#زندگینامه
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت:
"حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همهی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او جلوهگر میشود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."
#شهید_آوینی فیلمسازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه دربارهی غائلهی گنبد (مجموعهی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعهی مستند خان گزیدهها) آغاز کرد.
"با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورتهای موجود رفتهرفته ما را به فیلمسازی کشاند. ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همهی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش میآید عکسالعمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعهی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله ی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و مابه فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم... وقتی فیروزآباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنههای جنگ را ما در آنجا، در جنگ با خوانین گرفتیم.
گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت دو تن از اعضای گروه در همان روزهای او جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانهاش خورده بود، از حلقهی محاصره گریخت. گروه بار دیگر تشکل یافت و در روزهای محاصرهی خرمشهر برای تهیهی فیلم وارد این شهر شد:
وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونینشهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمیشد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانهروز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی دربارهی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون.
مجموعهی یازده قسمتی #حقیقت کار بعدی گروه محسوب میشد که یکی از هدفهای آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.
یک هفتهای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جستوجوی "حقیقت" ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود تولید مجموعهی حقیقت این گونه آغاز شد.
کار گروه جهاد در جبههها ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر هشت، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوستهای پیدا کرد آغاز تهیهی مجموعهی زیبا و ماندگار روایت فتح که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد به همان ایام باز میگردد. شهید آوینی دربارهی انگیزهی گروه جهاد در ساختن این مجموعه که نزدیک به هفتاد برنامه است چنین میگوید:
انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند آنها را به جبهههای دفاع مقدس میکشاند وظایف و تعهدات اداری.
اولین شهیدی که دادیم علی طالبی بود که در عملیات طریق القدس به شهادت رسید و آخرینشان مهدی فلاحتپور است که در سال 1371 در لبنان شهید شد. و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است، جز آن که ما خسته نشدهایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. میدانید! زندهترین روزهای زندگی یک "مرد" آن روزهایی است که در مبارزه میگذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان میدهد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
اواخر سال 1370 "موسسهی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس بپردازد و تهیهی مجموعهی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیهی شش برنامه از مجموعهی ده قسمتی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند ومقدمات تهیهی مجموعههای دیگری را دربارهی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعهی محاصره، سقوط و باز پسگیری خرمشهر میپرداخت در ماههای آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامهی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند.
شهید آوینی فعالیتهای مطبوعاتی خود را در اواخر سال 1362، هم زمان با مشارکت در جبههها و تهیهی فیلمهای مستند دربارهی جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامهی "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر میگرفت او طی یک مجموعه مقاله دربارهی "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشههای رایج در مود دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهجالبلاغه و آرای سیاسی حضرت امام(ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد. مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نسبت با حکومت الهی حضرت رسول(ص) در مدینه و خلافت امیرمؤمنان(ع) نوشت و اتصال انقلاب اسلامی را با نهضت انبیا علیهمالسلم و جایگاه آن با جنگهای صدر اسلام و قیام عاشوا و وجوه تمایز آن از جنگهایی که به خصوص در قرون اخیر واقع شدهاند و نیز برکات ظاهری و غیبی جنگ و ویژگی رزمآوران و بسیجیان، در زمرهی مطالبی بود که در "اعتصام" منتشر شد. در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر میکرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون "اشک، چشمهی تکامل". "تحقیقی در معنی صلوات" و "حج، تمثیل سلوک جمعی بشر" به چاپ میسپرد. در کنار نگارش این قبیل مقالات، مجموعه مقالاتی نیز با عنوان کلی "تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب" برای ماهنامهی "جهاد"، ارگان جهاد سازندگی، نوشت "بهشت زمینی"، "میمون برهنه!"، "تمدن اسراف و تبذیر"، "دیکتاتوری اقتصاد"، "از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی"، "نظام آموزش و آرمان توسعه یافتگی"، "ترقی یا تکامل؟" و... از جمله مقالات آن مجموعه است. این مقالات بعد از شهادت او با عنوان "توسه و مبانی تمدن غرب" به چاپ رسید این دوره از کار نویسندگی شهید تا سال 1365 ادامه یافت. مقارن با همین سالها شهید آوینی علاوه برکارگردانی و مونتاژ مجموعهی "روایت فتح" نگارش متن آن را بر عهده داشت که بعدها قالب کتابی گرفت با عنوان "گنجینهی آسمانی". او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب "فتح خون" (روایت محرم" را آغاز کرد و نه فصل از فصول دهگانهی آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنیهاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.
او در سال 1367 یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد، ولی چون مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح دانشگاه همخوانی نداشت، از ادامهی تدریس صرفنظر کرد. مجموعهی مباحثی که برای تدریس فراهم شده بود، با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در مقالهای بلند به نام "تاملاتی در ماهیت سینما" که در فصلنامهی "فارابی" به چاپ رسید و بعد در مقالاتی با عناوین "جذابی در سینما"، "آینهی جادو"، "قاب تصویر و زبان سینما"و... که از فروردین سال 1368 در ماهنامهی هنری "سوره" منتشر شد، تفصیل پیدا کرد. مجموعهی این مقالات در کتاب "آینهی جادو" که جلد اول از مجموعهی مقالات و نقدهای سینمایی اوست. جمعآوری و به چاپ سپرده شد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_عملیات
#عمليات_فتح5
بیست و پنجم فروردینماه 1366 هجری شمسی؛ عمليات نامنظم و گستردهی عمليات فتح 5 در منطقهی عملياتی «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان سليمانيهی عراق و همزمان با عمليات «كربلای 10» در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد. این عملیات، به قصد بهرهگيری از توان جنگندگی معارضان عراقی انجام گرفت.
با قرار گرفتن سلسله عمليات محدود و گستردهي برونمرزي در دستور كار فرماندهان جبههي شمالي جنگ و همچنين همكاري و بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان كرد عراقي ـ بهدليل اهداف مشترك ـ عمليات نامنظم و گستردهي «فتح 5» در منطقهي عملياتي «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان سليمانيهي عراق و همزمان با عمليات «كربلاي 10» در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد.
ساعت 1 و 47 دقيقهي بامداد روز 25 فروردينماه 1366 و هنگامي كه هنوز سپيدي برف و سوز و سرماي زمستان سال پيش بر هواي آن منطقهي كوهستاني مستولي بود، نيروهاي تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهي از معارضان كرد عراقي با رمز «يا صاحب الزمان (عج) ادركني» حمله را آغاز كردند.
در همان لحظات نخست، سرعت عمل و گستردگي تهاجم نيروهاي ايراني سبب غافلگيري و انهدام توان رزمي دشمن شد بهگونهاي كه پس از گذشت چند ساعت از آغاز عمليات و با طلوع سپيدهي صبحگاهي، تمام نقاط مورد نظر به تصرف نيروهاي خودي درآمدند، اما بهدليل ناتواني نيروهاي نامنظم براي دفع پاتكهاي سنگين عراق و عدم اتصال نقاط آزادشده به خطوط نيروهاي پدافندي خودي، بهتدريج دشمن همهي مواضع از دست دادهي خود را بازپسگيري كرد.
در عين حال طي اين عمليات، علاوه بر انهدام مراكز نظامي عراق، دكل تلويزيون سليمانيه و پايگاههاي عراقي مستقر در اطراف «سورقلات» نابود شد و مقر لشكر 27 از سپاه يكم عراق مورد حمله قرار گرفت. تعداد1500 نفر از قواي دشمن كشته و زخمي شده يا به اسارت نيروهاي خودي درآمدند و مقدار قابل توجهي سلاح و مهمات دشمن به غنيمت گرفته شد.
عدم موفقيت كامل نيروهاي خودي در اين عمليات، از ناهماهنگي نيروهاي عملكنندهي منظم و نامنظم ـ كه از دو جهت متقابل به مواضع دشمن در ارتفاعات حمله برده بودند ـ ناشي شد.
این عملیات در تاریخ 25/1/66 با رمز مبارک یا صاحب الزمان (عج) در منطقه چوراته و ماووت در استان سلیمانیه عراق با هدف انهدام مراکز نظامی دشمن آغاز می شود.
رزمندگان تحت فرماندهی قرارگاه رمضان ، متشکل از سپاه پاسداران و معارضین کرد عراقی ، این بار نیز با عبور از کوهستانهای صعب العبور ، خود را به اهداف از پیش تعیین شده می رسانند و بعثیان را مورد تهاجم می دهند. در این عملیات چندین ارتفاع حساس منطقه آزاد و پایگاههای زیاد از دشمن نابود می شوند.همچنین لشگر 39 عراق منهدم و با در هم کوبیده شدن مقاومتهای دشمن ، تنگه مهم ازمر واقع در ارتفاع ازمر که مشرف بر شهر سلیمانیه است ، به مدت 24 ساعت مسدود و موجب وحشت دشمن می شود.وحشت و نگرانی نظامیان عراق ، زمانی اوج می گیرد که جاده های دوکان – سلیمانیه و چوراته – سلیمانیه به کنترل کامل رزمندگان اسلام در می آید. با اجرای آتش رزمندگان اسلام روی شهر سلیمانیه ، دکل تلویزیون این شهر که با پخش اخبار دروغ بازوی تبلیغاتی رژیم بعث محسوب می شد ، منهدم می شود و در پایان تعداد 70 پایگاه ، که مسئولیت حفاظت از منطقه را داشتند ، تصرف می شوند.
بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان عراقي
با قرار گرفتن سلسله عمليات محدود و گسترده برون مرزي در دستور كار فرماندهان جبهه شمالي جنگ و همچنين همكاري و بهرهگيري از توان جنگندگي معارضان كرد عراقي - به دليل اهداف مشترك- عمليات نامنظم و گسترده «فتح5» در منطقه عملياتي «چوارتا» و «ماووت» در شمال استان «سليمانيه» عراق و همزمان با عمليات «كربلاي10» در غرب ماووت به اجرا گذاشته شد.
ساعت1 و47 دقيقه بامداد روز25 فروردين ماه1366 و هنگامي كه هنوز سپيدي برف و سوز و سرماي زمستان سال پيش بر هواي آن منطقه كوهستاني مستولي بود، نيروهاي تحت امر قرارگاه «رمضان» و گروه انبوهي از معارضان كرد عراقي با رمز «يا صاحب الزمان(عج) ادركني« حمله را آغاز كردند.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازهایی از #وصیت_نامه این #شهیدابراهیم_عشریه است؛
فرزندان عزیزم زهرا خانم، زینب جان و معصومه شیرین زبان:
عزیزانم! پدرتان تمام تلاش خود را به عمل آورد تا نمونه یک پدر خوب باشد. اما به خوبی می داند که نتوانست به هدف خود نایل آید. بدانید همیشه شما را دوست داشت و عاشقتان بود. به شما وصیت می کنم جز در راه دین مبین اسلام و ولایت (در قول و فعل) قدم مگذارید و خود را ارزان مفروشید و آیه شریفه 22 سوره مبارکه ابراهیم (وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ) را همواره مدنظر داشته باشید. قرآن را سرلوحه زندگی خود قرار دهید (چرا که قرآن هدیه ی خداوند سبحان به ما و کتاب قانون زندگی ماست و تامین کننده سعادت دنیا و آخرتمان) و شهادت در راه خدا را آرزویتان.
مجالس اهل بیت علیهم السلام را جدی بگیرید (چه میلادهای نورانی و چه شهادت ها) و توشه آخرت خود را از این مجالس به ویژه مجالس سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا و اسارت عمه سادات خانم زینب سلام الله علیها فراهم آورید و بدانید که بهشت حقیقی را می توانید در همین مجالس جست و جو کنید.
حسین گونه و زینب وار زندگی کنید و با همین حال به دیدار خدایتان بروید. ذکر و یاد مولایمان حضرت بقیه الله ارواحنا فداه را هرگز فراموش نکنید و توسل به مادر سادات خانم زهرای اطهر را کار هر روزتان قرار دهید. نیکی به مادرتان را فراموش نکنید. او برای استحکام خانواده و تربیت شما خون دل ها خورد و استقامت ها کرد.
پدر و مادر عزیزم:
خوب می دانم در راه رشد و تعالی این فرزند ناخلف خود هیچ کوتاهی نکردید و تمام تلاش خود را به کار بستید و از این بابت از شما تشکر می کنم. از خداوند سبحان تقاضا دارم شما را با صالحان محشور گرداند. بدانید از زمانی که احساس کردم در راه حفظ بنیاد خانواده و تربیت فرزندان از هیچ کوششی دریغ ندارید و از طرفی نیز شلاق زمانه و رنج های روزگار کارتان را سخت تر کرده است، تمام تلاش خویش را به کار بستم تا باری از دوش خانواده بردارم نه اینکه خود باری سنگین بر دوش شما باشم. نمی دانم چقدر توانستم در این امر موفق باشم. پدر و مادر عزیزم اگر کوتاهی در انجام وظایف داشتم که می دانم داشتم مرا ببخشید و از تقصیراتم بگذرید، در همه حال به دعای خیر شما محتاجم خواهشمندم از این فرزند نابکار دریغ مدارید. همچنان در راه قرآن و اهل بیت علیهم السلام به پیش بروید تا عاقبت به خیر باشید.
به همه کسانی که از طریق نوشتار صدایم را می شنوند وصیت می کنم حول محور قرآن، نبوت و ولایت، اتحاد خود را حفظ نمایند تا نگذارند دشمن زبون با استفاده از منافقین داخلی (همان ها که از همان ابتدا به دنبال خزیدن در آغوش استکبار بودند و فتنه 88 را به وجود آورند و به وجود آورنده فتنه های آینده نیز خواهند بود) فکر تعدی به ایران اسلامی را به خود راه دهد.
پس از شهادتم مرا با کفنی که از عتبات عالیات خریده ام کفن کنید (به احتمال زیاد خمس آن را داده ام ولی محض احتیاط بازهم پرداخت شود) همیشه دوست داشتم زیر پای شهدای شهرستان نکا دفن شوم، اگر پدر و مادرم و همسرم مخالفتی ندارند و آن ها را به رنج و تعب نمی اندازد، مرا در آنجا دفن کنید.
خدایا این ناچیز درگاهت دوستت دارد و عاشقانه تو را می پرستد. اگر علقه ای به دنیا و زن و فرزند دارد فقط به خاطر توست و تو را و محبت تو را در آن ها می بیند. تو خود بهتر از هرکس دیگری می شناسی ام، در اعماق وجودم با تمام خطاهایم تو را می خواهم و تو را دوست دارم و دیگر هیچ.
مشتاقانه در آرزوی وصالت هستم. تلخی حضور در دنیا را با امید به شیرینی وصلت برایم قابل تحمل می کند. منتظرم تا نظر مبارکت بر افتد که این حقیر را از این زندان برهانی و به سرای ملکوتم ببری و در جوارت بارم دهی.
نمی گویم خالصانه فقط و فقط به عشق تو زیستم اما تلاشم این بود تا اینگونه باشم و در تمام اعمالم رضایت تو را مدنظر داشته باشم، اما در بسیاری از موارد هوای نفش بر من غالب بشد و از این بابت عذر میخواهم.
خدای مهربانم به کمکت نیازمندم خوب می دانی که دشمن قوی هست و قدر و برای مبارزه با او به همراهی تو نیاز دارم، پس کمک کن و مگذار خود را در اعمالم شریک کند و اخلاص را از من برباید به تو توکل می کنم و تو را بهترین یاور می دانم. خدایا کمی عقل و کوچکی مرا مبین بزرگواری عظمت و عفو و گذشت خویش را ببین. خدایا همه می گویند رفیق بی کلک مادر ولی این حقیر مسکین می گوید رفیق بی کلک خدا.
#ادامه👇
#وصیتنامه
#شهید_سید_علی_اکبر_شجاعیان
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا به نام تو و به یاد تو و به امید تو
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ.
چون مرگ همچون حیات با انسان است و هرحیاتی را مماتی است و همچنین دستور به نوشتن وصیت داریم بر خود لازم دانستم که وصیت نامهای برای خود داشته باشم به تبعیت از جدم و مولایم حسین وصایایم را با شهادتین آغاز میکنم.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ الله واَشهَدُ اَنَّ عَلیّا وَلیُّ الله واَشهَدُ اَنَّ حُسَین بن علی ثارِ الله
شهادت میدهم که همه بدانند کیم، از چهام، در کجایم و از برای کهام. شهادت میدهم به وحدانیت الله به یگانگی معبود و به یکتایی پروردگار خود. شهادت میدهم که محمد آخرین رسول حق علی جانشین رسول الله رهبر حزب شیعه، امام من رهبر حزب مظلوم تاریخ است و شهادت می دهم حسین بن علی خون خدا است. ای آنانکه ایمان آورده اید چه شده است که وقتی شما را برای جهاد و هجرت در راه خدا می خواهند به زمین می چسبید.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما.
ای آنانکه ایمان آوردهاید استجابتکنید خدا را به دعوت خدا لبیک گویید .
ای مومنین، مسلمین، شیعیان،مظلومین ومحرومین به ندای حق آری گویید به فریاد حق طلبانه ملت مظلوم و مسلمان ایران و ملل مسلم جهان گوش دهید و دعوت رسولان حق برای جهاد و مبارزه با کفر و نفاق و شرک را بپذیرید که اگر پذیرفتید زنده خواهید شد و حیات واقعی مییابید.
سلام بر محمد رسول حق،آخرین پیامبرآسمانی ،سلام بر ائمه معصومین اختر هایتابناک آسمان ولایت و امامت، سلام بر نائب به حق مهدی موعود روح خدا و سلام بر امت دلاور و شهیدپرور و مبارز ایران، سلام بر شهدا حاضران در تمامی صحنه های نبرد علیهکفر و شرک و نفاق۰ سلام بر مجاهدان فی سبیل الله یاران ابا عبدالله حسین و درود بر جانبازان ومجروحین انقلاب و جنگ تحمیلی آنانیکه رنج ودرد را به خاطر خداوند و رضای مولا به جان خریدند و قله های صبر و استقامتند، درود بر خانواده های محترم وعزیز شهدا.
اینک سخنی با شما مردم:
مردم برخیزید که صدای هل من ناصرحسین Jمیآید. این طنین پرخروش انقلاب اسلامی است، این فریاد مظلومیت شیعه در تاریخ است، این طغیان علیه ظلم است.ای انسان های به خواب رفته بیدار شوید دیگر وقت هوشیاری است. نکندکه در خواب مرگ گریبان شما را بگیرد، زنده شدن شما بستگی به لبیکگفتن به ندایحق دارد و بسته به آریگفتن به حسین بن علی دارد نهآنکه فکرکنید اگر به جنگ نروید زنده میمانید. نه، نه، هرگز.
شماییکه بستر نرم و غذای گرم و لذت زودگذر دنیای فانی را انتخاب نموده اید در قبال آخرت که دار باقی است شما مردهاید، مردهای متحرک. این جسمتان است که حرکت میکند و غذا میخورد و میخوابد. شما مردهاید، برای همین است که گوش دلتان حق را نمیشنود و چشم دلتان نور الهی جلوه گر شده در انقلاب اسلامی ایران و در ملت مسلم ایران را نمیبیند و قلبهایتان بر اثرگناه ترک جهاد و عدم یاری مظلوم در مقابل ظالم، کدرشده، سیاه شده.
مردم بیایید اندیشهکنید. نکند مصداق این حدیث حسین بن علی قرارگیرید که النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا. نکند در خواب خوش باشید و وقتی که در قبرتنگ و تاریک نهاده شدید، بیدارشوید، امت اسلام اندیشهکنید که ازکجا آمدهاید.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
عزیزان درشما نورخدا جلوهگر است، شما مال بهشتید، شما از نسل آدمیهستید که در بهشت زیست و برای شما تمام عالم خلق گردید، همه چیز دنیا برای شماست تا انسان شوید، در کجایید؟ بیندیشید در کجایید، زندان، در زندان تن، زندانی در قفس تنگ دنیا. فکرکنید دنیا با همه زرق و برقش برای چیست برای اینکه تو از خاک به خدا برسی، از دنیا برای تکاملت برای انسان شدنت استفادهکنی نه اینکه به این دنیای دنی پست بچسپی و دل به دو روز دنیا ببندی. دنیایی که موقع مرگت هیچ چیزی از آن مال تو نیست شاید حتیکفنی هم به تو نرسد.
چرا تمام هم و غمتان تعلقات دنیایی است؟ مردم حلقه های زنجیری که شیطان شما را به دنیا متصلکرده بشکنید و از قفس تنگ دنیا برهید، پرواز کنید، از قفس تنگ تنتان و به سوی معبودتان الله پر کشید و اندیشه کنید که به کجا خواهید رفت. بدانید که بهکجا خواهید رفت، عاقبت، مرگ شما را در برخواهد گرفت حتی اگر در برج های مستحکم و دژهای آهنین باشید قیامت برپا خواهد شد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
وای ازآن روزیکهکوچکترین اعمال ثبت شده است.وای از روزی که به یوم حسرت معروف است، به یوم تبل السرائر معروف است. روزی که رسول الله و علی بن ابیطالب به امت خود مینگرند، زهرای اطهر به شیعه نظر دارد. مردم نمیترسید از روزی که از شما پرسیده شود چرا به ندای هل من ناصر حسین بن علی پاسخ ندادید؟ نمیترسید از روزی که پرسیده شود چرای ندای مظلومیت و حق طلبی فرزند زهرا ،خمینی، نائب به حق مهدی را نهگفتید؟ نمیترسید از روزی که سرهای درون، رازهای نهانی شما فاش شود و نمیترسید از روزی که رسوای خاص و عام شوید؟ نمیترسید از شرمنده شدن در مقابل چهره رسول الله ؟ نمی ترسید که به شکل حیوانات در محشر گرد آیید؟ انسان شویدمردم . به صرف اینکهگفتید ایمان آوردیم کافی است؟ آیا کافی است؟ خدا البته امتحانتان خواهد نمود. جنگ امتحانی بزرگ است برای آنان که ادعای ایمان دارند، میدان جنگ محل آزمایش مؤمنین است جنگ به ما عزت داد و میان ملت های دنیا سرافرازمان نمود و نشان داد اسلام تسلیم پذیر نیست. جنگ جوهر وجودی انسان را نشان داد جنگ ما را از خمودی بی حالی و اسارت نجات داد و به تلاش و پیگیری واداشت که نتیجه آن رشد و حرکت به طرف استقلال از سلطه شرق و غرب بود.
اما خانواده محترم شهدا، مجروحین و جانبازان :
خوشا به حال شما که پیش زهرا رو سفید خواهید بود و میتوانید جلوی زینب، زینبی که در یک روز تا ظهر داغ ۱۷ شهید به دل دید سر بلندکنید. می توانید به زهرای اطهر بگویید که ما هم درد تو را، درد زینب را می دانیم خوشا به حالتان خانواده های شهدا که امانت دار خوبی بودید، خوشا به حالتان که معامله خوبی با خدایتان نمودید .
اما خانواده عزیزم:
پدر ومادرگرامیم و بهتر از جانم ابتدا از شما عذر میخواهم به خاطر اینکه هیچ نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم. مادر جان درست است که داغ محمد و زهرا قلب پاکت را به درد آورد ولی مادر جان بر زینب چهگذشت؟ مادر جان اکبرت از روزی که جبهه آمد زنده شد ومتولد شد. مادر جان دوست داشتم در کنار شما باشم ولی مادرم تو دوست داشته باش که با هم در کنار و جوار زهرای اطهر باشیم تا تو هم سربلند باشی در روزی که همه سر افکنده هستند .مادر جان اگر جسد ناقابلم آمد، خودت خاکم کن.
هرچند که بد حال و پریشانم ولی من با اشک ریختن برای عشق اعظمم، برای جان جانانم، برای حسینم خود را شستم. من با اشک حسین غسل نمودم ، طاهر شدم و پاک شدم و زهرا نیز مرا دوست خواهد داشت. چون برای جگرگوشه زهرا ،حسین نالیدم و برای آزادی ارض مقدسش، مشهدش یعنی کربلا جان دادم، برای اینکه به هل من ناصر پسرش لبیک گفتم، برای اینکه در راه این ارض مقدس جان عزیز دادم، رنج سفر پذیرفتم، برای اینکه به ندای حسین زمانم، آرامش جان و جسمم، روح خدا خمینی عزیز لبیک گفتم.
تورا به صبری توصیه میکنم که زینب داشت. تو نیز باید پیام خون من و محمد را به گوش همه برسانی و بگویی که هدفمان برپایی نظام اسلام و گرفتن حق مظلوم از ظالم بود. مادرجان دوستانم و شهدا، از همه مهمتر حسین بن علی منتظرما هستند. آیا جایز است من مهمترین واجب الهی را ترک کنم؟ آیا میتوانم شاهد به خاک و خون کشیده شدن بهترین عزیزانم و بهترین دوستانم و شاهد به خاک و خون کشیده شدن اطفال بی گناه دزفولی و بروجردی و میانه و دیگر شهرهای ایران باشم و در بستر خود خوش بخوابم؟
خانواده محترم و عزیزم! من سالهاست که عاشق مرگ شدهام. من سالهاست که عاشق کشته شدن در این راه شدهام ولی حال دیوانه شهادت شدم. درست است که با عقل حسابگر مادی جور در نمی آید.
بعد از شهادتم چون سیدم، پرچم سبز آل محمد بردرخانه بزن و افتخارکن که اکبر عزیزت به آرزوی دیرینه اش رسید. مادرجان، من آتش سلاح دشمن را، آتش تانکها و توپخانه ها و خمپاره های دشمن را، آتش هواپیماهای دشمن را ، آتش سلاح های سنگین دشمن را، به جان میخرم. ولی نمیتوانم آتش جهنم را، آتش قهر خدا وغضب خدا را بپذیرم.
اما برادران و خواهرانم :
صبر پیشه کنید. تقوا پیشه کنید که چراغ راه بشرهمین است. من عاصی را ببخشید که برایتان برادر خوبی نبودم و مهمتر از همه این مسائل، شما وظیفه ابلاغ پیام حرکت مرا دارید و حفظ سنگرهایی که درجبهه و پشت جبهه داشتم. سعی در تقویت آن سنگرها کنید. همواره در نظر داشته باشید که من زنده ام و حاضرم و در تمام صحنه های نبرد رهایی بخش شیعه تا انتهای تاریخ حاضر و ناظر بر حرکتتان.
خدای من! آیا میشود پرکشید؟ آیا میشود شاهد عشق را به آغوشکشید؟ مرگ را میگویم. شش سال است که منتظر این عشقم، منتظر این وصالم، وصالیکه دلم را به آتشکشید. آیا میشود از قفس تنگ و کوچک تنرهید؟ آیا توانایی پروانه شدن را داریم؟ پروانه را سوختنی است به دورشمع.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_عملیات
#عملیات_بازی_دراز_1
ارتفاعات سختگذر بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شدهاست و برمنطقه تسلط کامل دارد نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده میکرد اما ویژگیهای این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.
برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند. نیروهای عراقی با استفاده از پشتیبانی هوایی یگانهای خود را حمایت میکردند اما رزمندگان ایرانی از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند در نتیجه نتوانستند روی تمام هدفها مستقر شوند، با وجود این، از بین قلههای منطقه سه قله آن را اشغال و تثبیت کردند و تنها در تثبیت قله ۱۱۵۰ و یکی از قلههای ۱۱۰۰ ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا نمود و طی آن خلبان علیاکبر شیرودی به شهادت رسید.
نام بازی دراز نامی است پرآوازه كه بسیار از آن شنیده ایم . ارتفاعاتی به مثابه عارضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین ـ گیلان غرب و سرپل ذهاب كه بر منطقه تسلط كامل دارد.
دشمن در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده می كرد اما ویژگی این ارتفاعات موجب شد با فعالیت های مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگان های عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند. برای گرفتن این امتیاز مهم از دشمن پس از سه راه كار نیروهای شناسایی سپاه قرارگاه مقدم غرب سپاه و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی كردند كه با نام عملیات بازی دراز در تاریخ 1/ 2 /1360 آغاز شد و به مدت 8 روز طول كشید و طی آن نیروهای خودی و دشمن با رها به تك و پاتك متقابل پرداختند.
ارتفاعات سختگذر بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شدهاست و برمنطقه تسلط کامل دارد نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده میکرد اما ویژگیهای این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.
برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند. نیروهای عراقی با استفاده از پشتیبانی هوایی یگانهای خود را حمایت میکردند اما رزمندگان ایرانی از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند در نتیجه نتوانستند روی تمام هدفها مستقر شوند، با وجود این، از بین قلههای منطقه سه قله آن را اشغال و تثبیت کردند و تنها در تثبیت قله ۱۱۵۰ و یکی از قلههای ۱۱۰۰ ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا نمود و طی آن خلبان علیاکبر شیرودی به شهادت رسید.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
سپاه پاسداران؛ ۴۳ سال پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن
قرآن کریم را که ورق میزنیم، در میان آیههای پرمعنا و مفهوم آن، یک آیه وجود دارد که امروز بر قلههای مبارزه با ظالمان و استبدادگران عالم میدرخشد. دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۷ وقتی به فرمان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، سپاه پاسداران تشکیل شد، آیه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ...» روی آرم آن نقش بست تا گوشهای از اهداف و خط مشی آن را بهصورت خلاصه به جهانیان گوشزد کند.
خداوند در آیه ۶۰ سوره انفال خطاب به مومنان میگوید «و در برابر آنان (دشمنان)، آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو [و نفرات و ساز و برگ جنگی]و اسبان ورزیده [برای جنگ]آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنانی غیر ایشان را که نمیشناسید، ولی خدا آنان را میشناسد بترسانید؛ و هرچه در راه خدا هزینه کنید، پاداشش بهطور کامل به شما داده میشود، و مورد ستم قرار نخواهید گرفت».
اصل ۱۵۰ قانون اساسی بهطورکلی وظیفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» میداند و در اصل ۱۵۱ قانون اساسی نیز با استناد به آیه ۶۰ سوره انفال، تأکید شده است که «دولت موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم کند، بهطوری که همه افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند...» که این مسئولیت بزرگ نیز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپرده شده است.
دفاع مقدس مظهر نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن
هشت سال دفاع مقدس مظهر جلوههای بیبدیل از «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ چراکه این نهاد انقلابی از بدو تأسیس خود، در کنار ارتش قهرمان، در راستای تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی نقش مهمی ایفا کرد. همچنین حماسههای پاسداران در جبهههای نبرد هم که دیگر جای خود دارد؛ از عملیاتهای بزرگی مانند فتحالمبین، بیتالمقدس، کربلای ۵ و...؛ همچنین از سویی دیگر هم نمیتوان از نقش پاسداران در تأمین امنیت داخلی کشور نیز غافل شد؛ اقداماتی نظیر مقابله با منافقان و انهدام خانههای تیمی آنها.
سپاه پیشقدم سازندگی و محرومیتزدایی
سازندگی و محرومیتزدایی، از دیگر اقدامات بزرگی است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از بدو تشکیل خود، در راستای آن قدمهای بزرگی برداشته است؛ اقدامات بزرگی نظیر ساخت سدها، بزرگراهها، پلها و... از اقدامات مثبت قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) است. البته در این راستا، سپاه به فعالیت اقتصادی و گرفتن فرصت پیشرفت از شرکتهای خصوصی و دانشبنیان متهم میشود، در حالی که پاسداران انقلاب اسلامی در استفاده از ظرفیت شرکتهای خصوصی و دانشبنیان و حمایت از آنها، تاکنون اقدامات موثری را انجام دادهاند.
* نمایشگاهی برای یادآوری توانمندیهای جوانان ایرانی به مسئولان کشور
قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) در شرایط سخت تحریمها، تاکنون نیازهای بسیاری از صنایع کشور، خصوصا صنایع نفتی را تأمین کرده است، تا در مواقعی که شرکتهای خارجی بهدلیل تحریمها، نقض عهد کرده و کارهای خود را نیمهکاره رها میکنند؛ صنعت کشور فلج نشود؛ البته غربگراها این پیشرفتها و سرفرازیها را برنمیتابند و همچنان بر سپردن پروژههای سازندگی کشور به بیگانگان اصرار دارند.
سپاه سربلند در دفاع از حقوق مسلمانان
اصل ۱۵۲ قانون اساسی نیز اگرچه اهداف سیاست خارجی کشور در آن قید شده است؛ اما این اصل بهمعنای آن نیست که صرفاً مربوط به مسائل دیپلماتیک و وظایف وزارت امور خارجه باشد؛ چراکه در این اصل از قانون اساسی ذکر شده است: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دُوَل غیر محارب استوار است»؛ بنابراین لازم است تا برای «دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر» براساس نوع توطئهای که دشمن تدارک دیدهاست؛ گاهی از روش دیپلماتیک استفاده کرد و گاهی هم از روش نظامی؛ لذا نظریه «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشکها» مردود است.
در راستای دفاع از حقوق همه مسلمانان در بُعد نظامی، نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد که در سالهای اخیر، این نیرو مقابل طرح بزرگ «دولت اسلامی عراق و شام (داعش)» در منظقه ایستاد و از مسلمانان منطقه دفاع کرد؛ طرحی که توسط دشمنان اسلام بهسرکردگی شیطان بزرگ و پشتیبانی گاوهای شیرده منطقهای آن و کشورهای اروپایی شکل گرفت، همان داعشی که مقامات آمریکایی بارها به تشکیل آن توسط خودشان اعتراف کرده از هزینه هفت تریلیون دلاریشان در غرب آسیا سخن گفتهاند.
#ادامه👇
🔹🔸🔹#قدس_همیشه_زنده_است
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی اهمیت مسألهی قدس و مسجدالاقصی برای مسلمانان و توطئههای دشمنان نسبت به آن :
🔹 مفتخر به دفاع از سرزمین مقدس
ملّت فلسطین مفتخر است که خدای متعال بر آنان منّت گذارده و رسالت عظیم دفاع از این سرزمین مقدّس و مسجدالاقصی را بر دوش آنان نهاده است.
۱۳۹۵/۱۲/۰۳
🔸 سرزمین مقدس در اشغال ناپاکان
فلسطین و قدس در قرآن مجید، «سرزمین مقدّس» نامیده شده است؛ دَهها سال است که این سرزمین پاک در اشغال ناپاکترین و خبیثترین آحاد بشر است؛ شیاطینی که انسانهای شریف را به خاک و خون میکشند و آنگاه با وقاحت به آن اعتراف میکنند.
۱۴۰۰/۰۲/۱۷
🔹 قدس شریف تحت سلطه صهیونیستها
وقتی قدس در دوران خلفاء راشدین در دست مسلمانان بود، مسیحیان و یهودیان در آرامش و امنیتِ کامل بودند، اما اینک که قدس و مراکزی دیگر زیر سلطهی صهیونیستها یا صلیبیهاىِ صهیونیست است، چگونه خون مسلمانان را مباح میشمرند؟!
۱۳۸۳/۱۰/۲۹
🔸 صهیونیست گستاخ!
صهیونیستها جری و گستاخ شدهاند، به خودشان حق دادهاند که بر صاحبان مسجدالاقصی یعنی بر مسلمانها سخت بگیرند؛ یک روز در را ببندند، یک روز مانع ایجاد کنند، یک روز یک عدّهای را بگذارند [وارد شوند] و یک عدّهای را نگذارند، شرط سِنّی بگذارند و ازاینقبیل کارها؛ اینها گستاخی و وقاحت است از سوی رژیم غاصب و جعلی صهیونیست.
۱۳۹۶/۰۵/۰۸
🔹 توطئه اسلامزدایی بیت المقدس
امروز توطئههای رنگارنگی برای غصب و بلعیدن بیت المقدس و از بین بردن آثار اسلامی آن توسط صهیونیستها در جریان است. ولی این شهر به همه مسلمانان تعلق دارد و همه قدس پایتخت همه فلسطین است و مسلمانان اجازه نخواهند داد نقشههای شوم دشمنان جامه عمل بپوشد و با آن مقابله خواهند کرد.
۱۳۷۹/۰۹/۲۹
🔸 جنایت یهودیسازی قبله مسلمانان!
جنایت بزرگ صهیونیست ها این است که میخواهند یهودی سازی کنند. قدس شریف را، قبلهی مسلمانان را، فلسطین عزیز را، به عنوان یهودی سازی، مرکز ظلم و ستم و توطئهی خودشان قرار بدهند.
۱۳۸۹/۰۶/۱۹
🔹 قدس بلاشک پایتخت فلسطین است!
قدس بلاشک پایتخت فلسطین است و هیچگونه خدشهای بر این فکر اساسی و این حقیقت امکان ندارد که وارد بشود.
۱۳۹۶/۱۰/۲۶
🔸 بیتالمقدس باید آزاد شود
بیتالمقدّس، این شهر باعظمتى که حرم امن پیامبران خدا و قبلهى نخستین مسلمانان بوده است، در زیر سلطهى اشغالگران صُهیونى و در اختیار غاصبان ضدّبشر است و باید آزاد بشود .
۱۳۵۹/۰۵/۱۷
🔹 منشأ دشواری های دنیای اسلام
تسلّط غاصبانِ سرزمین فلسطین و قدس بر این بخش از پیکر امّت اسلامی، منشأ بسیاری از ضعفها و دشواریها در دنیای اسلام است.
۱۳۸۱/۰۳/۱۴
🔸 حمایت از مسجدالاقصی، یک مسئله شرعی
حمایت از فلسطین و مسجدالاقصی یک مسأله شرعی برای دنیای اسلام است.
۱۳۷۹/۱۰/۲۸
🔹 انتفاضه مسجدالاقصی، از آیات الهی
انتفاضه مسجدالاقصی یکی از آیات الهی است، که جنایتکاران رو سیاه را بشدت مجازات خواهد کرد.
۱۳۸۱/۰۳/۱۲
🔸 وحدت مسلمانان، راه مقابله با دشمن
اگر ما امروز وحدت میداشتیم و اگر به معنویت اسلام تکیه میکردیم، دشمن نمیتوانست با این وضوح ملت فلسطین را در خانه خودش این گونه مورد شکنجه و فشار و تعقیب و آزار قرار دهد.
۱۳۷۹/۱۰/۰۷
🔹 همافزایی مسلمانان، کابوس صهیونیستها
همافزایی مسلمین بر محور قدس شریف، کابوس دشمن صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپایی آن است.
۱۴۰۰/۰۲/۱۷
🔸 قدس ماجرای تعیینکننده امت مسلمان
مسئلهی قدس ، عبارت از آن نقطهاى است که باید مستضعفان عالم با الهام از روح ایمان و توکّل به خداى بزرگ، پشت مستکبران بزرگ جهان و در رأس آنها امپریالیسم آمریکا و مزدوران صهیونیسمش را بشکند و خُرد کند. ماجراى قدس براى ملّت ما و براى همهى امّت بزرگ مسلمان یک ماجراى تعیینکننده است.
۱۳۵۹/۰۵/۱۷
🔹 قدس همیشه زنده است
مسألهی قدس همیشه زنده است. مسألهی فلسطین و قدس شریف جزو مسائلی نیست که دنیای اسلام بتواند آن را از یاد ببرد. امروز ملت فلسطین ایستاده است و ملتهای مسلمان هم دلشان سرشار از غیرت و حمیت اسلامی نسبت به سرزمین شریف قدس و سرتاسر کشور فلسطین است و دنیای اسلام نباید فلسطین را هرگز از یاد ببرد.
۱۳۸۴/۰۸/۱۳
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیت_نامه شهید محسن وزوایی : (صفحه اول این وصیت نامه بدست نیامده است ...)
بسم الله الرحمن الرحیم
ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوى ماست در این جبهه ها خداوند را مشاهده مى کنیم که چگونه ملتمسانه به کمک رزمندگان اسلام مى شتابد و آنها را نصرت مى دهد و به مصداق آیه شریفه که مى فرماید کم من فئة قلیله غلبت فئة کثیرة را مى بینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهاى مردمى بر تعداد کثیرى از نیروهاى دشمن غلبه مى نماید.
بیاد دارم در عملیات بازى دراز در قسمتى از عملیات مقداد ما ۶ نفر بودیم و بر ۳۰۰ نفر غلبه پیدا نمودیم. در جبهه ها چنان روحیه ایمان و ایثار مفهوم پیدا میکند که گویى اصلا قابل تصور نیست هنگامیکه در قسمتى از عملیات صحبت از داوطلب شهادت مى شود دعوا بین برادران مى افتد. اینها ارزشهایى است که ملت الله ارزانى بشریت داشته است.
حقیر بزرگترین افتخار خودم را عبودیت به در گاه احدیت مى دانم. مى خواهم بگویم اى عازمان و اى عاشقان لقاء الله، اى مخلصین اخلاق و اى کسانى که مشغول ریاضت کشیدن جهت نزدیکى به درگاه خدا هستید، بیایید تا ببینید در جبهه ها چگونه برادران شما به آن درجه از نزدیکى به درگاه خداوند رسیده اند که نوجوان تازه داماد پس از ۳ ساعت که از عروسیش میگذرد در جبهه حاضر مى شود؛ آخر در کدامین مکتب چنین ارزشهایى را سراغ دارید؟ خدا را شاهد مى گیریم هنگامى که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در سر پل ذهاب بواسطه اصابت گلوله تانک زخمى شده بودم، خون زیادى از بدنم رفته بود؛ وقتى به کمک الهى نجات پیدا کردم، در بیمارستان زجر زیادى مى بردم؛ آنگونه که شاید قابل تصور نباشد بطوریکه در یک شب ده عدد والیوم ۱۰ به من تزریق شد تا کمى آرام گرفتم اما هنگامى که درد مى کشیدم در عین زجر بدنى، از لحاظ معنوى و روحى لذت مى بردم. حس مى کردم که بار دوشم سبک مى شود و هنگامى که شخص پرستار مراقب من، به مسخره مى گفت چرا این کارها را کردى و خودت را به این روز انداختى، به خمینى بگو تا بیاید درستت کند، به او گفتم خدا خودش درست مى کنه و همینطور هم شد.
والله قسم وقتى کمى از فشار کارم کم مى شود در خود احساس ضعف و کوچکى مى کنم. آخر میدانید اى امت شهید پرور ایران امروز در شرایطى هستم که لحظه اى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است.
باید با هم براى خدا تا آنجا که در توان داریم کوشش کنیم. امروز تمام مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامى پرداخته اند در راس آن به تعبیر امام، شیطان بزرگ آمریکا و به دنبال او تمامى وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید که پشیمانى سودى ندارد و ما باید به تعبیر امام تکلیف را عمل کنیم. اگر توانستیم پیروز مى شویم و اگر کشته هم بشویم شهید هستیم و این نیز خود پیروزى است.
پس ما نباید نگرانى داشته باشیم؛ این منافقان از خدا بى خبر باید بدانند که ملت آنها را شناخته است. اکنون که ملت در جبهه ها حاضر شده است شما بیشتر ملت بیگناه را ترور مى کنید. شما نامردان تاریخ هستید که روى تمامى جباران تاریخ را از یزید بن معاویه گرفته تا به هیتلر سفید کرده اید. شرمتان باد اى خود فروختگان به اجنبى! آخر چگونه حاضر مى شوید از کودکان شیرخوار گرفته تا روحانیون معظم و جان بر کف، این راهیان راه الله را ترور نمایید؟
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_امیررضا_علیزاده
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد اَنَّ محمّد عبده و رسوله و انَّ امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) وصییه و ولی الله.
باسلام وخالصانه درودها به ارواح طیبه شهدای راه حق و حقیقت از هابیل تا به امروز و باسلام و درود برروح مطهر و ملکوتی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) که صدای حقانیت اسلام و تَشَیُّع را به گوش جهانیان رسانید و پردههای جهل و غفلت را از مقابل چشمان آلوده به کنار زد و تجَلّی نور را به همگان نشان داد.
و باسلام و خالصانهترین درودها به قطب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنالمقدمه الفداء) که قلوب دردمند و گرفته ما را با دعاهای خویش مداوا و بر معاصی ما که سنگ محبتش را به سینه میکوبیم گریان است.
خدایا امام ما را از ما گنهکاران راضی و خشنود فرما و ما را از نوکران حقیقی و شیعیان واقعی ایشان قرار ده.
خداوندا توخود شاهد باش که امروز توبه از همه گناهانم میکنم و امیدوارم که مرا ببخشی و در زُمرهی عبادالله المخلصین قرار دهی.
وضعیت جهان امروز وضع عجیب و پیچیدهای است تمام جهان کفر با تمام عِدّه و عُدِّه خود به جنگ با نور الهی آمده و درصدد است تا با هجمهای تمام عیار این نور را خاموش نمایند. در این راستا کشتار سربازان خداوند در زمین، تجاوز و تعدی به آسایش و آرامش مسلمانان، سلب حاکمیت اسلام از بلاد مسلمانان و جایگزین نمودن شبه مسلمانان بر این بلاد حمایت از ظلم وستم و… از الفبای اقدامات نکبتبار رژیم طاغوتی و کافر است. در این حال با الهام و اراده الهی مردم دنیا به خروش آمدهاند و یکیک نظامهای وابسته به دنیای الحاد را سرنگون مینمایند.
این رویارویی مستقیم میان حق و باطل از نشانههای بیداری بیش از پیش مردم دنیاست که به شکلی غیرقابل باور تار و پودهای لیبرال دمکراسی غرب را از هم جدا میکنند.
حال وظیفه ما بعنوان عضوی ازجامعه عظیم اُمُّ القرای جهان اسلام چیست؟
مسلماً اندیشیدن و انتقال اندیشههای ناب و گسترش کادر جهان اسلام و هدایت و تعمیق تفکرات مسلمانان و آشنایی آنان با سیرهی حقیقی پیامبر آخرالزمان و ائمه هدی میتواند در این راستا موثر باشد همانگونه تاکنون نیز شاهد موفقیت این روند بوده و هستیم. امیدوارم که این حرکت با سرعت نور ادامه یابد و به زودی شاهد باشیم تا علم اسلام ناب محمدی بر رفیعترین قلههای جهان به اهتزاز درآید و شاهد گرایش بیش از پیش جهانیان بسوی حق و حقیقت باشند.
پدر و مادر عزیزم
لقمههای پاک شما که با زحمت فراوان و با سختی تهیه و به کام بچههایتان دادید باعث شد تا نتیجه آن بروز افرادی با اعتقادات انقلابی اسلامی در جامعه شود. فلذا زحماتتان ببار نشست و الگویی از یک خانواده اصیل مسلمان را به معرض دید گذاشتید.
در زمانی که اکثر مردم با حرص تمام بدنبال دنیاپرستی بودند و هستند شاهد بودم که شما بدنبال تحصیل شرافت، آزادگی و رهایی ازبندهای تجمل و تملق و رشد فکری وفرهنگی و… بودید و هستید.
ایمان به خدا و توکل و توسل به رسول اکرم و ائمه معصومین و پیروی از خط مشخص شده خداوند در خصوص تبعیت از ولایت الهی چنان در وجود تکتک اعضای خانواده رسوخ کرد که اگر بخواهم شکرش را بجا آورم زبانم قاصر است. فقط می گویم که الحمد لله رب العالمین کما هو اهله.
برادران و خواهران عزیزم
شما را توصیه میکنم تا درحفظ و گسترش حق و حقطلبی کوشش کنید.
به حرف افراد بیهویت و معلوم الحال و بعضاً گرگهای در لباس میش گوش ندهید و تحت تاثیر قرار نگیرید. سعی کنید مباحث مهم و مطرح روز را بررسی کنید و پس از شناخت کامل از زوایای مختلف آن، به دفاع یا رد آن بپردازید.
سعی کنید حزب الله باشید و حزب الله باقی بمانید، نه حزب باد که در مواجهه با حزب الشیطان دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری میشوند و در کلام و عمل همراه آنها میشوند.
علی گلم و مطهره گلم
توصیه و وصیتم به شما این است که در تمام کارهای روزمرهتان بدنبال کسب رضایت الهی باشید.
رفتار و کردارتان، خوردنتان، صحبت کردنتان ، تعامل با دیگران و دوستی و دشمنیتان با دیگران فقط و فقط با معیار الهی باشد و جز این انجام ندهید که سرانجام آن ضرر و بیفایده است.
مطهره گل و عزیزم
همانطور که تا به حال خودت فهمیدهای که حجاب خوب است و چادر هم حجاب برتر، به این امر مهم و دستورخداوند متعال ادامه بده و سعی کن که افراد ناآگاه را هم از مزایای حجاب برتر و معایب بدحجابی و بی بندوباری آگاه کنی.
خداوند انشاءالله تو را جزء بهترین سربازان اسلام و انقلاب قرار دهد.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_محمد_بلباسی
بسمالله الرحمن الرحیم
هوالشهید
با درود و سلام به پیشگاه امام عصر حضرت بقیة الله الاعظم و شهدای گرانقدر از ابتدای خلقت تا کنون خصوصاً شهدای مظلوم مدافع حرم و درود به محضر معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و رهبر عظیم الشأن حضرت امام خامنهای و آرزوی صحت و سلامت برای همه خادمین به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و پیروزی همه رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی و مدافعین حرم.
شهادت میدهم به یگانگی خداوند و نبوت خاتم المرسلین حضرت محمد (ص) و ولایت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند معصومش.
خداوند متعال را شاکرم که خلقت مرا در بهترین عصر از خلقت بشر و در بهترین سرزمین، ایران اسلامی و در استان علوی و در خانواده مذهبی و انقلابی قرار داد، آنقدر الطاف و نعمات خداوند متعال بیشمار است که انسان قادر به شمارش و شکرگذاری آن نیست.
این کمترین در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان قائمشهر دیده به دنیا گشودم و در خانوادهای تربیت شدم که یک شهید علی عباسی را تقدیم انقلاب اسلامی و یک شهید سردار علیرضا بلباسی را تقدیم دفاع مقدس کرده و پدر مرحومم جانباز جنگ تحمیلی بود و مادرم مرا با ذکر ائمه معصومین و توسل به این چهارده نور واحد شیر داده و تبعیت و سربازی، ولی فقیه حضرت امام خامنهای جزو اصول زندگی ما بود.
به پیشنهاد پدر عزیزم با دختری ازدواج کردم که فردی مومنه و عفیف بود و حاصل زندگی ما ۳ فرزند فاطمه، حسن و مهدی هستند که مانند دستهگل، خداوند متعال به ما عطا فرمود. در این برهه از زمان که ایران اسلامی، امالقرای جهان اسلام شده است و مسلمانان جهان که در بند طاغوت و پادشاهی هستند با تشکیل جبهه مقاومت چشم به ایران دوختند و میخواهند از الگوی انقلاب اسلامی ایران که به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و همراهی مردم عزیز توانستند استکبار جهانی را با دست خالی از ایران بیرون کنند، استفاده کنند و گوش به فرمان حضرت امام خامنهای هستند و دشمنان اسلام و شیعیان ایران از این جایگاه انقلاب اسلامی هراس پیدا کرده و به دنبال گسترش اسلام آمریکایی هستند.
آمریکا و هم پیمانانش با تربیت طلاب در حوزههای علمیه عربستان به دست اساتید وهابی ضد شیعه اقدام به تشکیل گروهای تروریستی برای اسلام هراسی و شیعه هراسی نموده است و با پول نفت کشورهای عربی مسلمان که اسلام شان هیچ خطری برای استکبار ندارد، اقدام به حمایت این گروههای تروریستی نموده است. با تشکیل طالبان به جان شیعیان و اهل سنت مردم افغانستان افتاد و بسیاری از مردم این کشور را به شهادت رسانده و بسیاری را آواره کرده است، سپس با تشکیل گروه تکفیری داعش به کشور عراق حمله کرد و به فکر تجزیه آنجا بود که با دخالت و همراهی ایران اسلامی به این امر موفق نشد.
سپس برای حفظ امنیت صهیونیسم جهان خوار اقدام به حمله به کشور سوریه نمود و شماری از مردم را آواره و بسیاری را به شهادت رسانده است، از طرفی هم در مقابل حزبالله لبنان و انتفاضه فلسطین و جنبشهای اسلامی کشورهای عربی به مخالفین آنها کمک نمود و بهدنبال خنثی کردن این جنبشها هستند.
آمریکا و اروپا با پخش تصاویر خشونتهای گروههای تروریستی و قتلعام کودکان و زنان و مردان و ساخت فیلمهای مبارزه با این گروههای تروریستی خود را ناجی مردم جهان معرفی کرده و به مردم خودشان چنین القاء میکنند که اگر این مسلمانان تروریست را از بین نبریم این ناامنی به اروپا و آمریکا هم سرایت میکند و با انفجار برجهای دوقلوی آمریکا و عملیات انتحاری و بمبگذاری در کشورهای اروپایی این رعب و وحشت را بر علیه مسلمانان ایجاد مینمایند و با سانسور رسانهای از آگاهی مردم به واقعیت جلوگیری میکند و ایران را فتنه همه این اتفاقات معرفی نموده است.
الحمدلله با درایت رهبر عظیمالشان ایران اسلامی که دائماً بهدنبال معرفی چهره خبیث و شیطانی استکبار جهانی است، این نقاب دروغین دفاع از حقوق بشر از چهره آنها برداشته شده و با ارسال نامه به جوانان اروپایی آنها را نسبت به اتفاقات منطقه آگاه نمودند.
اکنون با تدبیر معظمله ایران با حضور مستشاری در بعضی از کشورهای اسلامی به فریاد مسلمانان رسیده و در این مسیر تعدادی شهید تقدیم کرده است و علت حضور مستشاری این کمترین در سوریه به عنوان مدافع حرم لبیک به امر رهبرم بوده است و مطمئناً جوانان ایران اسلامی نخواهند گذاشت دست این نا اهلان به حرم اهل بیت سلام الله علیهما برسد و با عنایت خداوند متعال و یاری امام عصر (عج) انشاالله همه این تروریستها را نابود خواهیم کرد.
مردم عزیز آگاه باشید اکنون دشمن با نقاب اسلام به میدان مبارزه با ما آمده است و این اتفاق ریشه تاریخی دارد و در زمان امیرالمومنین در جنگ صفین با نقشه عمر و عاص ملعون ...
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
خوارج قرآن را به نیزه کردند و با گفتن لا اله الا الله و محمد رسولالله یاران حضرت علی (ع) را فریب دادند و اصحاب امام را تنها گذاشتند و گفتند ما با قرآن نمیجنگیم و از حیله دشمن غافل شدند و قرآن ناطق را رها کردند و اکنون بعضیها در داخل دارند این حرفها را تکرار میکنند و ما را متهم به برادرکشی میکنند و حضور در این جبهه را باطل میدانند.
اما زهی خیال باطل که دوباره تاریخ تکرار شود، جوانان نسل سوم و چهارم گوش به فرمان رهبر هستند و نخواهند گذاشت پای آنها به مرزهای کرمانشاه و همدان برسد و در این مسیر هم جوانان عزیزی بهعنوان مدافع حرم اهل بیت (ع) به شهادت رسیدند که در حقیقت مدافع اسلام و مدافع دین خدا هستند و شهادت در این راه برای ما افتخار است؛ و حالا چند کلامی با همسر عزیزم و فرزندان دلبندم. همسر وفادار و مهربانم سلام، خدا را گواه میگیرم که اگر نبود همراهی و همدلی شما بنده به این سعادت دست پیدا نمیکردم. بارها شما آزموده شدید و در سختترین شرایط با تمامی کمی و کاستیها با من همراه بودی و هیچ وقت در انجام کار خیر مانع من نشدی و حتی مرا تشویق به انجام آن کردی، در صورتی که این همراهی شما سختی زیادی بههمراه داشت و دوری من از خانه خللی در زندگیمان ایجاد نکرد و مانند یک شیرزن امورات منزل را رتق و فتق کردی و هر سه فرزندمان را به نحو شایسته تربیت کردی و تنها نگرانی شما کسب حلال و آوردن لقمه حلال برسر سفره بود و مرا توصیه به تقوی و دوری از گناه میکردی و هیچوقت از من راحتی و آسایش دنیا را نخواستی و همیشه به فکر آسایش و راحتی خودمان و فرزندانمان بودی.
با اینکه تازه از مأموریت تقریبا یک ماهه جنوب برگشته بودم و بعد از ۴ شب ساعت ۱۰ شب مطلع شدم باید به سوریه عازم شوم و این موضوع را به شما گفتم، شما لحظهای درنگ نکردی و فرزند در راهمان هم مانع رفتن من نشد و با روی گشاده از رفتن من برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) استقبال کردی، این هم آزمون دیگری بود که باز هم شما سربلند از آن بیرون آمدی. همسر عزیزم! مطالبی که عرض کردم گوشهای از دریای خوبیها و عشق و محبت شما بود. الان که دارم این وصیتنامه را مینویسم خیلی دلتنگ شدم و گریه امانم نمیدهد، بنده لایق شهادت نیستم، اما اگر خداوند متعال به این کمترین عنایتی بکند و مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند، آن را مدیون تو هستم.
وعدهما انشاءالله در محضر بی بی زینب (س) و ائمه معصومین، برای تو صبر زینبی را آرزو میکنم، از طرف من روی فرزندانم را ببوس و به فرزند چهارم بگو این سختیها، آسایشی به همراه خواهد داشت و دلتنگ بابا نباشد. فاطمه جونم! دختر بابا سلام، اگر دوست داری باز هم همدیگه رو ببینیم باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشد، مانند مادرت محجبه و عفیف باش، در مقابل سختیها صبور باش. حسن جون! مهدی جون! سلام! حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید، مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند، خویشتندار باشید و احساس غریبی نکنید.
فرزندان گلم! نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید، احترام به مادر از واجبات شماست، در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید. آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید، کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید، در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوش به فرمان، ولی فقیه زمان خود باشید، ادامهدهنده راه شهدا باشید، نگذارید این عَلَم به زمین بیافتد، خوشخلق و مودب باشید، به همدیگر محبت کنید، صله رحم را بهجا آورید و قطع رحم نکنید.
حالا چند کلامی با خانوادهام: مادر مهربان! سلام، فقط بگویم از جبران زحماتی که برای من کشیدی عاجزم، ممنون شما و پدر مرحومم هستم که با سختی و مشقت فراوان موجبات آسایش و راحتی ما را فراهم کردید و با کسب روزی حلال و شیر پاک ما را در مکتب ائمه معصومین تربیت کردید. متأسفانه به هنگام رفتن فرصت دست بوسی پیدا نکردم و از همینجا کف پایت را میبوسم، از اینکه راضی به آمدن من به این سفر بودی، ممنونت هستم و از خداوند متعال صبر جزیل را برای شما آرزومندم، امیدوارم که مزد زحمات خود را از حضرت زینب (س) بگیری.
و، اما برادر و خواهران گرامیام! الحمدالله همه شما در دامن پدر و مادری تربیت شدید که متخلق به اخلاق اسلامی هستید، دنیا محل گذر است، ابد در پیش دارید و به فکر توشه آخرت باشید، در برابر مصائب و مشکلات خویشتندار باشید. من هر چه دارم از دعای خیر پدر و مادر است، برادر عزیزم لحظهای از مادر غافل نشو، نهایت احترام را به او بگذار و مثل کوه پشت سر ایشان بایست، انجام واجبات، ترک محرمات و کسب حلال را سر لوحه زندگیات قرار بده، ادامهدهنده راه شهدا و گوش به فرمان رهبر باش، جای خالی پدر را برای فرزندانم پر کن.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهيد_مسعود_پیشبهار
مسعود پیشبهار در سال 1341 در شهرستان بهبهان متولد شد.او ششمین فرزند خانواده بود،سه برادر که یکی از آنها در همان کودکی از دنیا رفت و سه خواهر.پدرش کارگر شرکت نفت بود.وقتی مسعود به سن دو - سه سالگی رسید پدرش را از دست داد و در دامان پر مهر مادر به زندگی ادامه داد.در سن 7 سالگی به دبستان اسفند سابق می رود،5 سال دبستان را با موفقیت سپری می کند و وارد مدرسه راهنمایی دکتر معین می شود.در این دوران از آگاهی و معلومات بالایی برخوردار بود.در گفتارش نیز این چنین استنباط می شد که فردی عادی نیست.با بچه های هم سن و سال خودش بسیار فرق داشت.بعد از اتمام دوران راهنمایی وارد هنرستان آیت الله سعیدی شد و در رشته برق مشغول به تحصیل گردید
در تعطیلات تابستان با وجودی که دستش شکسته بود و در آن پلاتین به کار برده بودند به کارگری می رفت.هم کمک خرج خانواده بود و هم به فقرا کمک می کرد.یک بخشی از پول هایش را همیشه کتاب و نوار می خرید.مسعود به شدت اهل مطالعه و یک کتابخوان حرفه ای بود.کتابهای مختلفی را مطالعه می کرد از جمله کتابهای فلسفی و علمی.علاقه زیادی به کتب استاد شهید مرتضی مطهری نشان می داد.او را خیلی دوست داشت.مسعود همه نوارهای سخنرانی و کتابهای ایشان را تهیه کرده بود و در مسجد،در اختیار بچه ها قرار می داد و دور و بریهایش را تا جایی که می توانست به کتاب خواندن تشویق می کرد.
در سیاست وارد بود و همواره معتقد بود که دین از سیاست جدا نیست و این جمله شهید مدرس را که عشق عمیقی نسبت به او داشت خاطر نشان می کرد:«سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست.» برای روشن کردن افکار مردم از حضرت امام خمینی(ره)،آیت الله غفاری،آیت الله طالقانی و مخصوصاً آیت الله بهشتی بسیار سخن می گفت.به روحانیت اصیل و پیرو خط امام عشق می ورزید و همواره از آنها سخن می گفت.
مسعود جنایات رژیم شاهنشاهی را برای بچه های محل و هنرستان افشا می ساخت و مردم را علیه دستگاه حاکم تشویق می کرد.در برگزاری تظاهراتها سهم بسزایی داشت و همیشه در صف اول مبارزه بود.به تکثیر نوار و اعلامیه های حضرت امام خمینی مبادرت می ورزید و از آنجایی که پی به عمق جنایات رژیم برده بود اقدام به ساختن تعدادی نارنجک کرد و پس از چندی دست به ساخت یک قبضه اسلحه زد که با پیروزی انقلاب اسلامی کار ساخت آن نیز نیمه تمام ماند.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی انجمن اسلامی دانش آموزان هنرستان آیت الله سعیدی را تشکیل داد.به همین هم بسنده نکرد و اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان را نیز تأسیس کرد و خودش از افراد هسته اولیه این تشکُل بود.در این اتحادیه،تلاش می کرد که بچه ها از نظر فکری قوی شوند.به همین خاطر از افراد با سواد و شناخته شده سیاسی-مذهبی شهر دعوت می کرد و جلسه هایی را،راه می انداخت تا جوانان در مقابل اندیشه های انحرافی که آن روزها بازارشان بسیار داغ بود،بتوانند مقاومت فکری کنند.مسعود به شدت ضرورت کار فرهنگی را حس می کرد و اولین نمایشگاه کتاب را پس از انقلاب در بهبهان برپا کرد.
با توجه به پیروزی انقلاب بلافاصله عملیاتهای عمرانی برای رسیدگی به وضعیت محرومین هم شروع شد از جمله برق رسانی به روستاهای محروم که مسعود و بچه های انجمن اسلامی دست به کار شده و در این امر پیشقدم شدند.در تابستان صبح ها با زبان روزه همراه با جهاد سازندگی به روستاها می رفت و شبها هم در شهر پاسداری می داد و کارهای فرهنگی هم می کرد و همین نشان می داد که او آدم بزرگی است.در کنار این کارها هیچگاه از وضعیت محرومین و مستضعفان نیز غافل نمی شد.
از دیگر کارهای این سردار شهید،فعال کردن مسجد محل بود.نام شهید مطهری را برای آن مسجد انتخاب کرد.بچه های مسجد با بودن او امیدوار می شدند و از رهنمودهای آگاهانه و عاقلانه اش استفاده زیاد می بردند.مسعود به این نکته پی برده بود که باید نبوغ و استعداد نوجوانان را شکوفا ساخت.می گفت:گروهکها برای نابودی انقلاب تشکُل خوبی دارند باید سعی کنیم تشکُل و برنامه ریزی ما بهتر باشد؛چون هدفمان با هدف آنها فرق می کند.با پشتکار خوب مسعود یک تیم از سازمان منافقین خلق را توانست شناسایی و منهدم کند.مهار کردن ضد انقلاب برای او کاری آسان بود،چون خیلی خوب آنها را می شناخت و پی به ماهیت پلید آنها برده بود.
دیپلم برق را با معدل 18 از هنرستان آیت الله سعیدی گرفت که رشته خیلی سختی هم بود و تعداد بسیار کمی می توانستند در این رشته درس بخوانند در حالی که بعضی وقتها سر کلاس درس حاضر نمی شد و کسی آنگونه که باید،او را در حال درس خواندن نمی دید؛اما چون آدم بسیار باهوش و با استعدادی بود با نمرات خیلی خوبی هم قبول می شد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_محمود_شهبازی
بسم الله الرحمن الرحیم
انَّ الله اشتَري مِنَ الْمؤمِنينَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّه يُقاتِلونَ في سَبيلِ الله فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُون . . . فَاستَبشِروا بِبَيعِكُم الّذي بايَعتُم به وَ ذلك هُوَ الفَوزُ العظيم.
همانا خداوند از مومنان جانشان و مالشان را خريد و در مقابل سراي بهشت را قرار داد و مومنان ميجنگند. در راه خدا ميكشند و كشته ميشوند. پس شاد باشيد به معاملهاي كه سودا نموديد و اينست آن رستگاري بزرگ.
خداوندا توفيق عطا فرما كه از جمله كساني باشيم كه خود بشارت به آنها دادهاي كه در اين معامله شركت جويند. واي كه جز تو كس ديگر ندارم. «الهي و ربي من لي غيرك»
از تو خواهانم كه زندگيم را زندگي محمّد(ص) و مردنم را مردن محمد(ص) قرار دهي
«الّهُمَّ اجعَل مَحيايَ مَحيا مُحمد و آل محمّد و مماتي مماتَ محمّد و آل محمّد»
وقتي كه در زيارت عاشورا ميخوانيم كه :
«يا اباعبدا… إنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم و حَربٌ لِمن حارَبكُم إلي يومَ القيامه»
شهید محمود شهبازی دانشجوی مسلمان پیرو خط امام
اي حسين(ع) من آشتيم با كساني كه با تو آشتيند و در جنگ و ستيزم با كساني كه با شما در جنگند. (زيارت عاشورا)
چگونه ميتوان در هر زمان در كنار گود نشست و دست از ياري فرزندان حسين كه بيش از هزار سال در شكنجه و تبعيد بسر ميبردند، فرو بست، مگر ميشود مسلمان بود و از رسول اكرم(ص) تبعيت نمود و دوستدار حسين(ع) نبوده باشيم. تشيّع علوي را برگزيده باشيم اما روحانيت را كنار گذارده باشيم. بگذريم، ابداً روحانيت با آن مشخصههاي بارزي كه در هر زمان داشته از كلينيها گرفته تا خميني(ره). هر زمان حافظ اسلام بودهاند و انشاءالله تا انقلاب مهدي(عج) خواهند بود.
اولين سفارش كه بعنوان وصيت دارم همين كلمه است روحانيت،آخوند، ملا، طلبه، چقدر اين كلمات ارزش دارد و معنا، اي همهي كساني كه سفارشم به گوش و ديدهتان خواهد رسيد مبادا روحانيت را تنها بگذاريد، بدانيد كه تمام تلاش ابرقدرتها در ازبين بردن اسلام، روبروي روحانيت قرار دارد. شاهد اين مدعا را در اسناد لانه جاسوسي بخوانيد كه چقدر آمريكا از ملا ميترسيد، با يك نمود عيني در همين صد سال اخير ببينيد هر جا كوچكترين حركت، قيامي، جنبشي شده با رهبري همين روحانيت بوده، قيام سيد جمال الدين اسدآبادي، نهضت و جنبش تنباكو، قيام ميرزا كوچك خان جنگلي، قيام شيخ محمد خياباني ، نهضتي كه ميرزاي اول در عراق آغاز نمود و با يك فتوا مردم بابيل استعمار انگليس را بيرون راندند، نهضت شيخ محمد عبده، نهضت اخوانالمسلمين با رهبري حسن البناء و سيد قطب، جنبش مشروطيت، با رهبري آيت الله طباطبائي و بهبهاني و الي آخر، تمامي اينها با رهبري روحانيت بوده و دقت اين سخن امام را بياد ميآورم كه چرا ميخواهند اين قدرت را بشكنيد. شكست روحانيت، شكست اسلام است، بفكر ميافتم كه چرا؟ چرا؟
من خود امام عزيز و رهبر انقلاب را هم در يك جرياني بنام روحانيت ميبينم، نه مانند آن گروه منحرف كه امام را تنها ميبينند، من استمرار حركت انبياء را ولايت فقيه ميدانم و برايم مشخص شد كه پس از 40 سال فقيه بزرگوار آيت ا… منتظري در همين جريان روحانيت ادامه دهنده راه اوست و باز به شما برادران و خواهرانم گوشزد ميكنم كه روحانيت را كنار مگذاريد.
سفارش دوم من درباره سپاه ميباشد به عنوان بازوي مسلح ولايت فقيه و روحانيت :
بايد سپاه آنچنان شود كه پاسداران بعنوان فريضه واجب خدمت نمايند، نه به عنوان شغل، چرا كه اين دو بازوي ولي فقيه سپاه و روحانيت شغلي ندارد و نبايد سپاهي بودن و روحاني بودن را شغل حساب نمود، چقدر ابرقدرتها از اين سپاه نو پا ميترسند، چرا كه برادر سپاهي به عنوان فريضه وارد سپاه ميگردد، نه حق مأموريت ميخواهد نه فوقالعاده بدي آب و هوا، بلكه هر كجا كه سختر باشد وارد ميشود كه اجرش عظيمتر است.
قبلاً اگر ترس ما از ليبرالها بود كه مبادا خط امام را خدشهدار كنند اكنون ديگر ليبرالها به زبالهدان تاريخ افتادهاند و انقلاب سوم هم پيروز شد. منافقين كه در تدارك بودند كه پس از حيات امام نهضت را منحرف نمايند زودتر روي آب آمدند و رو در روي ملت مسلم قرار گرفتند، تلاش تمامي شما بايد اين باشد كه ريشه منافقين بدتر از كفار را بركنيد و در اين صورت آمريكا بايد تا صدها سال گورش را گم كند و دست از ايران بشويد و منتظر باشد كه ديگر ما به سراغ او برويم.
پدر و مادرم از اينكه زحمات بسيار در تربيت فرزندتان كشيديد، اميدوارم كه خداوند اجرتان را افزونتر دهد، من خود به ياد دارم كه قرآن را در دامان مادرم فرا گرفتم و با بيل پدرم رنجها را چشيدهام.
پدر جان تو خود بهتر ميداني كه دنيا دار فناست و آخرت مسلماً بهتر است و باقي كه :
الدنيا دار الفناء و الاخره خير وابقي»
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohan
پیام حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به مناسبت آزادسازی و فتح خرمشهر🌴 در عملیات بزرگ، غرورآفرین و پیروزمندانه الی بیت المقدس 🕌:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به این جانب شده است، سپاس بی حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود. این جانب با یقین به آنکه مَا النَّصْرُ إلّا مِنْ عِندِ الله از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح، که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیة الله الاعظم - ارواحنا لمقدمه الفداء - را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوارند بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنین انداز کرد و پرچم پر افتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهرِ خرّم- که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و «خونین شهر» نام گرفت - [بیافراشت ] تشکر می کنم. و آنان فوق تشکر امثال من هستند. آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکننده عدل الهی در سراسر گیتی - روحی لتراب مقدمه الفداء - می باشند. آنان به آرم ما رَمَیتَ إذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ الله رَمی مفتخرند.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_داداالله_شیبانی
در اول تیرماه سال 1347 مصادف با 21 ماه مبارک رمضان (سالروز شهادت امام علی علیه السلام) در شهر شیراز وخانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. باتوجه به اینکه پدر ایشان به شغل کاسبی مشغول بود، همزمان با گذران ایام طفولیت کمک به پدر راسرلوحه کارهای خود قرارداده بود، چون بعنوان اولین فرزند خانواده و بعد از چندسال تأخیر ، عرصه گیتی را مفتخر به قدوم مبارک خود میکرد، طبعاً دردانه خانواده وخاندان بزرگ خود بود، از طرفی همسایگی منزل شهید با مسجد محله ، سبب شدکه از همان بدو طفولیت شیفته و جذب مسجد گردد.
فعال بودن برنامه های فرهنگی، مذهبی و علمی مسجد، قبل ازپیروزی انقلاب اسلامی ، همچنین اخلاق جذاب و بسیار نیکوی امام جماعت واصحاب آن مسجد، موجب بسط برنامه های فرهنگی در قالب فعالیتهای تفریحی و ورزشی و.... همچنین تأسیس کانون فرهنگی درآن مسجد گردیده بود، همین امر باعث جذب کودکان ، نوجوانان وجوانان زیادی همانند آن شهید گرامی و پرشدن همه اوقات فراغت آنها شده بود، بطوریکه درجریان دفاع مقدس قریب به 15 نفر ،از همان نوجوانان وجوانان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
بهرترتیب دوره تحصیلات ابتدائی را در مدرسه حافظ شیراز که در نزدیکی منزلشان بود پشت سر گذراند که باخیزش امت اسلامی درسال 1357 درکلاس چهارم ابتدائی ایشان مصادف گردید.
تحصیلات راهنمائی را درمدرسه ملاهادی سبزواری همانند همسالان خود می گذراندکه رسماً به عضویت پایگاه مقاومت شهید طهماسبی مسجد محله درآمده و از آن زمان به بعد هیچگاه مسجد و پایگاه مقاومت بسیج را رها نکرد.
از همان هنگام طفولیت، اخلاق بسیار خوش آن شهید به حق پیوسته، دربرخورد با همه افراد زبانزد همگان بود. تواضع منحصر به فرد در برخورد با عموم، اخلاص ایشان درانجام عبادات ، رعایت احترام کامل به اعضاء خانواده بخصوص تسلیم محض در برابر پدر ومادر، وعدم تعلق به مادیات و زخارف دنیا را می توان ازشاخص ترین خصال نیکوی آن شهید شاهد برشمرد که تا وقت شهادت هم، با خود بهمراه داشت .
درکلاس دوم دبیرستان و همزمان باسنین نوجوانی بود که با گذراندن دوره کوتاه آموزش نظامی درپادگان امام علی (ع) شیراز بهمراه برادر کوچکترش عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شده، و ماهها بعنوان نیروی بسیجی در گردان رزمی ابوذر تیپ 33 المهدی (عج) استان فارس ازخود ، رشادتها نشان داد.
ازاین زمان به بعد بود که دیگر جبهه ها را رها نکرد و ضمن ادامه تحصیل ، درسن 17 سالگی به آرزوی خود که همانا عضویت در جمع سبزپوشان خمینی کبیر(ره) بود، رسید وجبهه های جنوب ، میانی وغرب را از شلمچه و فاو گرفته تا فکه،ایلام،ارتفاعات شمال غرب، سلیمانیه، مأوت ،مهاباد ، بانه، نوسود ، پاوه و... با شجاعت تمام در نوردید.
توکل مطلق او به درگاه ذات ربوبی ، همچنین توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و بخصوص ارادت مثال زدنی به حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها، با داشتن قامتی رعنا و جثه ای تنومند، از او رزمنده ای رشید وبی هیاهو ساخته بود .
در اینکه ولی فقیه ، نائب امام زمان (عج) است ، کوچکترین تردیدی نداشت ، ازهمین رو، هنگامیکه حضرت روح الله (ره) جام زهر را نوشید وجنگ تحمیلی خاتمه یافت، با امتثال به امر آن یگانه زمانه ، به شیراز بازگشت و تحصیلات ناتمام دبیرستان خود را کامل، و همزمان درکنکور سراسری سال 1368 دانشگاهها شرکت ، و در رشته مهندسی مخابرات دانشگاه امام حسین (ع) تهران پذیرفته شد.
هیچ عاملی او را از تحرک و جنب وجوش وا نمی داشت ، لذا ادامه تحصیلات عالیه، درلباس مقدس پاسداری را، پیشه خود کرد و به تهران نقل مکان نمود .
درهمین سال بود که در اجرای تکلیف شرعی، بادخترخاله خود عقد ازدواج نمود و در سال 1370 هم عروسی کرد ، وحاصل این پیوند مبارک دو فرزند پسر میباشد که اولی (رضا ) دانش آموخته رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه علم وصنعت، ودومی (مجتبی ) درحال طی تحصیلات دبیرستان درمقطع پیش دانشگاهی میباشد.
بعد از انتقال به تهران ، تحصیل وکار را باهم درآمیخت، تااینکه پس از فارغ التحصیلی، در معاونت فاوای ستاد کل سپاه به فعالیتهای شبانه روزی خود ادامه داد.
همزمانی تحصیلات عالیه با کار، از او دانش آموخته ای زبده و مجرب ساخته بود ، بطوریکه درانجام فعالیتهای سازمانی سر از پا نمی شناخت و بنا به اذعان همکاران گرامی او ، تمامی نقاط کشور اسلامی ، شاهد حضور وخدمات منحصر به فرد آن عزیز بوده است .
در انجام کارها و برخورد با نیروها، ضمن رعایت سلسله مراتب نظامی ، رابطه رئیس و مرئوسی مورد نظرش نبود، و همیشه درانجام امور، ابتدا، خودش پیش مقدم می شد، و با فرماندهی اعتقادی که برقلوب نیروهای تحت امر خود داشت، امور را راهبری و مدیریت می کرد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
خواندن این دعا در روز #دحوالارض مستحب است:
ِاللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ ،
خدایا اى گستراننده کعبه، و شکافننده دانه، و برگیرنده سختى، و برطرف کننده هر گرفتارى، از تو میخواهم در این روز از روزهایت، که حقّش را بزرگ گرداندى، و سبقتش را پیش انداختى، و آن را نزد اهل ایمان امانت و و به سوى خود وسیله قرار دادى، و به رحمت گسترده ات که بر محمّد درود فرستى آن بنده برگزیده ات در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته، و دعوت کننده به حق، و بر اهل بیت پاکش آن راهنمایان، و روشن کنندگان راه حق، ستونهاى جبّار، و متولّیان بهشت و دوزخ، و عطا کن به ما از عطاى در خزانه ات که نه بریده شود، و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه، و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى
یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ ،
اى بهترین خوانده شده و کریم ترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن که لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن، و به عفوت خوشبختم نما، و به یارى ات تأییدم فرما، و از ذکر کریمانه ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاری هاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته شدن خفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم، و فرو رفتن در قبرم، و تمام شدن کارم، و سپرى شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگى، زمانى که در میان توده هاى خاک فرود آیم، و فراموش کنندگان از مردم فراموشم کنند، و در خانه اقامت فرودم آر، و در منزل کرامت جایم ده،
وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَباً رَوِیّاً سَائِغاً هَنِیئاً لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ.
و از دوستان اولیایت، و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده، و دیدارت را بر من مبارک گردان، و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزی ام فرما، درحالى که پاک از لغزش ها و گفتار بى پایه و منطق تباه باشم.
خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن، و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم، و از ورود به آن طرد نگردم، و از آن منع نشوم، و آن را قرار ده برایم بهترین توشه، و کاملترین وعده گا، روزى که گواهان بپا مى خیزند.
خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را، هم آنان که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_علی_هاشمی
علی هاشمی در تاریخ ۱۰ دیماه ۱۳۴۰ در شهر اهواز، در محله عامری، در خانواده ایرانی عربتبار، زاده شد. پدر وی از اهالی روستای مویلحه هواشم، از توابع شهرستان باوی بود. دوران کودکی و نوجوانی او در محله حصیرآباد، شهر اهواز سپری شد.
پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، وی با همکاری گروهی از دوستانش در دشت آزادگان، اقدام به تشکیل سپاه حمیدیه نمود. با شروع جنگ ایران و عراق، در پی شهادت نظرآقایی؛ فرمانده سپاه حمیدیه، علی شمخانی؛ فرمانده وقت سپاه خوزستان، هاشمی را به عنوان فرمانده سپاه حمیدیه منصوب کرد.
با گسترش محورهای عملیاتی در طول جنگ ایران و عراق، علی هاشمی تیپ ۳۷ نور را در منطقه حمیدیه راهاندازی کرد. پس از عملیات بیتالمقدس، اقدام به تشکیل سپاه بستان و پس از آن سپاه هویزه نمود. ایجاد تعدادی از پاسگاههای مرزی، با هدف پدافند از منطقه خوزستان نیز از فعالیتهای دیگر او در سالهای نخست جنگ بود. وی پس از تشکیل قرارگاه نصرت در سپاه پاسداران و ارائه طرح کلی عملیات خیبر و عملیات بدر، مسؤلیت سپاه ششم (سپاه امام جعفر صادق) را عهدهدار شد، که حاصل آن سازماندهی ۱۳ یگان رزمی و پشتیبانی سپاه پاسداران، در استان خوزستان بود.
فرماندهی تیپ ۳۷ نور
با شکلگیری یگانهای رزم سپاه پاسداران، شهید هاشمی مأمور تشکیل تیپ ۳۷ نور شد و با آغاز جنگ، فرمانده یکی از محورهای سپاه در جبههها بود. در روزهای نخست جنگ و پیشروی سریع نیروهای ارتش عراق به عمق استان خوزستان، هاشمی در جایگاه فرمانده تیپ ۳۷ نور، اقدام به رهاسازی آب موجود در کانال سلمان، به منطقه کرخه کور نمود و از پیشروی بیشتر نیروهای ارتش عراق به حمیدیه و به طبع آن، از سقوط اهواز جلوگیری کرد. تیپ ۳۷ نور به فرماندهی هاشمی در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر نیز شرکت داشت و توانست محور منطقه غرب خوزستان را آزاد و از نیروهای عراقی پاکسازی نماید.
فرماندهی سپاه سوسنگرد
در آستانه عملیات والفجر مقدماتی، تیپ ۳۷ نور، با تصمیم فرماندهان ارشد سپاه پاسداران منحل شد و شهید علی هاشمی نیز به فرماندهی سپاه سوسنگرد منصوب گردید.
فرماندهی قرارگاه نصرت
از اقدامات قرارگاه نصرت در طول جنگ ایران و عراق، شناسایی مناطق عملیاتی، از هورالعظیم، تا جاده بغداد به بصره بود. همچنین شناساییهای برونمرزی در عراق، از جمله شهرهای نجف، کربلا و سامرا، از دیگر اقدامات قرارگاه نصرت بود. پس از انجام عملیاتهای خیبر و بدر، نیروهای قرارگاه نصرت شیوه جدیدی را برای مقابله با ارتش عراق آغاز کردند، که نیروهای اطلاعات و عملیات این قرارگاه، از نظر اطلاعاتی، به سراسر منطقه هورالعظیم مسلط شدند. وی در قرارگاه نصرت از نیروهای بومی و عربهای ایرانی استفاده فراوانی نمود. این مساله در مخفی ماندن هویت نیروهای ایرانی حین انجام عملیات شناسایی در منطقه هور نقش بسزایی داشت.
فرماندهی سپاه ششم
در سال ۱۳۶۵ علی هاشمی به فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صادق ع منصوب شد، که فرماندهی سپاههای استان خوزستان، لرستان و لشکر ۵ نصر، به وی سپرده شد.
عملیات خیبر
از شهید علی هاشمی به عنوان طراح عملیات خیبر یاد شدهاست. طی یازده ماه کار شناسایی در هور توسط هاشمی، عملیات خیبر طراحی شد. ثمره عملیات خیبر تصرف دو جزیره شمالی و جنوبی مجنون بود، که دارای ۵۸ حلقه چاه نفت بود.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#ماجرای_ترور #ششم_تیر
#تیری_که_به_سنگ_خورد
پس از پیروزی انقلاب، سهمخواهی گروهکهای مختلف التقاطی و حتی مارکسیستی از انقلاب شروع میشود. مجاهدین خلق که پیش از انقلاب بر خلاف مشی امام که آگاهیبخشی به مردم بود، مشی مسلحانه را در پیش گرفته بودند بعد از انقلاب به آمار کشتهشدگانشان افتخار میکردند. منافقین که نه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۵۸ با اقبال مردم روبهرو شدند و نه در انتخابات مجلس همان سال، با در پیش گرفتن تز «آلترناتیو» کوشیدند از طریق وحدت با بنیصدر نظام را زیر ضربه ببرند. منافقین و بنیصدر که از بهمن و اسفند سال گذشته در دو میتینگ ۲۲ بهمن و ۱۴ اسفند تیغ تیزشان را متوجه «حزباللهیها» کرده بودند، روزبهروز و بیش از پیش به سمت رویارویی با جمهوری اسلامی رفتند. میتینگهای مختلف و قدرتنمایی میلیشیا در خیابانهای تهران از سویی، و مخالفخوانیهای بنیصدر از سوی دیگر در کورهی اختلافات میدمد. عزل بنیصدر از فرماندهی کلقوا توسط امام، چراغ سبزی به جریان مکتبی مخالف بنیصدر است. در این میان جبههی ملی علیه لایحهی قصاص که در مجلس جریان دارد موضعگیری و دعوت به تجمع میکند که با نهیب امام قضیه منتفی میشود. ۲۷ خرداد دو فوریت طرح عدم کفایت بنیصدر در مجلس تصویب میشود. منافقین که در استراتژی خود قصد داشتند از طریق بنیصدر نظام را به شکست بکشانند وقتی با برکناری قریبالوقوع بنیصدر، تز «آلترناتیو» را شکستخورده میبینند دست به انتحار میزنند. یک روز بعد اطلاعیهای از طرف منافقین صادر میشود که ورود آنها به مقابلهی مسلحانه با جمهوری اسلامی را اعلام میکند. سازمان در این اطلاعیه که به قلم رجوی نوشته شده ضمن اعلام در پیش گرفتن «قاطعترین مقاومت انقلابی از هر طریق» در برابر «مرتجعین انحصارطلب و اوباش چماقدار» اعلام میکند «شایستهی سختترین کیفر و مجازات انقلابی خواهند بود.»[ نشریه مجاهد، شماره ۱۲۷]
آیتالله خامنهای یکی از مهمترین چهرههای سیاسی این ایام است. ایشان در خطبههای نماز جمعهی ۲۹ خردادماه با اشاره به پیام امام رحمهالله به بیان بخشی از مطالب نگفتهای که در طول این چند ماه به احترام امر امام مکتوم نگاه داشته پرداخته و بنیصدر و منافقین را تخطئه میکند: «برادران! همانطور که گفتم، آقای بنیصدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است. امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهرههای دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهرههای دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیمالشّأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است. ای نسلهای جوان، ای نوجوانهای امروز و مسئولان فردا، ای نسلهایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیهی منافقان از همه بیشتر ضربت میبیند، حواستان را جمع کنید. خطّ درست در انقلاب اسلامی خطّ نه شرقی و نه غربی است، خطّ پابندی به اسلام فقاهت است، خطّ پابندی به حضور واقعی مردم در صحنه است، خطّ راستگویی و صدق و صفای با مردم است؛ نه اینکه به مردم بگویند ما حرفها را به شما میزنیم امّا دروغ بگویند و به مردم حرف دروغ بزنند؛ نه اینکه بگویند ما طرفدار اسلامیم امّا در عمل تیشه را بردارند به ریشهی اسلام بزنند؛ نه اینکه بگویند ما با شرق و غرب مخالفیم امّا در عمل ساز سیاستهای خارجی را بنوازند.» [بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران، ۱۳۶۰/۳/۲۹]
۳۰ خردادماه همزمان با جلسهی مجلس، میلیشیای مجاهدین خلق تهران را به میدان جنگ تبدیل میکنند و جنگ خیابانی را شروع میکنند. نتیجهی قیام میلیشیا شهادت ۲۵ نفر از مردم است.[روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱]
آیتالله خامنهای نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، نمایندهی مجلس و امامجمعهی تهران، یکی از روحانیون فعالی است که از زمان شروع جنگ به طور مداوم بین جبهه، مجلس و جایگاه اقامهی نماز جمعه در رفتوآمد است. ایشان همچنین ضمن حضور در شهرهای مختلف، به برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ در مساجد هم اهتمام دارد. دستاندرکاران مسجد ابوذر در روزهای پرالتهاب خردادماه از آیتالله خامنهای برای سخنرانی در این مسجد دعوت میکنند. این برنامه به خاطر جلسهی عدم کفایت بنیصدر لغو و با یک هفته تأخیر به شنبه ششم تیر منتقل میشود. آیتالله خامنهای که هم در جبهه و هم در میدان سیاست با بنیصدر درگیر بود و شناخت خوبی از او داشت، در جلسهی عدم کفایت او سخنرانی میکند و ۱۴ دلیل برای اثبات آن اقامه میکند. در نهایت عدم کفایت بنیصدر با ۱۷۷ رأی تصویب میشود.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
عصر سهشنبه دوم تیرماه قرار است آیتالله خامنهای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسهی عالی شهید مطهری سخنرانی کند. آیتالله خامنهای و شهید چمران هر دو نمایندهی امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگهای نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانهی منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر میرود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثهای به پایان میرسد. پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیتالله خامنهای را میگیرد. یک نفر با زور میخواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربهای هم با آرنج به محافظین میزند ولی آنها نمیگذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمیگردند لباس خونی یکی از محافظها توجه دیگران را جلب میکند. محافظ با تیغ موکتبری مجروح شده اما خطر رفع شده بود.[روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱]
۵ تیرماه آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه منافقین را به سختی به محاکمه میکشند: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتابهای شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرفها و کتابها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانهی ارتجاع را به دست میگیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همهی دنیا و همهی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمیماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر اینکه یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهرهی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایههای این انقلاب را با همهی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاهطلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را میخواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت میکنید و ایذاء میکنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» [خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۰/۴/۵]
در همین ایام «رهروان فرقان» که قصد داشتند آیتالله موسوی اردبیلی را در جلسهی تفسیر قرآن که شبهای جمعه برگزار میشد ترور کنند، با سفر ایشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصمیمشان را عوض میکنند. آخرین نفر لیست ترور رهروان فرقان کسی نبود جز آیتالله سیدعلی خامنهای. و به این ترتیب پیشبینی یکسال پیش آیتالله خامنهای رنگ واقعیت به خود میگیرد:
«این ضبط در مرحلهی اول برای موسوی اردبیلی در نظر گرفته شده بود که هر شب جمعه در مسجد کنار خانهاش سخنرانی و تفسیر داشت و برای شناسایی مهدی به حسن گفته بود که چون او تفسیر قرآن میکند کار در آن زمان از نظر بیرونی خیلی تبلیغ بدی میشود، به همین دلیل دفعهی بعد من رفتم و دیدم که امکان دارد که کار با ضبط انجام دهیم، بنابراین برای هفتهی بعد مهدی ضبط را تهیه کرده بود ولی درست همان هفته وی بنا بر یک عزا یا عیدی به مشهد رفته بود و نشد. تا اینکه مطلع شدیم [آیتالله] خامنهای در محل یک برنامهی پرسش و پاسخ دارد.»[آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندهی مسعود تقیزاده، شمارهی بازیابی ۵۱۶۸]
شناسایی به سرعت انجام میشود و مسعود تقیزاده روز عملیات، ضبط صوت را به مسجد ابوذر میبرد. «من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان میکرد و خوب عمل میکرد ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون میآید.»
آیتالله خامنهای که برای گزارش اوضاع جبههها نزد امام رفته بود، از جماران عازم مسجد ابوذر میشود. در بین راه و تا رسیدن به مسجد، شهید بابایی و آیتالله خامنهای دربارهی مسائل جبهه و نیروی هوایی با هم گفتوگو میکنند. شهید بابایی نماز را پشت سر ایشان خوانده و مسجد را ترک میکند. «در همان روزی که آن حادثهی بمبگذاری برای خود بنده پیش آمد، قبل از ظهر یا حدود ظهر که من میرفتم به طرف آن مسجد، این شهید با من همراه بود. من از خدمت امام آمده بودم و میرفتم به طرف آن مسجد، که آنجا نماز بخوانیم و برنامه اجرا بکنیم که بعد آن حادثه پیش آمد. این جوان دنبال من آمد تا از خدمت امام آمدم بیرون، آمد همراه من و آن حرفها و نقطهنظرهای مصلحانه و دلسوزانه و پرجوش و خروش خودش را هی گفت و گفت و توی اتومبیل هم بنده را رها نکرد و گفت و تا توی آن مسجد هم آمد.» ۱۳۶۶/۵/۲۳ [بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۶/۵/۲۳]
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
پس از نماز نوبت به برنامهی پرسش و پاسخ میرسد. آیتالله خامنهای ابتدا از لغو مراسم در هفتهی قبل به خاطر جلسهی بررسی عدم کفایت بنیصدر عذرخواهی میکند. «قبلاً لازم است عذرخواهی کنم از نیامدن هفتهی قبل. با این که چنین قراری ما داشتیم، همانطوری که میدانید، هفتهی گذشته روز شنبه مجلس به کار مهمی سرگرم بود و تا ساعت یک بعدازظهر یا یکونیم جلسه ادامه داشت؛ نمیتوانستیم ما مجلس را ترک کنیم. وقتی هم که آمدیم بیرون، وقت گذشته بود و امکان آمدن نبود.» سؤالات مختلفی مطرح میشود که تعدادی از آنها مربوط به شایعات علیه سران حزب جمهوری است. آیتالله خامنهای در حال صحبت است. قرار بر این است که ضبط صوتها را جلوی سخنران نگذارند تا بلندگو سوت نزند، اما در اواخر سخنرانی تقیزاده ضبط صوت را میآورد و جلوی ایشان میگذارد. درست سمت چپ، روبروی قلب.
«من ظهر به مسجد رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود [آیتالله] خامنهای خواندهاند و نماز بعدی را هم من شرکت کردم و سپس وقتی وی برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که قرار داشت رفت من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کار انداخته و جلوی وی گذاشتم. البته چون میز بزرگ بود او برای برداشتن کاغذ سؤالها به آن طرف و این طرف خم میشد، من امکان اینکه به هدف بخورد را زیاد نداشتم و دیگر اینکه چون ترس داشتم، قبل از رسیدن نوار به آخر بمب عمل کند هر چه سریعتر به کناری رفته و جورابهایم را پوشیدم و سپس به توالت رفته و از آنجا خارج شدم و از کوچهی پشتی به میدان ابوذر که فولکس را آنجا گذاشته بودم رفتم و از محل دور شدم.»
محافظها گمان میکنند ضبط متعلق به مسجد است و مانع آن نمیشوند. فقط یکی از آنها کمی آن را جابجا میکند که باعث سوت کشیدن بلندگو میشود. آیتالله خامنهای میگوید «آقا این اگر آمپلیفایر است، خاموشش کنید. یک بلندگوی رو راست بگذارید صدا ندهد.» محافظها ضبط را کمی جابجا میکنند. صحبتها ادامه مییابد که ناگهان صدایی همه را غافلگیر میکند.
«من همینطوری رفتم به ضبط یه سری بزنم! کمی زیر و بمش را نگاه کردم و بعد ناخودآگاه جاشو عوض کردم، گذاشتم سمت راست، کنار میکروفن، کمی با فاصلهتر از آقا!
- یکدفعه میکروفن شروع کرد به سوت کشیدن...
- آقا برگشتن گفتن: این صدا را درست کنید یا اصلاً خاموش کنید.
- منبریها این جور مواقع کمی عقب و جلو میشن تا بلکه صدا درست بشه!
- من روبروی آقا، کنار در شبستان وایساده بودم، آقا کمی به عقب و سمت چپ رفتند که یکدفعه...
- یه صدای عجیبی توی شبستان پیچید.»[ناگفتههایی از حادثهی تلخ سوء قصد به جان رهبر انقلاب اسلامی، میزگرد جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت آیتالله خامنهای]
آیتالله خامنهای به پهلوی چپ روی زمین میافتد. همه فکر میکنند تیراندازی شده و روی زمین دراز میکشند. محافظها اسلحهشان را مسلح میکنند. و یکی از آنها به سمت آیتالله خامنهای میرود. «هرطور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون، ضبط صوت مثل یک دفتر ۴۰برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جدارهی داخلیاش نوشته بودند: "اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی"» اما مواضع قاطع و صریح آیتالله خامنهای از سویی، و درگیرشدن منافقین با مردم طی چند روز گذشته از سوی دیگر؛ باعث میشود هر اقدام تروریستی و خشونتآمیزی به پای منافقین نوشته شود. ترور مسجد ابوذر نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور میراندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش میآمدند، زیر لب زمزمهای میکردند؛ شهادتین میگفتند. لبها و چشمها هم خیلی کم تکان میخوردند.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فراز هایی از بیانات #امام_خامنهای در مورد #شهید_آیتالله_دکتر_بهشتی :
🔷سیّد شهدای انقلاب اسلامی
شهید بهشتی جزو نوادر زمان بود، جزو کسانی بود که نظیر او را انسان در نسلهای پیاپی کمتر پیدا میکند. ۱۳۹۴/۰۴/۰۶ مردن معمولی و در بستر، برای کسانی مثل شهید مظلوم ما -مرحوم شهید بهشتی- با آن همه تلاش، با آن همه همّت و غیرت کم بود و باید شهید میشد. شهادت پاداش بزرگی است که خداوند به او و یارانش داد. ۱۳۷۷/۰۴/۰۷ حقاً سیّد شهدای انقلاب اسلامی است و چشم و چراغ این انقلاب و این ملت بود. ۱۳۶۹/۰۴/۰۶
🔶حرف، اعتقاد و عمل
شهید بزرگوار و عزیز ما، شهید آیةاللّه بهشتی بود؛ یک انسان معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدی در کار؛ آنچه میگفت، معتقد بود؛ و به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود. خطر را هم میشناخت؛ میدانست میدان، میدان مین است. هر آنی، هر ساعتی بیم از دست دادن جان هست؛ لیکن در عین حال بیمحابا، با نگاه به هدف، در این راه پیش میرفت و نمیهراسید. یکی از خصوصیات این شهید عزیز این بود. منطقی بود، پایبند به اصول و مبانی بود؛ یک اصولگرای به معنای حقیقی کلمه محسوب میشد. بر سر اصول با کسی ملاحظه نمیکرد. ما میدیدیم؛ بعضیها سعی میکردند با حیله و ترفند و روشهای متعارف و معمول، او را جذب کنند یا از مواضع خود تنزل بدهند، او را وادار به مماشات کنند؛ لیکن او بر سر مواضع خود محکم ایستاده بود. شخصیتهای تاریخی و اثرگذار، اینجور شکل میگیرند؛ اینجور در جامعه ظهور میکنند و ماندگار میشوند؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا» ۱۳۸۹/۰۴/۰۷
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگينامه
#شهید_ملا_علی_جلالیزاده
علي جلاليزاده، پنجم آذر ماه 1302 در روستاي گلين سنندج به دنيا آمد. پدرش ملا جلالالدين امام جماعت گلين بود و كشاورزي ميكرد. علي جلاليزاده نتوانست از دانش پدرش بهرهمند شود زيرا در طفلي از ساية پدر محروم ماند؛ مادرش او را بزرگ كرد، قرائت قرآن را نيز نزد مادرش آموخت، بعد از آن به مكتبخانة ده رفت و علوم مقدماتي و كتابهاي رايج مكتبخانهها مثل گلستان و بوستان را نزد ملا عباس آموخت. از پانزده سالگي براي كسب علوم ديني به نقاط مختلف سفر كرد، از جمله در روستاي هويه از محضر مرحوم ملا سيد عنايتالله هويه برخوردار گشت سپس نزد ملا اسعد پايگلاني در روستاي پايگلان رفت. پس از آن به عراق رفت و از فيض صحبت ملا عبدالكريم مدرّس بهره برد و همچنان محضر استاداني چون ملا حسن خليفي، شيخ قسيم مردوخي، ملا عارف و شهيد ملا حيدر فهيم را درك كرد.
ملا علي جلاليزاده وقتي به وطن بازگشت اجازة افتاء در مذهب امام شافعي را از مفتي وقت كردستان ـ ملا خالد مفتي ـ دريافت كرد و امام جمعه و جماعت روستاي گلين گشت و به ارشاد و هدايت مردم پرداخت. ملا علي جلاليزاده علاوه بر ارشاد مذهبي مردم، آنان را از اوضاع سياسي آگاه ميكرد و نسبت به ستم خوانين و حكام محلي به اعتراض واميداشت.
سالهاي 1339و 1340 معلمي ميكرد ليكن نيمة سال 1340 به سبب فعاليتهاي سياسي ضد رژيم از كار بركنار شد پس از آن به دامنة فعاليتهايش افزود كه سبب دستگيري او گشت، ملا علي جلاليزاده هفت ماه در سنندج و كرمانشاه محبوس شد و تحت شكنجه قرار گرفت، پس از آزادي به روستاي گلين بازگشت و به مبارزات خود ادامه داد تا انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به حفظ و حراست از آن پرداخت و در مقابل فتنههاي منافقان به روشنگري پرداخت و هويت ضدديني و ضدمردمي آنان را آشكار ساخت. از بدو تأسيس مركز بزرگ اسلامي غرب كشور به عضويت آن درآمد و به صورت گسترده با آن همكاري كرد، سال 1359 به سبب ستم و فشار گروهكها مدتي متواري بود تا آن كه از روستاي گلين به شهر سنندج مهاجرت كرد و در محلة قطارچيان ساكن شد. به دعوت مردم، امامت جماعت مسجد محلة قطارچيان را برعهده گرفت و در پاكسازي شهر سنندج از لوث وجود منافقان تلاش بسيار كرد. افراد ضدانقلاب براي خاموش كردن صداي حقطلبي ملا علي جلاليزاده روشهايي چون تهديد، آزار و توهين را آزمودند اما كاري از پيش نبردند از اين روي وقاحت را به نهايت رساندند و شب نوزدهم تير ماه 1360 وقتي ملا علي جلاليزاده و فرزندش مسلم جلاليزاده بعد از اقامة نماز عشا از مسجد محلة قطارچيان برميگشتند آن دو را جلو در حياط منزلشان با شليك گلوله به شهادت رساندند، پيكر پاك آنان را در بهشت محمدي سنندج به خاك سپردهاند. از شهيد جلاليزاده چهار فرزند به يادگار مانده است.
فعاليتها و افكار
پس از تكميل تحصيلات ديني به روستاي گلين بازگشت و با صبر و حوصله به ارشاد مردم پرداخت و تلاش كرد تا ايمان و معرفت آنان را تكامل بخشد. مشكلات شرعي مردم را رفع ميكرد و به جوانان قرآن تعليم ميداد. شهيد جلاليزاده ضمن ارشاد مذهبي مردم، آنان را از اوضاع سياسي آگاه ميساخت.
1320 تا 1322 سالهاي آشوب و هرج و مرج بود؛ بيگانگان از هر سوي به ايران روي نهاده بودند و كشور عملاً در دست متفقين بود، ملا علي جلاليزاده در اين زمان به مبارزه با نيروهاي اشغالگر پرداخت و مردم را به دفاع از خود در مقابل بيگانگان تشويق كرد.
وقتي اربابان و حكام محلي از دسترنج ضعيفان و تهيدستان استفاده ميكردند و بر ستم خويش ميافزودند هر روز بر سختي و فلاكت كشاورزان و فقرا افزوده ميشد، مشاهدة اين وضع براي ملا علي جلاليزاده سخت ناگوار بود بدين سبب، با كلامي قاطع و پرشكوه به دفاع از حقوق مردم مستضعف پرداخت و مستضعفان را به مطالبة حقوق خود تشويق و تحريض كرد. در بخشي از مبارزات سياسي خود در دهة بيست به افشاي هويت مؤسسان و اهداف شوم دو حزب «سعادت» و «عدالت» پرداخت و آنان را فرمايشي و غيرواقعي خواند. سال 1332 به صورت پنهان عليه كودتاي آمريكايي بيست و هشت مرداد تبليغ كرد و مردم را از حقيقت ماجرا آگاه ساخت. به خاطر روحية مبارزهطلبي وي بود كه رژيم پهلوي نتوانست او را در كسوت معلمي تحمل كند. سال 1340 او را از شغل معلمي بركنار كرد در حالي كه كمتر از دو سال معلمي كرد و در آن زمان به معلمان در هر حد و سواد سخت نياز بود.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عملیات_رمضان
عملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق
صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانهای به جنگ بدهند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود.
این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی میشد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید.
سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار میکردند.
در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقیها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونهای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علیرغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقیها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند.
اینفوگرافی,دانلود پوستر,عکس پوستر,پوستر,عملیات,رمضان,عملیات رمضان,دفاع مقدس,جنگ تحمیلی,قمقمه,استراتژی,خاکریز
در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.
در مرحله سوم احتمال میرفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرفنظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.
مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani