eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
479 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلوه ای رشادت شهید حسین قجه ای در عملیات آزاد سازی خرمشهر 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۵ اردیبهشت ماه ، سردار رشید سپاه اسلام گرامی باد . 🥀 🗓 ولادت : ۵ مرداد ۱۳۳۷ ه.ش. روز عاشورای ۱۳۷۸ ه.ق. (استان اصفهان، شهرستان لنجان) 👈ورزشکار حرفه ای در رشته کشتی 👈مقام اول کشتی وزن ۴۸ کیلوگرم استان اصفهان در ۴ سال متوالی 👈عضو تیم ملی کشتی کشور 👈از مبارزان و زندانیان سیاسی در دوران ستمشاهی 👈از اولین افراد مبارز علیه ضدانقلاب داخلی در کردستان 👈نقش برجسته در آزادسازی سنندج و دزلی 👈معاون عملیات سپاه مریوان 👈فرمانده سپاه دزلی 👈همرزم سردار جاویدالاثر حاج و سردار شهید حاج 👈از مؤسسان تیپ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) در پادگان دوکوهه 👈نقش مؤثر در تسخیر توپخانه دشمن در عملیات فتح المبین‌ 👈فرمانده گردان مقاوم سلمان فارسی در تیپ ۲۷ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) 👈 فرمانده شجاعی که همراه نیروهایش چند روز تا آخرین نفس در محاصره مقاومت کرد و جلوی پیشروی دشمن را در عملیات بیت المقدس گرفت. 🗓 شهادت : ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ 🔹 اصابت گلوله به سر 👈 📌 منطقه : جاده اهواز-خرمشهر، ایستگاه گرمدشت 📍 مزار: شهرستان لنجان، گلزار شهدای زرین شهر 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
حسین در کردستان فرمانده‌ محور دزلی بود، همیشه کومله‌ها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربه‌های زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند. یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کومله‌ها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمی‌آورد.  به او گفت: «حالا من با تو چکار کنم؟» کومله در جواب گفت: «نمی‌دانم، من اسیر شما هستم.» حسین گفت: «اگر من اسیر بودم، ‌ با من چه می‌کردی؟» کومله گفت:«تو را تحویل دوستانم می‌دادم و ۲۰هزار تومان جایزه می‌گرفتم. حسین گفت:«اما من تو را آزاد می‌کنم.» سپس اسلحه او را گرفته و آزادش کرد. آن شخص، فردای آن روز حدود ۳۰ نفر از کومله‌ها را پیش حسین آورد و تسلیم کرد آن‌ها همه از یاران حسین در جنگ تحمیلی شدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
خاطره ای برای نامگذاری نام شهید قجه ای روز عاشورا به دنیا آمد  بحث سر نامگذاری بچه بود؛ اعضای خانواده هر کدام اسمی را پیشنها دادند، حاج جواد سرش را انداخت پایین تا کسی اشک‌هایش را نبیند و گفت: «به جز حسین چه اسمی میشه گذاشت، اسم دیگری برازنده این روز و این بچه نیست؛ آخر امروز عاشوراست، روز آقام حسینه».  حاج جواد بعد از خواند اذان در گوش بچه و نامیدن او؛ پسرش را به سبنه‌اش چسباند و آهسته تو گوشش گفت: «حسینم، می‌خوام نوکر خوبی برای حسین زهرا(س) باشی، باباجون می‌خوام پیش سیدالشهدا(ع) روسفیدم کنی». 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
