🔸جنس غمش جنس خودش فرق میکند...
✍مریم ابراهیمی شهرآباد
▫️خبرها جنس دارند، جنسی از شادی، غم، اضطراب، انتقاد، تهدید و...
◽️جنس خبرش فرق می کرد شاید ترکیبی بود از ترس، اضطراب، غم و حتی یتیمی.
آدم ها هم جنس دارند، بعضی ناجنسند و بعضی جنس الهی دارند، بعضی ها عجیب به دل
می نشینند، روزها هم جنس دارند، جمعه جنسش انتظار است، و چه زیباست برای منتظری که در این روز انتظارش پایان یابد...
🗓جمعه ها می خوابم، تا لنگ ظهر، کنار سارا، مهدی رفته بود آمل دیدن مادرش، من بودم و بچه ها، چرا بیدار شدم؟ یادم نیست، شاید سارا برای شیر خوردن بیدارم کرد، شاید باز علیرضا می خواسته پهلو به پهلو بشود پایش را کوبیده بود به فوتبال دستی ای که پایین تختش جاساز کرده بود.
حالا هفت صبح روز جمعه بی خواب شده بودم، روز خوبی را شروع نکرده بودم، حس بدی داشتم کلافگی، ترس، استرس، موبایل را از زیر بالشتم برداشتم، طیبه نیم ساعت قبل پیام داده بود، خواندن پیامش مثل خواب بود، مثل یک سیلی محکم، مثل عصر دوشنبه ۲۸ دی ماه نود پنج بود، وقتی جلوی سردخانه بیمارستان، پاهایم لرزید و نقش زمین شدم، وقتی زیپ کاور باز شد و من چهره معصوم بی بی ام را دیدم که آرام و بی صدا چشم هایش را بسته بود و برای همیشه خوابیده بود، مثل بیست اسفند ۹۰ وقتی برادرم هفت صبح زنگ زد به مهدی، مهدی هم وقتی تماسش را قطع کرد شروع کرد برای خودش روضه حضرت زهرا را زمزمه کردن، حس کردم باید اتفاق بدی افتاده باشد و افتاده بود، پدرم از بین ما رفته بود.
صبح جمعه ۱۳ دی ماه نود و هشت هم سومین باری بود که قلبم لرزید، دستم لرزید، بغض راه گلویم را بست، نفسم بند آمد، اما این بار جنس خبر روز شخصش خیلی فرق می کرد. این بار یتیمی من نبود، این یتیمی برای همه ایران بود، شاید همه سوریه، همه عراق و فلسطین و یمن و لبنان و حتی سیاه پوستانی که در دل آمریکا بودند، وقتی سرکلاس درس خواستم از حاج قاسم و شهادتش بگویم، دیدم که اشک در چشم همه بچه ها حلقه زد، برایم جالب بود، سر این کلاس درس چند ملیتی که هنوز زبان فارسی را خوب نمی دانند، چرا باید اسم حاج قاسم، قلب همه شان را بلرزاند، چرا باید اشک بشود زبان مشترک آفریقایی، تایلند، عراقی، سوری و حتی آن طلبه چینی. نه آنها که حتی من هم خیلی از حاج قاسم نمی دانستم، فقط این را خوب می دانستم تا وقتی هست پیاده روی اربعین امنیت دارد، حتی اگر داعش بیست کیلومتری کربلا عملیات انتحاری کند، فقط همین را می دانستم، اما حاج قاسم مثل شیشه عطری بود که وقتی شکست، بوی معطرش همه دنیا را پر کرد.
صبح جمعه سیزده دی ماه نود و هشت جنسش با تمام روزهای زندگی فرق
می کرد، جنس روزش، جنس خبرش، جنس فراقش و جنس کسی که آسمانی شدو شهادت را با تمام وجودش در آغوش کشید و برای رسیدن به معشوق در آتش عشق سوخت... اصلا حاج قاسم جنس خودش و غمش فرق می کند...
#مجله_زن_روز
دوستان سلام❤️
شب همگی بخیر و سلامتی🌺🍃
هم اکنون فیلم مستند بچه زرنگ، قسمت اول
محتوای این فیلم وصف زندگی ۸ شهید از شهدای مشهدی مدافع حرم است که بعضی از خانواده هایشان در این فیلم بازی کرده اند.
حتما ببینید👌
از شنبه؛ هرشب ساعت ۹:۱۵
التماس دعا🙏
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات
خِجالتم نده وُ عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نَفسم بود
دعای من که دعا نیست، مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرقِ خواب مکن
همینکه ترس بَرَم داشته خودش کافیست
تو با عتاب دلم را پُر اضطراب مکن
عتاب کردنِ تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که دوستم داری
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف
نمی رفتم
مرا به خاطر شاهِ نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم، جان حسین
همه غلامِ حسینیم، انتخاب مکن
#علی اکبر لطفیان
سلام علیکم❤️
🌤صبح یکشنبه تون سرشار از عطر دعا و مناجات علوی و فاطمی
التماس_دعای_فرج 🤲
🕊🍁🕊
💢زیارت حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما در روز یکشنبه
🔸 نام تو فاطمه يا فاطمه تسبيح علی ست
🔸ياد تو لحظۀ اعجاز مفاتيح علی ست
#یکشنبه_های_علوی
#قدم_به_قدم_با_امیر_غدیر 5⃣3⃣
🌸سلام به علی علیه السلام با لقب امیرالمؤمنین🌸
✨ در مكه جبرئيل، لقب «اميرالمؤمنين» را به عنوان اختصاص آن به على بن ابى طالب عليه السلام از جانب الهى آورد، اگر چه اين لقب قبلاً نيز براى آن حضرت تعيين شده بود.
پيامبر صلى اللَّه عليه وآله دستور دادند تا يک يک اصحاب نزد على عليه السلام بروند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام كنند و «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند، و بدين وسيله در زمان حيات خود، از آنان اقرار بر امير بودن على عليه السلام گرفت.✨
در اينجا ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟
حضرت غضبناک شد و فرمود: حقى از طرف خدا و رسولش است، خداوند اين دستور را به من داده🌺
________
بحار الانوار، ج37، ص111 و 120
#یکشنبه_های_علوی
هدایت شده از تفکر در نهجالبلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماکدوم رو انتخاب میکنید فقر یا ثروت @tafakor_dar_nahjolbalagheh
هدایت شده از کارگاه (زندگی گرم)
┄┅┅┅❅ کانال آموزشی ❅┅┅┅┄
🌹 مهارت های زندگی🌹
🌺 آموزش مهارت های فرزند پروری و مهارت های همسرداری بر پایه ی سبک زندگی اسلامی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✨۴۰ جلسه ی مجازی کاملا رایگان
👩🏫 مدرس: استاد مهرفرزی
🌺 مشاور و استاد دانشگاه 🌺
💰هزینه دوره:
👈دعا برای ظهور امام زمان (عج)
👈ارسال لینک حداقل به ۵ نفر
اگر شرایط ارسال بنر رو ندارید، دینی به گردنتون نیست.☺️
اما به منظور انتشار هرچه بیشتر خیر، تلاشتون رو برای ارسال حداکثری بنر به بانوان انجام بدین❤️
قطعا خیرش بهتون خواهد رسید.
🛑 لینک کانال👇👇👇👇👇👇👇
@ostad_Mehrfarzi_1
برای وارد شدن در کانال و شرکت در دوره لینک رو لمس کنید☝️☝️☝️☝️☝️
✅ارسال بنر فقط به بانوان متاهل مجاز است
⛔️ورود آقایان ممنوع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آهِ دل ...🤍
⭕️ خدا اگه بخواد بنده اش را هدایت کنه از یک نقطه نورانی کوچیک شروع میکنه!
🔰 #استاد_پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #دوربین_مخفی
⭕️ کارمند ثبتاحوال: هر اسمی دوست داری رو دخترت بذار الا یک اسم...
#بیاد_مادرمان_حضرت_زهرا_و_همه_شهدا_خصوصا_شهدای_گمنام🥀🥀🥀🥀🥀
💠شهید پور جعفری میگفت:
روزی در منطقه ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود، من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه
همین که گذاشتمش بالا تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما!
حاجی کمی فاصله گرفت، خواست دوباره با دوربین دیدبزنه که این بار گلوله ای نشست
کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت.
بعد از شناسایی داخل خانه ای شدیم برای تجدید وضو احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست، به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند!
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...
حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند
من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقتها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مےایستاد..
حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!!
موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت.
#جان_فدا
#شهید_سردار_سلیمانی🌷