eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️تاریخ ولادت : ۱۳۶۲/۰۵/۲۹ ▫️محل ولادت : شهر درچه_اصفهان ▫️تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶ ▫️محل شهادت : حما_سوریه فرازی از وصیت من به برادران انجمن اسلامی این است که در مسجد انجمن گروه گرائی نکنند. گروه گرائی بر خلاف اسلام است. با یکدیگر انتقاد برادرانه کنید. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
#سالروز_شهادت #شهـید_مدافع_حرم_جواد_محمدی ▫️تاریخ ولادت : ۱۳۶۲/۰۵/۲۹ ▫️محل ولادت : شهر درچه_اصفهان
خط قرمزهایش حرام ‌ها بود، آنقدر به حلال و حرام و حجاب اهمیت می ‌داد که شیشه جلو سمت عروس را دسته گل چسباند تا نگاه نامحرمی به همسرش نیافتد. برایش مهم بود که به مجالس شادی حلال برود، در مراسم عروسی خودش هم مولودی خوان دعوت کرد، بعضی مسخره ‌اش کردند که عروسی ‌ات شبیه مراسم ختم صلوات است اما برای او مهم نبود، او کاری را انجام می ‌داد که خدا می ‌پسندید، نه مردم. او در فیلمی که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود: « اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی حجابی ها و آنها که ترویج بی حجابی می‌ کنند را در آن دنیا خواهم گرفت. همسر شهید در مورد خانواده دوستی او می ‌گوید: «برای راحتی خانواده در حد توانش کار می کرد و زمانی که از ماموریت می آمد حتی الامکان ما را به مسافرت یک روزه هم که شده بود می برد. مرتبه سومی که به سوریه رفته بود اسمش در قرعه کشی برای رفتن به کربلا انتخاب شده بود ولی گفته بود باید کربلا را با خانواده بروم و نرفته بود. همسر من توسل پنهانی به اهل بیت‌ علیهم السلام داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود. جواد محمدی که در تمامِ طول زندگی خود سعی می ‌کرد پشتیبان ولایت فقیه باشد و با بصیرت پای آرمان ‌های انقلابی بماند هیچوقت سفر راهیان نورش را ترک نکرد، او در آخرین عید عمر خود به جای تبریک عید برای همه ی دوستانش نوشت: «دعا کنید شهید بشم» ❤️ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🚌 اولین باری که دیدمش موقع اعزام بود. همه توی اتوبوس سوار شده بودیم. 📿 حال و هوای معنوی عجیبی بین بچه ها بود و هر کس زیر لب چیزی زمزمه می کرد. 🌟 که یهو یکی پرید وسط اتوبوس و شروع کرد به لطیفه گفتن و شوخی با بچه ها... 💣 یه بمب انرژی بود! 🤳🏻از این طرف می رفت به اون طرف و با گوشی از بچه ها فیلم می گرفت و می گفت: یه دهن بخون وقتی شهید شدی یه چیزی ازت داشته باشیم! 👌🏻حالا با یاد اون خاطره ها چشمامون از دوریش، گریون میشه، اما لبخند به روی لبامون میاد... 🌹جواد خیلی با بقیه فرق داشت.... 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌼تزئین ماشین عروسی‌مان ؛ طوری بود ڪہ قسمت شیشه‌ی جلو سمت عروس را دسته گل چسبانـده بود و گل ها مـانع دیده شدن من در ماشین بودند. برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی حلال برود ؛ و مراسم عروسی خودمان با مولودی خوانی طی شد برخی می گفتند : عروسی جواد به مجلس ختمِ صلوات شبیه است ولـی برایش مهـم کاری بود که خداپسند باشد و برایش صحبت های مردم اهمیت نداشت. ✍ راوی : همسر شهید 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani