eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
سیری در آثار و اندیشه های قرآنی امام خمینی (ره) متن سخنرانی در محفل قرآنی رهرو قرآن به همت نهاد کتابخانه های عمومی 13 خرداد 1400 http://r1001.blog.ir/1400/03/13
درباره مسئله امر جنسی در دنیای جدید، آثار ویژه ای در سال های اخیر ساخته شده است؛ از حسین شمقدری که را ساخته تا محسن آقایی که در آستانه انتخابات 1400 دیوارکش را ساخت. در آثار هر دو مستندساز برخی عوارض سوء اخلاق جنسی جدید مطرح می شوند با این تفاوت که مستند انقلاب جنسی به دنبال تغییر سیاستها و فرهنگ‌ ها تحت تأثیر دنیای جدید است ولی ایکسونامی و دیوارکش ضمن پذیرش انقلاب جنسی به دنبال افشای قدرت طلبی ها در پس پرده دنیای جدید است.   مستند دیوارکش هم آرشیو خوبی دارد و هم تولید میدانی دارد.  عنوان دیوارکش یک اصطلاح عامه پسند است و مستندساز هم با طنز گسترده و ادبیات عامیانه اصراری برای بیان فاخر و ثقیل ندارد و با زبان عامیانه استدلال های محکم مطرح می‌کند. لحن و سبک طنز و محاوره‌ و ساختارشکنانه یک تیغ دولبه است چون هم جذابیت و صمیمیت ها را بیشتر می‌کند‌و اطلاعات جدید ارائه می دهد ولی حریم ها را هم کم می‌کند. یک مستند خوب باید هم اسناد جدید ارائه بدهد و هم تحلیل های مفید ارائه کند. در اینجا گاه اطلاعات تکراری و گاه اطلاعات تازه به مخاطب داده می‌شود خصوصاً اینکه ریتم تند هم حجم مطالب را بسیار بالا برده است. مثلا اینکه «زنان بیشتر از مردان مورد توجهند» اطلاعات جدیدی نیست و آزمایش های عملی مثل اینکه زنان بیشتر از مردان بی بنزین کمک می‌شوند و یا زنان بیشتر از مردان در فروش موفق ترند‌ فقط به تثبیت ادعا کمک می کند. اما اطلاعات تازه مستند درباره افشای گذشته مدعیان حامیان حقوق زن است. این مستند می گوید: زنان نباید بازیچه شوند. مستند دیوارکش افشا می کند که منتقدان دیوارکشی خود کم از دیوارکشان نبودند. اثر قبلی ، ، درباره سونامی مخرب آزادی جنسی در آمریکابود و هوشمندانه نشان می دهد که آمریکاییها در ابتدا هم مثل ما محدودیتهای پوشش در شهر و در رسانه داشتند و پلیس با بدپوششی برخوردهای خشن هم اعمال کرده است! و اکنون در انتها ما هم مانند آمریکا  به آفات آزادی جنسی مبتلا شده ایم: از بیماری های جدید تا رواج سقط جنین و... دیوارکش هم‌مانند ایکسونامی ظاهری بسیار ساختارشکنانه دارد و از تصاویر و فیلمها و موسیقی و طنزهای جنسی زیادی استفاده کرده است و حتی زندگی یک را محور فیلمنامه خود قرار است.  دیوارکش و ایکسونامی همسخن با مستند (یا قرن خود) هستند. این مستند تحلیلی درباره استفاده سیاست از روانشناسی است. در ابتدا می بینیم که ،خواهرزاده ، چگونه با اعتقاد به من ناخودآگاه و تأثیرات غیرعقلانی وجود انسان، به کنترل ناخودگاه مردم دست زد و موجب شکستن سد مقاومت مردم و گسترش مصرف گرایی و توسعه اهداف دولت آمریکا شد. به طور مثال می بینیم که با چه ترفندهایی قبح سیگارکشیدن زنان شکسته می شود. روانکاوی در سیاست تا جایی پیش رفت که برنیز به عنوان همراه رییس جمهور آمریکا در انظار ظاهر شد. این ها را هم ادامه داد.  و بعدها سیاستمداران محافظه کاری مانند تاچر و ریگان و در ادامه کلینتون و بلر تلاش می کنند حتی به قیمت نفی برخی ارزشهای حزبی، فردگرایی را رواج داده و با روان درمانی طبق احساسات و ارضاءشخصی و فردی مردم و فارغ از گرایشات طبقاتی و ایدئولوژیک تبلیغات و ‌تجارت کنند. اکنون دیوارکش که به اثر کورتیز ارجاع داده دامنه این قدرت طلبی جنسی را به ایران کشانده است.  یکی از منتقدان این مستند را ضد نظام دانسته و گفته به نظرم این اثر را باید منوتو می‌ساخت نه سفیرفیلم! اما اگر منصفانه نگاه کنیم می‌دانیم استناد به توصیه رهبر انقلاب برای دعوت از طاهره صفارزاده  در جهت حضور در شورای انقلاب و انتقاد ایشان از دیوارکشی در خطبه های نمازجمعه که در فیلم آمده را منوتو پخش نمی کند! بعضی منتقدان مستند را به انتقاد از یک جناح خاص متهم کرده اند. محسن آقایی پاسخ داده: تمام تلاشمان را کردیم که از همه جناح‌ها در مستند حضور داشته باشند از خاتمی گرفته تا احمدی نژاد و... هر چند به نظر می رسد اسامی دیگری غیر از اسامی مطرح در مستند هم هستند که در فضای فرهنگی کشور مؤثرند و باید برای گفتگو انتخاب می شدند. اکنون با وجود این آثار، آنچه که ناگفته مانده این است که با این بحران جنسی چه باید کرد؟ امنیت زن چقدر مهم تر از آزادی اوست؟  ادامه👇👇
👆👆👆 ادامه درباره امر جنسی اصولگرایان سکوت می‌کنند و اصلاح‌طلبان‌سوء استفاده می‌کنند. وقتی کاندیدایی می‌گفت مگر مشکل موی زنان ماست؟ یا دیگری گفت گشت ارشاد علیه مدیران راه می‌اندازم یعنی نمی‌خواهد وارد بحثهای زنانه شود و زمین بازی را به سوی موضوعات اقتصادی و عدالتخواهانه تغییر می‌دهد.  شاید تعیین‌اولویت و تغییر زمین بازی موقتا لازم باشد اما این روش مشکل امر جنسی را در جامعه ما حل نمی کند و تنها نهایتاً مانع سوء استفاده مدعیان می‌شود. باید پذیرفت که هنوز بستر و ظرفیت ارائه جامع همه مسائل اسلامی را فراهم نکرده‌ایم.  روزی که رهبر انقلاب اولویت اول زن را خانواده دانست رسانه‌های بیگانه عامدانه این سخن را تیتر کردند. در جهان امروز چه خبر است؟ آیا این سخن را باید مخفیانه بر زبان آورد؟! یکی از عمیق‌ترین جملات درباره زن را امیرالمؤمنین ع در نامه۳۱ نهج‌البلاغه فرمود که: زن ریحانه است نه قهرمان. مستند قرن خود غرب را افشا کرد و ایکسونامی آمریکا را در مقایسه با ایران و دیوارکش ایران را افشا کرد. امیدوارم روزی یک مستندساز ارزشهای حقیقت زن را به تصویر بکشد.
ashare erfani.MP3
4.75M
تفاوت شعر عرفانی و عارفانه (نشست مجازی تحلیل و بررسی کتاب «مجموعه اشعار ملاصدرا» 27خردادماه 1400) متن کامل یادداشت: http://r1001.blog.ir/1400/03/29 @rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
در کتاب پرسش ها و پاسخهای دانشجویی، مؤلف روایت «اقوام متعمقون» را تفسیر به رأی کرده است. مؤلف با هدف بیان اینکه آخرالزمان فقط فساد و تباهی نیست استدلال ناقصی را مطرح کرده است و مدعی شده بنابه حدیث امام سجاد ع مردم آخرالزمان از عقل و هوش بیشتری برخوردارند! (مهدویت، ص18). امام سجاد علیه السلام فرموده اند: « ان الله عزّ و جلّ علم انه يكون فى آخر الزمان اقوامٌ متعمِّقون فأنزل الله عزّ وجلّ:(قل هو الله احد الله الصمد) و الآيات من سورة الحديد الى قوله:(و هو عليم بذات الصدور) فمن رام وراء هنالك هلك»(كليني،1363،ج1 ص91). اولاً مؤلف قضاوت خود را در داخل گیومه آورده گویا این کلمات جزو متن روایت هستند! ثانیاً قضاوت مؤلف محل تردید است چون بر سر اینکه متعمقون در این روایت مدم است یا ذم؟، اختلاف نظر وجود دارد. ثالثاً بر فرض مثبت بودن تعمق، نمی توان نتیجه گرفت که کلمات روایت دلالت بر این باشد که مردم آخرالزمان از عقل و هوش بیشتری برخوردارند! چون روایت وصف همه مردم نیست بلکه به وجود اقوامی در مردم اشاره دارد و متعمقون وصف همه مردم آخرالزمان نیست. به عبارت دیگر در حدیث آمده که «فى آخر الزمان اقوامٌ متعمِّقون» نه اقوام آخرالزمان متعمقون. آیات قرآن هم سابقین را بیشتر در اولین می داند و نه در آخرین: ثله مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ. تفاسیر به بیان مصداقی این مفاهیم و تبیین اولین و آخرین با معیار زمانی پرداخته اند که لازمة این اقوال تقلیل سابقون در گذر زمان بوده است(مجله آموزه های قرآنی، 16، ص135). اصولاً برتری عقل و هوش مردم در دوران انفجار اطلاعات و فضای مجازی مورد تردید پژوهشگران قرار گرفته و آنها مدعی شده اند بار زیاد اطلاعات موجود کاهش قدرت تحلیل انسان ها شده است. به عنوان مثال نیکلاس کار با عنوان کم عمق ها (Shallows) کتابی نوشته که در ایران آن را بیشتر با عنوان فرعی‌اش می‌شناسیم: اینترنت با مغز ما چه می کند؟ در این کتاب استفاده‌کنندگان اینترنت به کم‌عمق بودن و نگرش سطحی متهم شده‌اند. کتاب پرسش ها و پاسخهای دانشجویی، که توسط نشر معارف به عنوان یکی از مهم ترین ناشران کشور منتشر شده، از جمله آثار مؤثر و مرجع برای دانشجویان کشور است و بر اساس مشهورات و به صورت غیرعلمی نباید اعتماد و تشنگی دانشجویان و جوانان را به صورت تفسیر به رأی و گمانه زنی پاسخ دهد. @estentagh
یادداشت برای سخنرانی در نشست تحلیل و بررسی کتاب کد24 کتاب کد۲۴ (با نام اولیه گفتگو با سایه) یک اثر بین آثار ستایش گران هدایت با منتقدین او و کتابهایی مانند حقیقت بوف کور (از محمدرضا سرشار که شهرت و تأثیرگذاری هدایت را یک سوءتفاهم و حاصل تبلیغات می داند) است که راه میانه را در پیش گرفته و از این نظر مورد تمجید افراد از طیف های فکری مختلف قرار گرفته است. این کتاب چند سند مهم درباره زمینه شکل گیری اثر بیان می کند: سینمای اکسپرسیونیستی، ترز دختر فرانسوی، نمادهای هندی، کافکا و خیام. مؤلف با این کار چند سند مهم جهت تحقیق و قضاوت بیشتر در اختیار تحلیل گران قرار می دهد تا متشابهات آثار هدایت به محکمات آن برگردانده شوند. مستند گفتگو با سایه هم با همین مضامین ساخته شده و در واقع کتاب و مستند نویسنده مشترک دارند. ادعای قابل تأمل حبیب احمدزاده (نویسنده کتاب) این است که : «اغلب متون مکتوب در زمینۀ نقد بوف کور بر مبنای نظریۀ «مرگ مؤلف» استوار بوده‌اند. ولی در نقد روش تکوینی ناچار باید زمان و سرزمینی را که در آن می‌زیسته، در آن‌جا پرورش یافته، را در نظر گرفت». کتاب کد۲۴ تلاش می کند بدون قضاوت فقط اسناد را روایت کند البته در پایان او را هم نقد می کند و نویسنده علیه نیست انگاری قضاوت خودش را می نویسد. هدایت کاملا غربی بود و کتاب کد24 از جمله آثاری است که تقلید را توسط صادق هدایت مستند می کند. صادق هدایت صادقانه می گوید: همه تقلید می کنند. اما هدایت می گوید تقلید با سرقت و چاپیدن فرق هست. از این جهت می توان گفت تقلید او شریک شدن در روح فرهنگ غربی است. اصالت و اوریژینالیته هدایت که فردید می‌گوید به یک معنا درست است ولی نه اینکه او مقلد نباشد. هدایت اصیل بود چون به معنای واقعی یک مرد فرنگی بود وعلت توجه زیاد غرب به بوف کور هم همین همسخنی بین آنهاست. سایه در نیست انگاری نشانه مهمی است که البته نویسندگان مدرن به این موضوع توجه نشان داده اند. سایه در فرهنگ اسلامی حقیقت نازله عالم بالاست و در فرهنگ مدرن نماد عرفان نیست انگار. بوف کور روایت معکوس مصرع اول این بیت معروف حافظ است: سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد/ ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود. سایه حافظ از جنس وجود است و سایه هدایت از جنس عدم. احمدزاده می نویسد: «خودکشی هدایت نوعی وحدت و هماهنگی بین تراژدی زندگی او و تراژدی قهرمان بوف کور به وجود آورد و این بالاترین‌دلیل تأثیر بوف کور در ذهن مخاطب و ماندگاری آن در ادبیات داستانی ایران است. اما آیا هماهنگی زندگی مؤلف با متن اثر عامل ماندگاری آن است؟ نظریه دیگر این است که بسیاری آثار بزرگ به دلیل سخنگویی زمان خود ماندگارند. دکتر داوری می‌گوید: من هدایت را به عنوان کسی که شاهد زمانه خود بوده است در نظر آورده‌ام و به گواهی تاریخی او می‌اندیشیدم. هدایت نه فقط راهبر نویسندگان بعد از خود است و به قول محمود دولت آبادی همه ما از تاریکخانه هدایت بیرون آمده ایم بلکه سخنگوی تاریکی و نیست انگاری زمانه است. متن تفصیلی: http://r1001.blog.ir/1400/04/14
حجاب از نظر شهید مطهری.m4a
5.05M
معرفی کتاب #مسئله_حجاب از شهید مطهری @rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
