eitaa logo
هیئت راه شهدا تا ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.9هزار ویدیو
130 فایل
✨راه شهدا زیبـــاترین تفـکر ماست✨ ✨راه شهدا محکمترین مسیر ماست✨ ✨ راه شهدا زیبا ترین هیئت ماست✨ @rhshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه فضائلی درباره «حضرت زهرا» (سلام الله علیها) از زبان «پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) در کتب اهل سنت نقل شده است؟ 🔸فضائل بیشماری از زبان آن حضرت درباره (سلام الله علیها) در روایت شده که ما در این جا به عنوان نمونه به چندین روایت مستند اشاره می کنیم: 1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادى مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتى تَمُرَّ فاطِمَة». [۱] (پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: زمانی که روز قیامت برپا شود، منادی صدا می زند: ای اهل محشر! چشمان خود را ببندید تا عبور کند). 2⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه وآله): ما رَضِیْتُ حَتّى رَضِیَتْ فاطِمَة». [۲] (من جز با خشنودی خشنود نخواهم شد). 3⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): یا عَلِیّ إِنَّ الله أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة». [۳] (ای علی! مرا امر کرده که تو را به همسری درآورم). 4⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): کُلِّ بَنِی أُنثى عصْبَتُهم لأَبیهِمْ ماخَلا وُلْد فاطِمَة». [۴] (تمام فرزندان یک مادر، به فامیل پدری منتسب هستند، مگر فرزندان (که به من منتسب هستند)). 5⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): أَحَبُّ أَهْلِی إِلیَّ فاطِمَة». [۵] (، محبوبترین فرد خانواده ی من است). 6⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): خَیْرُ نِساءِ العالَمین أَرْبَع: مَرْیَم وَآسیة وَخَدِیجَة وَفاطِمَة». [۶] (برترین زنان عالم چهار نفرند: مریم، آسیه، خدیجه و ). 7⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة». [۷] ( سرور زنان بهشت است). 8⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): إذا إشْتَقْتُ إلى ثِمارِ الجنَّةِ قَبَّلتُ فاطِمَة». [۸] (هرگاه مشتاق میوه های بهشت می شوم را می بوسم). 9⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ، وَ فِیْ عَلیٍّ وَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ وَ فاطِمَة». [۹] ( در مورد پنج نفر نازل شد: من و و علی و حسن و حسین). 🔟«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ الجَنَّةَ فاطِمَة». [۱۰] (اول کسی که داخل بهشت می شود است). 1⃣1⃣«قال رســـول الله (صلى الله علیه و آله): إنّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَطـــَمَ ابْنَتِی فاطِمَـــة وَ وُلدَهـــا وَ مَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِکَ سُمّیَتْ فاطِمَة». [۱۱] (خداوند دخترم و فرزندانش و هرکس که آنان را دوست داشته باشد را از آتش جهنم جدا ساخته است و برای همین نام او (جدا شده) است). 2⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة سِیِّدةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنِّة». [۱۲] ( بانوی زنان اهل بهشت است). 3⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة خُلِقَتْ حورِیَّةٌ فِیْ صورة إنسیّة». [۱۳] ( حوریه‌ای است در صورت انسان). 4⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی یُؤْذیِنی ما آذاها وَیَنَصُبَنی ما أنَصَبَها». [۱۴] ( پاره تن من است، آنچه او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و آنچه او را به سختی بیندازد مرا به سختی انداخته است). 5⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة أَحَبُّ إِلیَّ مِنْکَ یا عَلِیّ وَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْها». [۱۵] (ای علی!‌ در نزد من محبوبتر است و تو عزیز تر!). 6⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی وَ هِیَ قَلْبِیْ وَ هِیَ روُحِی التی بَیْنَ جَنْبَیّ». [۱۶] ( پاره ای از وجود من، قلب و جان من در کالبد من است). 7⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة سیِّدَةُ نِساءِ أُمَّتِی». [۱۷] (سرور زنان امت من است). 8⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): فاطِمَة لَیْسَتْ کَنِساءِ الآدَمیّین». [۱۸] (همانا مانند زنان دیگر نیست). 9⃣1⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): یا فاطِمَة إِنّ اللّهَ یَغْضِبُ لِغَضَبَکِ». [۱۹] (ای ! همانا خداوند به خاطر خشم تو خشمگین می شود). 0⃣2⃣«قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): یا فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَ لا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ». [۲۰] (‌ای ! خداوند تو و هیچیک از فرزندان تو را عذاب نمی کند). منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «رحمان» و «رحیم» به یک معنا می باشند یا متفاوت اند؟ 🔸 و ؛ اين دو واژه از ماده گرفته شده، و معروف اين است كه كسى است كه رحمت اش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى كه به كسى گفته مى شود كه رحمت اش خاص است؛ بنابراين سبب شده است كه فيض نعمت اش دوست و دشمن و مؤمن و كافر را شامل شود؛ ولى ايجاب مى كند كه را مشمول مواهب خاصّى در دنيا و آخرت قرار دهد كه دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محروم اند. 💠شاهد اين تفاوت امور زير است: 1⃣ صيغه مبالغه است و صفت مشبهه؛ و صيغه مبالغه تأكيد بيشترى را مى رساند، و دليل بر گستردگى اين نوع رحمت است. ولى بعضى هر دو را صفت مشبهه و يا هر دو را صيغه مبالغه دانسته اند، امّا با اين حال تصريح كرده اند كه مبالغه بيشترى را مى رساند. [۱] 2⃣بعضى نيز گفته اند: چون صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد مخصوص است، ولى كه صيغه مبالغه است چنين دلالتى ندارد. 3⃣ نام مخصوص خدا است و به غير او اطلاق نمى شود؛ در حالى كه هم به او گفته مى شود و هم به غير او؛ و اين دليل بر آن است كه مفهوم رحمت گسترده ترى است. 4⃣اين قاعده در ادبيات عرب معروف است كه «زيادةُ المبانى تَدُلُّ عَلى زِيادَةِ المَعانِى». (يعنى واژه اى كه حروف اش بيشتر است مفهوم آن نيز بيشتر است) و چون پنج حرفى، و چهار حرفى است؛ بنابراين مفهوم «رحمان» وسعت بيشترى دارد. [۲] 5⃣اين تفاوت را بعضى افراد، از نيز استفاده كرده اند. زيرا در قرآن غالباً به صورت مطلق آمده، در حالى كه در بسيارى از موارد مقيّد است. مانند: «إِنَّ اللهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ». [سوره بقره، آیه ۱۴۳] (زيرا خداوند نسبت به ، رئوف و است). «وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً». [سوره احزاب، آیه ۴۳] (او نسبت به همواره مهربان بوده است). «إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً». [سوره نساء، آیه ۲۹] (خداوند نسبت به شما است). در حالى كه بدون اين قيود ذكر شده و دليل بر او است. 6⃣بعضى از روايات نيز شاهد اين تفاوت است. در حديث پر معنايى از (عليه السلام) مى خوانيم: «الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحيمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة». [۳] ( اسم خاص است [مخصوص خداوند] امّا با وصفى عام ـ مفهوم رحمت اش دوست و دشمن را در بر مى گيرد ـ ولى اسم عام است به صفت خاص [اين اسم هم بر خداوند و هم غير او اطلاق مى شود، ولى مفهوم اش رحمتى است مخصوص مؤمنان]). 💠امّا با تمام اينها نمى توان انكار كرد كه گاهى اين دو واژه به يك معنا به كار مى رود؛ مانند آنچه در از امام حسين (عليه السلام) نقل شده است: «يا رحمنَ الدُّنيا وَالآخِرةَ وَ رَحِيْمَهُما». [۴] (اى خدايى كه رحمان دنيا و آخرت و رحيم هر دويى) ولى اين ممكن است يك استثنا بوده باشد؛ بنابراين منافاتى با تفاوت فوق ندارد. 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ۱۳۸۶ش، ج ۱، ص ۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ». [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم؛ عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ» 🔹[ترجمه‌ی فرمایش حضرت:] (اى قيس [همراه] با عزّت، ذلّت است و با حيات، مرگ و با دنيا، آخرت و هر چيزى حسابگرى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو دفن مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى، در حالى كه تو مرده‌اى، اگر او گرامى باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر پست باشد تو را تسليم [بدبختى] مى كند؛ او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او سؤال مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب آرامش تو است و اگر فاسد باشد مايه وحشت تو است و او تو است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا رسول الله! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در قبر، اوست. و هيچ چيز قبل از و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است بالاى سر او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى؛ سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه راهکاری را برای به دست آوردن «نشاط» در انجام کارها ارائه می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۹۷ راه به دست آوردن براى انجام كارهاى مهم زندگى را نشان داده و مى فرمايد: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ». (اين همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند، براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حكمت‌آميز و زيبا و ظريف انتخاب كنيد). اين يك واقعيت است كه و بر اثر كارهاى مختلف مى شوند، زيرا توان و نيروى انسان محدود است و اين محدوديت سبب خستگى جسم و جان مى گردد. 🔹اما خداى متعال كه را براى ادامه زندگى آفريده به وى قدرتى داده كه مى تواند جوششى از درون ايجاد كند و اين جوشش، نيرو و توان جديدى براى كارهاى مجدد به او بدهد. براى اين كه اين جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گيرد بايد از استفاده كرد. تفريحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نيرو مى بخشد و ، لطيفه ها، مزاح ها، شعرهاى زيبا، داستان های نشاط آور و لطائف الحكم، خستگى روح را مى زدايد، و به انسان براى و اطاعت پروردگار و زندگى و تحقيق و كشف مطالب علمى نيرو مى دهد. 🔹از قديم معمول بوده كه در ميان ساعات درس، زنگ تفريح مى گذاشتند، براى اين كه خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگيرند. روايات، مزاح كردن را از آداب مستحبِ سفر دانسته البته مزاحى که به دور از و آلودگى به گناه باشد. مرحوم علامه طباطبايى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد. «وَ أكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا * لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذَىً» (در سفرها زياد كن، مزاحى كه سبب خشم خدا نشود و موجب آزار كسى نگردد). 🔹اين شعر برگرفته از حديثى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) است كه مى فرمايد: شش چيز است كه نشانه شخصيت انسان است سه چيز در حضر و سه چيز در سفر؛ سه چيز در سفر را به اين صورت بيان فرمود: «فَبَذْلُ الزّادِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمِزاحُ فِی غَيْرِ الْمَعاصی» [۱] (بخشيدنِ بخشى از زاد و توشه به ديگران و حُسن خُلق و كردن به صورتى كه موجب عصيانى نشود). اين موضوع در مورد سفر تأكيد شده؛ زيرا در گذشته، سفرها غالباً آميخته با خستگى هاى جسمى و روحى بوده و اين مزاح ها مى توانست خستگى و ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد. 🔹ناگفته پيداست كه بايد در حد و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذيت و آزار ديگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد. «طرائف» جمع «طريفة» به معناى هر چيز زيبا، دل انگيز و شگفتى آور است و «حِكَم» جمع «حكمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراين «طرائف الحكم» به معناى نكته هاى لطيف و زيبا است؛ خواه علمى باشد يا ادبى، در قالب شعر باشد يا به شكل نثر، ولى مى توان آن را به قرينه روايات و به اصطلاح از باب «تنقيح مناط» به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگيز هر چند جنبه علمى نداشته باشد تعميم و تسرّى داد. 🔹در حديثى مى خوانيم كه: «گاه يك مرد عرب بيابانى خدمت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) مى رسيد و هديه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى كرد: اى رسول خدا؟ «أعْطِنا ثَمَنَ هَدِيَّتِنا»؛ (قيمت اين هديه را لطف كنيد) پيغمبر (صلى الله عليه و آله) با شنيدن اين سخن مى خنديد و گاه هنگامى كه غمگين مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاَعْرابِىُ لَيْتَهُ أَتَانَا» [۲] (آن مرد اعرابى كجاست؟ اى كاش! سراغ ما مى آمد). بار ديگر تأكيد مى كنيم كه نبايد براى رفع خستگى آلوده به شد، آنگونه كه در دنياى امروز معمول است كه هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند؛ بلكه بايد و را در آن رعايت كرد. 🔹اين سخن را با شعرى كه ابن ابى الحديد در شرح اين كلام حكمت آميز مولا آورده پايان مى دهيم: «أفِدْ طَبْعَكَ الْمَكْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً * تَجَمُّ وَ عَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ - وَ لكِنْ إذا أعْطَيْتَهُ ذكَ فَلْيَكُنْ * بِمَقْدارِ ما يُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ». [۳] (طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذيرد و به وسيله چيزى از آن را درمان كن ولى هنگامى كه اين فرصت را به طبع خود دادى بايد به مقدار نمكى باشد كه در طعام مى ريزند [كه اگر بيش از حد باشد طعام را شور و غير قابل استفاده مى كند]). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۵۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«صهیونیسم» یعنى چه؟ از چه زمانى این واژه در ادبیات سیاسى رایج شد؟ اقدامات صهیونیستها از شروع فعالیتشان کدام است؟ (بخش اول) 🔹 صهیون، در زبان عبرى، به معناى پُر آفتاب و نیز نام کوهى در جنوب غربى بیت المقدس است. کوه صهیون، زادگاه و آرامگاه داوود پیامبر (علیه السلام) و جایگاه سلیمان نبی (علیه السلام) بود. گاه این واژه نزد یهودیان، به معناى شهر قدس، شهر برگزیده و شهر مقدس آسمانى به کار مى رود، ولى در متون دینى یهود، ، اشاره به آرمان و آرزوى ملت یهود براى بازگشت به سرزمین داوود و سلیمان (علیهم السلام) و تجدید دارد. به دیگر سخن، براى یهود، سمبل رهایى از ظلم، تشکیل حکومت مستقل و فرمانروایى بر جهان است، و از این رو، خود را فرزندان صهیون مى دانند. 🔹، به جنبشى گفته مى شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به و تشکیل دولت یهود است. ، همانند شووینیسم (ناسیونالیسم افراطى) است که با خوار شمردن ملت ها و نژادهاى دیگر و با غلوّ در برترى خود، در پى دستیابى به قدرت سیاسى است. این جنبش، در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادى در اروپا، پا به عرصه حیات گذاشت؛ ولى واژه ، نخستین بار توسط تئودور هرتصل به کار رفت و سپس ناحوم ساکولو - مورّخ صهیونیست - در کتاب «تاریخ صهیونیست» از آن سخن گفت. [۱] 🔹، تنها داراى ابعاد و معانى سیاسى (صهیونیسم سیاسى) نیست، بلکه ابعاد و معانى دیگرى همچون صهیونیسم کارگرى، فرهنگى، دمکراتیک، رادیکال و توسعه طلب را نیز در بر مى گیرد. مشهورترین ، طبقه بندى آن به دو بخش «سیاسى» و «فرهنگى» (دینى) است. ، خواهان بازگشت یهودیان به فلسطین است که با تدوین کتاب «دولت یهود» توسط هرتصل در ۱۹۹۴ میلادی زاده شد. امّا ، مخالف مهاجرت یهودیان در قرن ۲۰ میلادى به است، زیرا در انتظار انسان رهایى بخش در آخرالزمان نشسته که یهودیان و تمام ادیان را به سرزمین ابراهیم و موسى (علیه السلام) یا سرزمین نجات بازگرداند. [۲] 🔹در مقابل، در «صهیونیسم غیر دینى و غیر یهودى»، کسانى جاى دارند که با تکیه بر استدلال هاى تاریخى، سیاسى و علمى به اسکان یهودیان در فلسطین مشروعیت مى بخشند. این همان صهیونیسم لائیک (غیر دینى) است که تنها مفاهیم سیاسى خویش را به زبان دین بیان مى کند. بنابراین، همواره به معناى نیست، بلکه گاه به مفهوم حرکتى براى غیر یهودى کردن یهودیت نیز به کار مى رود. 💠«یهودآزارى» 🔹 مدعى اند که صهیونیسم، پاسخى به است. به عقیده آنان، دولت ها و ملت ها به بیمارى علاج ناپذیر یهودستیزى دچار شده اند. بنابراین، یهودیان را، در هر کجا باشند، عنصر بیگانه به حساب مى آورند و آنان را در آشکار و پنهان آزار مى دهند. حیم وایزمن (متوفای ۱۹۵۲ میلادی) در این باره مى گوید: «ضدیت با یهود، میکروبى است که هر غیر یهودى هر کجا باشد و هر چند که خود منکر باشد، بدان آلوده است»، و به بیان دیگر، آنان یهودستیزى را بلایى ازلى و ابدى مى دانند که تنها در پناه یک مى توان از آن رهایى یافتت. [۳] 🔹البته این ادعاهاى صهیونیسم، به هیچ وجه قابل اثبات نیست، زیرا برخى از نمونه هاى تاریخى یهودآزارى، مانند آنچه صهیونیست ها درباره یهودسوزى در آلمان مطرح مى کنند، بیش از حد بزرگ شده اند. در این مورد، با سلطه اى که بر ابزارهاى تبلیغى جهان و به کارگیرى آن دارند، به پرداخته اند، و نیز برخى قصه هاى یهود آزارى، ساخته و پرداخته یهودیان و صهیونیست هاست. هدف از این دروغ پردازى‌ها این بود که به روند مهاجرت یهودیان به فلسطین و تأسیس یک دولت یهودى شتاب بخشند. دیوید بن گوریون (متوفاى ۱۹۷۲م.) مى نویسد: «اگر قدرت داشتم، عده اى یهودى را به کشورهاى مختلف مى فرستادم تا یهودآزارى را تعمّداً به وجود آورند». [۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannel