#محتوای_روایتگری
مجموعه #روایت_ناب
راوی #حاج_یوسف_غلامی
#روایت_اول
ابتدای صبح بود که عزیزان واحداطلاعات آمدند چادر راویان صدایم کردند وگفتند مادر یکی از شهدا درچادر واحد اطلاعات زیاد گریه می کند بیا آرامش کن ، رفتم دیدم مادرپیر قدخمیده ای اشک های درشت می ریزد وگریه می کند ، سلامش کردم گفتم شما مادر شهید هستین مادر جان گفت بله ، مادر #شهید_حسن_رحیمی از شهرستان قم هستم . بلطف خود شهید آرامش کردم ،گفتم مادر جان چرا بی تابی می کنی؟ گفت پسرم در کردستان بشهادت رسید من اصلا #راهیان_نور چندان بگوشم نرسیده بود ، شب جمعه هفته قبل دلشب پسرم حسن اقا را در عالم خواب دیدم که توی یک منطقه صحرایی دو کاروان بزرگ درحرکتند یک کاروان همه لباس هاشان خونی دست قطع پا مجروح و ... جلوی کاروان پسرم حسن آقا هست ، مقابل آن کاروان بزرگی درحرکت بودند، گفتم پسرم این کاروان همه مجروح و لباس خونی کی هستند؟ گفت مادر #کاروان_شهدا هستند، گفتم آن کاروان مقابل کی هستند؟ گفت مادر اینها زائرین ما شهدا هستند ، مادر اینجا کجاست؟ مادر جان اینجا منطقه خوزستان مناطق عملیاتی است واینها مهمانهای شهدا هستند. مادر هرسال از اوایل اسفند تا اواخر اسفند سال بعد ما روزها هزاران زایر داریم وباید استقبال کنیم و بلا و گرفتاری حوادث و خطرات را دفع کنیم. مادر می شه امثال شما به راهیان نور بیاید من شما راببینم؟ گفتم پسرم کی مرا بیاورد؟ گفت مادر برو سپاه قم شما را می آورند. گفتم می آورند؟ گفت مادر زایرین را ما دعوت می کنیم . گفتم آمدم کجا تو را ببینم؟ یک دانه چوب روی زمین کاشت گفت هفته بعد روزجمعه اینجا ساعت 9 صبح منتظر شما هستم ! مادر من اینجا ایستاده ام! ناخود اگاه چشمم به به گنبد مقدس فیروزه ایی رنگ شلمچه خورد گفتم مادر این گنبد چیه ؟ گفت مزار شهدای گمنامه
بیشترگریه اش این بود که وقتی به منطقه شلمچه آمدم همانجایی که پسرم حسن آقا رو زمین چوب کاشت والله والله چوب رو زمین کاشته بود ولی پسرم حسن آقا قول داد مادر من اینجا ایستا ده ام منتظرت هستم آمدم آن چوب هنوز رو زمین کاشته بود ولی پسرم نبود... گفت از حسن آقا سوال کردم پسرم شما در کردستان بشهادت رسیدی اینجا چه می کنی گفت مادر محل شهادت راکار نداشته باش ما قبل ازعید وبعد از عید روزها هزاران مهمان داریم باید پذرایی کنیم، استقبال کنیم حوادث ها وخطرات رادفع کنیم.....
#یازهرا سلام الله علیها
#روایتگری
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کاروان_شهدا
🏴شهادت مرجع مجاهد بصیر آیةاللهشیخ فضلالله نوری
💠رهبرانقلاب :
واقعاً به شیخ فضلالله خیلی ظلم شده است. اوایل انقلاب، یک وقت من در نماز جمعه راجع به مشروطیت و مرحوم شیخ فضلالله صحبت کردم؛ بعد یکی از دوستان نزدیک ما به من اعتراض کرد! من دیدم حتی در محافل روحانی و نزدیک به خود ما هم همین تفکرات وجود دارد که چرا از شیخ فضل الله صحبت میشود؛ شیخ فضلالله مخالف مشروطه بود! در حالی که او بلاشک مخالف مشروطه نبود؛ خودش در حقیقت جزو مؤسسین مشروطه بود؛ حتی به من گفته شد که امام هم از شیخ فضلالله خوششان نمیآید! بعد من تفحص کردم، دیدم نخیر، کاملاً بعکس است؛ امام نسبت به مرحوم شیخ فضلالله خیلی تبجیل و احترام دارند و بخاطر همان تصلب و شجاعت و دین گرایی کاملش، بدون اغماض آن بزرگوار را تعظیم و تجلیل هم میکنند؛ که این در بیانات خود امام هم آمده است! ۸۲/۵/۱۳
شیخ فضل الله را به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت، همراهی نکرد، او را ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزنهای ما و گوینده ها و نویسنده های ما، همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار میکنند و تکرار میکنند! ۸۴/۸/۸