eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۴ اردیبهشت ماه گرامی باد. 🥀 🇮🇷تاریخ تولد : یکم مهر ماه ۱۳۵۰ 🇮🇷محل ولادت : شال _ قزوین 🇮🇷تاریخ شهادت : ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ 🇮🇷محل شهادت : تدمر _ سوریه ‎‌‌‎‌‎ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حمید محمدرضایی اول مهر سال۱۳۵۰ در شهر شال از توابع استان قزوین به دنیا آمد. برای اولین‌بار در سن ١۴سالگی عازم جبهه‌های غرب کشور در منطقه بانه کردستان شد و ...! 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
از : ●وصیت من به برادران و فرماندهان و همکاران عزیزم این است که شما را به خدا قسم می دهم که در شناخت وظیفه تان قصور و در انجام آن کوتاهی نکنید. ●و در ایثار و گذشت دریغ نکنید و حق را فدای مصلحت نکنید که حق باقی است و مصلحت زود بگذرد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۲۴ اردیبهشت ماه گرامی باد. 🥀 🇮🇷تاریخ تولد : یکم مهر ماه ۱۳۵۰ 🇮🇷محل ولادت : شال _ قزوین 🇮🇷تاریخ شهادت : ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ 🇮🇷محل شهادت : تدمر _ سوریه ‎‌‌‎‌‎ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حمید محمدرضایی اول مهر سال۱۳۵۰ در شهر شال از توابع استان قزوین به دنیا آمد. برای اولین‌بار در سن ١۴سالگی عازم جبهه‌های غرب کشور در منطقه بانه کردستان شد و ...! 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔹سردار شهید حاج حمید محمدرضایی در اول مهر ۱۳۵۰ در شهر شال از توابع استان قزوین در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی حمید با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مقارن شد؛ حمید که پنج‌سال از برادرش علی کوچکتر بود، همانند برادر برای دفاع از میهن اسلامی شور و اشتیاق فراوان داشت اما بخاطر سنّ کم نتوانست در جبهه‌ها حضور رساند ولی برادرش علی در سال ۱۳۶۱ عازم جبهه شد. 🔸اما چیزی نگذشت که حمید تحصیل در مدرسه راهنمایی امام خمینی شهر شال را رها کرد و برای اولین‌بار در سن ١۴سالگی عازم جبهه‌های غرب کشور در منطقه بانه کردستان شد. حمید پس از اولین اعزامش و مدتی مبارزه، به عقب بازگشت و مشغول ادامه تحصیل شد و در کارهای کشاورزی کمک‌حال پدر شد. برادرش در سال۶۳ در منطقه مریوان جانباز شد و پایش را از دست داد. 🔹در سال ۱۳۶۵ که سالِ سرنوشت‌سازِ جنگ محسوب می‌شد، حمید از طریق پایگاه بسیج شال برای اعزام به جبهه راهی قزوین شد و همزمان برادرش ، علی ، نیز عازم بود؛ علی از حمید خواست که بماند و درس بخواند و کمک‌حال خانواده باشد اما حمید قبول نکرد و سعی کرد که علی را به خاطر پای مصنوعی‌اش از اعزام منصرف کند اما سرانجام برادر بزرگتر با این وعده که "دفعه بعد نوبت توست" حمید را برگرداند و خود با یک پای مصنوعی راهی جبهه شد. 🔸طی عملیات کربلای۴ بود که در جزیره اُم‌الرصاص، علی محمدرضائی به شهادت رسید اما اثری از پیکرش بازنگشت؛ حمید به وصیت برادر عمل کرد و ادامه‌دهنده راهش شد و در سال۱۳۶۶ عضو سپاه پاسداران شد و در عملیات‌های مختلفی از جمله عملیات والفجر۱۰ در آزادسازی شهر حلبچه عراق و عملیات بیت‌المقدس۶ در منطقه سلیمانیه عراق شرکت کرد که در یکی از عملیات‌ها جانباز شد. 🔹پس از پایان جنگ، حاج‌حمید در سال۱۳۶۹ ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. او در عرصه‌های فرهنگی ، نظامی و علمی حضوری فعال داشت. حاج‌حمید به ادامه تحصیل مشغول شد و در اردوهای راهیان نور نیز بعنوان راوی، بازگوکننده دفاع مقدس به نسل جدید بود و در برپایی نمایشگاه‌های ایام فاطمیه و دفاع مقدس حضوری چشمگیر داشت‌. 🔸حاج حمید در شهریور سال ۱۳۹۰ برای مقابله با گروهک تروریستی پژاک همراه برادر دیگرش حسین، عازم مناطق غرب کشور در سردشت شدند و با فرماندهی نیروهای خود چهره بارزی از خود نشان داد و "تپه جاسوسان"، ارتفاعات مرزی بین ایران و عراق، را از لوث وجود تروریستها پاکسازی کردند. 🔹حاج حمید در چند مرحله مجروح شده بود؛ ۳۰درصد جانبازی از زمان دفاع مقدس به یادگار داشت؛ عمده جانبازی‌اش هم از ناحیه چشم بود؛ سال۱۳۸۸ نیز در جریان فتنه مجروح گشت؛ یکبار دیگر هم در سال۱۳۹۰ وقتی که فرماندهی یک محور در تپه جاسوسان سردشت را برعهده داشت، هنگام درگیری با گروهک پژاک از ناحیه گوش دچار موج‌گرفتگی شد و پانزده‌درصد جانبازی یافت. 🔸رشادت‌های فرمانده حمید به مرزهای ایران محدود نشد؛ با آغاز بحران سوریه و تجاوز وحشیانه تکفیری‌ها به حریم اسلام، برای اولین‌بار در سال ۱۳۹۱ بعنوان مستشار نظامی با نام جهادی "ابومجید" عازم سوریه شد و به آموزش نیروهای جبهه مقاومت برای مقابله با تکفیری‌ها پرداخت. 🔹در سال ۱۳۹۳ با اینکه با درجه سرهنگ‌تمام در سِمَت فرماندهی عملیات تیپ٨٢ صاحب‌الامر قزوین بازنشسته شده بود، اما برای دفاع از حرم حضرت زینب علیهاالسلام و در پاسخ به ندای مظلومیت مردم سوریه ، بازنشستگی خود را تمدید کرد و برای مقابله با تکفیری‌های وهابی_صهیونیستی در اردیبهشت سال۱۳۹۴ که اوج رعب و وحشت داعش بود، دوباره عازم سوریه شد. 🔸حاج حمید که فرمانده یکی از محورهای تدمر بود، ۲۴اردیبهشت‌ماه که مصادف با روز شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام بود، برای شناسایی به منطقه استراتژیک السخنه، نزدیک تدمر و داغ‌ترین و کویری‌ترین نقطه سوریه، رفت اما حین شناسایی طی یک حمله غافلگیرانه توسط داعش، محاصره شدند؛ فرمانده‌حمید با پایگاه تدمر سوریه ارتباط برقرار کرد و درخواست نیروی کمکی کرد و گفت که شهر تدمر در آستانه سقوط قرار دارد اما با نرسیدن نیروهای کمکی، پس از سقوط السخنه تا آخرین نفس با تکفیری‌ها مبارزه کرد و در منطقه حقل‌الهیل(ده‌کیلومتری السخنه) تدمر به شهادت رسید. یک‌هفته پس از شهادت حاج‌حمید محمدرضایی شهر تدمر نیز به‌دست تکفیری‌ها سقوط کرد؛ پیکر فرمانده‌حمید همان‌جا ماند و پس از ۳سال در منطقه حقل‌الهیل تدمر شناسایی و تفحص شد و به وطن بازگشت و در گلزار شهدای شهر شال آرام گرفت . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
از : ●وصیت من به برادران و فرماندهان و همکاران عزیزم این است که شما را به خدا قسم می دهم که در شناخت وظیفه تان قصور و در انجام آن کوتاهی نکنید. ●و در ایثار و گذشت دریغ نکنید و حق را فدای مصلحت نکنید که حق باقی است و مصلحت زود بگذرد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
زدن به دل خطر 💚شهیدحمیدمحمدرضایی فرمانده‌ی سنگرنشینی نبود. اول خودش به دل خطر می‌رفت و بعد از نیرو‌ها می‌خواست دنبالش بروند. او با فرماندهی نیروهای خود موفق شد تا تپه جاسوسان را از لوث وجود تروریستهای پژاک پاکسازی کنند. فرمانده‌حمید کنار جدّیّت در کار، بیرون از مأموریت با نیروهایش بسیار دوستانه برخورد می‌کرد و رابطه‌ی صمیمانه‌ای بین او و بچه‌ها برقرار بود. 🌻حاج حمید در مبارزاتش، چند مرحله مجروح شده بود. ۴۰درصد جانبازی از زمان دفاع مقدس به یادگار داشت. عمده‌ی جانبازی‌اش از ناحیه چشم بود. سال۱۳۸۸ هم در جریان فتنه مجروح شد. یکبار دیگر هم در سال۱۳۹۰ وقتی فرماندهی یک محور در منطقه جاسوسان سردشت را برعهده داشت، هنگام درگیری با گروهک پژاک از ناحیه گوش دچار موج‌گرفتگی شد و ۱۵درصد جانبازی یافت. ❣یار جامانده 🔺روزی که شهید حمید محمدرضایی و یارانش برای شناسایی به منطقه تدمر سوریه رفتند و محاصره شدند و حاج‌حمید به شهادت رسید، همراهِ حاج‌حمید، بیسیمچی مدافع‌حرم «عدنان خسراجی» از رزمندگان اهوازی نیز حضور داشت و تا آخرین لحظه کنار شهید محمدرضایی بود. 🔺پیکر شهید محمدرضایی پس از ۳سال به وطن بازگشت اما از مدافع‌حرم «عدنان خسراجی» هیچ اثری پیدا نشد؛ نه پلاکی و نه پیکری! حتی مشخص نیست که آیا او شهید شده است یا زنده مانده است.🌱💥 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani