پزشکی که از فرودگاه سوریه همراه حامد بود و در حین پرواز از او مراقبت میکرد، خیلی منقلب شده بود. سوال کردم: "دکتر حال برادرم چطوره؟!" گفت:"عینه خودشه ..!" گفتم: "چی عینه خودشه؟!"چندین مرتبه دیگر با حالی مبهوت، همین کلمات راتکرار کردوگفت: "حامد مثلهِ حضرت عباسه💔. وقتی اولین بار دیدمش انگارحضرت اباالفضل رودیدم😔."دستان قطع شده و پیکر بیچشم وبدن پر از ترکش حامد، حال همه رامنقلب میکرد.😭
حامد ۴۲ روز در کما بود و نهایتاً در چهارم تیر سال ۹۴ در شبهای ماه مبارک رمضان، به شهادت رسید🕊. آن زمان بحث مدافعان حرم هنوز درمیان مردم جا نیفتاده بود. موضوع امنیتی بود و تشییع پیکرها هم خیلی با شکوه برگزار نمیشد. تشییع پیکر حامد به عنوان مدافع_حرم برای اولین بار در تبریز علنی شد🌱. وقتی خبر شهادت به دوستانش رسید، پایگاه بسیج و هیئت های مذهبی تا اذان صبح به صورت کاملاً خودجوش و بدون اجازه از ارگانها،💬 بنرهایش را در سرتاسر شهر نصب کردند. در واقع مسئولین در عمل انجام شده قرار گرفته بودند. تشییع با شکوهی هم برگزار شد.👌
#شهید_حامد_جوانی ❤️
#راوی_برادرشهید ✍
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۴ تیرماه #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_حامد_جوانی گرامی باد . ⚘
📜فرازی از #وصیت_نامه شهیدمدافع حرم #شهید_حامد_جوانی :
💠آرزو داشتم در رکاب امام حسین (ع) شهیدشوم
وحال وقت آن رسیده به فرمان امام خامنهای لبیک
گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع کنم ؛ به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه میشوم...
آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع ازخواهر بزرگوارشان شهیدشوم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
🔹خیلی اهل شوخی و خنده بود. با هر قشری، از هر سنی ارتباط برقرار می کرد و برای ارتباط بهتر، نسبت به سن و موقعیت افراد رفتار می کرد. و همیشه هم خنده به لب داشت که امروز با اون لبخند ها و شوخی ها تصویر ها و خاطرات زیبایی تو ذهن خانواده و دوستانش نقش زده.
🔸پسرم حامد رفتارش طوری بود که اگر از کسی کدورت یا ناراحتی داشت سعی میکرد با خوبی و خنده مشکلش رو حل کنه. ولی یه خط قرمزی داشت، ولایت فقیه. به ولایت که میرسید می گفت منطقه ی ممنوعه است.
🔹یه دوستی داشتیم که با همه شوخی میکرد یک بار به شوخی بحثی کرد، که دیدم حامد کشیدش کنار. و با جدیت گفت: با هرکسی دوست داری شوخی کن، با خونواده م، خودم، دوستام ولی یادت باشه حق نداری با رهبری شوخی بکنی به این نقطه که میرسی باید خط قرمز بکشی.
🔸عاشق رهبر بود، و همیشه در تعریف و صحبت از دیدارهای رهبریش، از عظمت و هیبت آقا صحبت می کرد ورد زبانش در این چند وقته اخیر شده بود «که میروم تا اشک در چشمان رهبرم جمع نشود»
✍به روایت مادر بزرگوار شهید
#شهید_حامد_جوانی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۶ تبریز
شهادت : ۱۳۹۴/۴/۴ لاذقیه ، سوریه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
من از همرزمان حامد شنیدم که در منطقه «لاذقیه» یک روستای شیعه نشین در محاصره تکفیریها بود و آنقدر اوضاع وخیمی داشت که حتی نظامیهای سوری برای آزادی آن پیشقدم نمیشدند.
اما حامد با تخصصی که در مورد مسائل توپخانه و موشکی داشت، با برنامهریزیها و مهندسی دقیق توپخانهای و دیدهبانی، ضربههای مهلکی بر داعشیها وارد آورده و چنان وحشتی در دل آنها ایجاد کرده بود که برای ترور حامد نقشههایی کشیده بودند
ضربات مهلک حامد جوانی به پیکره داعش به طوری بود که بسیاری از تکفیریها از دست او آواره شده بودند و زمانی که با موشک ضدتانک «تاو» مورد هدف قرار میگیرد، از چهار زاویه فیلمبرداری میشود و تا دو ماه این فیلم سر فصل خبر سایتها و شبکههای ماهوارهای داعشیها بود.
#شهید_حامد_جوانی ❤️
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani