.
✨ تصاویری از نوجوانان در جبهه
#روز_نوجوان
#سالروز_شهادت_شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_بسیج_دانش_آموزی
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
.
✨ تصاویری از نوجوانان در جبهه
#روز_نوجوان
#سالروز_شهادت_شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_بسیج_دانش_آموزی
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
.
✨روایاتی در باب نوجوان و جوانان 1️⃣
1️⃣ امام صادق عليه السلام:
عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛
جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند.
📕الكافى، ج ۸، ص ۹۳، ح ۶۶
2️⃣ امام على عليه السلام:
فى وَصِيَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ عليه السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَ فيها مِنْ شَىْ ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُكَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ ؛
در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه السلام: دل جوان ، مانند زمين كشت ناشده است. آنچه در آن افكنده شود، مى پذيرد . از اين رو ، پيش از آن كه دلت سخت گردد و خِرَدَت سرگرم شود ، به تربيت تو همت گماشتم .
📕نهج البلاغة ، از نامه ۳۱
3️⃣ پيامبر صلي الله عليه و آله:
اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ «فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ (حدید/16)»؛
شما را به نيكى با جوانان سفارش مى كنم، چرا كه آنان، دل هاى رقيق ترى دارند، بهراستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت، جوانان با من همپيمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. آن گاه اين آيه را خواندند: «و عمر آنان به درازا كشيد و دل هايشان سخت گرديد».
📕سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۷۶
4️⃣پيامبر صلي الله عليه و آله:
مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ كانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ كَبيرٌكانَ بِمَنْزِلَةِ الْكِتابِ عَلى وَجْهِ الْماءِ ؛
هر كس در جوانى اش بياموزد ، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر كس دربزرگسالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است .
📕نوادر راوندى ، ص ۱۳۲، ح ۱۶۹
5️⃣امام باقر عليه السلام:
كانَ اَبى زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذينَ يَطْـلُبونَ الْعِلْمَ اَدْناهُمْ اِلَيْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِكُمْ اَنْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ يوشِكُ اِذْ اَنْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـكونوا كِبارَ آخَرينَ ؛
پدرم [امام] زين العابدين عليه السلام ، هر گاه به جوانانى كه دانش مى اندوختند ، مى نگريست ،آنان را به خود نزديك مى كرد و مى فرمود : آفرين بر شما كه امانت هاى [مردم براى آموختن ] دانشيد و به زودى شما كم سالان جامعه ، بزرگان جامعه اى ديگر مى شويد.
📕الدرالنظيم فى مناقب الائمه اللهاميم ، ص ۵۸۷
6️⃣پيامبر صلي الله عليه و آله:
يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ : شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ ؛
اى على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب : جوانى ات را پيش از پيرىات؛ و سلامتىات را پيش از بيمارىات؛ و ثروتت را پيش از فقرت و زندگى ات را پيش از مرگت.
📕من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۵۷،ح۵۷۶۲
7️⃣امام على عليه السلام:
في قَولِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا (قصص/77)» : لا تَنْسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَنْ تَطْلُبَ بِهَا الآْخِرَةَ ؛
درباره آيه «سهم خود را از دنيا فراموش مكن»: [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ،جوانى و شادابى ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى .
📕قصص ، آيه ۷۷ ؛ امالى صدوق ، ص ۲۹۹،ح ۳۳۶
8️⃣امام صادق عليه السلام:
بادِروا اَحْداثَكُمْ بِالْحَديثِ قَبْلَ اَنْ تَسْبِقَكُمْ اِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ ؛
به آموختن حديث (معارف دينى) به جوانانتان ، پيش از آن كه منحرفين آنان را گمراه سازند، اقدام نماييد.
📕تهذيب الأحكام ، ج ۸ ، ص ۱۱۱، ح ۳۸۱
9️⃣امام على عليه السلام:
لا تَقْسِروا اَوْلادَكُمْ عَلى آدابِكُم، فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَيْرِ زَمانِكُم؛
آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد، زيرا آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده اند .
📕شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج۲۰،ص۲۶۷، ح۱۰۲
🔟امام على عليه السلام:
يا مَعْشَرَ الْفِتْيانِ، حَصِّنوا اَعْراضَكُمْ بِالاَْدَبِ وَ دينَـكُمْ بِالْعِلْمِ؛
اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
📕تاريخ يعقوبى ، ج ۲، ص ۲۱۰
#روز_نوجوان
#سالروز_شهادت_شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_بسیج_دانش_آموزی
#روایات_نوجوان
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
.
✨روایاتی در باب نوجوان و جوانان 2️⃣
1️⃣ امام على عليه السلام:
اَوْلَى الاَْشْياءِ اَنْ يَتَعَلَّمَهَا الاَْحْداثُ، الاَْشْياءُ الَّتى اِذا صاروا رِجالاً اِحْتاجوا اِلَيْها؛
شايسته ترين چيزهايى كه جوانان بايد آنها را بياموزند، چيزهايى هستند كه دربزرگسالى به آنها نياز دارند.
📕شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۷
2️⃣ پيامبر صلي الله عليه و آله:
ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيْطانُهُ : يا وَيْلَهُ ، يا وَيْلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ الْعَبدُ فِى الثُّـلُثِ الْباقى ؛
هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى برمن! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد .
📕نوادر راوندى ، ص ۱۱۲
3️⃣ امام على عليه السلام:
اِذَ ا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَيْكَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدايَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذالِكَ اِلى رَاْىِ الْكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَسْتَعْقِبوهُ وَ يُحْسِنُوا الاِْخْتيارَ لَهُ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَكْثَرُ؛
هرگاه به مشورت نيازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر وحدسى سريع تر دارند . سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است.
📕شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۷، ح ۸۶۶
4️⃣امام صادق عليه السلام:
مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْسَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ، وَ كانَ الْقُرآنُ حَجيزا عَنْهُ يَوْمَ الْقيامَةِ؛
هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند ، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد وخداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روزقيامت ، خواهد بود .
📕الکافی ، ج ۲، ص ۶۰۳ ، ح ۴
5️⃣امام على عليه السلام:
اَرْبَعَةُ اَشْياءَ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَرْبَعَةٌ : اَلشَّبابُ لا يَعْرِفُ قَدْرَهُ اِلاَّ الشُّيوخُ وَ الْعافيَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَهْلُ الْبَلاءِ وَ الصِّحَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَرضى وَ الْحَياةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَوْتى ؛
ارزش چهار چيز را جز چهار گروه نمى شناسند : جوانى را جز پيران، آسايش را جزگرفتاران، سلامتى را جز بيماران و زندگى را جز مردگان .
📕مواعظ العدديّه ، ص ۲۷۵
6️⃣امام على عليه السلام:
اَصْحابُ الْمَهْدىِّ شَبابٌ لا كُهولٌ فيهِم اِلاّ مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلحِ فِى الزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْحُ؛
ياران مهدى(عج) جوان اند و كهن سالان در ميان آنان كم اند ، مانند سُرمه در چشم و نمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است .
📕الغيبة طوسى ، ص ۴۷۶، ح ۵۰۱
7️⃣ پيامبر صلي الله عليه و آله:
خَيْرُ شَبابِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ كُهولِكُمْ وَ شَرُّ كُهولِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ شَبابِكُمْ ؛
بهترين جوانانِ شما آنان اند كه خود را به سبك بزرگسالان بيارايند و بدترين بزرگسالان ، كسانى اند كه خود را شبيه جوانان كنند .
📕ارشاد القلوب ، ص ۴۱
8️⃣پيامبر صلي الله عليه و آله:
اَوْسِعوا لِلشَّبابِ فِى الْمَجْلِسِ وَ اَفْهِموهُمُ الْحَديثَ فَاِنَّهُمُ الْخُلوفُ وَ اَهْلُ الْحَديثِ؛
براى جوانان در مجالس جاى باز كنيد، و امور نو و جديد را به آنان تفهيم كنيد، چراكه اين گروه جايگزين شما و درگير مسائل جديد خواهند شد.
📕الفردوس ، ج ۱، ص ۹۸، ح ۳۲۰
9️⃣امام على عليه السلام:
اِذا عاتَبْتَ الْحَدَثَ فَاتْرُك لَهُ مَوْضِعا مِنْ ذَنْبِهِ لِئَلاّ يَحْمِلَهُ الاِْخراجُ عَلَى الْمُكابَرَةِ ؛
هرگاه جوان را توبيخ كردى ، برخى خطاهاى او را ناديده بگير، تا توبيخ تو، او را به مقابله وادار نسازد.
📕شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۹
🔟پيامبر صلي الله عليه و آله:
يا مَعْشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحْفَظوا فُروجَـكُم ، اَلا مَنْ حَفِظَ فَرْجَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛
اى جوانان قريش! پاك دامنى پيشه كنيد . بدانيد هر كس خود را در برابر شهوت حفظ كند ، بهشت از آنِ اوست .
📕المعجم الأوسط ، ج ۷، ص ۶۱
#روز_نوجوان
#سالروز_شهادت_شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_بسیج_دانش_آموزی
#روایات_نوجوان
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
.
✨به پدر و مادرم نگویید.
پس از شهادت عباس، خانمی گریان و نالان آمد و از ماجرایی که ما تا آن روز از آن بی خبر بودیم پرده برداشت. این خانم که خود را «سیمیاری » معرفی میکرد، گفت :
« در سال 1341 من و شوهرم هر دو سرایدار مدرسه ای بودیم که عباس آخرین سال دوره ابتدایی را در آن مدرسه میگذراند. چند روزی بود که همسرم از بیماری کمر درد رنج میبرد ؛ به همین خاطر آن گونه که باید، توانایی انجام کار در مدرسه را نداشت و من هم به تنهایی قادر به نظافت مدرسه و کارهای منزل نبودم. این مسأله باعث شده بود تا همسرم چند بار در حضور شاگردان مورد سرزنش مدیر قرار گیرد. با این حال هر بار به کم کاری خود اعتراف و در برابر پرخاش مدیر سکوت اختیار میکرد. ما از این موضوع که نکند مدیر به خاطر ناتوانی همسرم سرایدار دیگری استخدام کند و ما را از تنها، اتاق شش متری، که تمام دارایی و اثاثیه هایمان در آن خلاصه میشد اخراج کند، سخت نگران بودیم ؛ تا این که یک روز صبح، هنگام بیدار شدن از خواب، حیاط مدرسه و کلاس ها را نظافت شده و منبع ها را پر از آب دیدم. تعجب کردم. بی درنگ قضیه را از همسرم جویا شدم. او نیز اظهار بی اطلاعی کرد. باورم نمیشد. با خودم گفتم، شاید همسرم از غفلت من استفاده کرده و صبح زود از خواب بیدار شده و پس از انجام نظافت خوابیده است. حالا هم میخواهد من از کار او آگاه نشوم. از طرف دیگر من مطمئن بودم که او با آن کمر درد توانایی انجام چنین کاری را ندارد. به هر حال تلاش کردم تا او را وادار به اعتراف کنم ؛ اما واقعیت این بود که او نظافت را انجام نداده بود. شوهرم از من خواست تا موضوع را به دقّت پی گیری کنم و خود نیز، با آن که به شدت از کمر درد رنج میبرد، تماشاگر اوضاع بود. آن روز هر چه بیشتر اندیشیدیم کمتر به نتیجه مثبت رسیدیم ؛ به همین خاطر تا دیر وقت مراقب اوضاع بودیم تا راز این مسأله را بیابیم.
اما آن روزصبح، تا پاسی از شب را بیدار مانده بودیم، خوابمان برد و پس از برخاستن از خواب دوباره مدرسه را نظافت شده یافتیم. مدرسه، نما و چهره دیگری به خود گرفته بود. همه چیز خوب و حساب شده بود؛ به خاطر همین مدیر مدرسه از شوهرم ابراز رضایت میکرد. غافل از این که ما از همه چیز بی خبر بودیم. به هر حال بر آن شدیم تا هر طور شده از ماجرا سر در آوریم و تمام طول روز در این فکر بودیم که فردا صبح چگونه به هنگام نظافت. آن شخص ناشناس را غافلگیر کنیم.
روز بعد، وقتی که هوا گرگ و میش بود، در حالی که چشمان مان ازانتظار و بی خوابی میسوخت، ناگهان با شگفتی دیدیم که یکی از شاگردان مدرسه از دیوار بالا آمد. به درون حیاط پرید و پس از برداشتن جاروب و خاک انداز مشغول نظافت حیاط شد. جلوتر رفتم خیلی آشنا به نظر میرسید. لباس ساده و پاکیزه ای به تن داشت و خیلی با وقار جلوه میکرد. وقتی متوجه حضور من شد، خجالت کشید. سرش را به زیر انذاخت و سلام کرد. سلامش را پاسخ دادم و اسمش را پرسیدم ؛ گفت : « عباس بابایی .»
در حالی که بغض گلویم را بسته بود و گریه امانم نمیداد، ضمن تشکر از کاری که کرده بود، از او خواستم تا دیگر این کار را تکرار نکند، چون ممکن است پدر و مادرش از این کار آگاه شوند و از این که فرزندشان به جای درس خواندن به نظافت مدرسه میپردازد، او را سرزنش کنند. عباس در حالی که چشمان معصومش را به زمین دوخته بود، پاسخ داد : « من که به شما کمک میکنم، خدا هم در درس خواندن به من کمک خواهد کرد. »
لبخندی حاکی از حجب و آرامش بر گونه هایش نشسته بود. چشمانش را به چشمان من دوخت و ادامه داد :
« اگر شما به پدر و مادر م نگویید ، آنها از کجا خواهند فهمید ؟ »
ما دیگر حرفی برای گفتن نداشتیم و آن روز هم مثل روز های دیگر گذشت.
📢 به روایت خانم اقدس بابایی ( خواهر شهید )
📕منبع:
کتاب « پرواز تا بی نهایت »؛ نوشتهی علیِ اکبر و دیگران؛ نشر آجا؛ 1383 ش؛ صص 20-21
🖊روایات مرتبط:
امام صادق عليه السلام:
عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ
پيامبر صلي الله عليه و آله:
اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ «فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ (حدید/16)»
#روز_نوجوان
#سالروز_شهادت_شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_بسیج_دانش_آموزی
#شهید_عباس_بابایی
#کمک_به_سرایدار_مدرسه
#اخلاص
#معرفت_و_شناخت_خدا
#کمک_به_همنوع
#دغدغه
#دلسوزی
#مهربانی
#نوجوان
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣گزارش حجت الاسلام آبیار، راوی موسسه روایت سیره شهدا از سوریه
تشریح وضعیت آوارگان لبنانی و سوری در کشور سوریه
و اهم نیازهای این مردم
💰پرداخت مستقیم کمک های نقدی به کارت
6104337331603850بنام علی خدامی 👈جهت کپی شماره کارت را لمس کنید ✅جهت هماهنگی ارسال مستقیم کمک های غیرنقدی به آیدی @Revayatgar_admin پیام دهید یا با شماره ۰۲۵۳۷۸۴۲۲۳۰ داخلی ۵۱۰ تماس بگیرید #ایران_همدل #آوارگان_لبنان #طوفان_الاقصی 🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
30.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣گزارش حجت الاسلام آبیار، راوی موسسه روایت سیره شهدا از سوریه
تشریح وضعیت آوارگان لبنانی و سوری در کشور سوریه
و اهم نیازهای این مردم
💰پرداخت مستقیم کمک های نقدی به کارت
6104337331603850بنام علی خدامی 👈جهت کپی شماره کارت را لمس کنید ✅جهت هماهنگی ارسال مستقیم کمک های غیرنقدی به آیدی @Revayatgar_admin پیام دهید یا با شماره ۰۲۵۳۷۸۴۲۲۳۰ داخلی ۵۱۰ تماس بگیرید #ایران_همدل #آوارگان_لبنان #طوفان_الاقصی 🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
.
✉️ نامههای تکاندهنده شهید 17 ساله به مجله «زن روز»
نامه اول شهیدامیر 1365/09/03
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدمت خواهران عزیز و گرامیم در مجله مفید و پربار زن روز؛
سلام من را از این فاصله دور پذیرا باشید. آرزو میکنم که در تمام مراحل زندگیتان موفق و موید و سلامت باشید. قبل از هر چیز لازم است از زحمات شما به خاطر فراهم آوردن این #مجله مفید و سودمند تشکر کنم. بدون تعارف و تمجیدهای دروغین، #مجله_زن_روز بهترین مجله خانوادگی در سطح کشور و بهترین نشریه از بین نشریات موسسه کیهان است، اما دلیل اینکه امروز در این هوای بارانی، این برادر کوچکتان تصمیم گرفت با شما درد دل کند، مشکل بزرگی است که بر سر راهش قرار گرفته؛ جریان را برایتان بازگو میکنم:
من پسری ۱۷ ساله هستم و در خانوادهای مرفه و ثروتمند زندگی میکنم، اما چه ثروتی که میخواهم سر به تنش نباشد. پدر و مادر من هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را در خارج از منزل سپری میکنند. تازه وقتی هم به خانه میآیند از بس خسته و کوفته هستند، زود میخوابند؛ اصلاً در طول روزیک بار از خود سوال نمیکنند که پسرمان (یعنی من)کجاست؟ حالا چه کار میکند؟ با چه کسی رفت و آمد میکند؟ اما خوشبختانه به حول و قوه الهی من پسری نیستم که از این موقعیتها سوءاستفاده کنم و خودم را به منجلاب #فساد بکشانم.
البته این مشکل اصلی من نیست؛ چون من دیگر به این بیتوجهیها عادت کردهام و از اینکه اصلاً به من کاری ندارند که کجا میروم و چه میپوشم و با کی میگردم، تعجب نمیکنم، بلکه مشکل اصلی من از حدود یک سال پیش شروع شد.👇
پدر و مادرم به دلیل اینکه من تنها بچه خانواده هستم و ضمناً وضع مادیشان هم خوب است، دختر خالهام را که در خانوادهای متوسط زندگی میکند، به فرزندی که چه عرض کنم، به سرپرستی قبول کردند (البته لازم به تذکر است که دختر خالهام همسن خود من است) بله از آن تاریخ به بعد مشکل من شروع شد و خانه آرام و ساکت ما که در طول روز کسی جز من در آن زندگی نمیکرد، به زندگیای تبدیل شد که دائم در آن سعی در دور کردن #هوای_نفس داشتم، با دختری که به مراتب از #شیطان پستتر و گناهکارتر و حرفهایتر است؛ تنها کارهای دختر خالهام را دریک جمله خلاصه میکنم: «درخواست از من برای انجام بزرگترین #گناه_کبیره»؛ میدانم که منظور من را حتماً فهمیدهاید و لازم به توضیحات اضافی نیست.
همان طور که گفتم پدر و مادرم حدود ۱۷ساعت از روز را در بیرون از منزل بهسر میبرند، یعنی از ساعت ۶ تا ۲۳. من هم از ساعت ۷ تا ۱۳ مشغول تحصیل هستم، یعنی حدود ۱۰ساعت از روز را با دختر خاله ام در خانه تنها هستم و همان طور که گفتم دختر خاله ام یک لحظه من را تنها نمیگذارد، دائماً در سرم فکر #گناه را میاندازد و بارها در طول روز از من درخواست گناه میکند. البته من پسری نیستم که تسلیم خواهش و حرفهای او شوم ، همیشه سعی میکنم خودم را از او دور کنم، ولی او مانند شیطان است که سر راه هر انسانی ظاهر شود، او را به قعر جهنم پرتاب میکند و برای همین است که من از او احتراز میکنم، ولی او دست از سرم برنمیدارد. تو را به خدا کمکم کنید چطور جواب حرفهای چرب و نرم او را بدهم؟ من بعضی وقتها فکر میکنم که او شیطان است که از آسمان به زمین آمده تا تمام #عبادات چندین ساله من را دود و نابود کند و سپس به آسمان برگردد.
خواهران عزیز! کمکم کنید من چطور میتوانم او را سر راه بیاورم؟ هر چه به او میگویم دست از سرم بردار گوشش بدهکار نیست، هر چه به او میگویم #شخصیت_زن این نیست که تو داری انجام میدهی، اصلاً گوش نمیکند، میترسم آخر عاقبت کاری دست من بدهد، دوست ندارم که تسلیم او بشوم، باور کنید حتی بعضی وقت ها من را تهدید هم میکند و میگوید…
البته فکر میکنم همه این بدبختیها به خاطر این است که من یک مقدار زیبا هستم. فکر میکنم اگر این #موهای_طلایی و پوست روشن را نداشتم، حتماً این مشکل سرم نمیآمد. روزی هزار بار از خداوند درخواست میکنم که این زیبایی را از من بگیرد. دوست داشتم در خانوادهای فقیر زندگی میکردم و زشتترین پسر روی زمین بودم، ولی گیر این دختر خاله شیطان صفت نمیافتادم که نمیگذارد تا قبل از #ازدواج پاک بمانم. البته تا حالا که من تسلیم خواهشهای او نشده ام، ولی میترسم که بالاخره من را وادار به تسلیم کند.
خواهران خوبم! کمکم کنید نگذارید این برادرتان پاکی خود را از دست بدهد. بگویید به او چه بگویم و چطور او را ارشاد کنم تا دست از هوای نفس خود بردارد و من را هم این همه آزار ندهد؟ چطور او را مانند یک #دختر_مسلمان کنم و چطور میتوانم طرز فکر و رفتار و عقیدهاش را تغییر دهم؟ ضمنا فکر نمیکنم که در میان گذاشتن این مسئله با پدر و مادرم فایدهای داشته باشد؛ چون آنها وقت و حوصله فکر کردن به این مسائل را ندارند، تازه اگر هم داشته باشند هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند؛ چون رفتار آنها هم در بیرون از خانه دست کمی از رفتار دختر خالهام در خانه ندارد. امیدوارم که هر چه زودتر من را کمک کنید.
خواهران گرامی! جواب نامهام را به این آدرس به صورت کتبی بدهید، قبلاً تشکر و سپاسگزاری میکنم.
با تشکر مجدد برادرتان امیر….
65/09/03 – ساعت 3:05 بعد از ظهر
#شهید_امیر_...
#نوجوان
#تهذیب_نفس
#شیطان
#هوای_نفس
#قدرت_ایمان
#پدر_و_مادر
#گناه_کبیره
#فساد
#مشورت
#دغدغه_ایمان
#عبادت
#مجله_زن_روز
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
✉️ نامههای تکاندهنده شهید 17 ساله به مجله «زن روز»
نامه دوم شهیدامیر به مجله «زن روز» در 1365/10/01
در آستانه اعزام به جبهه و چهار روز قبل از شهادتش در #عملیات_کربلای۴
بسم رب الشهدا و الصدیقین
خدمت خواهران عزیز و گرامیام در مجله زن روز
سلامی به گرمای آفتاب خوزستان و به لطافت نسیم بهاری از این راه دور برای شما میفرستم. مدتهاست که منتظر #نامه شما هستم، ولی تا حالا که عازم #دانشگاه_اصلی هستم، جوابی از شما دریافت نکردهام. البته مطمئن هستم که شما نامهام را جواب خواهید داد، ولی وقتی شما جواب بدهید من امیدوارم در این دنیای فانی نباشم.
حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامهای نوشتم و گفتم خواهر خواندهام من را ترغیب به #گناه_کبیره زنا میکند، شبی در خواب دیدم که مردی با کت و شلوار سبز در خیابان من را دیده است و به من میگوید: امیر برو به دانشگاه اصلی، وقتت را تلف نکن. من این خواب را از #روحانی مسجدمان سوال کردم و ایشان گفتند که دانشگاه اصلی یعنی #جبهه. من هم از اینکه خدا دست نیاز من را گرفته بود و راهی به روی من گشوده، خوشحال شدم و حال عازم جبهه نور علیه تاریکی هستم. البته این نامه را به کادر #دبیرستان میدهم تا اگر خوشبختانه شهید شدم و بعد از شهادت من نامه شما آمد، این نامه را برایتان #پست کنند تا از خبر شهادت من آگاه شوید.👇
.
👈 البته من نمیدانم حالا که این نامهی من را مطالعه میکنید، اصلاًیادتان هست که در نامه قبلی چه نوشتهام یا اینکه کثرت نامههای رسیده به شما موضوع نامه من را از خاطر شما پاک کرده است. به هر شکل همان طور که در نامه قبلی هم نوشته بودم #پدر_و_مادر من آدمهای درستی نیستند و رفتار و گفتار و کردارشان غربی است و خواهر خواندهام هم که این موضوع را بعد از آمدن به منزل ما دید، فکر کرد من هم زود تسلیم میشوم، ولی او کور خوانده است. من مدتها با #شیطان مبارزه کرده و خودم را از #آلودگی حفظ کردهام، ولی فکر میکنید که تا کی میتوانستم در مقابل این شیطان دخترنما مقاومت کنم، برای همین و با توجه به خوابی که دیده بودم، تصمیم گرفتم که خودم را به صف عاشقان حقیقی خدا پیوند بزنم و از این #دام_شیطان که در جلوی پایم قرار دارد، خلاصی پیدا کنم؛ من میروم، اما بگذار این #دختر_فاسد بماند.
من فقط خوشحالم که حال که عازم جبهه هستم، هیچ گناه کبیرهای ندارم و برای گناهان ریز و درشت دیگرم از خداوند #طلب_مغفرت میکنم. من میروم، ولی بگذار پدر و مادرم که هر دو دکتر هستند و ادعای تمدن میکنند، بمانند و به افکار #غربزده خود ادامه دهند. امیدوارم که بزودی از #خواب_غفلت بیدار شوند. من تا حالا به جبهه نرفتهام و نمیدانم حال و هوای آنجا چگونه است، ولی امیدوارم که خداوند ما بندگان سراپا تقصیر را هم مورد لطف خودش قرار دهد و از شربت غرورانگیز و مست کننده #شهادت هم به ما بنوشاند؛ این تنها آرزوی من است.
پدر و مادرم هیچ وقت برای من پدر و مادر درست و حسابی نبودند. همیشه بیرون از خانه بودند و از صبح زود تا نیمههای شب در حال کار در بیمارستان یا مطب خصوصی و یا در مجلسهای فساد انگیز بودند که من از رفتن به آنها همیشه تنفر داشتهام. هیچ وقت من #محبت واقعی پدر و مادرم را احساس نکردم؛ چون اصلاً آنها را درست و حسابی ندیدهام. بعد هم که این دختر را پیش ما آوردند، زندگی آرام و بدون دغدغه من را به طوفان مبارزه با #گناه تبدیل کردند، با این همه همان طور که گفتم خوشحالم که به گناهی که خواهر خواندهام من را به آن تشویق میکرد آلوده نشدم. ضمناً خواهش میکنم به روانشناس مجله بگویید که در نوشتههایشان حتماً این موضوع را به پدر و مادرها تذکر دهند که پدر و مادری فقط این نیست که بچه درست کنید و آن وقت به امید خدا رها کنید، بلکه به آنها بگویید پدر و مادری یعنی #محبّت و #توجّه به فرزند.
امیدوارم من آخرین پسری باشم که از این اتفاقات برایش میافتد. البته من نمیدانم که این موضوع را خانم روانشناس باید بگوید یا کس دیگری. به هر صورت خودتان این پیام من را به هر کسی که مناسب میدانید برسانید تا او در #مجله چاپ کند.
قلبم با شنیدن کلمه شهادت تندتر میزند و عطش پایانناپذیری در رسیدن به این کمال در وجودم شعله میکشد. همان طور که گفتم اگر خداوند ما را پذیرفت و #شهید شدیم که این نامه را از طرف رئیس دبیرستان برایتان میفرستند و اگر لایق و شایسته رسیدن به این مقام رفیع ندید و برگشتم، اگر نامهای از شما دریافت کرده بودم، حتماً جوابش را میدهم. البته امیدوارم برنگردم چون آن وقت همان آش و همان کاسه است. بیشتر از این وقت شما را نمیگیرم. برای من دعا کنید. سلامتی و موفقیت همه شما خواهران گرامی را از خداوند متعال خواستارم و در پایان آرزو میکنم که همه انسانهای خفته مخصوصاً پدر و مادر و خواهر خواندهام از خواب غفلت بیدار شوند و رو به سوی اسلام بیاورند. عرض دیگری نیست.
خداحافظ و التماس دعا والسلام علی عبادا… الصالحین
برادرتان امیر 1365/10/01
#شهید_امیر_...
#نوجوان
#تهذیب_نفس
#شیطان
#هوای_نفس
#قدرت_ایمان
#پدر_و_مادر
#مبارزه_با_نفس
#گناه_کبیره
#فساد
#مشورت
#دغدغه_ایمان
#عبادت
#شهادت
#شهید
#خواب_غفلت
#محبت
#توجه
#مجله_زن_روز
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
.
پاسخ نامه شهید توسط مجله و پاسخ دبیرستان
✉️ پاسخ مجله زن روز به نامه اول شهید امیر در 1365/10/14 بدون اینکه از شهادت وی مطلع باشند
بسمه تعالی
برادر گرامی
سلام علیکم
حتماً موضوع را با خانواده خود در میان بگذارید؛ زیرا آگاهی خانواده تان می تواند برای شما موثر باشد.
موفق باشید.
✉️ نامه مدیر دبیرستان در تاریخ 1365/10/16 به مجله زن روز و اعلام خبر شهادت امیر
بسمه تعالی
مجله محترم زن روز
با سلام، برادر امیر........ در تاریخ 1365/10/05در عملیات کربلای 4 به شهادت رسیده اند. نامه شهید ضمیمه می شود.
با تشکر
رئیس دبیرستان شهید ..........
1365/10/16
#شهید_امیر_...
#نوجوان
#شهادت
#شهید
#مجله_زن_روز
🕊محتوای روایتگری راویان👇🏻
https://eitaa.com/revayatgare_shohada
═══✼🍃🌺🍃✼═══
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» امروز منتشر میشود
🔹️ حضرت آیتالله خامنهای اخیراً پس از مطالعهی کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» که روایتی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با استفاده از اسناد به دست آمده از سفارت است، تقریظی نگاشتهاند که امروز چهارشنبه و در آستانهی سالگرد ۱۳ آبان منتشر خواهد شد.
🔹️ «ایستگاه خیابان روزوِلت» از کتابهای مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی است که زمستان ۱۴۰۲ روانه بازار نشر شده و به روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران پرداخته است. این کتاب با اشاره به فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا در ایران پس از انقلاب، شرح جامعی از روابط ایران و آمریکا از روز تسخیر سفارت در آبان ۱۳۵۸ تا آزادی گروگانها در دی ۱۳۵۹ ارائه داده و همچنین شماری از اسناد منتشرنشده سرویس اطلاعاتی آمریکا را برای نخستین بار منتشر کرده است.
👈 رهبر انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بر آشنایی نسل جوان با اسناد لانه جاسوسی و گنجاندن این اسناد در کتابهای درسی تأکید داشتهاند.
💻 farsi.Khamenei.ir