#حيات_طوبی_شهيدان_و_جایگاه_شهادت
بررسی معنی و حقیقت #زنده_بودن_شهیدان و #حیات_شهید با تخليص از تسنيم، ج 7، ص603. , جوادي آملي
شهادت در قرآن جايگاه ويژه اي دارد و در چند آيه به آن پرداخته شده است، در اين مقاله پاره اي از مباحث مربوط به شهادت و شهدا در پرتو يكي از آيات مورد بحث قرار مي گيرد، قرآن كريم مي فرمايد:«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون» «به آن هايي كه در راه خدا كشته مي شوند مرده و اموات نگوييد، بلكه آنها زنده اند و شما نمي فهميد.»
اعتقاد به حيات برتر و كاميابي شهيد، از عوامل مهم پايداري و پيروزي است. در صدر اسلام بر اثر بديهي نبودن اصل حيات برزخي يا ثمر بخش بودن آن نزد همه، گروهي از معاد باوران شهادت را نوعي ناكامي و محروميت مي پنداشتند، چنان كه منافقان و كافران بر اساس باور نادرستي كه از مرگ داشتند شهادت را زوال و به هلاكت افكندن خويش مي دانستند، از اين رو با پديده جنگ، منافقانه برخورد مي كردند و اهل تبطئه (به تاخير انداختن و به كندي حركت كردن) بودند.
مرگ انتقال از نشئه اي به نشئه ديگر و وفات است، نه زوال و نابودي و فوت، و راز اينكه خداي سبحان در برخي موارد از كافران و منافقان به «اموات» تعبير كرده است كه گاهي «موت» به معناي زوال اثر انساني است؛ نه زوال هستي، و اطلاق آن بر كافران نيز به لحاظ بي اثر بودن آنان است، بر اين اساس، نهي اين آيه شريفه از كاربرد تعبير «اموات» در باره شهيدان، هم توهم نابودي و هم توهم بي اثر بودن آنان را دفع مي كند. شهيد، زنده و منشأ اثر است، هم اهل دنيا و بازماندگان خود را بيدار و نوراني مي كند و هم به برزخيان روح و ريحان مي رساند. همه انسان ها پس از مرگ زنده اند و هيچ كس مرگِ به معناي فنا و نابودي ندارد، ليكن راز نهي از توهم مرگ در باره شهيدان، آن گونه كه در باره ديگران پنداشته مي شود، تذكر اين نكته است كه آنان حياتي برتر دارند. در آيات ديگر نيز با بيان بهره مندي شهيد از رزق حسن و روزي خاص نزد خداوند، توهم اينكه شهادت سبب محروميت و ناكامي شهيد شود ردّ شده است. بيشتر مردم، حيات شهيدان را ادراك نمي كنند و متوجه آن نمي شوند؛ اما اين به معناي محال بودن فهم حيات شهيدان يا قابل توجه نبودن آن نيست. يُقتَلُ : «قتل» و «موت» هر دو به معناي ازاله روح از بدن است: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ»[1]« وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ»[2]با اين تفاوت كه در «قتل» عنايت به كسي است كه ازاله روح مي كند و در موتَ عنايت به فقدان حيات است.[3]
توهم نابودي و ناكامي شهيد
خداي سبحان براي تشويق مسلمانان به جهاد، مقدمات و عوامل معنوي مهم پيروزي در نبرد را بيان مي كند. در آيه گذشته به يكي از اين عوامل، يعني استعانت به صبر و نماز اشاره شد و در اين آيه اعتقاد به حيات برتر و موفقيت و كاميابي شهيد كه عامل معنوي مهم ديگري است بيان مي شود.
آيه پاسخي است به وهم و طعن بدانديشاني كه مي پنداشتند رفتن به ميدان نبرد، خود را به هلاكت افكندن است و به ويژه پس از جنگ بدر مي گفتند: چرا اينان در راه پيامبر و رهبر خويش، خود را به كشتن داده و به هلاكت انداخته اند؟ پاسخ قرآن كريم اين است كه انسان خواهان حيات است و زندگي اساسي وي پس از مرگ است، از اين رو ايثارگري و شهادت، زمينه نيل به حيات طوبا و نعيم ابد و نجات از هلاكت است؛ نه نابودي و هلاكت. توضيح اينكه در صدر اسلام، از سوي دو گروه دو توهّم در باره شهادت مطرح بود: عده اي آن را «نابودي» و زوال مي پنداشتند و گروه ديگري كه حيات پس از مرگ را باور داشتند، آن را سبب «ناكامي» و محروميت مي دانستند.
نهي آيه شريفه مورد بحث از اطلاق «ميّت» بر «شهيد» در ردّ توهم نخست است. همه انسانها پس از مرگ زنده اند و وضع آنها از دو حال بيرون نيست: يا در گودالي از گودال هاي آتش به سر مي برند يا در باغي از باغ هاي بهشت[4]و هيچ كس مرگ به معناي زوال و فنا و نابودي ندارد؛ ليكن راز نهي از توهم آن در باره شهيدان، به گونه اي كه درباره ديگران پنداشته مي شود، تذكر اين نكته است كه آنان از حياتي برتر برخوردارند. اطلاق كلمه «موت» از قبيل توقيفي بودن اسماء نيست، تا كسي مُجاز نباشد اين واژه را در باره شهيدان به كار ببرد.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani