eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
472 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
📆سالروز ترور دادستان کشور آیت الله علی قدوسی 💠رهبرانقلاب : ماه شهریور از ماه‌های پرخاطره تاریخ انقلاب است. در همین ماه شهریور، ترور ناجوانمردانه رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشور -مرحوم شهید رجائی و مرحوم شهید باهنر- اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، ترور شهید آیت‌الله قدّوسی، دادستان کلّ کشور، اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، شهادت امام‌جمعه‌ی تبریز به‌دست منافقین اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور -روز آخر شهریور- حمله‌ی نظامی رژیم بعثی صدّام به کشور اتّفاق افتاد. اینها خاطرات عجیبی است، پرمعنا است، پُرمغز است. در همه‌ی این حوادث، رژیم آمریکا پشت قضیّه بود؛ عوامل آمریکایی بودند که یا بطور مستقیم کمک کردند یا تشویق کردند یا حدّاقل چشمشان را بر این جنایات بستند. جوانهای ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند! ۹۴/۶/۱۸ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
(ره) 🔹آیه‌الله شهيد علي‌ قدوسي‌ در دوازدهم‌ مرداد سال‌ 1306 هجري‌ شمسي‌ در شهر نهاوند و در خانواده‌اي‌ روحاني‌ و علاقه‌مند به‌ قرآن‌ و عترت‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. 🔹وی بسياري‌ از دروس‌ دوره‌ مقدمات‌ و سطح‌ را نزد شهيد آیه‌الله صدوقي‌ آموخت‌. سپس‌ سالها به‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ امام‌ خميني‌(ره‌) و آیه‌الله العظمي‌ بروجردي‌(ره‌) رفت‌. 🔹شهيد قدوسي‌ در دوران‌ عمر پربركت‌ خود، كوششهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌ بسياري‌ را به‌ انجام‌ رساند كه‌ از مهمترين‌ آنها مديريت‌ مدرسه‌ علميه‌ حقاني‌ بود. مدرسه‌ علميه‌ حقاني‌ در سال‌ 1343 با مديريت‌ شهيد قدوسي‌ و با همكاري‌ شهيد بهشتي‌، مرحوم آیه‌الله مصباح‌ يزدي‌ و آیه‌الله جنتي‌ آغاز به‌ كار كرد. آیه‌الله قدوسي‌ و برخي‌ از بزرگان‌ حوزه‌ به‌ وجود ضعف‌ در برخي‌ از كارهاي‌ اجرايي‌ حوزه‌ و نابسامانيهاي‌ آموزشي‌ و درسي‌ طلاب‌ پي‌ برده‌ بودند و با طرحي‌ تازه‌ در پي‌ آن‌ بودند كه‌ ضمن‌ حل‌ اين‌ معضلات‌، طلابي‌ را با روندي‌ تازه‌ و به‌ روز تربيت‌ نمايند. 🔹او در 17 شهريور 1357 شاهد زخمي‌ شدن‌ فرزند خود در درگيريهاي‌ مشهد و در پانزدهم‌ دي‌ ماه‌ 1359 شاهد شهادت‌ او در هويزه‌ بود. او خود پس‌ از عمري‌ مجاهدت‌، در 14 شهريور 1360، يك‌ هفته‌ پس‌ از شهادت‌ شهيدان‌ رجايي‌ و باهنر و مدتي‌ پس‌ از شهادت‌ شهيد بهشتي‌ و 72 تن‌ از يارانش‌، با بمبي‌ كه‌ در دفترش‌ كار گذاشته‌ شده‌ بود، به‌ شهادت‌ رسيد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🎙به روایت همسر شهید قدوسی و دختر علامه: 🔰مشورت شهید قدوسی با علامه طباطبایی درباره فعالیت‌های مبارزاتی ♦️همزمان با چهلمین سالگرد شهادت آیت‌الله علی قدوسی، خانم نجمه سادات طباطبایی همسر شهید قدوسی و دختر علامه طباطبایی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: ♦️پدرم خیلی به آقای قدوسی علاقه داشتند. آقای قدوسی هم به ایشان علاقه داشت و خیلی هم به ایشان احترام می‌‌گذاشت. حاج آقا (علامه) از فعالیت‌‌های آقای قدوسی کاملا مطلع بودند و کارهای ایشان را قبول داشتند. اصلا اینطور نبود که ایشان را از این قبیل فعالیت‌‌ها و مبارزات منع کنند. می‌‌دانستند در کشور چه خبر است و با شناختی که نسبت به حکومت شاه داشتند، سفارش می‌‌کردند که آقای قدوسی بیشتر مراقب باشند. ♦️لذا ایشان (علامه) کاملا از فعالیت‌‌های آقای قدوسی آگاه بودند و حتی به یاد دارم گاهی آقای قدوسی درباره این مسائل با پدرم صحبت می‌کردند و از ایشان سوالاتی می‌‌پرسیدند و نظر می‌‌خواستند و علامه هم به ایشان پاسخ می‌‌داند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری @ravianerohani
🔹مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان که خود از طلاب باسابقه مدرسه حقانی بود، درباره مشی و سیره شهید قدوسی می‌گوید: «آقای قدوسی بسیار بر حفظ زبان و خلوص نیت تأکید داشت. ایشان می‌فرمود: آقای طلبه! اگر آمده‌ای پیشنماز محل‌تان بشوید، بروید؛ اگر آمده‌اید واعظ شهرتان بشوید، بروید؛ اگر آمده‌اید مرجع تقلید کشورتان شوید، بروید؛ و همین‌طور پشت سر هم ذکر می‌کرد... تا رسید به این جمله که: «اما اگر آمده‌اید برای خدا آدم بشوید، بمانید!» یعنی همه‌ این مقامات ظاهری را رد می‌کرد و معتقد بود که اگر کسی فقط برای خدا و برای آدم شدن آمده، باید در حوزه بماند. وقتی که دادستان کل ‌کشور هم بود حاضر نشد هیچ محافظی همراه خودش داشته باشد. راننده‌ای داشت که با او رفت‌و‌آمد می‌کرد؛ ما هم هر چه اصرار می‌کردیم که بالاخره کسی باید به عنوان محافظ از شما حفاظت کند، می‌گفت برای چی؟ این‌ها غرورآور است؛ لذا تا آخر عمر هم حاضر نشد محافظ با خودش بردارد.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کشف پیکر مطهر شهید در منطقه عملیاتی با پاهای بسته شده ... 😓 ⏰شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ 📍فکه عراق 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
دادستان کل کشور 🔹 ۱۲ مرداد سال ۱۳۰۶ زمانی که هنوز بیش از دو سال از روی کار آمدن رضاخان نگذشته بود، در شهر کوچک نهاوند پسری در خانواده ای روحانی متولد شد. وی را که آخرین فرزند خانواده بود علی نامیدند. 🔹 پدرش یکی از روحانیون برجسته، صاحب علم و اجتهاد و تقوا بود.دوران خردسالی شهید تحت تعلیم پدری عالم و باتقوا و مادری متدین و پرهیزگار سپری شد.در آن برهه زمانی، درس خواندن در مدارس جدید که با تحول آموزش از شکل سنتی به سبک اروپایی همراه شده بود، برای فرزند یک روحانی معروف کار ساده ای نبود. ولی شهید قدوسی با شکستن این سنت و روش، وارد این مدارس شد و با زحمت بسیار توانست دروس ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذارده و تا سال سوم دبیرستان پیشروی نماید. 🔹 او در این زمان دچار یک انقلاب فکری شده و تصمیم می گیرد که برای یادگیری دروس اسلامی به قم عزیمت نماید. لذا در سال 1321 وارد حوزه علمیه شده و مشغول فراگیری دروس اسلامی می شود. 🔹 پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دروس خود در حوزه ادامه داد. درس خارج را نزد آیت الله بروجردی و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و دروس فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفته و از جمله شاگردان اصول فلسفه و روش رئالیسم ایشان بود. 