#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_یازدهم
من که تا آن لحظه جرئت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم، با اعتراض گفتم: مگر دختر من چند سالش است یا چه کاره است که #منافقین دنبالش کنند؟ او یک دختر #چهارده_ساله است که کلاس اول دبیرستان درس می خواند. کاره ای نیست، آزارش هم به کسی نمی رسد.
رییس آگاهی گفت: من هم از خدا می خواهم که حدسم اشتباه باشد، اما با شرایط فعلی، امکان این موضوع هست.
آقای عرب پرونده ای تشکیل داد و لیست اسامی همه ی دوستان و آشنایان و جاهایی که رفته بودیم و یا نرفته بودیم را از ما گرفت. او به من قول داد که با تمام توانش دنبال زینب بگردد.
از آگاهی که به خانه برگشتیم، آقای روستا و خانمش آمده بودند. آقای روستا همکار شرکت نفتی بابای بچه ها بود و خانه شان چند کوچه با ما فاصله داشت.
خبر #گم_شدن زینب دهان به دهان گشته بود و آنها برای همدردی و کمک به خانه ی ما آمده بودند. مادرم همه ی اتفاق هایی را که شب گذشته پیش آمده بود، برای آقای روستا تعریف کرد.
مادرم وسط حرفهایش گریه می کرد و میگفت که چه نذرهایی کرده تا زینب صحیح و سالم پیدا شود. آقای روستا به شدت ناراحت بود و نمی دانست چه بگوید که باعث تسلی دل ما بشود. او بعد از سکوتی طولانی گفت: از این لحظه به بعد، من در خدمت شما هستم. با ماشین من به هر جا که لازم است برویم و دنبال زینب بگردیم.
همان روز، خانم کچویی هم به خانه ی ما آمد. او هم مثل رییس آگاهی به #منافقین سوءظن داشت. شب قبل، بعد از صحبت تلفنی با شهلا، جرات نکرده بود این موضوع را بگوید. از قرار معلوم،طی چند ماه گذشته بعضی از مردم #حزب_اللهی که بین آن هادانشجو و دانش آموز و بازاری هم بودند، به دست #منافقین #ترور شده بودند.
برای منافقین، مرد و زن، دختر و پسر، پیر یا جوان فرقی نداشت. کافی بودکه این آدم ها طرفدار #انقلاب و #امام باشند.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
@rkhanjani
قوت روحی ناشی از امید به خداست. بعضی ها در طول عمرشان هیچ گاه این احساس قدرت را تجربه نمی کنند، از بس احساس بی پناهی دارند و به خدا تکیه ندارند.
#کلام_بزرگان
———🌻⃟————
@rkhanjani
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است و این، راز تنهایی اوست.
#عین_صاد
———🌻⃟————
@rkhanjani
خودمونیش این میشه که تمام عالمم دورمون باشن باز این حس تنهایی ،
این حس غربت ، این حس بی کسی از دلمون جدا نمیشه
دیدین یه وقتایی حس میکنیم بی پناه ترین آدم روی زمینیم و دلمون میخواد همه رو بپیچونیم و بریم تو لاک خودمون و سراز کوه و در و دشت دربیاریم ..
حالا چرا اینطوریم ؟
چون دلتنگیم
و
اینکه
دلتنگی ،
دلگرفتگی و
دلگیری ابزارن برای اینکه ما گاهی دنبال خودمون و قدر و اندازمون بگردیم
اینکه
ببینیم مال کسی هستیم و خرج کی داریم میشیم ...
بعدش مثلا همین طوری که تو تنهایی غلت میخوریم
یهویی
یه جوری که هری دل آدم میریزه ها اونطوری...
تو گوشت نجوا بشه که
"- وفا آموختی از#ما به کار دیگران کردی!"
و همون لحظه خودمون رو ببینیم که از شرم هاهای گریه میکنیم و در آغوش #بینهایتِ_هستی جا گرفتیم ...
میگما اینکه وفا آموختیم از #او و خرج دیگران کردیم بد نشه یه وقت😭😭
#کجای_کاریم
#خدایا_ببخش
#مثل_خیلی_ها
#همین_الان
#تنهایی
———🌻⃟————
@rkhanjani
شب دحو الارض تاملی داشته باشیم
و به کرده های خود توبه کنیم
باصدای الغوث الغوث
یا ارحم الراحمین
@rkhanjani
وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً
و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.
#روم۲۱
#قدرت_مهربانی
———🌻⃟————
@rkhanjani
خوشحال کردن انسانِ محزون،
چه با بخشش مال،
چه با سخن نیکو،
چه با کنار اون نشستن،
گناهان را پاک میکند.
- آیتاللهقاضیطباطبایی -
#کلام_بزرگان
#قدرت_مهربانی
———🌻⃟————
@rkhanjani
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است،
و صبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته ، اندوه
و اندیشیدن به آینده هراس میآورد؛
به حال بیاندیش تا برایت لذت را به ارمغان آورد...
#نعمت_صبوری
———🌻⃟————
@rkhanjani