eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
623 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
324 ویدیو
11 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @ammar_khz02
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
💠 . . 💠آئین رونمائی از کتاب ، روایت مربیان پرورشی دهه ۶۰💠 🆔@resanebidari_ir
💠 اینجا ایران است. سرزمینی که هر قطعه ای از آن عشق را به گونه‌ای تکلم می کنند. هر کدام از ما، در قوم و ایلمان، رنگی به تن داریم و با آن رنگ شناخته می‌شویم. گرچه حالا همه سیاه پوش عزای حرم شاهِ چراغیم. ایرانی شریف است. آرام است. متواضع است اما وای بر روزی که سیاه پوش شویم. همه جهان می‌دانند ایرانی داغ که بر جانش بگذارند، شمشیر داغی می‌شود که دشمن سنگ دل را می‌شکند. و وای بر لحظه ای که ایرانی اشک بریزد. که اشکش اشک حماسه ست مانند اشکی بر حسین می‌ریزد. اشکی که حماسه برپا می‌کند و طول تاریخ را در می‌نوردد. ما میان خودمان همهمه داریم اما در مقابل دشمن مشتی هستیم یکصدا و تیغی هستیم بران. به قول شاعر: ما تیغ غیرتیم که از هرچه بگذریم از انتقام خون تو هیهات بگذریم 🆔@resanebidari_ir
به دختری فکر میکنم که هنوز ندارمش. اما حتما من را مادر صدا میکند. به روزی که اولین 《 روسری 》‌اش را هدیه می‌دهم! اگر بپرسد چیست و چرا؟ چشم بر دنیای کودکانه‌اش می‌بندم. مگر خون دخترک من از خون 《 آرتین 》 رنگین تر است؟ دست‌های کوچکش را می.گیرم و می‌برمش حرم شاه چراغ. می‌گویم مادر جان خوب نگاه کن! در و دیوار و کاشی‌ها را خوب نگاه کن که رد خون تا همیشه این‌جا راه می‌رود. می‌گویم چراغانی‌های شاه چراغ دیگر هیچ‌وقت مثل قبل از آبان ۱۴۰۱ هجری شمسی نشد! درست مثل گوهرشادی که از 1314 هجری شمسی دیگر شاد نشد. می‌گویم رمز این عملیات زن بود و 《روسری》 و هویت زنانه. و احتمالا دیگر نتوانم حرف‌هایم را روی دامن دخترکم بریزم. احتمالا یاد نگاه آرتین باز هم‌‌‌‌‌‌‌ راه گلویم را ببندد. 🆔 @resanebidari_ir
💠قاسم صرافان در دین‌شان، عشق علی شرک است، سوزاندن اطفال، توحیدست رحمان کجا؟ شیطان بی‌رحمی است، ربی که وهابی پرستیده‌ست انگار از آیات قرآنش، از آن خدای مثل شیطانش از سیره و سبک بزرگانش!! جز فتنه و آتش، نفهمیده‌ست مفت است پیش مفتی‌اش جان‌ها، فتوای کشتار مسلمان‌ها شیخی که رحمت را، ولایت را، از معنی آیات دزدیده‌ست سر می‌بُرد، از هر که سر خم کرد، بر آستان عشقِ وجه‌الله سر را ولی مثل سگان هر روز، بر چکمه‌ی ارباب ساییده‌ست قرآنِ روی نیزه را خوانده‌ست، سرمستِ تیر حرمله مانده‌ست با «هند»، مشروب و جگر خورده‌ست، با شامیان، تا صبح رقصیده‌ست در این جهانی که عمو سامش، دم می‌زند از صلح، معلوم است خدمتگزار «لات» هم خود را، خدمتگزار کعبه نامیده‌ست هی چنگ می‌اندازد و انگار با کودکان هم بر سرِ جنگ است این گرگ اگر وحشی‌تر از پیش است، یعنی که بیش از پیش ترسیده‌ست موجی خروشان از عدن آمد، بوی خوش عشق از یمن آمد امروز اویسی کز قَرَن آمد، مانند سلمان، سر تراشیده‌ست مستضعفان و صالحان بی‌شک، میراث داران زمین هستند بگذار این شب بگذرد، فردا از آنِ فرزندان خورشید است 🆔 @resanebidari_ir