قربانی از شعائر الهی است که تعظیم آن نشانه تقوی است. اما آیا خود قربانی موضوعیت دارد یا هدف اطعام است؟ اگر هدف اطعام باشد گیاهخواران دیندار می‌توانند استدلال کنند خود قربانی اصالت ندارد و می توان بدون قربانی اطعام کرد و این سنت به اقتضای زمانه مرسوم شده و اکنون عمل اخلاقی نیست. اما شواهد به نفع اصالت قربانی فراوانند: - تأکید و‌ تکرار عبارت بهیمه الانعام رزق الهی است مٰا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اَلْأَنْعٰامِ َ (حج ۲۸ و ٣٤) و انعام حلال الهی اند: ِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ اَلْأَنْعٰامُ إِلاّٰ مٰا يُتْلىٰ عَلَيْكُمْ (حج٣٠) - بُدْن (نوعی قربانی) از شعائر الهی است: وَ اَلْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَكُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اَللّٰه - تأکید و تکرار مسخر بودن قربانی (حج۳۶و۳۷) - تعبیر ظریف «وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا» (پهلویش زمین‌گیر شد) که تأکید دیگری بر تسخیر قربانی هنگام‌ذبح است - توصیه به اکل قبل از اطعام فَكُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا (حج۳۶) این شواهد همگی به‌نفع اصالت قربانی و خون ریختن و گوشتخواری شهادت می‌دهند. پس، از آیه  لَنْ يَنٰالَ اَللّٰهَ لُحُومُهٰا وَ لاٰ دِمٰاؤُهٰا وَ لٰكِنْ يَنٰالُهُ اَلتَّقْوىٰ مِنْكُمْ نمی‌توان به نفع گیاهخواری استدلال کرد و این آیه نقش گوشت و خون را انکار نمی‌کند چون  شواهد قبلی خلاف این نوع مصادره آیه است و در ادامه هم به اینکه قربانی مسخر است تصریح می شود و از همه مهم تر اینکه منظور از تقوی صرفاً اطعام نیست بلکه تقوی در‌ سیاق این آیات، همان تعظیم شعائر الهی است و قربانی صراحتا از شعائر الهی است. بنابراین منظور از اینکه گوشت و خون به خدا نمی‌رسد این است که قلب ما متوجه خدا باشد و اگر بدون تقوی (قصد قلبی تعظیم‌امر الهی) خون بریزیم و گوشت بخوریم بی فایده است ولی ذکر یادخدا در سنت تسخیر بدون ریختن خون و خوردن گوشت تعظیم شعائر الهی را ناتمام می‌گذارد. قربانی سنت تسخیر است و این سنت خدا را قادر متعال معرفی می‌کند ولی بشر مدرن بدون نگرش توحیدی همه چیز را با اخلاق سکولار می سنجد. متدینین اخلاق‌گرا  هم تلاش می کنند قربانی را به سنت اطعام تنزل دهند و حکم آن را موقتی و تاریخ گذشته تلقی کنند. اما گوشتخواری صرفا خوردن برای زنده ماندن یا لذت بردن نیست بلکه شرکت در سنت تسخیر در آفرینش و سلسله مراتب عالم است. عالم مسخر انسان است و هدف تسخیر این است که به مقام شکر برسد: كَذٰلِكَ سَخَّرْنٰاهٰا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (حج٣٦) و با  شکر خدا بزرگ داشته شود : كَذٰلِكَ سَخَّرَهٰا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اَللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاكُمْ(حج٣٧). این اهداف قربانی به طور کامل با اطعام به دست نمی‌آید. البته نباید به بهانه این سنت مؤکد توهم استقلال و یا درنده‌خویی یا لذت‌پرستی غلبه کند بلکه باید گفت:  تَقُولُوا سُبْحٰانَ اَلَّذِي سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا وَ مٰا كُنّٰا لَهُ مُقْرِنِينَ (زخرف١٣). برای همین تسخیر انعام بدون یادخدا رجس و شرک و قول زور است. اگر درک‌توحیدی از هستی ادامه پیدا کند، تسخیر شامل انسان نیز می‌شود پس سنت قربانی یک مرحله تکمیلی شگفت دارد آنجا که خود انسان قربانی می‌شود! این سنت از زمان اقدام به ذبح اسماعیل توسط ابراهیم شروع شد و به ذبح عظیم ختم شد.  گیاهخواران چه بی دین‌ها و‌چه دینداران ، چه صادق هدایت و ‌چه حجت‌الاسلام دکتر اسلامی، همگی درگیر مفروضات مدرنیته هستند. آنها  ابتدا باید تفسیر توحیدی از سنت تسخیر را درک کنند شاید مستعد درک حقیقت ذبح عظیم شوند. به قول مرحوم دولابی در کتاب مصباح‌الهدی: بنای نظام آفرینش بر قربانی شدن مادون برای مافوق است. همه‌ی موجودات طبیعت خود را قربان مؤمن می‌کنند، او خود را قربان اهلبیت «علیهم السلام» و آنها خود را قربان خدا می‌کنند. @estentagh
هدایت شده از استنطاق
Faith and action.MP3
22.39M
بحث تفسیری درباره رابطه ایمان و عمل (با تمرکز بر آیات ابتدایی سوره مؤمنون) دوشنبه ۴مرداد ۱۴۰۰ کتابخانه امیرکبیر کرمانشاه http://estentagh.blog.ir/post/124 لینک عضویت: https://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a @estentagh
tosee nasab.MP3
17.82M
#بازنشر نظریه #توسعه_نسب برادرم پدرم اصل و فصل من عشقست که خویش عشق بماند نه خویشی نسبی #گروه_مطالعاتی_المیزان پنجشنبه 5دی ماه 1398– کتابخانه امیرکبیر @rezakarimi @estentagh
 در ساختار جمهوری اسلامی برخی انقلابیون و حزب اللهی‌ها به قانون احترام شایسته‌ای نمی‌گذارند و با بهانه‌های اصلاحی یا انتقادی به تشخیص‌های شخصی و سلیقه‌ای  عمل می‌کنند و گاه بی‌نظم یا خودسر شده و  تبعیت از آیین نامه‌ها و خواست مافوق را ترک می‌کنند. بعضی دیگر هم کورکورانه و محافظه‌کارانه از روح و مقصد قانون دور شده‌اند و به فکر نقد و تغییر وضع موجود نیستند. برای تحلیل این افراط و تفریط تامل در قانون‌مداری یوسف علیه‌السلام مفید است.  يوسف نبي وقتی عزیز مصر بود با استفاده از قانون و دین و آیین، برادرش را به خودش بازگرداند. اما‌قانون پادشاهی که همکاری با او را پذیرفته بود مقصودش را تأمين نمی‌کرد. گرچه او تمکن و قدرت زیادی داشت و از طرفی حقش بود تا برادرش بنیامین را از ديگران برادران حسود و گناهکارش جدا کرده و  به خودش ملحق کند، اما نخواست‌ قانون‌شکنی کند یا با کید مخفیانه یا خائنانه برادرش را بگیرد! یوسف به دنبال برادرش بود ولی کید و چاره‌جویی او قانونی بود نه قانون‌شکنانه. تنها راه ممكن كه حضرت يوسف‌ ع ميتوانست بـه واسـطه آن، بـرادرش را نـزد خود نگهدارد، قانون مجازات سارق نزد كنعانيان بود. برادران در پاسخ پرسش یوسف گفتند كيفر سارق درآيين ما، خود اوست؛ با این اعتراف‌گیری، کید یوسف به خواست خداوند موفق شد؛ . كَذٰلِكَ كِدْنٰا لِيُوسُفَ مٰا كٰانَ لِيَأْخُذَ أَخٰاهُ فِي دِينِ اَلْمَلِكِ إِلاّٰ أَنْ يَشٰاءَ اَللّٰه واینگونه ما برای یوسف کید کردیم و او در آیین پادشاه نمی‌توانست برادرش را بگیرد مگر آنچه خدا می‌خواست(یوسف٧٦). این آيه نشان می‌دهد پایبندی به دين الملک (آیین پادشاه) عامل مهمی در تعیین مسیر تصمیمات یوسف بوده است، همانطور که قرآن هم در قصه او خیانت‌‌ را تحلیل کرده و مذموم‌ دانسته است‌. نکته مهم این است که خواست یوسف متوقف در قانون‌ نبود و به دنبال تحقق اهداف بالاتر بود اما برای این کار قانون شکنی نکرد و از بند و تبصره های قانونی بهره برد و موافقت مخالفان احتمالی را هم جلب کرد. یوسف نظراً مطیع محض قانون نبود ولی عملاً به آن ملتزم بود. البته قانون را دور نزد بلکه دیگران را با قانون خودشان مجاب و معترف کرد. در قرآن پیامبران علیه نظم و قانون ملوک ظالم و کافر قیام کرده اند و از طرفی بر اطاعت قانون شريعت الهی تاکید شده است. اما اگر قانونی هیچ‌کدام از این دو نوع نباشد چه‌باید کرد؟ با قوانینی که نیاز به اصلاح و تحول دارند چگونه باید مواجه شد؟  قانون مصر از نوع قوانینی است که نه سراسر ظلم است و نه از طرف معصوم تشریع شده است اما یوسف آن را محترم دانست و به آن‌ خیانت نکرد. همانطور که به عزیز مصر که او را جایگاه و احترام بخشید خیانت نکرد؛ قٰالَ مَعٰاذَ اَللّٰهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوٰايَ إِنَّهُ لاٰ يُفْلِحُ اَلظّٰالِمُونَ (٢٣) حکمت احترام به قانون های بشری و عرفی چیست؟  سوره یوسف قصه تقابل مکر و کیدهای الهی و غیرالهی است و در آن می‌خوانیم که أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَ أَنَّ اَللّٰهَ لاٰ يَهْدِي كَيْدَ اَلْخٰائِنِينَ (یوسف٥٢). کید نباید خائنانه باشد و حرمت مولا و صاحب باید حفظ شود، حتی اگر او آیینی دیگر داشته باشد. خیانت نوعی نقض عهد غیرآشکار است که نظم موجود را از راه کج بر هم می‌زند. حکمت حفظ قانون، قبح و عقیم بودن خیانت است و ظلم خیانت کمتر از قانون ظالمانه نیست.  در دوراهی توقف در قانون و فراتر از قانون بودن، راه درست کید (تدبیر) قانونی است نه قانون‌شکنی. کید قانونی تغییر قانون با قانون است و در سوره یوسف این‌ کید مظهر مشیت الهی است. @rezakarimi @estentagh
یکی از بهترین انواع روایت این است که قصه فیلم یک ماجرای درگیرکننده داشته باشد اما معنای فیلم در این ماجرا متوقف نشده بلکه لایه های عمیق تری توسط تماشاگر متأمل کشف شود به شرطی که بین این ظاهر و باطن گسستگی فرمی و محتوایی دیده نشود و فیلم به یک اثر شبه فلسفی یا نمادگرای خسته کننده تبدیل نشود. یکی از مهم‌ترین خطوط روایی فیلم‌ ، کندن زمین و جست وجوی مخفیانه در فاضلاب شهر برای یک گنج گمشده است. این جست و جو از یک مدرسه آغاز می‌شود و آلوده شدن به گندآب حال همه را بد می‌کند و‌ در پایان لحظه اطلاع از اصل ماجرا بیچارگی بیشتری را نشان می‌دهد. اما همه این ماجرا یک سیر انفسی و کشمکش درونی در شخصیت را هم به تصویر می‌کشد و لحظه بازگشت او از فاضلاب به مدرسه می تواند معنادار باشد. اینگونه یک فیلم هم برای کودک و هم‌برای بزرگسال جذاب است! نقطه قوت فیلمنامه (به عنوان یک نویسنده ماهر و فکور) و همین هماهنگی تا اواخر فیلم است. هر چند به نظرم پایان‌بندی فیلم قوت سیر قبل از خودش را نداشت. از جذابیتهای فیلم خورشید این است که بازی‌های خوب و فیلمنامه ای قصه‌گو دارد. از نظر محتوایی هم فیلم همچنان لطافت آثار قبلی کارگردانش را دارد و روحیه انتقادی اش را بدون سیاه نمایی و پوچ‌انگاری حفظ کرده است، طوری که برخلاف بسیاری آثار موجود، خورشید را می توان همراه خانواده دید! که این ویژگی از دیگر نقاط قوت آن است. خورشید را ببینید و از گرمای آن بهره ببرید و از نور آن بصیرت پیدا کنید. @rezakarimi