🔘تحقق #رشد در هر نظام تربیتی نیازمند سه متغیر اصلی استعداد، ظرفیت ،و قابلیت است ، این سه متغیر #بعد هم هستند لذا همه عوامل باید به شکل #هماهنگ و #متعادل در جهت رشد حضور #فعال و #متناسب داشته باشندبه این معنا رشد بدون یک از عوامل محقق نمی شود
🔻#استعداد #متغیر_درونی و مربوط به #خود_سازی #متربی است ، اراده شخص در این حوزه با به کارگیری استعداد های خاص جهت گیری رشد خود را مشخص میکند ، تفاوت های فردی محصول استعدادهای ها گوناگون در جامعه است.
🔺#ظرفیت #فرصت هایست که #محیط برای او فراهم میکند ، ظرفیت #متغیر_بیرونی ست که از اراده #متربی خارج است این عامل در ادبیات دینی به #توفیق تعبیر شده در نظام تربیتی #مربی #نائب الهی در ظرفیت سازی رشد با #بستر_سازی مناسب است . در این نگاه استعداد بدون فرصت های بیرونی رشد قابلیت تحقق ندارد. لذا بسترهای مناسب رشد با کمک مربی شرط یا به عبارت درستر بعد دیگر تحقق رشد در متربی است
🔻#قابلیت از نسبت #هماهنگ استعداد(درون) و ظرفیت(بیرون) به دست می اید، قابلیت های نو در اهداف با #توازن استعداد و ظرفیت (فرصت) ها ممکن میشود. به این معنا قابلیت قدرت #بهرهمندی از استعدادهای درونی و فرصت های بیرونی به شکل هماهنگ و #متعادل است، در ایجاد قابلیت است که قدرت #فاعلیت فاعل برای رشد به دست می اید
#تربیت
#استعداد
#ظرفیت
#فرصت
#قابلیت
#فاعلیت
https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
🗳بیان یک مشکل ساده و همیشگی در انتخابات ریاست جمهوری...
🔹یکی از مشکلات ساختار درونی قوه مجریه و نسبت آن با آرای عمومی در انتخابات ریاست جمهوری ،عدم ترکیب متوازن یا به عبارت روان تر عدم حضور نمایندگان جریان های رقیب در اداره اجرایی جامعه است عقلانیت ساختاری در اداره جامعه چگونه ممکن است با اختلاف 3 میلیون رای، تمام قدرت اجرایی را به دست یک جریان خاص بدهد این محرومیت حضور جریان های رقیب در اداره جامعه با کدام استدلال عقلانی یا ترازوی عادلانه قابل اثبات است در صورتی که حضور #همزمان (نه هر چهار سال یکبار)تفاوت های جریانات فکری در جهت سیاست های کلی واحد همواره باعث هم افزایی در پیشرفت کشور بوده و هست . اگر بخواهیم این هم افزایی را از توصیه به جریان ساختارمند تبدیل کنیم باید ساختار قدرت در قوه مجریه و نسبت آن با ارای عمومی تحولی بنیادی کند و آن حضور نمایندگان جریانهای مختلف در کابینه دولت بر محور سیاستهای کلی است...
🔸این ساختار ناقص و گاها متضاد هیچگاه اجازه "تفاهم" و "هم افزایی" را در تضارب آرا و افکار گوناگون انقلاب نمی دهد و اگر بخواهیم دقیق تر بگویم این ساختار در نقطه مقابل آن حرکت میکند و بیش از هم افزایی با تمرکز بر اشتراک اصول و سیاست های کلی بر تقابل و گسترش چشم بسته "رقابت های کور" تاکید دارد چرا که با انتخاب رئیس جمهور او میتواند "همه" سهمیه قدرت اجرایی کشور را در جهت جریان فکری خود به دست گیرد و رقیب و طرفداران و نخبگان آن جریان فکری 4 سال منتظر و محروم بمانند. به بیان ساده ما با یک ساختار صفر و صدی مواجه هستیم ساختاری که توان حضور #هماهنگ و #همزمان "همه" افکار و سلیقه ها را در درون خود ندارد.
