مستند #این_رل فرم هماهنگ و اطلاعات تازهای دارد اما نگرشی تحریفآمیز، خودمتناقص و کاریکاتوری و ناقص به #امر_جنسی دارد و در ادعای خود صادق نیست و فرم آن هم فرصتطلبانه و عاری از حیاست.
فرم #کمدی_درام ابتکاری است و به فروش آن هم کمک کرده و با مضمون هماهنگ است. بسیاری از کمدی های شفاهی عوام به امرجنسی آمیخته است و بازگویی این مسائل اغلب با لبخند و خنده همراه است.نکته مهم این است که این لبخند همیشه نشانه جذابیت و لذت نیست بسیاری لبخندها توام با نوعی شرم و حیاست اما در این مستند، آن هم با ویژگی های شخصیتی #هاشم_بافقی، کمدی در خدمت سرگرمی و فروش اثر است نه حیا.
این مستند خود متناقض هم هست چون یک جوان مذهبی را نشان میدهد که نمیخواهد گناه کند ولی دوستدختری دارد که با او کوه میرفته و از اینکه ترکش کرده ذهنش درگیر است! موسسه ای که با دوربین مخفی نشان داده میشود شفاف نیست موسسه همسریابی یا برای ازدواج موقت است یا فراتر از آن!
تحریف آمیز بودن اثر در این است که کسی که ساده و محجوب است و روابط عمومی ضعیفی دارد لزوما برای همسریابی ناموفق نیست بلکه خدا در آفرینش برای هرکسی هم جنس قرار داده است و اصولا بار ازدواج فقط بر عهده شخص نیست و مشکل ازدواج فقط با رل زدن حل نمیشود. ای کاش برای این نظریه تازه رل! پژوهشی و کتابی معرفی میشد.تنها کتاب مطرح شده در اثر، کتاب سلوک با همسر است که ربطی به قصه نداشت.
کاریکاتوری بودن اثر در بزرگنمایی هایش است. در اینجا مشکل "تعمیم موارد خاص" در روايت اثر وجود دارد و قهرمان اثر، غالب نسل جوان را نشان نمیدهد و اساسا مشکل غالب نسل جدید نداشتن قدرت ارتباط نیست بلکه داشتن ارتباط خطرناک است.
#حسین_شمقدری مدعی است ما واقعیتها را بیان کردهایم. آیا فیلم فقط بازنمایی است؟! آیا پیشفرضهای ذهنی کارگردان مخاطب را به سمت خاص هدایت نمیکند؟ آیا تلاش برای آموزش رل نوعی ترویج یک سبک زندگی نیست؟
کارگردان میگوید "لازمه درام و نمایشی بودن اثر، خلق موقعیتهای منفی است که ظاهرا ترویج آن موقعیت به شمار میروند اما مهم کلیت اثر است و در پایان یک تراژدی و کمدی تلخ به وجود میآید". اگر تلخی پایان از جنس شیرینی رل و رابطه باشد میتوان از تأثیرش در درام سخن گفت اما این تلخی مربوط به مشکلات جامعه و خانواده است و نه عاقبت عمل قهرمان درام!! تلخی پایانی، زمانی جبران آفت کمدی است که قهرمان را پشیمان کند نه مظلوم و مقهور.
نگاه مستندساز ناقص است چون نمیگوید اگر مشکل جوانان فقط عدم رفع نیاز است پس زنان شوهردار و متاهلین چرا آلوده شدند؟ آیا طغيان انسان معاصر فراتر از رفع نیازهای جنسی نیست؟ همچنین، اولویت به جنبه جنسی نیازهای جوان در حالی است که نیازهای روحی روانی او هم بسیار مهم هستند.
غیبت پدر و مادر در پاسخگویی به مشکل جوان هم منجر به ناقص ماندن اثر شده است. اگر جوان با والدین ضعف ارتباطی دارد باید این مسئله به تصویر کشیده شود و اگر خانواده در زندگی شخصیت و در نگاه کارگردان اهمیت اساسی ندارد که این با قرآن در تضاد است.
قرآن در مورد جوانان در جستوجوی ازدواج نسخه اساسی دارد: وَ أَنْكِحُوا اَلْأَيٰامىٰ مِنْكُمْ... إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ (نور٣٢). در این آیه، سخن از انکاح است نه نکاح (ازدواج دادن نه ازدواج کردن) و خداوند به شرط فقر و عفاف وعده رفع نیاز داده است. یعنی لوازمیک ازدواج این است که اولاً اولیای جوان (از والدین تا حاکمیت) او را حمایت کنند و ثانیا به بهانه نیاز بیراهه نروید و نیازتان را از خدا بخواهید. اما این آيه چقدر در مستند مهم است. مستندسازان ما چقدر به قرآن رجوع میکنند؟ بگذریم! تا قرآن راه طولانی است!
@rezakarimi