eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
sharhe delbari.mp3
11.22M
چگونه وصیت نامه حاج قاسم سلیمانی را بهتر بفهمیم؟ با محوریت کتاب شرح دلبری @rezakarimi
مستند فرم هماهنگ و اطلاعات تازه‌ای دارد اما نگرشی تحریف‌آمیز، خودمتناقص و کاریکاتوری و ناقص  به دارد و در ادعای خود صادق نیست و فرم آن هم فرصت‌طلبانه و عاری از حیاست. فرم ابتکاری است و به فروش آن هم ‌کمک کرده و با مضمون هماهنگ است. بسیاری از کمدی های شفاهی عوام به امرجنسی آمیخته است و  بازگویی این مسائل اغلب با لبخند و خنده همراه است.نکته مهم این است که این لبخند همیشه نشانه جذابیت و لذت نیست بسیاری لبخندها توام با نوعی شرم و حیاست اما در این مستند، آن هم با ویژگی های شخصیتی ، کمدی در خدمت سرگرمی و فروش اثر است نه حیا.‌ این مستند خود متناقض هم هست چون یک جوان مذهبی را نشان می‌دهد که نمی‌خواهد گناه کند ولی دوست‌دختری دارد که با او کوه می‌رفته و از اینکه ترکش کرده ذهنش درگیر است! موسسه ای که با دوربین ‌مخفی نشان داده می‌شود شفاف نیست موسسه همسریابی یا برای ازدواج موقت است یا فراتر از آن! تحریف آمیز بودن اثر در این است که کسی که ساده و محجوب است و روابط عمومی ضعیفی دارد لزوما برای همسریابی ناموفق نیست بلکه خدا در آفرینش برای هرکسی هم جنس قرار داده است و اصولا بار ازدواج فقط بر عهده شخص نیست و مشکل ازدواج فقط با رل زدن حل نمی‌شود. ای کاش برای این نظریه تازه رل! پژوهشی و کتابی معرفی می‌شد.تنها کتاب مطرح شده در اثر، کتاب سلوک با همسر است که ربطی به قصه نداشت. کاریکاتوری بودن اثر در بزرگنمایی هایش است. در اینجا مشکل "تعمیم موارد خاص" در روايت اثر وجود دارد و قهرمان اثر، غالب نسل جوان را نشان نمی‌دهد و اساسا مشکل غالب نسل جدید نداشتن قدرت ارتباط نیست بلکه داشتن ارتباط خطرناک است. مدعی است ما واقعیت‌ها را بیان کرده‌ایم. آیا فیلم فقط بازنمایی است؟! آیا پیش‌فرض‌های ذهنی کارگردان مخاطب را به سمت خاص هدایت نمی‌کند؟ آیا تلاش برای آموزش رل نوعی ترویج یک سبک زندگی نیست؟ کارگردان می‌گوید "لازمه درام و نمایشی بودن اثر، خلق موقعیت‌های منفی است که ظاهرا ترویج آن موقعیت به شمار می‌روند اما مهم کلیت اثر است و در پایان یک تراژدی و کمدی تلخ به وجود می‌آید". اگر تلخی پایان از جنس شیرینی رل و رابطه باشد می‌توان از تأثیرش در درام سخن گفت اما این تلخی مربوط به مشکلات جامعه و خانواده است و نه عاقبت عمل قهرمان درام!! تلخی پایانی، زمانی جبران آفت کمدی است که قهرمان را پشیمان کند نه مظلوم و مقهور. نگاه مستندساز ناقص است چون نمی‌گوید اگر مشکل جوانان فقط عدم رفع نیاز است پس زنان شوهردار و متاهلین چرا آلوده شدند؟ آیا طغيان انسان معاصر فراتر از رفع نیازهای جنسی نیست؟  همچنین، اولویت به جنبه جنسی نیازهای جوان در حالی است که نیازهای روحی روانی او هم بسیار مهم هستند.  غیبت پدر و مادر در پاسخگویی به مشکل جوان هم منجر به ناقص ماندن اثر شده است. اگر جوان با والدین ضعف ارتباطی دارد باید این مسئله به تصویر کشیده شود و اگر خانواده در زندگی شخصیت و در نگاه کارگردان اهمیت اساسی ندارد که این با قرآن در تضاد است. قرآن در مورد جوانان در جست‌وجوی ازدواج نسخه اساسی دارد:   وَ أَنْكِحُوا اَلْأَيٰامىٰ مِنْكُمْ... إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ (نور٣٢). در این آیه، سخن از انکاح است نه نکاح (ازدواج دادن نه ازدواج کردن) و خداوند به شرط فقر و عفاف وعده رفع نیاز داده است. یعنی لوازم‌یک ازدواج این است که اولاً اولیای جوان (از والدین تا حاکمیت) او را حمایت کنند و ثانیا به بهانه نیاز بیراهه نروید و نیازتان‌ را از خدا بخواهید. اما این آيه چقدر در مستند مهم است. مستندسازان ما چقدر به قرآن رجوع می‌کنند؟ بگذریم! تا قرآن راه طولانی است! @rezakarimi
هدایت شده از خانه اندیشه حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمانشاه
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشست مجازی ولایت فقیه در اندیشه سردار سلیمانی آقای رضاکریمی
velayate faghih.MP3
3.81M
تحلیلی بر یک جمله سردار سلیمانی درباره ولایت وفقیه "من‌نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی" دانلود ویدئو در کانال خانه اندیشه👆 @rezakarimi
nemitasidam.mp3
4.42M
تحلیل مسئله شجاعت در شخصیت سردار سلیمانی با نگاهی به کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» (پسران نوجوان بیشتر بشنوند) 13دی1400 کتابخانه امیرکبیر کرمانشاه @rezakarimi
نامه٣١-٤.m4a
4.28M
سیری در نامه ۳۱ - بخش چهارم @rezakarimi @estentagh
رهبر معظم انقلاب در دیدار با فعالان فرهنگی کشور در تاریخ 16مرداد1395 می فرماید: «این که شما ها می توانید را از روی احساساتم نمی گویم بلکه این کاملا مبتنی بر عقلانیت است . مستند به بیان قطعی الهی است. نباید زودی بگوییم «لا یکلف الله نفسا الا وسعها». خود این آیه را هم نباید اینچنین معنی کرد که ما وسعش را نداریم. یک معنا و تفسیر رایج از این آیه آن است که وقتی انسانی به امری مکلف می شود، اگر نتواند انجام دهد، می گوید لایکلف الله نفسا الا وسعها. چون توان و وسعش را نداریم، تکلیف برداشته شده است. این معنا درست است اما از این معنا درست تر آن است که خدا، به انسان تا وسع و توانش نرسد، تکلیف نمی کند. هنگامی که تکلیفی بر انسان واجب می شود، حتما وسع و توانش را دارد. همان قرآن آیه «لیظهره علی الدین کله» را هم دارد. پس معلوم می شود چنین وسعتی هست که خدا چنین تکلیفی بر شما گذاشته است. خدا به وسیله شما این کار را می کند. ارائه و گسترش این فکر ناب و دین ناب بر تمام بشریت، بر عهده من و شماست. شما باید بتوانید این دین و برنامه را بر تمام بشریت غالب کنید. این اگر وسع ما نبود به ما واگذار نمی کرد. وقتی تکلیف سنگین روی دوش شما هست، وسع شما هم هست. از ما خواسته شده است. من میگویم که خدا این وسعت را در شما دیده که چنین تکلیفی بر شما گذاشته است». همچنین، از حاج قاسم، در کتاب پرواز بغداد بهشت، نقل شده که از رهبر انقلاب نقل می‌کنند که آیه جاهدوا في الله حق جهاده به اندازه‌ آنچه در چنته و توان داری است و خدا بقیه را شامل حال تو خواهد کرد. نتیجه این تفسير این است که حق الله به اندازه استطاعت فرد تکلیف می‌شود ولی خداوند وسع را افزایش می‌دهد. اینکه از آیه «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» نباید فرار از تکلیف نتیجه گرفته شود نکته مهمی است. اینکه از این آیه بفهمیم اگر مکلفیم پس موسع هم هستیم هم نکته مهم دیگری است. اینکه از آیه «لیظهره علی الدین کله» بفهمیم که چون بر گسترش دین بر دیگران تکلیف شده ایم پس وسع آن را هم خواهیم داشت درست است. ولی چیزی که الان احتیاج داریم این است که وسعمان را افزایش بدهیم. این آیه یک آیه مهدوی است و لزوما به این معنی نیست که اکنون هم تکلیف ما دقیقاً همان هدف است بلکه نهایتاً باید زمینه ساز آن هدف شویم. زمینه سازی برای "غلبه دین بر دیگران" هم از طریق افزایش وسع اتفاق می افتد. افزایش وسع هم بنابر قران با شکر رخ می دهد: لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ﴿ابراهیم۷) در این آیه می گوید اگر شکر کنید بر شما می افزاید. این آیه نمی گوید لازیدلکم (برای شما زیاد می کنم) بلکه زیاد شدن در وجود ما رخ می دهد نه در دارایی ها و نعمتهای ما. سعدی که گفت: شکر نعمت نعمتت افزون کند همه حقایق این آیه را نگفت بلکه شکر نعمت خودت افزون کند. رهبر معظم انقلاب فرمود: یک آیه‌ی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّه‌ی آیات قرآن- در سوره‌ی ابراهیم هست... آیات سوره‌ی ابراهیم است، مکّی است؛ یعنی در آن وقتی که مسلمانها در اوج مبارزات و ایستادگی و مقاومت در مقابل جریان کفر قرار داشته‌اند، در آن وقت این آیات نازل شده است، به آنها مژده میدهد، به مردم میگوید که بدانید که خدای متعال ایّام‌اللّهی دارد، آن ایّام‌الله را به شما نصیب خواهد کرد؛ باید شما شکرگزار ایّام‌الله باشید. اگر واکنش درست و شاکرانه نشان دادید از آنچه که خدای متعال به شما داده است، خدای متعال به شما پیروزی‌های بیشتری را در آینده خواهد داد. (۱۳۹۸/۱۰/۲۷خطبه‌های نماز جمعه تهران) @rezakarimi
در ایامی که یک قهرمان مردم را به شور انداخت خبر ساخته شدن یک فیلم‌ منتشر شد و هنگامی که قهرمان هشتگ معروف فضای مجازی شد فیلمی نمایش داده شد که قهرمان را انکار کرد و قهرمان‌سازی را زير سوال برد.  آیا لزوماً باید باشد؟  قهرمان همیشه پیروز دنیوی نیست بلکه مغلوب و مظلوم و مقهور هم هست. قهرمان گاه پیروز است و گاه شهید است یعنی فداکارانه و تراژدی وار نامش زنده می‌ماند. در شاهنامه رستم و قهرمان است و البته گاه مغلوب یا مضطر می‌شود و به درگاه خداوند متوسل می‌شود. در فیلم‌‌ قهرمان مظلوم و تاحدی مطرود است و دیدگاه انتقادی اثر به نظام پررنگ است اما قهرمان همچنان سربلند و در اوج است. اما در این فیلم نقش رستم را می‌بینیم که فقط یک میراث تاریخی است و گویا این بیت مشکوک طنین‌ انداخته که رستم یلی بود در سیستان/ منش کرده‌ام رستم دستان.  در نمایش داده شده، قهرمان زود از اوج پایین می‌آید و حتی به سختی بالا آمده چون برای دردهایشنیازمند مخدر و سیگار است و نفس اش برای به اوج رفتن تنگ می‌شود. بلکه اصلا قهرمان ساختگی است و می‌زند و می‌شنویم قهرمان می‌سازند تا بگویند مملکت گل و بلبل است! اگر قهرمانی هم وجود دارد همین انسان‌های عادی هستند که در زندگی روزمره وظایف دنیوی خود را انجام می‌دهند. انکار نمی‌کنیم که در روزگار عسرت و فروبستگی هستیم ولی آیا در این روزگار قهرمانان ساختگی‌اند؟ در نگرش توحیدی خداوند در عسرت هم انسانها را رها نمی‌کند. باید به خون‌هایی که ریخته شده نگاه کرد نه به دودهایی که هوا می‌شود. قهرمان ها ساخته نمی‌شوند ظهور می‌کنند. مبادا در کنار نقد قهرمان‌های ساختگیِ پوشالی، قهرمان‌های واقعی را از اساس انکار کنیم.  @rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
نامه۳۱_۵.m4a
5.21M
سیری در نامه ۳۱ - بخش پنجم وَ تَفَقَّهْ فِي اَلدِّينِ وَ عَوِّدْ نَفْسَكَ اَلتَّصَبُّرَ عَلَى اَلْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ اَلْخُلُقُ اَلتَّصَبُرُ فِي اَلْحَقِّ وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ وَ أَخْلِصْ فِي اَلْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ اَلْعَطَاءَ وَ اَلْحِرْمَانَ وَ أَكْثِرِ اَلاِسْتِخَارَةَ وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتِي وَ لاَ تَذْهَبَنَّ عَنْكَ صَفْحاً فَإِنَّ خَيْرَ اَلْقَوْلِ مَا نَفَعَ @rezakarimi @estentagh
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
اهل عرفان مانند مرحوم حاج اسماعیل و آیت الله در شرح این بیت حافظ که «نگویمت که همه ساله می پرستی کن / سه ماه می خور و نه ماه پارسا می‌باش» می گویند: منظور و و است. در نظر اولیه، این سخن در همین غزل که «منتظر رحمت می باش» با توصیفات مکرر از این سه ماه که گفته می شود مملو از رحمت و غفران الهی هستند سازگار است. اما باید شواهد بیشتری برای این تأویل عرفانی یافت. معنای اولیه این بیت این است که سه ماه می بخور و بقیه سال از می پرهیز کن و بیش از این زیاده روی نکن. اما اگر معنای می و پارسایی را نزد حافظ بهتر درک کنیم باید گفت معنای کامل این است که سه ماه می بخور و بقیه سال اثرات این می پرستی را از باطن به ظاهر بیاور. چون نزد حافظ منظور از «می» یک جرم که «کم آن ضرر ندارد!» نیست تا سه ماه خوردن آن با یک سال خوردن آن فرق داشته باشد! منظور از « بنوش و منتظر رحمت خدا می‌باش» هم این نیست که میگساری گناهی باشد که انسان را محتاج رحمت الهی بگرداند. بلکه می سبب می شود انسان نقش خودپرستی را بر آب زند و جز خود را نبیند و آنگاه محتاج و منتظر رحمت الهی باشد. همچنین، منظور از پارسایی در اینجا زهد ریایی نیست که در تقابل با رندی است بلکه وقتی حافظ در پایان این غزل می گوید:«معاشر رندان پارسا می‌باش» منظورش پارسایی است که با رندی سازگار است بلکه از «عشق و می» ناشی می شود. در طریقت حافظ شریعت و مقام ظاهر دو معنا دارد یکی در تقابل با طریقت است و دیگری ادامه و وامدار طریقت است. یکی زهد است و دیگری پارسایی. پارسایی باید طوری تعریف شود که با رندی سازگار باشد و آن ظهور و بروز آن جلوه از رند است که ظاهر را نگه می دارد و از طریقت به شریعت می رسد. معمولاً شارحان مراقبات رجبیه به مقایسه این سه ماه با هم می پردازند ولی حافظ و عرفایی دیگر، علاوه بر این مقایسه، به مقایسه این سه ماه با بقیه سال توجه می کنند. اگر یک سال را به چهار سفر سه ماهه تقسیم کنیم یک سفر سه ماهه از آن «می پرستی» است و می توان اسفار اربعه را در سال تعریف کرد و نگذاشت که همه سال فقط در سفر اول صرف شود. بلکه عرفان کامل آن است که سالک فقط در مقام مستی نماند و دوباره به پارسایی برگردد. این همان مقام رندان پارساست. @rezakarimi
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
گفته اند از میان دعاهای ماه رجب دعای «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ» مهم تر است و مضامین عالی تری دارد. گفته اند این دعا توسط یکی از نواب خاص امام زمان به شیعیان تعلیم شده است. در این دعا فقط عرض حاجت یا استغفار و ذکر اسماء و صفات نیست بلکه هم وصف اولیای صاحب امر است و هم وصف ویژه خدای سبحان. هم انتظار ظهور دیده می شود و هم انتظار رسیدن به ماههای بعد از رجب از جمله ماه روزه.  بعضی از کلمات و عبارات در دیگر ادعیه کم سابقه و‌کم تکرار هستند: مانند وصف اولیاء  با کلمات أَعْضَادٌ وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ... مانند سخن گفتن با خدا از طریق عباراتی همچون يَا بَاطِنا فِي ظُهُورِهِ وَ ظَاهِرا فِي بُطُونِهِ وَ مَكْنُونِهِ يَا مُفَرِّقا بَيْنَ النُّورِ وَ الدَّيْجُورِ... يَا دَيْمُومُ يَا قَيُّومُ... أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ الْقِسَمَ وَ أَبْرِرْ لَنَا فِيهِ الْقَسَمَ... یکی از مهم ترین جملات در وصف ولاه امر این است که« لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا إِلا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُك»َ. این توصیف شگفت اوج فنای فی الله و ستایش انسان کامل است و نزدیکترین حالت بنده به خدا را نشان می دهد بدون آنکه غلو شده باشد.