می‌گفت: «خداوند به واسطه مریضی ما را آزمایش می‌کند»  شهید حسین قجه‌ای خواهر مریض و معلولی در خانه داشت، از مدرسه که می‌آمد اول سراغ این خواهر می‌رفت و او را نوازش می‌کرد؛ برای مسابقات کشتی هم که به مسافرت می‌رفت به همه اهل خانه سفارش خواهر مریضش را می‌کرد، از همه بیشتر به او اهمیت می‌داد و می‌گفت: «مواظب باشید خداوند به واسطه این بچه ما را آزمایش می‌کند». 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۵ اردیبهشت ماه ، سردار رشید سپاه اسلام گرامی باد . 🥀 🗓 ولادت : ۵ مرداد ۱۳۳۷ ه.ش. روز عاشورای ۱۳۷۸ ه.ق. (استان اصفهان، شهرستان لنجان) 👈ورزشکار حرفه ای در رشته کشتی 👈مقام اول کشتی وزن ۴۸ کیلوگرم استان اصفهان در ۴ سال متوالی 👈عضو تیم ملی کشتی کشور 👈از مبارزان و زندانیان سیاسی در دوران ستمشاهی 👈از اولین افراد مبارز علیه ضدانقلاب داخلی در کردستان 👈نقش برجسته در آزادسازی سنندج و دزلی 👈معاون عملیات سپاه مریوان 👈فرمانده سپاه دزلی 👈همرزم سردار جاویدالاثر حاج و سردار شهید حاج 👈از مؤسسان تیپ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) در پادگان دوکوهه 👈نقش مؤثر در تسخیر توپخانه دشمن در عملیات فتح المبین‌ 👈فرمانده گردان مقاوم سلمان فارسی در تیپ ۲۷ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) 👈 فرمانده شجاعی که همراه نیروهایش چند روز تا آخرین نفس در محاصره مقاومت کرد و جلوی پیشروی دشمن را در عملیات بیت المقدس گرفت. 🗓 شهادت : ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ 🔹 اصابت گلوله به سر 👈 📌 منطقه : جاده اهواز-خرمشهر، ایستگاه گرمدشت 📍 مزار: شهرستان لنجان، گلزار شهدای زرین شهر 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
حسین در کردستان فرمانده‌ محور دزلی بود، همیشه کومله‌ها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربه‌های زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند. یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کومله‌ها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمی‌آورد.  به او گفت: «حالا من با تو چکار کنم؟» کومله در جواب گفت: «نمی‌دانم، من اسیر شما هستم.» حسین گفت: «اگر من اسیر بودم، ‌ با من چه می‌کردی؟» کومله گفت:«تو را تحویل دوستانم می‌دادم و ۲۰هزار تومان جایزه می‌گرفتم. حسین گفت:«اما من تو را آزاد می‌کنم.» سپس اسلحه او را گرفته و آزادش کرد. آن شخص، فردای آن روز حدود ۳۰ نفر از کومله‌ها را پیش حسین آورد و تسلیم کرد آن‌ها همه از یاران حسین در جنگ تحمیلی شدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
خاطره ای برای نامگذاری نام شهید قجه ای روز عاشورا به دنیا آمد  بحث سر نامگذاری بچه بود؛ اعضای خانواده هر کدام اسمی را پیشنها دادند، حاج جواد سرش را انداخت پایین تا کسی اشک‌هایش را نبیند و گفت: «به جز حسین چه اسمی میشه گذاشت، اسم دیگری برازنده این روز و این بچه نیست؛ آخر امروز عاشوراست، روز آقام حسینه».  حاج جواد بعد از خواند اذان در گوش بچه و نامیدن او؛ پسرش را به سبنه‌اش چسباند و آهسته تو گوشش گفت: «حسینم، می‌خوام نوکر خوبی برای حسین زهرا(س) باشی، باباجون می‌خوام پیش سیدالشهدا(ع) روسفیدم کنی». 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
می‌گفت: «خداوند به واسطه مریضی ما را آزمایش می‌کند»  شهید حسین قجه‌ای خواهر مریض و معلولی در خانه داشت، از مدرسه که می‌آمد اول سراغ این خواهر می‌رفت و او را نوازش می‌کرد؛ برای مسابقات کشتی هم که به مسافرت می‌رفت به همه اهل خانه سفارش خواهر مریضش را می‌کرد، از همه بیشتر به او اهمیت می‌داد و می‌گفت: «مواظب باشید خداوند به واسطه این بچه ما را آزمایش می‌کند». 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani