هدایت شده از استنطاق
نامه۳۱-۵۰.mp3
5.77M
تواکل
سیری در نامه۳۱ #نهج_البلاغه قسمت۵۰
۱۶آبان۱۴۰۳
یادداشت
تواکل؛ هشدار امیرالمؤمنین (ع) به سازمانها
تواکل هشدار امیرالمؤمنین علیهالسلام است که در نامه۳۱ نهجالبلاغه از ایشان نقل شده است و پرهیز از آن برای سازمانها، ادارات و تشکلها و کلیه فعالیتهای گروهی لازم است. تواکل برخلاف توکل که واگذاری کار به خداست، واگذاری کار به دیگران است. ظاهراً این توصیه امام شبیه به مسئله مشهور «تقسیم کار» است اما روح کلی نامه۳۱ حقایق عمیقتری را در این رابطه به ما یاد می دهد.
@estentagh
@rezakarimi
سینماومجاز.mp3
7.3M
مجاز و واقعیت در سینما
نشست سینماکتاب با موضوع فیلم سوءتفاهم و بودریار - اول آذر۱۴۰۳
@rezakarimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دشواری توجیه قرآنی برخی تعابیر شعر حافظ تا آنجاست که بعضی می مادی را ناگزیر دانستهاند.
در مورد شعر رندانهی خلاف دین، دو توجیه هست:
اول اینکه شعر را نباید با شريعت سنجید چرا که کلمات رمز هستند و معانی خاص خود را دارند. دوم اینکه این اشعار کنایه به ظاهرگرایان دیناند که بنابه رسم دنیا تا زمان ظهور دین حق (مذهب یار)، اسلام با آنها شهرت پیدا کرده است. توجیه دوم جدایی شعر و دین را از بین میبرد و فهم اشعاری که در مورد دین موضع دارند (نه اینکه فارغ و جدا باشند)، را معقولتر میکند. حقیقت دین ملت عشق است؛ هلالدین الاالحب؟ اما اهل دل رندانه از آن سخن میگویند.
شعر طنز ناصر فیض دوپهلو است و گزندگی شیرینی دارد:
در مذهب ما باده حلال است ولی حیف
در مذهب اسلام همین باده حرام است
"همین باده" توجیه را سختتر میکند و نمیگذارد توجیه کنند که باده شاعر با باده حرام فرق دارد!
اگر طنز را جدی بگیریم سوال پیش میآید که چرا فقیه به جای مخالفت، شعر را میشنود و لذت میبرد؟! بر اساس توجیه اول، او فقیهانه نمیشنود بلکه شاعرانه گوش میدهد! بر اساس توجیه دوم، فقیه ما هم معترف است که باده با فتوای دل و یار هنوز در اسلام رایج حرام است. مشکل اینجاست که این معنا را نمیتوان به راحتی با ظاهر دین تفهیم کرد بلکه با شعر باید شنید و لذت برد و خندید!
اما اگر هنوز حقیقت اسلام رایج نیست و نمیتوان همه چیز را گفت پس چرا این شعر، به راحتی در عموم گفته میشود؟
نمیدانم ناصر فیض طرفدار کدام توجیه است، اما در هرحال رهبری ضامن است که تکرار شعری حقیقت باده هزینه نداشته باشد چون:
شاعر ما طرفدار نظام است!
@rezakarimi
«فاطمه فاطمه است»؛ کتابی پیشرو اما فاقد جامعیت
بیش از نیم قرن از انتشار کتاب علی شریعتی درباره حضرت فاطمه سلامالله علیها می گذرد ولی این اثر همچنان خواندنی و قابل بحث است. عنوان کتاب توتولوژی یا این همانگویی نیست بلکه منظور شریعتی این است که او فقط دختر نبی و همسر ولی نیست و میگوید آنها فاطمه را به عنوان یک شخصیت مستقل میبینند. پرسش اصلی بر محوریت کتاب، این است که فاطمه زن مستقل است یا در نسبت با دیگران تعریف می شود؟
کتاب دو بخش کلی دارد. بخش اول درباره زن و بخش دوم درباره فاطمه است. در بخش دوم زندگینامه خوبی از ایشان را با زبان و تحلیل مفید می خوانیم. در بخش اول شریعتی تلاشی برای معرفی الگوی زن مابین زن قالبی سنتی و مدرن وارداتی است. اصل این تلاش برای رسیدن به الگوی سوم، الگویی که همچنان دغدغه بزرگان دین مانده ، مبارک است. اما باید با جامعیت بیشتری زن تحلیل شود طوری که همه آیات و روایات برای کشف چهره زن فاطمهوار مدنظر قرار بگیرند. نتیجه گیری نهایی شریعتی از دقت نظر نهایی خالی است و متن او بیشتر ادبی و احساسی است تا گزارش حقیقت. او در این کتاب زندگینامه نسبتا مفیدی نقل کرده ولی ناگفته هایی دارد که در منابع شیعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
متن تفصیلی در روزنامه فرهیختگان
متن کامل با پانویس
@rezakarimi
مقام لیلهالقدری.mp3
13.65M
تحلیل و بررسی
کتاب "مقام لیلهالقدری حضرت فاطمه سلامالله علیها"
یادداشت
۱۴آذر ۱۴۰۳
@rezakarimi
@estentagh
چرا فیلم یاسرالحبیب راوی شیعه انگلیسی است؟
فیلم بانوی بهشت روایت مظلومیت حضرت فاطمه با شیوه انگلیسی است. منظور از شیوه انگلیسی فقط منش تفرقهافکنانه فیلم یا نمایش چهره پیامبر و امیرالمؤمنین نیست. بلکه لحن و ارزشهای فیلم بیش از آنکه اسلامی یا حتی عربی باشد، مدرن است و اهلبیت و اصحاب، شبیه قهرمانان آثار تاریخی سینما، اخلاقیات سکولار را بر زبان میآورند ولی نهایتاً در فیلم آرمان اصلی اسلام یعنی توحید قربانی میشود و از حقیقت الهی دین فقط نشانههای ایدئولوژیک مانند تعدادی دشمن مکار و ماجرای مظلومیت اهلبیت باقی میماند و در سکانس غدیر میبینیم مقام ولیّ فقط یک لیدر است؛ هرکس من لیدر او هستم این علی لیدر اوست! علاوه بر این، قهرمانپروری به سبک رسانههای غربی نشانهی فرمی یک فیلم مدرن است. اگر انگلیس را مظهری از نگرش مدرن به دین و اخلاق بدانیم، به این معنا این فیلم راوی شیعه انگلیسی است و عمق این نتیجهگیری بسیار مهمتر از نشانههای سیاسی همچون توجه به حضور عوامل انگلیسی یا لندننشین بودن نویسنده یا حتی حمایت انگلیس از ساخت و نمایش فیلم است. تعبیر یاسر الحبیب با عنوان "اخواننا الانگلیس" عمیق و دقیق است و با روح حاکم بر فیلم بیشتر درک میشود.
یادداشت کامل
@rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب در دیدار بانوان با استناد به آیه: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ، گفت: حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است. ایشان ادامه آیه را نخواند: وَ لِلرِّجٰالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ (بقره٢٢٨).
چرا؟
در قرآن بین تفضیل و ترفیع درجه تفاوت است. ترفیع درجه در دنیا برای تسخیر دنیوی است. فضیلت بین مردان و زنان متقابل و دوطرفه است. راز اینکه چطور علیرغم حقوق مساوی زن و مرد و مثلیت له و علیه زنان، برای مردان درجهای بر زنان قرار داده شده، این است که درجه همان وظیفه تسخیر، قوامیت و انفاق و عیالواری است. وظیفهای که تکلیف است نه حق و لزوما خیر نیست مگر اینکه به رحمت پروردگار منجر شود.
رهبر انقلاب پس از بیان آن آیه اضافه کردند که:" البتّه از لحاظ عاطفی در داخل خانه، به زن مثل گل باید نگاه کرد و مراقبت کرد؛ اَلمَراَةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة".
ریحانه بودن زن یعنی قهرمانه (کارگر) نبودن او. ریحانگی زن موجب قوام بودن مرد بر او میشود و این درجه مرد بر زن غیر از فضیلت اوست. این جمله تکمیلی در کلام رهبر که با البته شروع میشود را میتوان معادل همان درجه در آیه ۲۲۸ بقرة دانست که ظاهراً خوانده نشد.
پاسخ تفصیلی
@estentagh
پیشنهاد اجرای مرحلهای قانون حجاب: اول دولت، بعد مردم!
در یادداشت پیش رو پیشنهادی برای قانون عفاف و حجاب که هنوز ابلاغ و اجرا نشده، مطرح شده که خلاصه آن این است:
بعد از تصویب قانون حجاب به دلیل مخالفتهای جدی بخش مهمی از مجریان قانون بر سر دوراهی هستیم. اما مخالفت غیرقانونی با قانون آغاز بدعت است. پیشنهاد مطرح شده در این یادداشت، نه برگشت دادن قانون بلکه اجرای مرحلهای آن و همزمان گفتگوی جدی مجلس با مخالفان است.
اساسا در مبارزه با فساد باید به فتنهگران بیش از فتنهزدگان توجه کرد. مسئولینی که فساد یا ترک فعل میکنند و چهرههای اثرگذار بیشتر از خاطیان عادی مسئولند و قانونگذار باید اين اولویت را مدنظر قرار بدهد. همچنین چهره های اثرگذار را باید بیش و پیش از مردم تدبیر کرد.
در قانون فعلی، اجرای بخشی از مواد آن به سالهای بعدی موکول شده است. می توان پیشنهاد اجرای مرحله ای قانون را اصلاح کرد. اگر حکومت به وظایفش عمل کرد آنگاه می توان با اتمام حجت از مردم مسئولیتهایشان را مطالبه کرد.
ممکن است کسی بگوید تحقق مطلوب وظایف دستگاهها به این سادگی نیست. پاسخ این اشکال این است که مگر ایجاد دوقطبی و اصطکاک و آشفتگی در جامعه هزینه کمتری دارد؟ ممکن است کسی اشکال کند که اگر گزارش اجرای قانون از عدم موفقیت خبر داد، تا کی باید مجرمین رها شوند؟ پاسخ این است که مجرمین رها نمی شوند اما مجرمین ابتدا آنها هستند که ترک فعل یا خیانت می کنند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به مالک فرمود: پیگیری تو از كارهاى کارکنانت سبب امانت دارى ايشان و مداراى با مردم است.
یادداشت تفصیلی
آوینی و سلحشور از دو مبدأ متفاوت، در سینمای انقلاب اسلامی به هم رسیدند. اشتراک این دو در تعلق خاطر به انقلاب اسلامی و خلق آثار ماندگار بود اما تفاوت آن دو در میزان نظریهپردازی بود. سلحشور اهل تاملات نظری در ماهیت هنر مدرن نبود و موانع هنر انقلاب را بیشتر در عمل و اخلاق میدید اما آوینی در یادداشت "فرزندان انقلاب در برابر عرصه های تجربه نشده سینما" از چالشهای بنیادین سخن گفت.
تأکید همزمان رهبر انقلاب بر این دو ،در ابتدای سال۹۵، را اینگونه میتوان تقریر کرد: هنرمندان نباید به نام انتظار هنر موعود و به بهانه اندیشیدن در شرایط امکان امور، فقط در تاملات نظری متوقف شوند که در اینصورت توفیق سلحشور را تحقیر کردهاند اما ورود صرفا عملگرایانه هم بیاعتنایی به آوینی است.
امیدوارم حاتمیکیا (که به قول آوینی ظهور او در سینمای انقلاب واقعهای است نظیر انقلاب) وقتی زیر پیکر سلحشور را گرفت و پروژه نیمتمامش را ادامه داد، چنین حالی داشته باشد. انتظار ما برای هنرمند سوم است که ایمانش به عمل و عملش به فتح برسد. تا آن روز این دو بزرگوار و همسنخان آنها، اسوه سینمای انقلاب اسلامی هستند.
@rezakarimi
سلیمانی در حدیث دیگران؛ غربیها و ضدانقلاب
در این یادداشت شهید سلیمانی در نگاه غربیها و ضدانقلاب با تصاویر مرتبط روایت شده است. بخش اول: نیوزویک، مستند فرمانده سایهها، اوباما و کری و... . بخش دوم: عبدالکریم سروش، اردشیر زاهدی، مسعود بهنود، مهاجرانی، فراهانی. بخش سوم درباره تلاش مذبوحانه مستند پروپاگاندای قاسم سلیمانی و فیلم قهرمان اصغرفرهادی است.
نهایتاً پاسخی کوتاه به این پرسش که: چرا حاج قاسم جهانی شد؟
@rezakarimi
هدایت شده از کتابهای آسمانی
با کتاب معجزه شکرگزاری دنیای تازه ای به روی خواننده باز می شود و آن دنیای شکرگزاری است. از این کتاب میفهمیم که شکر کردن از اشتراکات تمام ادیان و آیینها است و شاکر بودن بین همه افراد با سلایق و نظرات مختلف هم مشترک است.
این کتاب صرفا به شکرگزاری ساده نپرداخته برای مثال این مطلب را هم متذکر می شود که وقتی اتفاق ناگواری در زندگی رخ داد همان اندازه باید شکرگزار بود با این تفاوت که در این موقعیت باید نقاط مثبت آن اتفاق را دید و شاکر بود.
البته نقدهایی بر کتاب وارد است چون به هر حال بر اساس فرهنگ و تفکر غرب نوشته شده است و گاهی شکر خصوصیات منفی هم توصیه میشود. کتاب بیشتر انسان محور است تا اینکه خدا محور باشد و هرآنچه که به دست می آورد را از خود می داند نه از جانب خدا، نعمت های فراوان را نتیجه شکر خود شخص می داند نه نتیجه لطف و محبت خالق، در کل روح معنوی و الهی بر کتاب حاکم نیست، حتی در نوشته اصلی کتاب هیچ اسمی از خداوند برده نشده در ترجمه هایی که از کتاب شده مترجم با بیدقتی شکر را به خداوند نسبت داده است.
بی دقتی مترجمین به همین نکته ختم نمی شود مورد دیگری را می توان نام برد از جمله اینکه عنوان اصلی کتاب جادوی شکرگزاری است نه معجزه شکرگزاری.
یادداشت کامل در خبرگزاری فارس