بسم رب الشهدا و الصدیقین
#مـعـرفـی_شــهــدا.🌷
شهید_محمد_جوکار
ولادت: ۱۳۶۴
شهادت: ۱۳۸۱/۱/۲۴
مکان شهادت:حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز
عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی)
#وصـــیــت_نـامــه 🌷
یک لحظه امام را فراموش نکنید. نکند خدای ناکرده بی وفا به امام باشید و او را تنها نگذارید، وشب و روز دعا کنید که خداوند او را تا انقلاب صاحب الزمان برای حفظ اسلام نگه بدارد. اگر خداوند
آرزوی من آن بود که کربلا را زیارت کنم و دست امام را ببوسم و در صف رزمندگان اسلام فلسطین قرار بگیرم.
مادرم اگر جنازه من پیدا نشد ناراحت نباش زیرا درصورت پیدا بودن آن من فقط یک قبر داشتم اما با پیدا نشدن آن هزاران قبر در سراسر ایران دارم، زیرا قبر هرشهیدی قبر من است و جنازه گم شده من جنازه هر شهیدی است
- چند دقیقه قبل از شهادتش به خانمش که فقط ۱۵ روز از تاریخ عقدشان میگذشت تماس گرفت و گفت حلالم کن.🕊✨
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید محمد جوکار صـلوات🌼
#شهدا_زنده_اند
#روایت_عشق
#یک_جرعه_روایت
https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری....!
✍گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم...
پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح...!
ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم...
برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم...!
—وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است...
برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود...
کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید...
بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که:
مادر جان چرا تنها نشستی؟
خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!!
من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا.....!!
—پیر زن گفت دخترم بشین....!
کنارش نشستم...!
از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد.
عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسم شان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم....
ماتم برده بود...
دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست...
—گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده...!
بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت...
حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن...
محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم..
به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود...
رویش را بوسیدم و برگشتم خانه
👈و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند.
#چشم_انتظار
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصرکاوه
#علمدار_روایتگری
https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل دهم : شهادت
🔸صفحه : ۱۸۳-۱۸۲
🌠 چرا عکس من نیست؟!؟!
✍-بذار دفعه بعد با هم بریم.الان کمی اوضاع پیچیده شده.
این آخرین تماس تلفنی ما بود.همان شب ساعت هشت هنگامی که درحال طی مسیر هوایی از تهران به سوریه بود تماس گرفت،اما مشغول نماز بودم.بعد از نماز به او زنگ زدم،ولی دیگر از دسترس خارج شده بود.چندی قبل ازشهادت به من گفت:چرا روی میزت عکس شهدا رو گذاشتی،ولی عکس من نیست؟
-عکست رو تو کشوی میزم دارم،هروقت شهیدشدی میذارم.
-همین الان بذار،چون مطمئن باش که منم شهید می شم.عکسش را برداشت و روی میز کنار عکس دیگر شهدا گذاشت.
#روایت_عشق
#سردار_دلها
#یک_جرعه_روایت
https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷مدافعان حرم
لبیک یازینب🌷
🎥 مراسم وداع با شهیدان مدافع حرم میلاد حیدری و مقداد مهقانی در حرم حضرت حضرت زینب سلاماللهعلیها
#زندگی_زیباست_شهادت_زیباتر
#کبوتران_عاشق
#جاماندگانیم
#علمدار_روایتگری
https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
بسم رب الشهدا و الصدیقین
#مـعـرفـی_شــهــدا.🌷
شهید مسعود عسگری
تاریخ تولد : 1369/06/08
محل تولد : تهران
تاریخ شهادت : 1394/08/21
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : تهران – بهشت زهرا (س)
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
میگفت :
همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون
داشته باشید..
پرسیدیم : چرا؟
گفت :
اینا چشماشون معجزه میکنه!
هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه
یه نگاهتون بهشون بخوره..
میگفت..
بندهها فراموش کارن..
یادشون میره یکی
اون بالا هست که همه چیزو میبینه...
ولی این شهدا انگار انعکاس ِ نگاه خدان.
انگار با نگاهشون بهت میگن ؛
ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب
بندازی؟
ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟
میگی جوونم ، منم جوون بودم شهید
شدم..
بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟!
میگفت :
خیلی جاها جلوتونو میگیرن...
🌷#وصـــیــت_نـامــه
و تو ای خواهرم آنچه که بیش از سرخی خون من استعمار را می ترساند سیاهی چادر توست .
پس در حفظ حجابت زینب گونه باش .
انشاءالله که با وحدت و یکدستی شما استعمار در همه ی سرزمینهای اسلامی دفع خواهد شد .
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید مسعود عسگری صـلوات🌼
#شهدا_زنده_اند
#علمدار_روایتگری
https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60