیز وجود نداشته است. اخبار جعلی در تمدن های بشری دست کم بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. از تبلیغات جعلی سازمان یافته حاکمان قرون وسطی گرفته تا تبلیغات سیاسی وایدئولوژیک و پروپاگاندای Propaganda حزب نازی ، نشان دهنده آن است که اخبار جعلی، بخشی از رفتار روزمره بوده است.
🔹️یک نمونه برجسته ، خبر مجعول پیروزی فرعون ، رامسس دوم Ramses II یکی از مشهورترین حاکمان مصر باستان است. نبرد کادش Battle of Kadesh جنگی بود که در سال ۱۲۷۴ پیش از میلاد رخ داد و به گفته مورخین یکی از بزرگترین نبردهای ارابه ای تاریخ بشر است . این نبرد که بین مواتالی دوم Muwatalli II شاه هیتی و رامسس دوم فرامانروای مصر باستان رخ داده ظاهرا به لحاظ تاکتیکی و در ابتدا به پیروزی رامسس دوم منجر شده است. منابع تاریخی مصری ها می گویند پس از آنکه سپاه رامسس دوم به دلیل یورش ناگهانی ارابه های هیتی ها به هم ریخت، او توانست با شجاعت بسیار سپاه پراکنده را مجددا گرد آورد و سپس ارابه های دونفره سبک تر و چابک تر مصری، ارابه های سه نفره سنگین تر و کند تر هیتی را تعقیب کردند و بر آنها پیروز شده اند. اما بررسی منابع هیتی، نشان می دهد که در خاتمه این جنگ ، این رامسس دوم بوده که شکست خورده و مجبور شده از فتح کادش دست بکشد.
🔹️نمونه دیگر این اخبار جعلی، سند هدیه قیصر کنستانتین (به لاتین Donatio Constantini) به پاپ است. هدیه کنستانتین در واقع امتیازی بود که کنستانتین، امپراتور روم در قرن چهارم، به پاپ داده بود و بیان می داشت که امپراتور کنستانتین حکومت شهر رم را شخصا به پاپ هدیه کرده است. این لورنزو والا Lorenzo Valla بود که در قرن ۱۵میلادی با مقایسه ی این سند با آثار کلاسیک دوران کنستانتین نشان داد زبان لاتین و همچنین منابع تاریخی مورد استفاده در آن، مربوط به زمان کنستانتین نیست و قرن ها بعد از مرگ او به کار می رفته است. هنگامی که پاپ ائوگنیوس چهارم (Pope Eugenius IV) از سند کنستانتین استفاده کرده بود تا ادعای آلفونسوی یکم Alfonso I را در مورد سلطنت ناپل مورد شک و تردید قرار دهد، لورنزو والا بود که نشان داد هدیه ی کنستانتین بی اعتبار است و بدین ترتیب ادعای نفوذ پاپ بر آلفونسو و سایر فرمانروایان به پایان راه رسید. چنین جعلیاتی نظیر هدیه ی ساختگی کنستانتین پیش از آن به قدری بدیهی انگاشته می شد و با سرعت زیاد در بیان مردم مورد پذیرش قرار می گرفت که اثر آن برای قرن ها تمام تاریخ اروپا و جهان را تحت تاثیر خود قرار داد.
🔹️نمونه دیگری از این دست، جعل و دستکاری اتو فون بیسمارک در پیام ویلهلم پادشاه پروس است که به تلگراف امس شهرت دارد. بیسمارک با تحریف پیام ویلهلم و ارسال یک نسخه جعلی آن در نشریات همه چیز راه به گونه ای جلوه داد که خودداری پادشاه پروس از پاسخ به ناپلئون سوم، برای فرانسه توهین آمیز تلقی شود. این مساله به مناقشه میان آلمان و فرانسه دامن زد و این فرانسه بود که به آلمان اعلان جنگ داد. از این دست مثال های تاریخی فراوان اند. سرعت پخش اخبار جعلی و کلک بازی ها Hoax ها و نظایر آن در زمانه ما با گسترش اینترنت به شکل سرسام آوری افزایش پیدا کرده است. همانگونه که رامسس دوم می خواسته خود را فاتح نبرد کادش نشان دهد، امروز نیز اخبار تحلیل ها و حتی تصاویر جعلی در اینترنت ، جدی یا شوخی دست به دست می شود. دست کم در آینده نزدیک هیچ روشی برای غربالگری اطلاعات جعلی از اطلاعات درست موجود نیست و چشم اندازی هم دیده نمی شود. به عبارت دیگر این خود مخاطبان هستند که باید قادر به تشخیص منابع درست یک خبر باشند و دریابند هر آنچه که در اینترنت وجود دارد الزاما خبر درستی نیست
سواد رسانه و روانشناسی
🔸️آنچه روزنامه نگاری را در عصر جدید ویران می کند
✍شایعات، دروغ و اطلاعات غلط، اطلاعات مبتنی بر نظریه توطئه، اخبارجعلی ، اطلاعات مغرضانه و تبلیغات دولتی، اطلاعات گمراه کننده و فریبنده ، مطالب زرد و هجوگونه مسیر سالم روزنامه نگاری را آلوده و به اصطلاح سد روزنامه نگاری را ویران می کند.
باشکستن این مسیر سالم و آلوده شدن روزنامه نگاری و نیز ناکارآمدی و بی اعتباری آن قطعا جامعه آسیب خواهد دید.
نشریه آمریکایی politico درتصویری با تشبیه این مسایل به فاضلاب نشان می دهد که روزنامه نگاری در حال ویران شدن است.
ده شایستگی کلیدی لازم در سال ٢٠٢٠ میلادی
مجمع جهانی اقتصاد در گزارش خود فهرست ده مهارت کلیدی لازم برای موفقیت در سال ٢٠٢٠ را منتشر کرده است:
۱. "مهارت حل مسائل پيچيده" در سال ٢٠٢٠ مانند سال ٢٠١٥ همچنان در رتبه اول باقی خواهد ماند و کماکان مهمترين مهارت يک فرد در دنيای پيچيده امروز محسوب مي شود.
۲. "تفکر نقادانه" از رتبه ٤ به رتبه ٢ صعود مي کند. اين بدان معني است که دنيای جديد در ارتباط با وضع موجود نياز بيشتری به تحليل نقادانه خواهد داشت.
۳. "خلاقيت" از رتبه ١٠ به رتبه ٣ صعود مي کند.
این آیتم بالاترين رتبه صعود را در جدول دارد و البته اين صعود کاملاً طبيعی به نظر مي رسد. با پيچيدگی های روزافزون در دنيای امروز، توانایی حل مسئله، نياز روزافزونی به خلاقيت خواهد داشت.
۴. "مهارت مديريت انسان ها" علی رغم سقوط از رتبه ٣ به رتبه ٤ اما همچنان در بین مهارت های برتر قرار خواهد داشت. این نشان می دهد که این مهارت، در دنیای آینده نیز از اهميت بالايي برخوردار خواهد بود.
۵. " هماهنگی و سازگاری اجتماعی" از رتبه ٢ به ٥ منتقل شده است. اما باز هم جزء پنج مهارت برتر قرار دارد.
۶. "هوش احساسی/عاطفی" يک مهارت کاملاً جديد در ١٠ مهارت برتر است! که با توجه به مفهوم آن طبیعی است که در بین ١٠ مهارت قرار گرفته باشد.
هوش عاطفی، شیوه برخورد فرد با مسائل و فراز نشیبهای زندگی را نشان میدهد و می تواند موجب شود که ارتباط بهتری با اطرافیان برقرار کند و در نتیجه قدرت سازش بیشتری با مشکلات عاطفی و هیجانی داشته باشد. این افراد مسئولیت پذیری بیشتری دارند و در مورد خود برداشت و نگرش مثبتی دارند.
۷ و ۸. "قضاوت" و "تصمیم گیری" با وجود ورود خلاقيت و هوش عاطفی به مکان های بالاتر جدول, با کمی جابجایی در رتبه ٧ و ٨ قرار خواهند داشت. زیرا مهارت قضاوت کردن مسائل و اتفاقات پیرامون و مهارت تصميم گيری، برای ساختن دنيای جديد نقشی حياتی دارد.
۹. مهارت "مذاکره" در رتبه نهم قرار خواهد داشت.
۱۰. "انعطاف پذيری ادراکی" نیز يک مهارت جديد است و حکایت از آن دارد که بايد در شيوه و رويکرد ادراکی خود انعطاف پذيرتر باشيم.
نگاهی عمیق به این فهرست سه پیام کلیدی برای ما دارد:
مهارت های مرتبط با "اندیشیدن" در این لیست غوغا می کند. از حل مسایل پیچیده تا انعطاف پذیری ادراکی.
نتیجه گیری:
مسائل هر روز پیچیده تر میشوند و حل آنها با استفاده از تفکر نقادانه(توسط دیگران بر مبنای مسئولیت اجتماعی) و خلاقیت از ضرورتهاست.
هدایت شده از جواد جاویدنیا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیوه جدید کلاهبرداری تلفنی
رئیس مرکز پیشگیری جرایم سایبری فتا:
🔹مردم تماسهای ناموفق خارجی را پیگیری نکنند.
@Dr_javidnia
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🔺سند پایبندی توئیتر به قوانین داخلی کشورها
🔹شبکههای اجتماعی خارجی قوانین داخلی خود را دارند. اگر مطلبی خلاف قوانین آنها منتشر کنید، بدون تعارف آن را حذف کرده و هشدار حذف کل صفحه شما را میدهند. به عبارت دیگر، غیرت سازمانی برای خود قائلند.
🔹آیا وقتی یک شبکه اجتماعی، برای فعالیت در مجموعه خود قواعد تعیین میکند و با تمام توان این قواعد را اعمال میکند، یک کشور نباید قواعد و قوانین خود را داشته باشد؟ آیا غیرت ملی ایجاب نمیکند که شبکههای اجتماعی خارجی را ملزم کنیم به قواعد و ضوابط ما پایبند باشند؟
🔹خاطره تلخ التماس توئیتری بیحاصل وزیر ارتباطات به مدیر تلگرام درباره آمدنیوز، به نظرم یک تحقیر تاریخی ملی بود که ناشی از نداشتن حمیت درباره هویت ملی است. حداقل انتظار از مسئولین این است که لااقل به اندازهای که این شبکهها درباره ضوابط خود غیرت دارند، درباره قوانین و ضوابط کشورشان غیرت داشته باشند.
🔹پس از اینکه درباره فعالیت بیقید و بند برخی شبکههای خارجی و ضرورت انسداد کامل آنها در صورت تبعیت نکردن از قوانین کشور موضع گرفتم، جریان ضدانقلاب به صورت سازماندهی شده، صفحاتم را ریپورت کرد. در نتیجه این ریپورتها، یک نکته قابل تامل و تاسف دیگر برایم روشن شد و آن اینکه توئیتر به قوانین داخلی کشورها نیز ملتزم است! توئیتر ایمیل زده است که این توئیت شما ریپورت شده و ما پس از بررسی آن از منظر قوانین توئیتر و "قوانین آلمان"، آن را خلاف قانون ندیدیم(لابد از ویپیان آلمان استفاده شده)! اگر توئیتر به قوانین آلمان ملتزم است، باید به قوانین ایران هم ملتزم باشد یا برای همیشه حذف شود.
@syjebraily
#تراس | 🔸 ویرانگری دروغ
حتی یک دروغ تمام حقیقت تو را زیر سئوال میبرد. بعضیها انگار ویرانگری دروغ را حس نمیکنند، اینها تغییر نمیکنند، و بهجای کنار گذاشتن عادت کهنه از دروغهای تازه استفاده میکنند.
#ارتباطات #ارتباطات_بین_فردی
🔹مقاومت دربرابر جعل و جهل
✍اخلاق باور و مسئوليت ما | كاوه گرايلی
🔹 این روزها بسیاری از ایرانیان، هرچقدر به منابع رسمی خبری و خبرگزاریهای داخلی بیاعتمادند (که خود دلایلی قابل تأمل دارد) اما در نقطه مقابل به منابع خبریِ غیررسمی و یا رسمی خارج از کشور اعتماد مطلق دارند. برخی که گمان میکنند، تلگرام و اینستاگرام، خبرگزاریاند و وقتی میپرسی منبع این خبر کجاست؟ پاسخ میشنوی که: «در تلگرام/اینستاگرام دیدم.» در حالی که بخشی از محتوای شبکههای اجتماعی را یا کاربران معمولی و افراد و صفحات ناشناسی تولید میکنند که هیچ صلاحیتی برای ارسال خبر و مطلب ندارند و یا کانالها و صفحاتی که اهداف مشخص سیاسی یا تجاری را دنبال میکنند. در واقع این آگاهی وجود ندارد که بسیاری از صفحات در فضای مجازی، برای جذب مخاطب و درآمدزایی بیشتر و یا برای پیشبرد برنامههای خود، با شناخت از ذائقه جامعه، مطالب مخاطبپسند فراوانی را بیهیچ تعهدی به حقیقت منتشر میکنند.
🔹 در چنین وضعیتی و در خلاء رسانههای مورد اعتماد در داخل است که «آمدنیوز» در فضای مجازی و «من و تو» در میان شبکهّهای تلویزیونی، مخاطبی میلیونی پیدا میکنند و منبع بسیاری از باورها و تحلیلهای روزمره افراد میشوند؛ اولی، رسانهای سرشار از محتوای زرد، دروغ و حتی متناقض که اخبار و ادعاهای غریباش بدون منبع معتبر و راستیآزمایی، به راحتی از سوی کاربران پذیرفته و منتشر میشود و دومی، رسانهای با روایتی گزینشی و جانبدارانه از تاریخ که در ابتدا پروژۀ سیاسیاش را پشت زرق و برق برنامههای سرگرمکنندهاش پنهان میکرد و حالا چندیست نقاب از چهره برداشته است؛ رسانههایی با منابع مالی نامشخص که افکار عمومی جامعه را با هدفی مشخص شکل میدهند.
🔹 انتشار برخی امور خلاف واقع در رسانههای رسمی کشور و اِعمال فیلترینگها در فضای مجازی و محدودیتها در عرصه رسانهای، از عوامل افزایش ضریب نفوذ دیگر رسانههای جایگزین در کشور بوده است وگرنه در فضایی باز و با وجود رسانههایی حرفهای و آزاد در داخل کشور و آموزش گسترده عمومی، اولاً انتشارِ صرف مطالب در تلگرام و اینستاگرام، بدون منبع مشخص و معتبر نشانۀ صحت آن مطالب نبود و ثانیاً از بیاعتمادی نسبت به منابع خبری رسمی در داخل، اعتماد چشم و گوش بسته به منابع خبری غیررسمی یا رسمیِ خارج از کشور برنمیآمد.
• حدود ۱۴۰ سال پیش، متفکر و ریاضیدان برجسته انگلیسی، «ویلیام کلیفورد»، مفهومی را بنیان نهاد تحت عنوان: «اخلاقِ باور»، تا بگوید برای اعتقاد به یک باور، چه پیششرط اخلاقیای لازم است. از دید او، پذیرفتن یک باور زمانی اخلاقاً موجه است که ما شواهد کافی در تأیید آن داشته باشیم. در واقع، از آنجا که ما اعضای جامعه، به یکدیگر متصلایم و اعتقادات هریک از ما بر زندگی دیگران اثرگذار خواهد بود، اخلاقاً موظفایم که خبر و باوری را بدون شواهد و مدارک کافی به راحتی نپذیریم. چرا که اطلاعات غیرمنطبق به واقع، منجر به تحلیل اشتباه و تحلیل اشتباه منجر به تصمیم غلط شده و آسیب تصمیمهای غلط فردی، نهایتاً دامنگیر همه جامعه خواهد بود.
🔹 به گمانم یکی از ضروریترین وظایف ما در این روزگار، «مقاومت فردی و جمعی» در برابر این وضعیت است. نمیگویم به زمین و زمان بدبین باشیم و هیچ چیز را باور نکنیم؛ یا از همه جا بیخبر و غافل بمانیم و یا پلیس باور دیگران شویم و مدام آنها را متهم کنیم که اخلاق باور را رعایت نمیکنند. اما میتوانیم در ساحت جمعی، مطالبهگر و مدافع رسانههای آزاد و مستقل، و در حیطه فردی، پاسبان حریم ذهن خود باشیم و نگذاریم هر دروغ و یاوهای ساکن این خانه شود؛ در مقابل هر مطلب و خبرِ به ظاهر جالبی که هر روز میبینیم یا میشنویم، با تفکری نقادانه، راستیآزمایی کنیم؛ طلب منبع و سند کنیم و اعتبار آن منبع را محک بزنیم و یا طلبِ دلیل کنیم و عیار آن استدلال را بسنجیم. شجاعت طرح پرسش و تردید در باورهای پیشینمان و گشودن قابهایی جدید را برای کشف و درک دیگرگون جهان داشته باشیم و نهایتاً با حفظ تعادل ذهن در مقابل احساسات و هیجانات لحظهای، هر دروغ خوشایندی که در پوستهای خوشرنگ و لعاب و با تکیه بر تمناها و آرزواندیشیمان، به ما عرضه میشود را به راحتی نپذیریم و قربانی «جهل» خود و بازیچه «جعل» دیگران باشیم
#رسانه #تفکرانتقادی.
#اطلاعات_گمراه_کننده
#اخبار_جعلی
#پسا_حقیقت
در گذشته یکی از انتقادات مهم به انیمیشنهای هالیوودی، بازنماییناقص و معیوبی بود که از خانواده ارائه میدادند. نمایش خانوادههای تک والدی، یا قهرمانی کشور در پدر و مادر نداشت و یا اساسا پرهیز از پرداختن به مفهومی به نام خانواده.
اما مشخصا از سال 2010 تحولی در بازنمایی خانواده به وجود آمده. اغلب خانوادهها از آن پس سالم و حمایتگر هستند، ارکان #خانواده درست و روابط افراد تقریبا مستحکم است، حتی اگر چالش و اختلاف نظری وجود داشته باشد. مثل انیمیشنهای شجاع، کوکو، روتوپیا، شگفتانگیزان، درون بیرون، غارنشینان، شگفت انگیزان و ...
🔹 چندی پیش این موضوع را برای یکی از دوستان بازگو میکردم که بازنمایی درستتری در انیمیشنهای جدید هالیوودی وجود دارد، جوابش این بود: پس منظور شما خانواده سنتی است.
🔹 بله منظورم این بود و معنقدم که شیوه سنتی و البته شیوهای که تقریبا همهی انسانها در اکثر قریب به اتفاق طول تاریخ برای زندگی انتخاب کردهاند، شیوه درست است و آنچه دنیای مدرن امروز به عنوان #سبک_زندگی به رسمیت میشناسد: مانند زندگی مجردی، خانوادههای همجنس و ... انحرافی است. اما آنجا جوابی برای آن دوست نداشتم.
🔹 اما بعدها جوابهای متعددی پیدا کردم: وقتی کتاب «تئوری انتخاب برای نوجوانان» گلاسر را خواندم. وقتی #ایسکونامی را دیدم و وقتی در مورد #فمنیسم بیشتر مطالعه کردم.
پ. ن: این مطلب در مورد اغلب انیمیشن های جدید صدق می کند، نه همه آنها.
#محمدعلی_عبدالهی
#خانواده_و_رسانه