#ترانه
#مثلا_همین_حسین
#شب_جمعه
گاهی یه عشق قدیمی میتونه
دلو یه خونهی ویرونه کنه
گاهی تکرار یه اسم ساده هم
میتونه آدمو دیوونه کنه
بعضی اسما واسه گریه کردنن
بعضی اسما برا سینه زدنن
بعضی اسما روضهی تشنگین
بعضی اسما روضهی پیرهنن
بعضی اسما رو آدم دوست داره
هی میخواد روی لبش جاری بشه
بعضی اسما رو هزاربارم بگی
نمیتونه ساده تکراری بشه
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
دلی که نسوزه با غمِ حسین
اسمشو دیگه نمیشه دل گذاشت
مگه میشه که برای حسین نمرد؟
مگه میشه که حسینو دوست نداشت؟
مگه چندبار تو رو کشتن که هنوز
غم تو کهنه نمیشه واسمون
مگه چندبار سر تو به نیزه رفت
که غروبا سرخ سرخه آسمون
بعضی اسما میتونه بهونهای
واسه روزایی که میباری، بشه
بعضی اسما رو هزاربارم بگی
نمیتونه ساده تکراری بشه
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
مثلا همین حسین حسین حسین
#رضا_یزدانی
🔗کانال اشعار رضایزدانی
📍@rezayazdaanii
#ترانه
#شهدای_شاهچراغ
#چهلم
دلشوره توو حوض حرم افتاد
هرکس یه گوشه حس و حالی داشت
شیراز با شبهای آرومش
اون روز "وضع بیمثالی" داشت
الله اکبر: آسمون خونه
امشب افق خیلی پریشونه
وقت نمازِ اولِ وقته
وقت رهایی زیر بارونه
الله اکبر: این طرف یک قوم
قامت به رویای سحر بسته
الله اکبر: اون طرف یک مرد
واسه جنایتها کمر بسته
تا مرد مشکیپوش وارد شد
حوض حرم یخ شد، زمستون شد
الله اکبر گفت؛ تیر انداخت
دروازهی قرآن هراسون شد
الله اکبر: کُشت مردم رو
الله اکبر: خون شده جاری
الله اکبر: کربلا اینجاست
شد باز هم وقت عزاداری
پر کرده این دنیای صدرنگو
اللهاکبرهای نامعلوم
میشه که با تکبیرهالاحرام
تیر خلاصی زد به یک مظلوم
باید مراقب بود؛ وقتی هر
استغفرواللهی مقدس نیست
تکبیر گاهی ذکر شیطانه
تکبیر هم گاهی مقدس نیست
هرکس که "اشهد" گف(ت) مسلمون نیست
وقتی که باورها فراووناند
امروز پشتِ پرچم اسلام
الله اکبرها فراوون اند
...
نارنجها رو خاک افتادند
هر گوشه غرق از خون مظلومه
بستن درِ باغ شهادت رو
حالا تمام صحن آرومه
#رضا_یزدانی
🔗کانال اشعار رضا یزدانی
📍@rezayazdaanii
https://eitaa.com/joinchat/2012086502Cb289e22c3b
#ترانه
#شهدای_شاهچراغ
دلشوره توو حوض حرم افتاد
هرکس یه گوشه حس و حالی داشت
شیراز با شبهای آرومش
اون لحظه "وضع بیمثالی" داشت
الله اکبر: آسمون خونه
امشب افق خیلی پریشونه
وقت نمازِ اولِ وقته
وقت رهایی زیر بارونه
الله اکبر: این طرف یک قوم
قامت به رویای سحر بسته
الله اکبر: اون طرف یک مرد
واسه جنایتها کمر بسته
تا مرد مشکیپوش وارد شد
حوض حرم یخ شد، زمستون شد
الله اکبر گفت؛ تیر انداخت
دروازهی قرآن هراسون شد
الله اکبر: کُشت مردم رو
الله اکبر: خون شده جاری
الله اکبر: کربلا اینجاست
شد باز هم وقت عزاداری
پر کرده این دنیای صدرنگو
اللهاکبرهای نامعلوم
میشه که با تکبیرهالاحرام
تیر خلاصی زد به یک مظلوم
باید مراقب بود؛ وقتی هر
استغفرواللهی مقدس نیست
تکبیر گاهی ذکر شیطانه
تکبیر هم گاهی مقدس نیست
هرکس که "اشهد" گفت مسلمون نیست
وقتی که باورها فراووناند
امروز پشتِ پرچم اسلام
الله اکبرها فراوون اند
...
نارنجها رو خاک افتادند
هر گوشه غرق از خون مظلومه
بستن درِ باغ شهادت رو
حالا تمام صحن آرومه
#رضا_یزدانی
🔗کانال اشعار رضا یزدانی
📍@rezayazdaanii