eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
627 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
358 ویدیو
12 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @habibekhuz13
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️خدایا، اگر از من راضی نشده‌ای مرگ مرا نرسان. ببخش که بندۀ گنه‌کارت غیر از رحمتت امیدی ندارد و تو خود می‌دانی که هرگز از رحمتت نومید نشده‌ام و نخواهم شد و به همه گفته‌ام: «چه‌قدر خدای مهربانی دارم.» می‌دانی که چه‌قدر همسرم، پسرم و دخترم را دوست دارم؛ اما تو متکفل امور آن‌هایی و من می‌دانم که من وسیله‌ای بیش نبودم. عزیزانم را به تو می‌سپارم. اکنون از هروقت دیگری خوشحال‌ترم... . آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند؟ ✅ شکارچی "خاطرات و زندگی‌نامۀ شهید مصطفی رشیدپور" به تحقیق خانم فرانک صف‌آرا و آقای علی هاجری و به نویسندگی خانم فرانک صف‌آرا منتشر شد. 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻برشی از کتاب سیل و سردار خاطرات حضور سردار سلیمانی در میان مردم سیل‌زده خوزستان 🔍محققان: مصطفی شالباف، جعفر الهایی ✍️ نویسنده: محمد علی‌بخشی‌پور 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
🏴 سردار به نام تو قسم می‌ترسند از دشمنی تو با ستم می‌ترسند آنقدر که زنده‌تر شدی حتی از یک کودک زائر تو هم می‌ترسند ✍ زهرا آراسته‌نیا
24.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کُلُّهُ خیر بود هرجا می‌رفت خیر جاری می‌کرد... روایتی از حضور سردار سلیمانی در سوریه و خوزستان 🎙راوی: مکّی یازع 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔻 روایت‌های میدانی محقق دفتر رسانه بیداری از حادثه کرمان بلندگوی بیرون شروع به خواندن اسامی مجروحان بستری در بیمارستان باهنر کرد. گوشی را درآوردم و فیلم گرفتم تا اسامی را بفهمم. کسانی که توی کادرم بودند با شنیدن اسم عزیزشان واکنش نشان می‌دادند. دوتا آه می‌کشیدند. یک آه از رضایت زنده بودن و یک آه از فهمیدن مجروح شدن... اسامی که تمام شد ضبط را قطع کردم و گوشی را گذاشتم توی جیبم. رفتم جلوی پسر ریش پروفسوری بالای سر خانمی که کنار پرایدی نشسته بود و با شنیدن اسم اول جیغ زد. پرسیدم: مجروح شما رو  هم خوندن؟ سرش را پایین انداخت و تکانی داد. گفت: نه؛ فکر کنم جز شهدا باشه... 🔻انتظارها دو نوعند، خوب، بد اولین خوب، انتظار فرج است که همیشه سخت بوده اما پرامید گذشته است. دومین خوب، انتظار پایان اسارت است. هم برای اسیر و هم برای خانواده‌اش. هر روز به اندازه یکسال گذشته ولی با امید به آزادی تمام شده. اولین انتظار بد، پیدا شدن گمشده است. مثل مادری که یکهو بچه‌اش را گم می‌کند. خودش را به آب و آتش میزند، می‌میرد و زنده می‌شود، جانش بالا می‌آید تا پیدایش کند. دومین انتظار بد را هم مادرهای مفقودالاثر داشته، کشیده‌اند. گاهی انتظار آنقدر پیرشان کرده تا بالاخره پسرشان آمده. گاهی هم عمرشان را گرفته ولی پسرشان نیامده که نیامده... اما انتظار دیگری هم هست که اتفاقا بدترین نوع اتتظار است یعنی انتظار بی‌خبری... امروز خیلی‌ها در کرمان بدترین انتظار را کشیدند. عزیزشان به سالگرد قهرمان ملی‌اش رفته ولی برنگشته.... تماس پشت تماس. خانه به خانه و بیمارستان به بیمارستان. کلافه، بلاتکلیف و بی‌خبر. در هر بیمارستانی که می‌رسند فقط انتظار دیدن اسم عزیزشان در لیست مجروحان بیمارستان را دارند و نه هیچ لیست دیگری... 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
آیین رونمایی از تابلوی نقاشی"لشگر خوبان" باحضور ارزشمند خانواده شهدای مدافع حرم خوزستان یک شنبه،۱۷ دی ماه ساعت ۱۵ گلستان،سالن آمفی تئاتر هتل نیشکر
🔰 از سوی بنیاد حفظ و نشر آثار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در بین کتاب‌های برتر منتشر شده، سه اثر از دفتر تاریخ شفاهی اهواز به عنوان آثار برتر این دوره معرفی شد. کتاب‌های یزله بر دجله، بر شانه‌های کارون و سیل و سردار در میان آثار برگزیده درباره حاج قاسم سلیمانی قرار گرفتند. متن کامل خبر⬇️ https://www.ibna.ir/news/504072/۳-اثر-از-خوزستان-به-عنوان-کتاب-های-برتر-حاج-قاسم-سلیمانی-معرفی 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل جوی آب پرت کردم تا سرم بی‌حجاب نشود. خونریزی شدیدی کردم. جوی آب پر از خون شد و بچه همانجا سقط شد. دیگر بچه‌دار نشدم. 🎙لیلا نژادزاده به نقل از مادرش ۱۷ دی سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل ج
