eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
. دیدار دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور با خانواده شهید شیر علی سلطانی علی‌نژادیان فرد شیرازی (همسر شهید): هم شاعر بود و هم مداح اهل بیت(ع). علاقه خیلی زیادی هم به کتاب و کتابخوانی داشت و کتابخانه این مسجد را هم خودش احداث کرد. همسرم به اقامه نماز خیلی علاقه داشت. ما در محله‌مان مسجدی نداشتیم، برای همین عبا روی دوشش می‌انداخت و در حیاط منزلمان نماز جماعت برپا می‌کرد. بعد از مدتی تصمیم گرفت تا خودش مسجدی برای محله‌مان بسازد. اول یک خانه کوچک خرید و در آن حسینیه‌ای بنا کرد. بعد یک زمین دیگر هم برای احداث مسجد خرید. در آن زمان صاحب زمین یک شرط برای همسرم گذاشته بود، اینکه دوشنبه‌ها برود و برای او مداحی کند و او با جان و دل پذیرفت. ایشان در راه ساخت مسجد خیلی مرارت کشید. با این حال پا پس نکشید و این مسجد را با هزینه خودش ساخت. همیشه می‌گفت: «کار که برای رضای خدا باشد، خدا هم همواره خیر و برکت در کار را زیاد می‌کند» و این نکته‌ای بود که من بارها در زندگی به آن رسیدم. ۲ سال ساخت مسجد طول کشید و وقتی تمام شد نام آن را گذاشت «المهدی(ع)». شب و روزش امام حسین(ع) و فاطمه زهرا(س) بود. او از مدتها قبل برای شهادت آماده بود، قبر خودش را در کتابخانه مسجد با دست خودش آماده کرده بود و شب‌ها در آن قبر می‌نشست و با خدایش رازونیاز می‌کرد. در عشقش به امام حسین(ع) همین بس که برای قبر خودش جای سر نگذاشته بود؛ یعنی قبرش کوچک‌تر از قد و قامتش بود. مدام می‌گفت من باید مثل اربابم امام حسین(ع) سر در بدن نداشته باشم. روزی هم که آوردندش سر در بدن نداشت. قبر به قدری اندازه‌اش بود که اگر کمی از گردنش در پیکرش باقی بود آنجا جا نمی‌شد. ما ۱۴ سال با هم زندگی کردیم، شیرین‌ترین لبخندش را در هنگام خداحافظی و وداع زد. هیچ کاری برای خودش نکرد؛ هر چه کرد برای خدا بود و اهل بیت(ع). دختر شهید سلطانی: با دستان خودش کتاب‌های کتابخانه مسجد المهدی(ع) را خرید و آثاری امروز در کتابخانه موجود است که برخی از آنها در بازار نایاب هستند. ساخت مسجد هنوز کامل نشده بود و ایشان را گونی به دست دیدم. سؤال کردم گفت: اینها کتاب است برای کتابخانه مسجد. اولین کتابی هم که به دست من داد داستان انبیاء(ع) بود. جلساتی که برای اهالی محل و علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی بود در این مسجد برگزار می‌شد و مخاطبان خوبی هم داشت. خودش دوست داشت در همین کتابخانه دفن شود و این را در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود. شهید سلطانی در حوزه کتاب و کتابخوانی برای استان، محلات، مساجد شهر شیراز و سایر شهرستان ها اقدامی جهادی کرد و برای اهالی محل و کسانی که به این حوزه علاقه مند بود جلساتی در مساجد برگزار می‌کرد. پدرم هم نویسنده بود هم شاعر و هم مداح. ایشان دو از خود به یادگار گذاشته؛ «حق و باطل» و «شهید شمع تاریخ» که چند نوبت چاپ شده است حتی وصیت کرده‌اند که درآمد حاصل از چاپ دو کتاب را در مسجد برای امور فرهنگی و هزینه کنیم. 📕منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور https://B2n.ir/j60029 🕊محتوای روایتگری راویان🕊 @revayatgare_shohada ═══✼🍃🌷🍃✼═══