🔹 با پیش آمدن مسئله کاپیتولاسیون در 4 آبان 1343 و سخنرانی کوبنده امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در اعتراض به این مسئله که منجر به دستگیری ایشان در 13 آبان و تبعید به ترکیه شد، جامعه مدرسین با اعتراض شدید اقدام به انتشار اعلامیه ها و نشریات مخفی نمود. 🔹 در حدود سال 1344 این جمعیت توسط ساواک شناسایی و تمام روحانیونی که در آن بودند از جمله شهید قدوسی دستگیر و زندانی شدند. 🔹 یکی از فصول درخشان شهید قدوسی تاسیس مدرسه حقانی بود که با همیاری جمعی از اساتید، همچون آیت الله جنتی، آیت الله مصباح و شهید آیت الله دکتر بهشتی انجام گرفت. تاسیس این مدرسه نه تنها یک حرکت صرفا فرهنگی، علمی و تربیتی نبود بلکه همان طور که بعدها معلوم شد یک حرکت سیاسی دقیق و حساب شده ای بود که بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام به وقوع پیوست. 🔹 شهید قدوسی بدون غرور و با تواضع به دنبال اساتید می رفت و گاهی برای راضی کردن یک استاد، ده بار به وی رجوع میکرد. حرکت مدرسه حقانی باعث شد شماری از طلاب و فضلای عالم، متقی و آگاه به زمان تربیت شده و سرمایه ای عظیم برای انقلاب اسلامی گردند. 🔹 ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای فعال کمیته استقبال بودند و به فرمان امام (ره) ماموریت پیدا کردند تا در دادگاه های انقلاب اسلامی که در تهران تشکیل می شد، حضور بهم رسانده و متصدی مقام قضاوت شدند. پس از گذشت چند ماه از انقلاب اسلامی، دادگاه های انقلاب بی نظم و با مشکلات زیادی درگیر بود که این امر مسئولین را واداشت تا برای این وضعیت راه حلی بیابند. اولین قدم برای این مسئله قراردادن مدیر دلسوز و مقتدر در راس دادگاه ها بود که طی حکمی از سوی امام (ره) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شدند. 🌷 سرانجام این پارسای پرتلاش، پس از سالها مجاهدت و تلاش شبانه روزی در ۱۴ شهریور ماه سال ۱۳۶۰ با انفجار بمبی که توسط منافقین در دادستانی انقلاب کار گذاشته بود به درجه رفیع شهادت نائل شدند و بار دیگر تاریخ، برگ خونین دیگری از دفتر مبارزات تشیع و انقلاب را ورق زد. 🔹 پس از شهادت، برای تشییع به قم منتقل شد و در جوار حرم ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در دل خاک آرمید . 🍃🌺🍃 فرازی از بیانات حضرت امام خمینی 🌺: چقدر به ایشان اتهام میزدند که مردم را میکشد در حالیکه چقدر از او شکایت میشد که در بیت‌المال محتاط است! ۶۰/۶/۱۷ 🍃🌺🍃 فرازی از بیانات حضرت امام خامنه ای🌺: نگذارید چهره شهید گرانقدری مثل شهید قدوسی در زیر غبار فراموشی‌ها پنهان بماند. متاسفانه من می بینم که از شهید قدوسی یاد زیاد نمی شود! 🍃🌺🍃 مصاحبه با همسر شهید 🌷: 🔹شخصيت ايشان واقعاً ناشناخته مانده و حتی در بين شهدای بزرگ از همه كم تر شناخته شده اند. شايد يك جهت اين ناشناخته ماندن اين باشد كه خودشان دوست نداشتند مطرح بشوند، آيا همين طور است؟ 🔹 همسر شهید: بله، پدر ايشان مقبره ای در قبرستان نو دارند كه در آن جا دفن هستند. يك بار به ايشان گفتم: كنار پدرتان يك جايی را برای خودتان در نظر بگيريد. گفتند: برای خودم مقبره بگذارم كه پا روي قبرم نگذارند؟ نه! من می خواهم يك جايی باشد كه روی قبرم پا بگذارند. جايی باشد كه له بشوم و نشانی از من نباشد. زمانی كه اجازه نمی دادند داخل شهر قم جنازه دفن بشود و به همين منظور بهشت معصومه را درست كردند، من خيلی ناراحت شدم. محمدحسن گفت: چرا اوقاتتان تلخ است؟ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۴شهریورماه ، گرامی باد . 🥀 ریاست شهربانی کل کشور 🔹 شهید وحید دستجردی در سال 1304 در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدایی و متوسطه در سال 1328 وارد آموزشگاه شهربانی شد و شهید دستجردی که از طرفداران نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به شمار می‌رفت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اسفند 1359 به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد. 🔹 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که خود را در رسیدن به اهدافشان ناکام دیدند، اقدام به انجام عملیات‌های کور و ترور مسئولین و مقامان رده بالای جمهوری اسلامی نمودند؛ لذا سازمان منافقین در تداوم اقدامان تروریستی خود رئیس جمهور شهید محمدعلی رجایی 🌷 و نخست‌وزیر شهید محمدجواد باهنر 🌷 را هدف قرار داد. 🔹 شهید وحید دستجردی در انفجار دفتر نخست وزیری به شدت زخمی شد و ۶ روز بعد بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید. 🔹 آقای محمد مهدی کتیبه به عنوان شاهد عینی ماجرا می‌گوید: «شهید وحید دستجردی در این حادثه کنار دست آقای باهنر نشسته بود ... آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت، به روی بالکن رفته و از آنجا بی‌اختیار خودش را به پایین می‌اندازد و چند روز بعد 1360/6/14 به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسیدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
روایت شهادت سرتیپ شهید هوشنگ وحیددستجردی از زبان همسرش ✴️«در آن زمان ایشان رئیس شهربانی کل کشور بود. روزهای یکشنبه هر هفته 14:30بعدازظهر در ساختمان نخست وزیری جلسه‌ای به نام «تامین» برگزار می‌شد. تمامی فرماندهان نظامی در جلسه حضور داشتند و گزارش هفتگی فعالیت‌های خود را به اطلاع ریاست ‌جمهوری و نخست‌وزیری می‌رساندند. صبح روز یکشنبه 8شهریور1360 شهید وحیددستجردی از منزل بیرون رفت. به دلیل این‌که در منزل کمی تعمیرات داشتیم و قرار بود یک مهندس برای اتمام کار تعمیرات به منزل ما بیاید، حدود ساعت14 با من تماس گرفت و جویای روند پیشرفت کار شد. من پاسخ دادم: «کار تمام شده و قرار است مهندس بعدازظهر نزد ایشان برود.» در ادامه صحبت با شهید به ایشان گفتم: «پدر و مادرم از اصفهان به تهران آمده‌اند و در منزل برادرم هستند. من هم می‌خواهم به آن‌جا بروم.» ایشان گفت: «برایتان ماشین می‌فرستم. آماده رفتن شدم راننده آمد و من به منزل برادرم رفتم.» تقریبا ساعت حدود14:30 بود که به منزل برادرم در نزدیکی ساختمان نخست‌وزیری رسیدم. متوجه شدم دود زیادی از نزدیکی‌ ساختمان نخست‌وزیری بلند شده و پلیس به شدت اوضاع را کنترل می‌کند. از ماشین پیاده شدم و به منزل برادرم رفتم. در حال بالا رفتن از پله‌ها بودم که برادرم گفت: «صدای مهیبی از