🔰دستور العمل امام جواد علیه السلام چه کرد!
📌بكر بن صالح گفت داماد من نامهاى براى حضرت جواد عليه السلام نوشت كه پدرم ناصبى بسيار خبيث و متعصب است از دست او خيلى رنج و ناراحتى ميكشم اگر صلاح بدانيد برايم دعا كنيد،در ضمن نظر شما چيست من با او كار را يكسره كنم يا مدارا نمايم. در جواب نوشت جريان پدرت را متوجه شدم ان شاء اللّٰه دعا برايت خواهم كرد بهتر اين است كه با او مدارا كنى با هر گرفتارى يك فرج هست شكيبا باش كه پايان پسنديده اختصاص به پرهيزگاران دارد خداوند ترا ثابت قدم بدارد در ولايت خاندان نبوت،ما و شما در پناه خدائى هستيم كه پناهندگان خود را از دست نمىدهد. بكر گفت خداوند دل پدرم را مهربان كرد بطورى كه ديگر در هيچ قسمت با من مخالفت نمىنمود.
عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: كَتَبَ صِهْرٌ لِي إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ اَلثَّانِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّ أَبِي نَاصِبٌ خَبِيثُ اَلرَّأْيِ وَ قَدْ لَقِيتُ مِنْهُ شِدَّةً وَ جَهْداً فَرَأْيُكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فِي اَلدُّعَاءِ لِي وَ مَا تَرَى جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ فَتَرَى أَنْ أُكَاشِفَهُ أَمْ أُدَارِيَهُ فَكَتَبَ قَدْ فَهِمْتُ كِتَابَكَ وَ مَا ذَكَرْتَ مِنْ أَمْرِ أَبِيكَ وَ لَسْتُ أَدَعُ اَلدُّعَاءَ لَكَ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ اَلْمُدَارَاةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ اَلْمُكَاشَفَةِ وَ مَعَ اَلْعُسْرِ يُسْرٌ فَاصْبِرْ إِنَّ اَلْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ ثَبَّتَكَ اَللَّهُ عَلَى وَلاَيَةِ مَنْ تَوَلَّيْتَ نَحْنُ وَ أَنْتُمْ فِي وَدِيعَةِ اَللَّهِ اَلَّتِي لاَ يَضِيعُ وَدَائِعُهُ قَالَ بَكْرٌ فَعَطَفَ اَللَّهُ بِقَلْبِ أَبِيهِ حَتَّى صَارَ لاَ يُخَالِفُهُ فِي شَيْءٍ .
امالی مفید
#روایت
#امام_جواد
#روایت_داستانی
__________________
روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
🔰حاجات مادی خود را از امام جواد علیه السلام بخواهید.
📌آیت الله حائری شیرازی:
کسی وضع زندگیاش خوب نیست، از امام جواد (علیه السلام) حاجت بگیرد. امام جواد (ع) مدینه بود. امام رضا (علیه السلام) در ایران و در مرو بود. برای امام رضا (ع) خبر آوردند که خادمها هر وقت میخواهند پسرشان را از خانه خارج کنند از در پشتی میبرند تا فقرا نفهمند که ایشان دارد میرود و درخواستی بکنند.
حضرت نامهای به پسرش امام جواد (ع) نوشت: «به من رسیده است که تو از درب کوچک بیرون میروی. به حق من بر تو که بیرون نروی مگر از درب بزرگ و همراه خودت درهم و دینار فراوان بردار و هر کس در راه از تو درخواست کرد به او عطا کن». این سفارش بابایش است که کسی از تو محروم نشود! از این جهت وقتی محتاج هستی، گرفتار هستی، کمبود داری برو سراغ امام جواد (ع).
دو رکعت نماز برای امام جواد (ع) بخوانید و از ایشان بخواهید گرفتاریهایتان را رفع کند. خدا برای ما، دوازده امام گذاشته. «قد علم کل أناس مشربهم؛ هر گروهی بدانند از کجا آب میخورند». آن که بدهکار است بداند مَشربش امام جواد (ع) است؛ مَشکش را برود آن جا پر بکند. فقه میخواهد برود سراغ امام صادق (ع) ...
#روایت
#آیت_الله_حائری_شیرازی
__________________
روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
یکی از عزیزان در پاسخ به این سوال که چرا اسم ائمه اطهار بویژه حضرت امیر در قرآن نیامده چنین جواب داده:
خداوند اسم نبی اکرم را در تورات و انجیل آورد ولی گروهی از،پیروان این دو کتاب آسمانی پیامبر را بعد از بعثت قبول نکردند.
خداوند این بار آمد نقشه اش رو عوض کرد فلذا اسم صریح ائمه در در کتاب آسمانی ما یعنی قرآن نیاورد...
اسم رو گذاشت وصف را آورد .....
خوبه این جواب!!!!؟؟؟
https://eitaa.com/MA1371
هدایت شده از عربلو
سلام وقتتون بخیر
در رابطه با سوالی که مطرح کردین چرا نام حضرت امیر در قرآن نیامده جوابی به ذهنم رسید ، قرآن حادثه محور است شخص محور نیست مثلا در صدقه دادن انگشتری حضرت امیر بجای اینکه به شخص حضرت امیر اشاره کند و بگوید انما ولیکم الله و رسوله و علی بن ابیطالب میگوید والذین آمنوا بعد به حادثه اشاره میکند ، چون قرآن به حادثه اشاره کرده بنابراین تمام مورخین و مفسرین شیعه و سنی گفته اند شخصی که انگشتری خود را صدقه داد علی بن ابیطالب است ، حالا اگر قرآن در این حادثه نام حضرت امیر را میبرد تمام دشمنان اهل بیت شناسنامه ی خودشان را عوض میکردند و نام خودشان را علی بن ابیطالب میگذاشتند و در زمان ما وقتی میگفتند کدام علی بن ابیطالب انگشتری خود را صدقه داده است مشخص نبود ، چون در آن زمان هزار علی بن ابیطالب بود
اشکال:
علم خداوند زیر سوال میره.مفهومش اینه که خداوند متعال بعد از این که معلوم شد شیوه قبلی کارایی نداره، تغییر داد. یعنی نمی دانست_معاذالله_ که دچار مشکل میشه؟
از روضه ها و هئت هایی که شرکت میکنید عکس و صوت بفرستید👇👇
https://eitaa.com/MA1371
هدایت شده از حامدینیا
شمع حیات از گوشههای بسترش رفت
لب تشنه بود و آب و تاب از حنجرش رفت
پشت سرش رقاصه ها کل میکشیدند
هر بار اشک از گوشه چشم ترش رفت
نفرین به ام الفضل با آن خندههایش
هر بار با طعنه کنار همسرش رفت
دیوار و در میدید و لعنت میفرستاد
بر آنکه با هیزم سراغ مادرش رفت
از چهار سو مشتی کنیز او را کشیدند
با هلهله با رقص جسم اطهرش رفت
از تیزی این پله صورت در امان نیست
با کشمکش تا بام خانه پیکرش رفت
گرچه سه روز افتاد زیر نور خورشید
اما کنار او کبوتر با پرش رفت
وای از غریبی که میان یک بیابان
غارت که شد انگشت با انگشترش رفت
بازار، کوچه، مجلس می، شام ،کوفه
از هر مسیری نیز رد شد خواهرش رفت
با دروود و تسلیت🖤🙏🌷
باور نتوان کرد سلامی بفرستیم
آن گاه از این خانه جوابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که براین گریه ثوابی نفرستند
#شــــــعر
37.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام برشما خــــــــــــوبان✋
🌀کانال روایت ها وحکایت هارا به دوستان خود معرفی کنید.
🟤لینــک کانـــال👇
@revayathavahekayatha1
💠بزرگواران درصورت پیشنهاد یا انتقاد اینجا درخدمت شما هستم.
استاد علیدوست:
ما موظفیم در آنچه بیان می کنیم زمان شناس باشیم.
زمان آگاهی جزو وظایف مبلغ دین است.
ما نمی توانیم بگوییم کاری به برداشت دیگران نداریم و هر چه اسلام است بگوییم. البته وادادگی و انفعال و ... ممنوع است. یک عالمی از علمای بزرگ شیعه به هند سفر کرد علمای اهل سنت استقبال کردند و از او سوال کردند که آیا شهادت ثالثه جزو اذان است؟ این عالم هم نوشت شهادت ثالثه جزو اذان نیست. در هندی که شرایط آنگونه است این کلام را سریع پخش کردند و چه بلاها که سر شیعه نیاوردند و این عالم هم که با چه استقبالی وارد هند شده بود شبانه و مخفیانه از ترس جانش از هند فرار کرد. گذشت و علامه امینی رفت هند و همین سوال را از او کردند. نوشت قال رسول الله ص ذکر علی عبادة. این سوال دیگر در هند حذف شد. این عالم زمان شناس است که متوجه قصد سوال کننده شده و با زمان شناسی پاسخ او را داده است. اینجا عالم نمی تواند بگوید من عقیده و نظری را که به نظرم صحیح است می گویم و دیگر کاری به تبعات آن ندارم. اگر کلام مبتنی بر زمان شناسی نباشد شر می آفریند.
#حکایت_داستان
رهبر معظم انقلاب بر سر مزار
آیت الله خوشوقت.
آقا بعد از رحلت آیت الله خوشوقت فرمودند:
اميدواريم ان شاء الله بركات آقای خوشوقت منقطع نشود از ماها از شما جوانها و بركات ايشان استمرار داشته باشد. بعد از رها شدن از قید مادی و مادیت ارواح بندگان خوب خدا تواناییهای بیشتری دارند؛ دعا میکنند دستگیری میکنند هدایت میکنند.
رابطه را بتوانیم با اینها حفظ کنیم و نگه
بداریم به نفعمان است.
روایت ها و حکایت ها
@revayathavahekayatha1
☆✦☆✦☆✦☆✦☆✦☆
🔰معرفی کتاب📙📘📗📕
📌
ره نمای طریق(پرسش هایی برای زندگی بهتر ازمحضر استاد محمد علی جاودان) نوشته: محمد علی جاودان ✍این کتاب برای مطالعه خودتان ومنبر شما مفید است. ☆✦☆✦☆✦☆✦☆✦☆ #منبر #معرفی_کتاب ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🔳روایــــــــت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1
🔰کنتـــــــــرل خشم
📌سوال: راهکار کنترل خشم و عصبانیت کدام است؟
جواب آیت الله جاودان:
اصولا نماز اول وقت کمک برای همه کارهای معنوی است.
بزرگان نیز فرموده اند: برای کنترل عصبانیت به همین نیت صلوات بفرستید.
#کلام_علما
#آیت_الله_جاودان
#عصبانیت
__________________
روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
🔰فضیلت صلوات در روز جمعه
📌امام باقر عليه السلام:
ما مِن شَى ءٍ يُعبَدُ اللّه ُ بِهِ يَومَ الجُمُعَةِ أحَبَّ إلَىَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ ؛
هيچ عبادتى در روز جمعه نزد من دوست داشتنى تر از صلوات بر پيامبر و آل او نيست.
وسائل الشيعه، ج ۷، ص ۳۸۸.
#امام_باقر
#روایت
__________________
روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
دوست و دشمنت را بشناس!
امام جواد عليه السلام:
كسي كه راه رشد و ترقي را از تو بخاطر خوشايند تو پوشيده نگه مي دارد ( در حقيقت) با تو دشمن است.
بزرگی میگفت:
دوستانی که با تو بخندند زیادند دوستی پیدا کن که با تو گریه کند.
قَد عاداكَ مَن سَتَرَ عَنكَ الرُّشدَ اتِّباعا لِما تَهواهُ .
🔰بیان صفات شورای شش نفره اززبان خلیفه دوم.
📌عمر گفت: اى زبير! اما تو، مردى كم حوصله و رنگ به رنگى. در رضايت همچو مؤ من و به هنگام خشم همچون كافرى. روزى انسانى و روز ديگر شيطان و اگر خلافت به تو برسد چه بسا كه روز خود را صرف چانه زدن درباره يك مد جو كنى و كاش مى دانستم اگر خلافت به تو برسد آن روزى كه حالت شيطانى دارى و روزى كه خشمگين مى شوى براى مردم چه كسى عهده دار خلافت خواهد بود و تا هنگامى كه اين صفات در تو موجود است خداوند خلافت و حكومت اين امت را براى تو جمع نخواهد فرمود.
عمر سپس روى به طلحه آورد. او نسبت به طلحه از آن سخن كه روز مرگ ابوبكر درباره عمر گفته بود خشمگين بود. به همين جهت به طلحه گفت: آيا سخن بگويم، يا سكوت كنم؟ طلحه گفت: بگو كه در هر حال تو چيزى از خير نمى گويى. عمر گفت: من از آن هنگام كه انگشت تو در جنگ احد قطع شد و تو از آن اتفاق سخت خشمگين بودى مى شناسمت و همانا پيامبر (ص) رحلت فرمود در حالى كه از آن سخنى كه به هنگام نزول آيه حجاب گفته بودى بر تو خشمگين بود!
شيخ ما ابو عثمان جاحظ كه خدايش رحمت كناد مى گويد: سخن مذكور چنين بود كه چون آيه حجاب نازل شد، طلحه در حضور كسانى كه سخن او را براى پيامبر (ص) نقل كردند گفته بود: مقصود محمد (ص) از اينكه زنان خود را در حجاب قرار مى دهد چيست؟ بر فرض كه امروز چنين كند، فردا كه بميرد خودمان آنها را به همسرى بر مى گزينيم و با آنان هم بستر مى شويم! ابو عثمان جاحظ همچنين مى گويد: اى كاش كسى به عمر مى گفت تو كه مدعى بودى پيامبر رحلت فرمودند در حالى كه از اين شش تن راضى بودند، پس چگونه به طلحه مى گويى پيامبر رحلت فرمودند در حالى كه بر تو به سبب سخنى كه گفتى خشمگين بودند و چنين تهمتى سنگين بر او مى زنى؟ ولى چه كسى جراءت داشت اعتراضى كمتر از اين بر عمر كند تا چه رسد چنين سخنى بگويد.
عمر آنگاه روى به سعد بن ابى وقاص كرد و گفت: تو مى توانى سالار خوبى براى گروهى از سوار كاران باشى و اهل شكار و تير و كمانى و قبيله زهرة را با خلافت و فرماندهى بر مردم چه كار است؟!
آنگاه روى به عبدالرحمان بن عوف كرد و گفت: اما تو، اگر ايمان نيمى از مردم را با ايمان تو بسنجند ايمان تو بر آنان برترى دارد، ولى خلافت براى كسى كه در او ضعفى تو باشد صورت نمى گيرد و روبراه نمى شود؛ وانگهى بنى زهرة را با خلافت چه كار است؟!
سپس روى به على عليه السلام كرد و گفت: به خدا سوگند اگر نه اين بود كه در تو نوعى شوخى و مزاح سرشته است[۱] به حق شايسته خلافتى و به خدا سوگند اگر تو بر مردم حاكم شوى آنان را به حق و شاهراه رخشان هدايت راهبرى مى كنى.
سپس روى به عثمان كرد و گفت: گويا براى تو آماده است! و گويى هم اكنون مى بينم كه قريش به سبب محبتى كه به تو دارند قلاده خلافت را بر گردنت خواهند افكند و تو فرزندان امية و ابو معيط را بر گردن مردم سوار خواهى كرد و در تقسيم غنايم و اموال، آنان را بر ديگران چندان ترجيح خواهى داد.
..أَقْبَلَ عَلَی عَلِیٍّ ع فَقَالَ لِلَّهِ أَنْتَ لَوْ لاَ دُعَابَةٌ فِیکَ أَمَا وَ اللَّهِ لَئِنْ وُلِّیتَهُمْ لَتَحْمِلَنَّهُمْ عَلَی الْحَقِّ الْوَاضِحِ وَ الْمَحَجَّةِ الْبَیْضَاءِ...
ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۸۶.
(۱)سخن عمر در مورد حضرت امیر علیه السلام در ذیل خطبه ۸۴ توسط برخی از شارحین نهج البلاغه تحلیل شده است.
مرحوم شیخ عباس صفایی حائری هم در کتاب تاریخ امیر المومنین این موضوع را بسیار عالی بحث کرده است که هدف عمر از این کلام چه بوده است.
#حکایت_داستان
#تاریخ
__________________
روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید
@revayathavahekayatha1
#شعر
ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان
تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
سلام ورحمت خدا برشما همراهان همیشگی کانال. ✋🌹
خدمت عزیران میرساند از فردا تا روز عید غدیر مطالبی باموضوع ارزشمند "پیام ها وهشدار های اخلاقی در نهج البلاغه" در کانال قرار داده میشود.
🎁🎁🎁🎁ان شاء الله تعالی از مطالب قرار داده شده کانال در همین موضوع مسابقه ای به عمل خواهد آمد وبه سه نفر ازعزیزان جایزه اهدا خواهــــــــد شد.... .
#پیامها_هشدارها_اخلاقی_نهج_البلاغه
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
@revayathavahekayatha1
روایت ها و حکایت ها
🗒فهرست مباحـــــــــــــــــــــــــث دوستی(شرایط دوست،حقوق و...) ✍مُحمـــَّــد جــــَـــــــــــو
❗️فهرست مطالب با موضوع دوستی (شرایط دوست،حقوق دوست،ویژگی های دوست خوب وبد)
هفته ای که گذشت درکانال مطالب قرار داده شد.
🟢اخلاق در نهج البلاغه
🔻پیام ها و هشدارهای امیر مومنان(۱)
⛔️ناراحتی هایت راپیش هرکسی فاش نکن.
رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ.
كسى كه ناراحتى هايش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) فاش كند به ذلت خويش راضى شده است.[۱]
حکمت ۲ نهج البلاغه
سوالی که می توان اینجا مطرح کرد اين است که :
پس انسان نباید مشکلات خود را با کسی مطرح کند؟!
در جواب باید گفت: در روایات ما برخی افراد با بعضی ویژگی ها معرفی شده اند و توصیه شده که اگر احیانا خواستید درباره مشکلات خود کمک بگیرید یا درد دل کنید سراغ این افراد بروید.
بعنوان نمونه:
امام حسين عليه السلام :
حاجت خود را جز نزد سه كس مَبَر : نزد ديندار ، يا جوانمرد ، يا بزرگ زاده ؛ زيرا ديندار، براى حفظ دين خود نيازت را برآوَرَد و جوانمرد، از مردانگى خود شرم مى كند و بزرگ زاده، مى داند كه تو با رو انداختن به او آبرويت را فروختى و او با برآوردن نيازت، آبروى تو را حفظ مى كند.
تحف العقول
حکایت بحث:
مرحوم خویی در شرح این فقره از حکمت حکایت جالبی را می آورد با این مضمون:
کسی نزد صاحبدلی رفت و گفت: دیشب از درد دندان نخوابیدم و این مطلب را چند بار تکرار کرد. آن مرد صاحبدل گفت: چقدر تکرار می کنی؟ به خدا قسم سی سال است که یک چشم من کور شده است و به کسی نگفته ام و هیچ کس آگاه نیست!
#روایت
#پیامها_هشدارها_نهج_البلاغه