👆ایننوع نقشه ها و طراحی ها الهام بخش هستند.
ورود اسلام به ایران مسئله مهمی است که باستان گرایان و شرق شناسان و مسلمانان در مورد آن نوشته اند. بعد از این سؤال دوم این است که چرا ایرانیان به تشیع گرایش پیدا کردند؟
به نظرم علاوه بر پاسخهای داده شده می توان گفت
چون ایرانیان قوم باطن گرایی هستند و از این جهت اهل حکمت وعرفان بوده اند و کمتر ظاهرگرا بودند اینجاست که می بینیم سابقه بت پرستی در تاریخ ایران نیست. باطن گرایان استعداد بیشتری برای ولایت پذیری دارند.
به نظرم مهمترین عامل تاریخی تشیعایرانیان #سفر_امام_رضا بوده که بسیاری شهرهای ایران قدمگاه ایشان شد و به دنبال این سفر سادات موسوی هم در نقاط مختلف از شیراز تا قم و طبرستان را حرم خود ساختند و #امامزادگان به بخشی از هویت ایرانی تبدیل شدند.
#اسلام_ایرانی
سالها پیش بود که یک سیاستمدار گفت #جنگ_با_عراق #برادرکشی بود. آن روز او یک غرض از گفتن این سخن داشت و دیروز که من مقاله برادرکشی در قرآن را نوشتم طور دیگری این جمله را تحلیل کردم و گفتم این جمله هم غلط است و هم درست! امروز که حس ضد عراقی قدری بالاگرفته این جمله بازهم قابل تأمل است.
بعد از رفتن صدام که عامل اصلی این برادرکشی بود بازهم راه های عتبات باز شد و ایرانی ها و عراقی ها با هم برخورد کردند؛ خویشاوندان دو ملیتی دوباره یکدیگر را پیدا کردند. در حرم ائمه رزمندگانی که دیروز علیه هم جنگیدند روبروی گنبد و ضریح نشسته در کنار هم به امام فکر می کردند. عراقی ها پاهای کسانی که دیروز به سمت آنها تیر شلیک کرده بودند را در دستان خود تکریم می کردند و گاهی که خاطره گویی گل می انداخت نزدیک بود بازگویی جزئیات بیشتر یک عملیات کار را به جای باریک بکشاند! در این میانه #بی_بی_سی با ساختن مستند #داستان_دو_سرباز غرض دیگری از بیان برادرکشی داشت. ولی چراغ راه ما باید قرآن باشد. #برادرکشی_در_قرآن می گوید همه ما فرزندان توحید هستیم و بالاترین مظهر توحید ائمه هستند و تولی و تبری باید بر این محور باشد.
اکنون دوباره خطر برادرکشی به مشام می رسد، آن هم در آستانه اربعین که مظهر برادری و فداکاری در راه حسین علیه السلام بود. فراموش نکنیم که #حب_الحسین_یجمعنا .
پیشنهاد کتاب برای محرم
فتح خون و روایت فتح (گنجینه آسمانی) دو اثر پر جذبه آوینی هستند که در دوران معنوی زندگی او در دهه شصت نگاشته شده اند. رشد نظری آوینی از سال 68 به بعد است ولی این دو به صورت اشاره وار حاوی بذر اندیشه ای بودند که او سالها بعد در مقالات مجله سوره تبیین کرد.
متن کامل یادداشت:
http://r1001.blog.ir/1396/01/27
#شهید_مطهری در آثار خود تلاش کرده است معنای برخی کلمات کلیدی را بازخوانی کند. یکی از این معانی تقواست. او معتقد است ما دو نوع #تقوا می توانیم داشته باشیم: تقوایی كه ضعف است و تقوایی كه قوّت است.
«نوع اول اینكه انسان برای اینكه خود را از آلودگیهای معاصی حفظ كند، از موجبات آنها فرار می كند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه می دارد؛ ...نوع دوم اینكه در روح خود حالت و قوّتی به وجود می آورد كه به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد كه اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد كه وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 693). او با ریشه یابی لغت تقوا که به معنای وقایه و نگهداری است می گوید ترجمه پرهیزگاری برای تقوا مناسب نیست بلکه تقوا خودنگهداری است. این تغییر در ترجمه مقدمه تغییر از تقوای ضعف به تقوای قوت می شود. در اثر این تغییر جهت افراد متقی اجتماعی تر می شوند و تقوا بیشتر از حالت خارجی و ظاهری، جنبه درونی و باطنی پیدا می کند.
اکنون می توان معنایی سوم برای تقوا را در نظر گرفت؛ همانطور که نگهداری دوجنبه ایجابی و سلبی دارد تقوا هم باید این دو حالت را در خود داشته باشد. نگهداری یعنی حفظ یک چیز و پرهیز دادن آن از آفات و خطرات. در این تعریف بازهم مفهوم وقایه و نگهداری مدنظر است ولی تلاش می شود این معنا عمیق تر فهم شود.
تقوا ترکیبی از شکر و صبر است. متقی هم از خوب به خوبی بهره می برد و هم از بد اجتناب می کند. در هر دو تعریف تقوای ضعف و قوت تنها جنبه سلبی تقوا مدنظر است اما با تحلیل خطبه متقین و اوصاف متقین در قرآن می فهمیم بهره از دنیا و اخذ نعمتهای خدا هم جزو ساختار تقواست. متقین فقط محرومیت نمی کشند بلکه فاکهین و فرحین هم هستند! متقین هم با ترس و هم با بشارت مأنوس هستند:
در اوصاف متقین در نهج البلاغه می خوانیم که: «شب می کند در حالی که همتش شکر است: يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ ». در ادامه هم می خوانیم که متقی همزمان هم شاد و هم نگران است: «وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ».
متقین هم اکنون در جناب و نهر ها و عیون هستند و علاوه بر حفظ از عذاب، هم اکنون داده های الهی را اخذمی کنند و به آن خوش می شوند:
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيم ، فاكِهينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحيمِ (طور17و18)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فىِ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُّمْ إِنهَّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُسِنِينَ(ذاریات15و16)
@rezakarimi1001
شعله ور داستان غواص فداکار کرمانشاهی را ناقص روایت می کند/ حسادت امین حیایی به بهمن پرورش!
#شعله_ور روایت مردی با بازی امین حیایی است که #آتش_حسادت و نارضایتی او را شعله ور کرده و مدام در مورد دیگران بد فکر می کند و بد رفتار می کند. از طرف دیگر مصطفی حیدری همکلاسی سابق او غواصی فداکار است که در همه جای کشور به مردم داغدیده کمک می کند تا پیکر عزیزان خود را که در عمق آب گم شده پیدا کنند تا جایی که حتی پسر او به جای پدر شیفته قهرمان فداکار می شود و مدام آتش پدر شعله ورتر می شود.
کارگردان فیلم در جایی گفته بود میخواستم درباره عرفان فیلم بسازم اما این فیلم بیشتر یک روایت شخصی از یک #مسئله_اخلاقی است و عرفان ساحت متفاوتی دارد. شعله در عرفان آتش سوختگان عشق است اما در اینجا آتش از خشم و گناه است. شاید فقط در تیتراژ پایانی است که موسیقی قَوّالی پاکستانی #نصرت_فتح_علی_خان از مرز سیستان وارد کشور شده و با موسیقی ایرانی ترکیب می شود و نسیمی از عرفان نشان می دهد. اینجاست که در پایان بازهم مانند آثار اخیر#حمید_نعمت الله صدای #همایون_شجریان به گوش می رسد که ...خدا خدا... نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم / مذاق عاشقی دارم پی دیدار میگردم / خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم/ خطاکارم گنهکارم به حال زار می گردم...
این فیلم سرشار از تصاویر و موقعیتهای بکر و الهام بخش است اما اصل داستان گیرا و مؤثر نیست و روایت با مخاطب ارتباط برقرار نمی کند. نعمت الله بسیار شخصی فیلم می سازد اما شخصیت او آینه مناسبی از مردم نیست.
نکته مهم این است که داستان غواص واقعی است؛ مرد #کرمانشاهی_فداکار که بسیاری خانواده ها از او خاطره خوبی دارند. اما عجیب این است که نام #بهمن_پرورش در داستان مستعار است! و عجیب تر این است که خود پرورش نقش خودش را بازی کرده است! حتی علی رغم تأکید بر مصائب سیستان، کرمانشاهی بودن قهرمان هم سانسور می شود و او همکلاسی امین حیایی (احتمالا در تهران!) معرفی می شود. عجیب تر از اینها گله های پرورش بعد از ساخت فیلماست!! که از نوع رفتار گروه سازنده ناراضی است.
در طول فیلم #امین_حیایی مدام به پرورش حسادت می کند و از خشم شعله ور می شود اما معلومنیست خود نعمت الله چه احساسی نسبت به #غواص_فداکار داشته که نام و نشانش را در فیلم سانسور کرده است!
بازنشر
کلام کوتاه و پرمغز مرحوم دولابی در مورد علت واقعه کربلا بسیار قابل تأمل است: «امام در مورد علت رفتنشان به کربلا به هر کسی مطابق عقلش چیزی گفت ولی علت اصلی اش معلوم نشد: امام حسین به خداوند گفت من میخواهم قربان شما شوم! (مصباح الهدی، ص309).»
این جمله شبیه این حدیث است که پیامبر به امام حسین علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً ؛ خدا خواسته تا تو را کشته ببیند.» (لهوف، ص63)
این کلام ما را دوباره به این پرسش درگیر میکند که چرا ما علاوه بر لعن ظالمین، سجده شکر به جا میآوریم و میگوییم: الحمد الله علی عظیم رزیتی!
پاسخ این است که شکر مصیبت کربلا گفتن همنوا شدن با جمله حضرت در لحظه ذبح عظیم است که فرمود: الهی رضاً بقضائک، تسلیماً لامرک.
کلام دولابی دو نتیجه مهم دارد: اول اینکه تحلیلهای عاشورایی متنوع هستند و همه اینها را نباید کاملا رد کرد چون امام به هر کس مطابق عقلش چیزی گفت. عاشورا واقعهای ذو ابعاد است و هر کس به قدر ظرفیتش آن را میفهمد. همه بر سر سفره امام مهمان هستند و نباید خرد و کلان را از در این خانه برانیم!
دومین نتیجه این است که می توان در طول همه تحلیلها «رابطه امام و خدا » را به عنوان نهاییترین تحلیل بیان کرد. اما این تحلیل باید برای محرمان بیان شود و طوری باید تقریر شود که با دیگر تحلیلها نهایتاً در تضاد نباشد.
هدایت شده از الهادی
Mesbahol-Hoda3.pdf
4.01M
📜 #ویژه_نامه #مصباح_الهدی
➕نسخه جدید و گرافیکی
🔻بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری با موضوع امام حسین علیه السلام، عاشورا و اصحاب کربلا
🔺 @nasery_ir
sakine270697.MP3
3.25M
درباره سکینه:
سکینه یک مقام ویژه است و از امور قلبی است که موجب حضور لشگر فرشتگان و رسیدن به فتح می شود و نشان می دهد که جنگ فقط با امور مادی به نتیجه نمی رسد.
رابطه سکون و قدرت و فتح چیست؟ از سوره برائت می فهمیم که احساس سکونت موجب تقویت معیت الهی می شود.
شباهتهای حکومت مختار با جمهوری اسلامی
- هر دو حکومت در زمان حیات امام معصوم تشکیل شده اند ولی امام در صحنه قانونگذاری و اجرا حضور پیدا نمی کنند.
- هر دو خود را به امام زمان خود منتسب می دانند ؛ یکی به خونخواهی و دیگری به نصب عام.
- هر دو می خواهند رضایت امام را کسب کنند و بلکه نهایتاً حکومت را به امام تحویل دهند.
- در هر دو حکومت اتفاقاتی که تسلی خاطر امام هستند رخ می دهد.
- رشد و گسترش هر دو قیام مایه شگفتی و تحسین دیگران هستند.
- هر دو در زمانه خود «حرکت خلاف جریان غالب» محسوب می شوند.
- هر دو در ابتدا به قصد تشکیل حکومت و ایجاد ساختارهای جدید قیام نکردند بلکه یکی به خونخواهی و دیگری به قصد مبارزه با ظلم و فساد شروع به قیام کردند. اما بعدها که زمینه فراهم شد دامنه قیام گسترش پیدا کرد.
- در هردو قیام مصلحت سنجی و تاکتیک های سیاسی وجود دارند که مورد اعتراض برخی کسانی که این اقدامات را بر خلاف شعائر قیام می دانند قرار می گیرد.
- در هر دو ایرانیان و اسلام پیوند آشکار و مؤثری دارند
- هر دو به شدت مورد آماج تهمت ها و حمله جنگ روانی قرار می گیرند
- عاقبت یکی شهادت است و دیگری...
* بازنشر یادداشتی در پایان پخش اول مختارنامه