📖قران #شب_قدر
🍃شب قدر در سوریه پیش هم بودیم. وقتی قرار شد قرآن را باز کنیم و روی سر بگیریم، گفت حواست باشد که با نیت قرآن را باز کنی و صفحه ای که باز می شود را به خاطر بسپاری.🌹
همین کار را کردم. انس زیادی با قرآن داشت. استخاره هایش هم معروف بود. بعد از مراسم علت این توصیه اش را از او پرسیدم.
پاسخ داد: از علامه حسن زاده شنیده ام که اگر در این شب با نیت خالصانه قرآن را باز کنی، تقدیر یک سال آینده ات را خواهی دانست.❗️✨
🍃شماره صفحه را به او گفتم. برایم این گونه تعبیر کرد که دوستانت تنهایت می گذارند و کارت کمی سخت می شود اما پس از تحمل این دوران ان شاالله به خواسته ات خواهی رسید.🌹
از او درباره صفحه خودش پرسیدم. برق خاصی در نگاهش بود. انگار خداوند نوید شهادتش را به او داده بود.🕊
به درستی که تعبیر شد کلام آن شبش. با شهادتش حالا من تنها مانده ام...💔
🍃راوی: همرزم #شهید_محمد_پورهنگ
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۳۱ شهریور ماه #سالروز_شهادت روحانی مدافع حرم #شهید_محمد_پورهنگ گرامی باد . ⚘
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهید
●جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند.
بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند.
من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود.
●حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد.
انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر!
جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم.
اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد...
✍راوی: دوست شهید
#شهید_محمد_پورهنگ🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani