eitaa logo
فرصت|مختاررضائیان
281 دنبال‌کننده
92 عکس
37 ویدیو
17 فایل
اینجا فرصتی است برای تحول... سلام مختاررضائیان هستم اینجا تلاش میکنیم تحول رو با "متن" بسازیم نه "حاشیه"ها، اینم قطعا "حوصله"میخواد و "وقت" مشتاقانه منتظرتونم. حوصله و وقت یادتون نره 😉😊 ادمین @mokhtar_rezaeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘تحقق در هر نظام تربیتی نیازمند سه متغیر اصلی استعداد، ظرفیت ،و قابلیت است ، این سه متغیر هم هستند لذا همه عوامل باید به شکل و در جهت رشد حضور و داشته باشندبه این معنا رشد بدون یک از عوامل محقق نمی شود 🔻 و مربوط به است ، اراده شخص در این حوزه با به کارگیری استعداد های خاص جهت گیری رشد خود را مشخص میکند ، تفاوت های فردی محصول استعدادهای ها گوناگون در جامعه است. 🔺 هایست که برای او فراهم میکند ، ظرفیت ست که از اراده خارج است این عامل در ادبیات دینی به تعبیر شده در نظام تربیتی الهی در ظرفیت سازی رشد با مناسب است . در این نگاه استعداد بدون فرصت های بیرونی رشد قابلیت تحقق ندارد. لذا بسترهای مناسب رشد با کمک مربی شرط یا به عبارت درستر بعد دیگر تحقق رشد در متربی است 🔻 از نسبت استعداد(درون) و ظرفیت(بیرون) به دست می اید، قابلیت های نو در اهداف با استعداد و ظرفیت (فرصت) ها ممکن میشود. به این معنا قابلیت قدرت از استعدادهای درونی و فرصت های بیرونی به شکل هماهنگ و است، در ایجاد قابلیت است که قدرت فاعل برای رشد به دست می اید https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
🔰عاقبت جنگ با خدا!!! 🔸آنجا که فرایند آگاهی در غرب بر پایه و تقابل خصمانه با حقیقت پایه ریزی شد باید منتظر این سرگردانی تاریخی نیز می بود. آنگاه که عامدانه و های خود را با شک در هم آمیخت تا قدرت نمایی کند نمی دانست که او در این فرایند تبدیل به شی منعفل در آینده خواهد شد. یکسان نگری شک آلود شاید در گام های نخستین خود توانست اراده ها او را نمایان تر کند اما در ادامه با حذف ارزش ها در تفاوتها به انفعال محض در امور خود رسید. 🔹توهم چند روزه او با حکومت لحظه ای بر پیرامون به بی خاصیتی او منجر شد. آنجا که با حذف تفاوت در خود و خدا ، با حذف تفاوت در خود با خودی ها و حذف تفاوت در خود و طبیعت به محض رسید. تجلی این نظام معرفتی در تربیت به از بین رفتن هویت و ضعف اراده ها انجامید. 🔸انسان دیگر هیچ انگیزه ای برای حرکت نداشت او خود را تسلیم کرده بود تسلیم چیزی که خود ساخته بود و راه فراری جز نداشت. انسان مدرن امروز دست و پا می زند تا تفاوت ایجاد کند. متفاوت زندگی کند ، متفاوت بیاندیشد ، متفاوت عمل کند تا شادی و لذت بیافریند. اما ظرف دنیا در این یکسان نگری و یکسان سازی عمدی به پایان تفاوت در عرض خود می رسد و اینجاست که از بین بردن خود، نهایت تفاوت در آنچیزی ست که به آن خواهد رسید . 🔹به بیان ساده زمانی انسان مدرن ارتباط خود با خدا را قطع کرد و تصمیم به ایجاد نظامی در عرض خود با جامعه دموکراتیک گرفت ، هیجان زده به های که عالم در اختیار او قرار داده بود حرکت کرد و اراده خود را حاکم و محیط بر دنیا دید اما پس از اتمام این ظرفیت به دنبال تفاوت برای زندگی، از عرض خود عبور و به سقوط یعنی مادون خود رسید او به دنبال معنا برای ارتباط و شکل گیری تفاوت ها بود اما نمی دانست که این تفاوت ها تاریخ انقضاء دارد. 🔸ظرف محدود دنیا تاب و تحمل «ایجاد» ظرفیت ها نو را تا بی انتها نداشت، هرگز در ظرف دنیا قابل تحقق نبود او نمیتوانست همواره بخواهد و بتواند . ماده به هو ماده منهای خالق ان میتواند برای مدتی معلوم در ظرفی محدود، ظرفیت ها نو را خلق کند اما هرگز نمیتواند خوشی بی پایان به او بدهد. لذا پایان تاریخی ان پایان زندگی انسان مادی است. 🔹مرگ بزرگترین ودیعه و نعمت الهی برای انسان مدرن وغافل بود که آن را نیز جاهلانه و عامدانه به فراموشی سپرد کفران نعمت مرگ سردرگمی است، و راه نجات از سردرگمی مرگ است 🔸و این همه، داستان اعتماد انسان مدرن به وعده های شیطان در خداسازی اوست. وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِىَ الاَْمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَان إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِىَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِی مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شیطان مى‌گوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید بنابراین، مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من. من نسبت به شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» به یقین ستمکاران عذاب دردناکى دارند.(سوره ابراهیم /22) ✍️مختاررضائیان(بخشی از مقدمه کتاب در دست تدوین تربیت جهادی) ▪️@rezaeyan_mokhtar
💢فرصت ها ، تکالیف و میدان جهاد 🔸مسائل ، مشکلات و امتحانات همگی بسترها یا عبارت دقیق تر فرصت های رشد را فراهم میکند که اعظم این فرصت ها ، فرصت جلب توفیق الهی است که محور اصلی و هویت بخش در رشد دینی است. 🔹 در این بستر است که تکلیف بر انسان و جامعه بار میشود . میدان جهاد میدان تربیت انسان مسئولیت پذیر است، انسان مکلف میشود ، آنچه بدیهی است انسان بی مسئولیت و بی تکلیف انسان بدون حرکت ورشد است . 🔸چنانچه رشد در تکلیف و مسئولیت پذیری است. بستر القاء تکلیف به انسان حضور فعال در میدان درگیری است تا دراین بستر فرصت پالایش و زمینه مسئولیت پذیری فراهم شود ✍️مختاررضائیان ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar
⏱وحدت زمان دارد!!! ⏱رقابت زمان دارد!!! 🔸بیائید به گفتمان انقلاب اجازه رقابت سالم را در تنوع فکرها و ایده ها بدهیم. 🔹گاهی با سایه سنگین نابهنگام وحدت اجازه نفس کشیدن تنوع فکرها و ایده ها را از نیروهای انقلاب میگیریم. و گاهی با رقابت بدزمان فرصت پیروزی را از دست میدهیم. 🔸البته که بعد از نظر سنجی های معتبر "تفوق" نامزد می تواند "توافق" نامزدهای انقلاب را فراهم کند . اما ورود نابهنگام به وحدت مانع شکوفایی ایده ها و برنامه ها در نیروهای انقلاب است. 🔸علائم بلوغ گفتمانی جبهه انقلاب امر وحدت را بدیهی دانسته آنچه لازم است ایجاد بستر امن رقابت سالم در درون جبهه انقلاب است تا اجازه "سعی" و "عرضه" برنامه ها به مردم، برای تامین رضایت آنها را داشته باشند. بیش از این نباید با مطالبه نابهنگام وحدت، رقابت را ذبح کرد. 🔹آنچه امروز علاوه بر وحدت لازم است رقابت سالم و اخلاق مدارانه بر محور برنامه در نیروهای انقلاب برای رشد فهم و انتخاب مردم است. 🔸بله، وحدت ضرورت پیروزی است اما باید زمان وحدت را تشخیص داد. آنچه بدیهی است ورود پیش از زمان بر وحدت مانع رشد ایده ها و فهم مخاطب است. 🔸به اسم ، را ذبح نکنیم، و به اسم رقابت را ازدست ندهیم . بدیهی است وحدت پیروزی آور است ، رقابت سالم نیز محرکی قوی در افزایش مشارکت است. و اینها همه در گرو مدیریت زمان است. وحدت دارد و رقابت زمان دارد. ✍️مختاررضائیان ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar
🚷 اگر بحرانی نباشد، انسان‌ها بیشتر تمایل دارند که وضع موجود را ادامه دهند. جهت و تغییر وضعیت و ساختارهای ناکارآمد، نیازمند انگیزه و بالایی است. 💥 می‌توان از بحران‌هایی مثل بلایای طبیعی، جنگ، تحریم، اعتراضات، قحط‌الرجال، پروپاگاندا و حتی ، برای ایجاد این ظرفیت استفاده کرد. 🏷 «بحران به معنی پیدایش یک اختلاف سطح و یک و یک است» 🕋 از آن‌دسته انسان‌هایی نباشیم که در شرایط مطلوب می‌تازند و در تاریکی بحران‌ها توقف می‌کنند: «كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَآ أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا» https://eitaa.com/s_h_taba
🔰عاقبت جنگ با خدا!!! 🔸آنجا که فرایند آگاهی در غرب بر پایه و تقابل خصمانه با حقیقت پایه ریزی شد باید منتظر این سرگردانی تاریخی نیز می بودند. آنگاه که عامدانه و های خود را با شک در هم آمیختن تا مدتی کوتاه قدرت نمایی کنند نمی دانستند که او در این فرایند تبدیل به شی منعفل در آینده خود خواهد شد. "یکسان نگری شک آلود" شاید در گام های نخستین خود توانست اراده ها او را نمایان تر کند اما در ادامه با حذف ارزش ها در تفاوتها به انفعال محض رسید. 🔹توهم چند روزه او با "حکومت لحظه ای" بر پیرامون به بی خاصیتی محض او منجر شد. آنجا که با حذف تفاوت در خود و خدا ، با حذف تفاوت در خود با خودی ها و حذف تفاوت در خود و طبیعت به محض رسید. تجلی این نظام معرفتی در تربیت به از بین رفتن هویت و ضعف اراده ها انجامید. 🔸انسان دیگر هیچ انگیزه ای برای حرکت نداشت او خود را تسلیم کرده بود تسلیم چیزی که خود ساخته بود و راه فراری جز نداشت. انسان مدرن امروز دست و پا می زند تا تفاوت ایجاد کند. متفاوت زندگی کند ، متفاوت بیاندیشد ، متفاوت عمل کند تا شادی و لذت بیافریند لذا گذشته و آینده را حذف کرده تا لاقید فقط تفاوت خلق کند. اما ظرف دنیا در این "یکسان نگری" و "یکسان سازی" عمدی به "پایان تفاوت "در "عرض خود" می رسد و اینجاست که از بین بردن خود، نهایت تفاوت در آنچیزی ست که به آن خواهد رسید . 🔹به بیان ساده زمانی انسان مدرن ارتباط خود با خدا را قطع کرد و تصمیم به ایجاد نظامی در عرض خود با "جامعه دموکراتیک" گرفت ، هیجان زده به های که عالم در اختیار او قرار داده ، حرکت کرد و اراده خود را حاکم و محیط بر دنیا دید اما پس از اتمام این ظرفیت به دنبال تفاوت برای زندگی، از عرض خود عبور و به سقوط یعنی مادون خود رسید او در جستجوی تفاوتها به دنبال معنای برای زندگی خود می گشت اما نمی دانست که این تفاوت ها تاریخ انقضاء و زندگی او لحظه ی پایانی دارد. 🔸ظرف محدود دنیا تاب و تحمل «ایجاد» ظرفیت ها نو را تا بی انتها نداشت، هرگز در ظرف دنیا قابل تحقق نبود او نمیتوانست همواره بخواهد و بتواند . ماده به هو ماده منهای خالق ان میتواند برای مدتی معلوم در ظرفی محدود، ظرفیت ها نو را خلق کند اما هرگز نمیتواند خوشی بی پایان به او بدهد. لذا پایان تاریخی ان پایان زندگی انسان مادی است. 🔹مرگ بزرگترین ودیعه و نعمت الهی برای انسان مدرن وغافل بود که آن را نیز جاهلانه و عامدانه به فراموشی سپرد عزیزان« کفران نعمت مرگ سردرگمی است» و «راه نجات از سردرگمی مرگ است» وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِىَ الاَْمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَان إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِىَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِی مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شیطان مى‌گوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید بنابراین، مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من. من نسبت به شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» به یقین ستمکاران عذاب دردناکى دارند.(سوره ابراهیم /22) ✍️مختاررضائیان(بخشی از مقدمه کتاب در دست تدوین تربیت جهادی) ⏳فرصت|مختاررضائیان 🆔@rezaeyan_mokhtar