🔘 برای شنیدن خاطرات ظلم و زور پهلوی نیاز نیست به مشهد و قم رفت تا  کنار خرابه‌های گوهرناشاد و معجزه‌ی شیخ محمد تقی بافقی نشست و به حال این مردم مظلوم و غیور اندیشید. کوزه پر آب همین نزدیکی‌هاست. اجرای  قانون کشف حجاب در خوزستان هم دوران دشوار و هولناکی برای زنانش به وجود آورد. این دشواری تنها برای زنان خوزستان نبود. مقاومت مردم، رضاخان را هم به دشواری و حیرت انداخت. طوفان اعتراضی مردم در جایی مثل خوزستان که مردمانش حجاب را کالای غیر قابل مذاکره خود می‌دانستند وزیدن گرفت و تاریخ را برای ثبت قصه‌هایش مجاب به ایستادن کرد. در هیاهوی این طوفان رنج‌های دوران زیادی بر دامن زن و مرد خوزستانی نشست. رنج‌هایی که همه گنج شدند و گنج‌هایی که همه در دل تاریخ پنهان شدند و حالا از آن سال‌های دور برایمان خاک و خل می‌تکانند و اندکی رخ دیدار تازه می‌کنند. داستان زن‌هایی که از خانه بیرون نرفتند و زن‌هایی که چادر از دست دادند را شاید خیلی‌هایمان شنیده باشیم اما چه کسی حال زار زنی که تا همین چند لحظه قبل از کشیده شدن چادرش، شرافت و ناموسش لکه‌دار نشده بود را درک می‌کند. مدام قبل و بعد آن لحظه هولناک را با خود مرور می‌کند و دست از ملامت خود برنمی‌دارد. این صحنه همواره روبه‌روی چشمانش قرار دارد. شده بختک خواب‌هایش. مثل زنی مصیبت‌زده که دیگر هیچ چیز برایش مثل قبل نمی‌شود. در اوج شادی غمگین است و عاقبت دق‌مرگ می شود و تمام. یا چه کسی تا به حال به آن زنان مظلوم خوزستانی که عمری با زحمت چاردیواری برای خود دست و پا کردند و زندگی را سامان دادند اندیشیده که حالا در دل شب و غریبانه، خانه و کاشانه خود را به دست تقدیر می‌سپارد و خود همراه با سرنوشت راهی دیدار غربت در  همسایگی ممکلت می‌شوند. چه نگاه‌هایی که لحظه آخر قبل از ترک خانه به حاصل یک عمر نیافتاده و با یک آه عمیق پایان پیدا نکرده‌است. چه طفل‌های مظلومی که در امن‌ترین خانه دنیا، در شکم مادرانشان با ضربه نامردانه چکمه‌های قاتل، بی‌صدا خاموش نشدند. چه خونابه‌هایی که از چشمان زنان کارون روان نشدند و چه موهایی که در چاردیواری سال‌های اسارت در خانه سپید نشدند. چه دخترکانی که کورسوی امید رفتن به مکتب را با این قانون ازدست ندادند و درحسرت یک زندگی معمولی موی سپید نکردند. هرچه  از زنان مظلوم اما قوی خوزستان بگوییم باز جا برای صحبت هست اما چه کسی به آن مرد عربی که در بی‌رحمانه‌ترین جنگ زمانه، عفت ناموسش را هدف گرفته‌اند اندیشیده؟ خدا می‌داند در گذر از آن سال‌ها چه طوفانی بر قلب مردان خوزستان زده‌ شد. این را می‌توان از شمار مردان تبعید شده آن سال‌های اسارت دانست یا  از آن مردانی که یک شبه دست زنان و دختران خود را گرفتند و به دل غربت زدند فهمید. حتی نیاز به شمارش تبعیدی‌های آن سال‌ها هم نیست. کافی است فقط اندکی غیرت و جوهره مردانگی را با خود به همراه داشته‌ باشی تا بفهمی شقیقه‌های گلگون‌شده از جسارت  به ناموس یعنی چه؟ ✍️ زهره طاهری 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
📽 رونمایی از نخستین تصویر فیلم سینمایی آپاراتچی همزمان با مراحل نهایی تولید فیلم سینمایی آپاراتچی، نخستین عکس از این فیلم منتشر شد. این فیلم که به کارگردانی علی طاهرفر پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگی‌های یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام موفق به تولید چند فیلم کوتاه شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است. این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب آپاراتچی نوشته دکتر روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه 60 شهر تبریز می‌گذرد. این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیه کنندگی سجاد نصراللهی است. تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند. 📷 عکس: پویا شاه جهانی @aparatchi_movie