کانال محتوای روایتگری راویان
۱۱اسفندماه #سالروز_شهادت #مدافع_وطن #شهید_یوسف_رضا_ابوالفتحی گرامی باد . 🥀 #شهدای_ناجا 🇮🇷 کانال ا
#زندگینامه
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
یوسف رضا ابوالفتحی در بهار سال 1332 در روستای "سکر آباد"نهاوند در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد .دو ساله بود که پدر و مادرش به خاطر اختلاف با ارباب ده ناگزیر به روستای شعبان کوچ کردند.
یوسف رضا مانند سایر کودکان روستا با رنج و سختی قد کشید و بزرگ شد. دوره ابتدایی را در این روستا گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. در دبیرستانی که درس می خواند با فرزندان خانواده آیت الله پسندیده، برادر امام خمینی(ره) آشنا شد. همین آشنایی را چراغ راه زندگی اش قرار داد. او توانست با تلاش زیاد در دانشسرای تربیت معلم به تحصیلات عالیه خود ادامه دهد این دوران همزمان بود با اوج گیری انقلاب اسلامی مردم ایران بر علیه حکومت ستمگر پهلوی.او یکی از پیشتازان این مبارزه بزرگ والهی بود.
بعد از پیروزی انقلاب برای حراست از دستاوردهای آن وارد کمیته انقلاب اسلامی سابق شد .مدتی بعد با دختر عمویش ازدواج کرد.
تلاش او در کمیته انقلاب اسلامی در مقابله با توطئه های ضد انقلاب خیلی زود توانست شایستگی هایش را در فرماندهی نشان دهد.
چرخش سریع تحولات انقلاب از شورشها وخرابکاری های ضد انقلاب در کردستان گرفته تا جنگ عراق به نمایندگی از دنیای ظلم وستم بر علین ایران اسلامی, و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر و منافقین او را لحظه ای آرام نمی گذاشت. آرام و قرار ظاهری او در روزهایی بود که به خاطر جراحت های پی در پی روی تخت بیمارستان می گذراند.
سال ها از دوران سخت مبارزات گذشته بود وایران به یکی از باثبات ترین کشورهای تبدیل شده بود واین نبود مگر در سایه جانفشانی و مجاهدات رزمندگان وسرداراتن چون یوسف رضا ابوالفتحی.
تاریخ یازدهم اسفند1378را نشان می دادو فرمانده ناحیه انتظامی استان فارس ,سردار یوسف رضا ابوالفتحی در روز عروسی پسرش ـ محمد ـ برای انجام ماموریت به یکی از مناطق استان فارس می رود. این آخرین ماموریت این سردار خستگی ناپذیر است. بالگردحامل او و همراهانش سقوط می کند و سردار یوسف رضا ابوالفتحی پس از بیست سال تلاش و فداکاری در راه تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی به آرامش ابدی می رسد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
#زندگینامه #شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی یوسف رضا ابوالفتحی در بهار سال 1332 در روستای "سکر آباد"نهاوند
#کلام_شهید
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
بسمه تعالی
دنیا برایم خیلی کوچک شده است, دلم گرفته است ؛ بسیار ناراحتم ؛ آقا تنهاست ؛ امام ما خامنه ای عزیز تنهاست ؛ لیبراها دارند مردم و جوانان را بی بند وباری هدایت می کنند ؛دوست آن هم دوستی که در خط ولایت باشد ؟ بعضی از آنها درخط اربابشان آمریکا قدم بر می دارند, تهاجم فرهنگی کشور را فراگرفته است . زحمات امام راحل و رهبر عزیز انقلاب را زیرپا گذاشتند ؛ هرروز فتنه جدیدی را برپا می کنند ؛ ازخدا نمی ترسند اینها نمی دانند که مسئله ولایت باراعتقادی دارد ,مبنای عقلایی شرعی و قرآنی دارد ؛ بار اعتقادی خاصی درمفهوم ولایت نهفته است . یک مشت مزدور درخدمت بیگانه هستند ؛ چطور یکدفعه دلسوز مردم شدید, این ممکلت صاحب دارد .رهبری فرزانه و دانا وشجاع دارد ؛ دیدید با یک اشاره چه شد وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ؛ همسر عزیزم مرا ببخشید شما خوب میدانی که همه توانم را در جهت حفاظت از دست آوردهای انقلاب هزینه کردم ؛ بچه هایم را مثل دیگران نتوانستم به مسافرت ببرم ؛ درمنزل به آنها خیلی سختگیری کردم, اجازه معاشرت با دوستان را به آنها ندادم چون ترسیدم که با افراد ناباب رفت و آمد کنند آنها را منحرف کنند ؛ خدا را شکر آنها از سلامت تعهد و تدین برخوردار هستند . درخط ولایت هستند ؛ رهبر معظم انقلاب را مولای خودشان می دانند, باز هم نیاز است که بیشتر مراقب آنها باشی. از فاطمه و زهرا خوب نگهداری کن ؛ آنها امانت فاطمه زهرا دختر نبی گرامی اسلام ( ص) هستند . بچه های دیگر شکر خدا بزرگ شده اند سریعاًَ برای آنها تشکیل خانواده بده ؛ دختر مومنه ای را که خدا ترس باشد و اورا درکنارخودت نگه دار ؛ علی را مواظب باش علی هم بیمار است البته او هم خدا را دارد, هیچ آرزویی ندارم تنها زیارت قبر امام حسین ( ع) برادربزرگوارش و دیگر شهدای کربلا ؛ پدربزرگوارش انشاءالله ؛ هر هفته شب جمعه امامزاده صالح را فراموش نکنید برای من گناهکار هم دعا کنید. مقداری به مبلغ پانصد هزارتومان از صندوق قرض الحسنه نیروی انتظامی وام گرفتم آن را به حساب مخابرات جهت گرفتن حواله تلفن موبایل دادم که ماهانه از حقوقم کم می شود ؛ پدرم بیمار است دلم برای او تنگ شده است سلام مرا خدمت ایشان برسانید .از دور دست ایشان را می بوسم و از محضرمبارکش عذرخواهی می کنم ؛ ماردم تنهاست ؛ برای من خیلی زحمت کشیده است امیدوارم که شیرش را بر من حلال کند ؛ امیدوارم که انشاءالله همه فامیل و دوستان مرا ببخشند اگر از من بدی دیده اند فراموش کنند .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#وصیتنامه
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
به نام خدا پاسدار خون شهیدان و یاری دهنده رزمندگاه اسلام ؛
این بار هم مثل گذشته قصد سفر دارم ,دلم هوای کربلا کرده اما چطور نصیبم نمی شود فقط او می داند . از پدر و مادرم مجدد عذرخواهی می کنم. اگر نمی توانم کمک هزینه ای به آنها بدهم شرمنده هستم که هزینه اجاره منزل و خرج خانه امانم را بریده. انشاءالله که خدا روزی شما را می دهد و ا ز برداشت کشت وکار خود که همانا شغل شریفی است و زمانی حضرت امیر(ع) از همین راه امرار معاش می کرده ,روزی شما می رسد و محتاج کس مثل من گناهکار نیستید .
محمد ای امید زندگانیم از تو می خواهم که راه پدر را همچنان ادامه دهی, همسرم همچون زینب (س)فرزندانم را سرپرستی کن مبادا آنها افرادی بی بند وبار بزرگ شوند ؛ لحظه ای خدا را فراموش نکن او خالق جهان است و راه گشای همه دردها ,سعی کن منزل را به همان محلی نیمه کاره ببری هرچه باشد مربوط به خودمان است و کسی به شما بی احترامی نمی کند .
پیکان را بفروش و هر طور شده سقف ها را بزن ؛ بدهی من همان لیست صندوقهای قرض الحسنه است که در کمد است اگر به شهرستان رفتید مادرم را از طرف من ببوس ؛ و یک پیراهن برای او بخرید .
خدایا چرا من شرمنده درگاه توام چرا همه را به مهمانی دعوت میکنی اما من بیچاره سعادت ندارم ,تو خود خوب می دانی وآرزوی هرکسی را بهتر از خود او می دانی ؛ خدایا قسم به خون شهیدان عزیزت حضرت عباس علمدار راه سعادت که همانا شهادت است نصیب ما هم بگردان ؛ گناهکارم ,در درگاه تو توبه می کنم الان احساس می کنم که دنیا با اسلام درجنگ است وفقط خون می تواند بر شمشیر پیروز شود .
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
یوسف رضا ابوالفتحی در بهار سال 1332 در روستای "سکر آباد"نهاوند در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد .دو ساله بود که پدر و مادرش به خاطر اختلاف با ارباب ده ناگزیر به روستای شعبان کوچ کردند.
یوسف رضا مانند سایر کودکان روستا با رنج و سختی قد کشید و بزرگ شد. دوره ابتدایی را در این روستا گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. در دبیرستانی که درس می خواند با فرزندان خانواده آیت الله پسندیده، برادر امام خمینی(ره) آشنا شد. همین آشنایی را چراغ راه زندگی اش قرار داد. او توانست با تلاش زیاد در دانشسرای تربیت معلم به تحصیلات عالیه خود ادامه دهد این دوران همزمان بود با اوج گیری انقلاب اسلامی مردم ایران بر علیه حکومت ستمگر پهلوی.او یکی از پیشتازان این مبارزه بزرگ والهی بود.
بعد از پیروزی انقلاب برای حراست از دستاوردهای آن وارد کمیته انقلاب اسلامی سابق شد .مدتی بعد با دختر عمویش ازدواج کرد.
تلاش او در کمیته انقلاب اسلامی در مقابله با توطئه های ضد انقلاب خیلی زود توانست شایستگی هایش را در فرماندهی نشان دهد.
چرخش سریع تحولات انقلاب از شورشها وخرابکاری های ضد انقلاب در کردستان گرفته تا جنگ عراق به نمایندگی از دنیای ظلم وستم بر علین ایران اسلامی, و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر و منافقین او را لحظه ای آرام نمی گذاشت. آرام و قرار ظاهری او در روزهایی بود که به خاطر جراحت های پی در پی روی تخت بیمارستان می گذراند.
سال ها از دوران سخت مبارزات گذشته بود وایران به یکی از باثبات ترین کشورهای تبدیل شده بود واین نبود مگر در سایه جانفشانی و مجاهدات رزمندگان وسرداراتن چون یوسف رضا ابوالفتحی.
تاریخ یازدهم اسفند1378را نشان می دادو فرمانده ناحیه انتظامی استان فارس ,سردار یوسف رضا ابوالفتحی در روز عروسی پسرش ـ محمد ـ برای انجام ماموریت به یکی از مناطق استان فارس می رود. این آخرین ماموریت این سردار خستگی ناپذیر است. بالگردحامل او و همراهانش سقوط می کند و سردار یوسف رضا ابوالفتحی پس از بیست سال تلاش و فداکاری در راه تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی به آرامش ابدی می رسد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_شهید
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
بسمه تعالی
دنیا برایم خیلی کوچک شده است, دلم گرفته است ؛ بسیار ناراحتم ؛ آقا تنهاست ؛ امام ما خامنه ای عزیز تنهاست ؛ لیبراها دارند مردم و جوانان را بی بند وباری هدایت می کنند ؛دوست آن هم دوستی که در خط ولایت باشد ؟ بعضی از آنها درخط اربابشان آمریکا قدم بر می دارند, تهاجم فرهنگی کشور را فراگرفته است . زحمات امام راحل و رهبر عزیز انقلاب را زیرپا گذاشتند ؛ هرروز فتنه جدیدی را برپا می کنند ؛ ازخدا نمی ترسند اینها نمی دانند که مسئله ولایت باراعتقادی دارد ,مبنای عقلایی شرعی و قرآنی دارد ؛ بار اعتقادی خاصی درمفهوم ولایت نهفته است . یک مشت مزدور درخدمت بیگانه هستند ؛ چطور یکدفعه دلسوز مردم شدید, این ممکلت صاحب دارد .رهبری فرزانه و دانا وشجاع دارد ؛ دیدید با یک اشاره چه شد وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ؛ همسر عزیزم مرا ببخشید شما خوب میدانی که همه توانم را در جهت حفاظت از دست آوردهای انقلاب هزینه کردم ؛ بچه هایم را مثل دیگران نتوانستم به مسافرت ببرم ؛ درمنزل به آنها خیلی سختگیری کردم, اجازه معاشرت با دوستان را به آنها ندادم چون ترسیدم که با افراد ناباب رفت و آمد کنند آنها را منحرف کنند ؛ خدا را شکر آنها از سلامت تعهد و تدین برخوردار هستند . درخط ولایت هستند ؛ رهبر معظم انقلاب را مولای خودشان می دانند, باز هم نیاز است که بیشتر مراقب آنها باشی. از فاطمه و زهرا خوب نگهداری کن ؛ آنها امانت فاطمه زهرا دختر نبی گرامی اسلام ( ص) هستند . بچه های دیگر شکر خدا بزرگ شده اند سریعاًَ برای آنها تشکیل خانواده بده ؛ دختر مومنه ای را که خدا ترس باشد و اورا درکنارخودت نگه دار ؛ علی را مواظب باش علی هم بیمار است البته او هم خدا را دارد, هیچ آرزویی ندارم تنها زیارت قبر امام حسین ( ع) برادربزرگوارش و دیگر شهدای کربلا ؛ پدربزرگوارش انشاءالله ؛ هر هفته شب جمعه امامزاده صالح را فراموش نکنید برای من گناهکار هم دعا کنید. مقداری به مبلغ پانصد هزارتومان از صندوق قرض الحسنه نیروی انتظامی وام گرفتم آن را به حساب مخابرات جهت گرفتن حواله تلفن موبایل دادم که ماهانه از حقوقم کم می شود ؛ پدرم بیمار است دلم برای او تنگ شده است سلام مرا خدمت ایشان برسانید .از دور دست ایشان را می بوسم و از محضرمبارکش عذرخواهی می کنم ؛ ماردم تنهاست ؛ برای من خیلی زحمت کشیده است امیدوارم که شیرش را بر من حلال کند ؛ امیدوارم که انشاءالله همه فامیل و دوستان مرا ببخشند اگر از من بدی دیده اند فراموش کنند .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_یوسفرضا_ابوالفتحی
به نام خدا پاسدار خون شهیدان و یاری دهنده رزمندگاه اسلام ؛
این بار هم مثل گذشته قصد سفر دارم ,دلم هوای کربلا کرده اما چطور نصیبم نمی شود فقط او می داند . از پدر و مادرم مجدد عذرخواهی می کنم. اگر نمی توانم کمک هزینه ای به آنها بدهم شرمنده هستم که هزینه اجاره منزل و خرج خانه امانم را بریده. انشاءالله که خدا روزی شما را می دهد و ا ز برداشت کشت وکار خود که همانا شغل شریفی است و زمانی حضرت امیر(ع) از همین راه امرار معاش می کرده ,روزی شما می رسد و محتاج کس مثل من گناهکار نیستید .
محمد ای امید زندگانیم از تو می خواهم که راه پدر را همچنان ادامه دهی, همسرم همچون زینب (س)فرزندانم را سرپرستی کن مبادا آنها افرادی بی بند وبار بزرگ شوند ؛ لحظه ای خدا را فراموش نکن او خالق جهان است و راه گشای همه دردها ,سعی کن منزل را به همان محلی نیمه کاره ببری هرچه باشد مربوط به خودمان است و کسی به شما بی احترامی نمی کند .
پیکان را بفروش و هر طور شده سقف ها را بزن ؛ بدهی من همان لیست صندوقهای قرض الحسنه است که در کمد است اگر به شهرستان رفتید مادرم را از طرف من ببوس ؛ و یک پیراهن برای او بخرید .
خدایا چرا من شرمنده درگاه توام چرا همه را به مهمانی دعوت میکنی اما من بیچاره سعادت ندارم ,تو خود خوب می دانی وآرزوی هرکسی را بهتر از خود او می دانی ؛ خدایا قسم به خون شهیدان عزیزت حضرت عباس علمدار راه سعادت که همانا شهادت است نصیب ما هم بگردان ؛ گناهکارم ,در درگاه تو توبه می کنم الان احساس می کنم که دنیا با اسلام درجنگ است وفقط خون می تواند بر شمشیر پیروز شود .
@ravianerohani