🔹این ساختار جداکننده تحمیلی و غلط، پربدیهست که هیچگاه بستر گفتگو و مشارکت همه مردم و نخبگان را در اداره جامعه نمیدهد و در امتداد آن باید منتظر آثار شوم این ساختار غلط مانند عدم تمایل عده ای مردم در مشارکت و اداره جامعه یا شکل گیری دوقطبی بدرد نخور در رقابتها و... باشیم این مشکل زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که رای نامزدها به هم نزدیکتر باشد . حال انکه ساختارهای یک کشور در "جهت گیری واحد" ، باید بتواند "تفاوت فکرها" را به همفکری و هماهنگی برساند نه اینکه انها را جبرا از هم جدا کند تا اعتراضات انباشته شده بیشتر سنگ راه یکدیگر باشد تا سنگ بردار راه از این رو رقابت در ریاست جمهوری بیشتر در جهت تخریب و حزب بازی بوده تا همفکری و هم افزایی چرا که ساختار کنونی بیشتر مروج و تسهیل گر "شدت بخشی" به اختلافات حزبی است تا مشارکت برای حل مسائل کشور.
🔸این تفویص مطلق یکطرفه قدرت اجرایی به جریانی خاص با اکثریت رای به شکل "صفر و صدی" اصلی ترین بستر اختلاف ها و شکل گیری جریان متضاد متعارض با هم است هرچه هست بستر همکاری برای هماهنگی و تفاهم جریان های مختلف در مدل انتخابات قوه مجریه با ساختار یکطرفه آن همیشه و همواره #مسدود و در حد یک #توصیه همکاری باقی می ماند.
🔹 شکل تفویض قدرت در قوه مجریه با محروم کردن حجم بسیار بالایی از آراء و افکار عمومی مخالف ، فقط بستر «رشد دو دستگی و دشمنی» را ایجاد میکند. "هم افزایی ترکیبی" جریان های مختلف انقلاب ذیل سیاست های کلی نظام، اصلی ترین خط تغییر ساختار انتخابات و قوه مجریه است ... آنچه بدیهی است ، ساختارها باید "تسهیل گر" همفکری جریانهای گوناگون فکری را در اداره جامعه فراهم کند نه اینکه کمک کند و فکرهای را مقابل هم قرار دهد...
🔹اجرای تک فکری یا تک جریانی یعنی ایجاد "عدم تعادل" با حذف یا هدر دادن دیگر فکرها و این بزرگترین تهدید در جهت و سرعت حرکت تمدنی کشور است چرا که انباشت یکطرفه قدرت همواره فساد زا و نامبارک است. ثبات حرکت متعالی و متوازن در "ساختار ترکیبی" و دوری از ساختار های "صفر و صدی" است.
🔹اینکه یک جریان خاص با اختلاف یک رای در دوره دوم میتواند همه قدرت اجرایی کشور را از آن خود کند به نوعی خطر همان حزب بازی های مدل "لیبرال دموکراسی" را به شکل غیر مستقیم خواهد داشت به بیان عامیانه "خودش رو بیار اسمش رو نیار" ما حزب نداریم ولی قواعد آن را در ساختارها اجرا میکنیم...
🔹 انچه از اصول "مردم سالاری دینی" در می آید، مشارکت نخبگان و مردم یک "پروژه" نیست یک "پروسه" است اما ساختار تفویض قدرت نامتوازن انتخابات در ریاست جمهوری اجازه حضور ادامه دار و پیوسته مشارکت عمومی_نخبگانی را نمیدهد به نظر می اید برخلاف تصور موجود این ساختار یکی از اصلی ترین علت های انسداد مشارکت حداکثری در فرآیند اداره جامعه است .
🔰در خلاصه کلام ساختارها باید بتواند "فرآیند"حضور "تفاوت" آرا در انتخابات از وضع قوانین تا اجرا را به شکل هماهنگ و همزمان به خود بدهد،باید به تناسب میزان رای، جریانهای متفاوت دارای جایگاه و قدرت اجرا "متناسب" باشد.
✍️مختاررضائیان
#انتخابات
#مشارکت
#مردم_سالاری_دینی
⏳فرصت|مختاررضائیان
🆔@rezaeyan_mokhtar