ساختمان نخست‌وزیری شنیده.» هنوز حرفش تمام نشده بود که من دو دستی بر سرم کوبیدم و بی‌حال شدم. با هر زحمتی بود خودم را جمع‌و‌جور کردم و بلا فاصله با منزل تماس گرفتم؛ اما خبری نبود؛ با محل کار شهید هم تماس گرفتم. گفتند که چیز مهمی نیست به شما اطلاع می‌دهیم. در نهایت با من تماس گرفتند و گفتند به بیمارستان سوانح بروید. با این صحبت من متوجه وخامت حال ایشان شدم. ❇️ در تمام طول خیابان گریه‌کنان می‌دویدم، خودم را به تاکسی رساندم. راننده هم که من را با آن حال دید مسافران را پیاده کرد و من را به بیمارستان رساند. وقتی رسیدم دیدم که شهید را کاملا باند پیچی کرده‌اند. ایشان 46درصد سوختگی داشت. بیشترین سوختگی مربوط به ناحیه سمت راست بدن ایشان بود و چون خود را از طبقه سوم پرتاب کرده بود از 5 ناحیه هم شکستگی داشت. آن شب بر من بسیار سخت گذشت. همسرم در کما بود و از درد فریادهای مهیبی می‌زد. هرگز نتوانستم آن شب را فراموش کنم. هشت صبح شهید دستجردی به هوش آمد؛ اما مشخص بود هنوز کامل هشیار نیست. از من پرسید: «شما کی به بیمارستان آمدید؟» گفتم: «همان موقع که شما را به این‌جا منتقل کردند، بعدازظهر روز انفجار.» کمی هوشیارتر که شد فهمید صبح است، دستش را روی پتو کشید؛ تیمم کرد و نماز صبح را خواند. کمی که حالش بهتر شد. سراغ شهید باهنر و شهید رجایی و دیگر افراد را گرفت و وقتی متوجه شهادت آن بزرگواران شد بسیار بهم ریخت و تا چند ساعت با هیچ کس صحبت نکرد. ✳️ بعد از چند ساعتی که کمی حالش بهتر شد به شرح وقوع انفجار پرداخت. این‌گونه واقعه را بازگو کرد: «من در حال ارائه گزارش هفتگی شهربانی بودم. ناگهان انفجار صورت گرفت. وقتی چشم‌هایم را باز کردم، در حالی که چشمهایم را کاملا خون پوشانده بود، متوجه شدم که با صندلی پرتاب شده‌ام و پلاستیک‌های سقف در حالی که آتش گرفته بودند از سقف پایین می‌ریخت. خودم را به پنجره بالکن رساندم. تعدادی از افراد که پایین ایستاده بودند با دیدنم خوشحال شدند و گفتند: بپرید پایین ما شما را می‌گیریم.در حالی که آماده پریدن می‌شدم؛ یادم افتاد که من کنار شهید باهنر نشسته بودم. هراسان برگشتم به سمت اتاق تا بتوانم باهنر و رجایی را نجات دهم. چرا که هر دو بزرگوار مظلوم بودند؛ اما هر چقدر گشتم اثری از هیچ‌یک ندیدم و مجدد برگشتم و از پنجره بیرون پریدم و در راه‌پله افتادم.» در اثر همین اتفاق لگن، مچ دست و دنده های ایشان شکسته بود. شهید 4روز در بیمارستان سوانح بستری بود. روز پنج‌شنبه بعدازظهر ایشان را به بیمارستان قلب منتقل کردند. با تمام تلاش‌های تیم پزشکی، ساعت 4صبح شنبه روز 14شهریور1360 در سن 54سالگی به شهادت رسید. شهید فردی متعهد و بسیار با ایمان بود. من هرگز به یاد ندارم که ایشان در ریزترین مسائل یومیه خود نیز بدون مراجعه به رساله امام خمینی(ره) کاری انجام دهد.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 مراقبت برای انسان جاده نجات اوست 🔻رهبرانقلاب: غفلت است که ما را در بلا می‌اندازد. اگر مراقب چشم و زبان و دست و دست و امضاء و قضاوت و نوشتن و حرف زدنمان باشیم، بسیاری از خطاها و گناهان بزرگ و کوچک از ما سر نمیزند… ۱۳۸۴/۵/۲۸ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani