بسم الحبیب
🍁نقاب نغمه
#موسیقی
#قسمت_سوم
سلام سلام با ادامه بحث موسیقی با شما هستیم🤚
قسمت قبل درمورد موسیقی حرام گفتیم که مهمترین نوعش غنا بود.
درسته؟!😉
حالا به نظرت از چه کسی اولین بار این موسیقی غنایی صادر شد!؟
👿اولین کسی که مرتکب غنا شد، شیطان بود از آن به بعد غنا به مرور رواج پیدا می کند .
همچنین در روایتی از امام صادق(علیه السلام ) آمده است:
وقتی آدم سلام الله علیه رحلت کرد ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند . آن دو در اجتماع شرکت کردند و به نشانه ی شادی برای مرگ آدم از تنبور و وسایل لهو (آلات دموسیقی ) استفاده کردند.
🔱پس هر کس در روی زمین از این وسایل لذت می برد از پیروان آنان می باشند.
در متون دینی ما حول موسیقی از واژه های مثل غنا؛ طرب؛ترجیع الصوت؛قول زور؛حداء؛ لهو؛ مزمار(نی و فلوت) معزف(تار) ، عود،طبل، تنبور و... مانند آن به کار رفته است.
‼️درسیره اهل بیت علیهم السلام هم هیچگونه موید و تجویزی در باب موسیقی وجود ندارد مگر موارد بسیار نادر .( مثل دروغ و غیبت که حرام هستند و در بعضی موارد ضروری مثل حفظ جان و اصلاح بین و.... از حرمت خارج می شوند؛ موسیقی هم اگر شرایط موسیقی حرام که می گوییم 👇 را نداشته باشد مباح میشود ).
⁉️❌حالا موسیقی حرام و غنایی چه موسیقی میباشد؟
✅موسیقی در فقه معمولا با عنوان غنا بیان شده .اجمالا غنا صدای موزون و خوش آهنگ است که خواه از گلوی انسان درآید و خواه از آلات موسیقی.
غنا یعنی صدای امتداد یافته که در گلو غلت بخورد و موجب طرب شود. طرب یعنی نوعی از خود رهیدگی و سبکی، خواه از سر شادی باشد و یا از سر غم. بسیاری از نغمه ه
و نوحه ها و بسیاری از قرائت های قرآن هم غنا هستند.که بسیار در روایات نهی شده است.
✅خیلی از روایات هم در تعریف قول زور محتوا و مضمون باطل و طرب انگیز بودن و مناسب مجالس عیش و نوش و مجالس لهو لعب بودن همراهی با آلات لهو و موسیقی را دلیل حرمت موسیقی و کار خوانندگی میدانند.
⚠️⚠️⚠️ابوبصیر از اصحاب امامصادق(ع) نقل کرده است که من خدمت امامصادق(ع) بودم. مردی آمد و گفت: یابن رسولالله! در همسایگی من کسانی هستند که مطرب و آوازهخوان میآورند، من گاهی به دستشوییای که پشت دیوار همسایه قرار گرفته، میروم. صدای آوازهخوان را میشنوم و بیش از مقدار لازم آنجا توقف میکنم و از شنیدن آن صدا لذت میبرم، آیا این کار من ناپسند است؟
امام صادق(ع) فرمود: این کار را مکن. مرد گفت: آقا من که نه خودم به مجلس آنها میروم و نه آنها را به خانه خود میآورم، تنها صدای آنها را در دستشویی خانهام میشنوم.
امام فرمود: آیا این آیه از قرآن را نخواندهای: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا» (اسراء - 36) همانا گوش و چشم و دل همگی ( در برابر خدا) مسئولند.
مرد گفت: یابن رسولالله! این آیه را تا به حال نشنیده بودم، اینک در محضر شما از این گناه استغفار میکنم و تصمیم میگیرم که دیگر این گناه را مرتکب نشوم.
امام فرمود: برو غسل توبه کن و چند رکعت نماز بخوان بعد از نماز استغفار کن و از خدا بخواه که تو را بیامرزد و اگر با آن حال میمردی چه گرفتاریها که داشتی.
⚠️⚠️⚠️پس مهمترین دلیل حرمت موسیقی غنایی ضرری است که بر اذهان مترتب و فساد غنا میشود .
همچنین آثاری که طبق روایات غنا در جامعه به لار خواهد داشت مثل: رواج بی غیرتی و بی حیایی در جامعه؛ رواج بی بند و باری ها فحشا ( مثل خیلی از این پارتی ها و مجالس مختلف و آثار منفی آن بر خانواده ها). کم شدن اعتماد به نفس و بی ارادگی و زیاد شدن جوانمرگی و.......
❓❓حالا ضرر موسیقی بر روح چیه مگ که انقدر مخربه؟!🤔
بهت میگم....
ادامه دارد....
#تولیدی
#موسیقی #غنا
#انواع_موسیقی_غنا
@rkhanjani
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_یازدهم
من که تا آن لحظه جرئت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم، با اعتراض گفتم: مگر دختر من چند سالش است یا چه کاره است که #منافقین دنبالش کنند؟ او یک دختر #چهارده_ساله است که کلاس اول دبیرستان درس می خواند. کاره ای نیست، آزارش هم به کسی نمی رسد.
رییس آگاهی گفت: من هم از خدا می خواهم که حدسم اشتباه باشد، اما با شرایط فعلی، امکان این موضوع هست.
آقای عرب پرونده ای تشکیل داد و لیست اسامی همه ی دوستان و آشنایان و جاهایی که رفته بودیم و یا نرفته بودیم را از ما گرفت. او به من قول داد که با تمام توانش دنبال زینب بگردد.
از آگاهی که به خانه برگشتیم، آقای روستا و خانمش آمده بودند. آقای روستا همکار شرکت نفتی بابای بچه ها بود و خانه شان چند کوچه با ما فاصله داشت.
خبر #گم_شدن زینب دهان به دهان گشته بود و آنها برای همدردی و کمک به خانه ی ما آمده بودند. مادرم همه ی اتفاق هایی را که شب گذشته پیش آمده بود، برای آقای روستا تعریف کرد.
مادرم وسط حرفهایش گریه می کرد و میگفت که چه نذرهایی کرده تا زینب صحیح و سالم پیدا شود. آقای روستا به شدت ناراحت بود و نمی دانست چه بگوید که باعث تسلی دل ما بشود. او بعد از سکوتی طولانی گفت: از این لحظه به بعد، من در خدمت شما هستم. با ماشین من به هر جا که لازم است برویم و دنبال زینب بگردیم.
همان روز، خانم کچویی هم به خانه ی ما آمد. او هم مثل رییس آگاهی به #منافقین سوءظن داشت. شب قبل، بعد از صحبت تلفنی با شهلا، جرات نکرده بود این موضوع را بگوید. از قرار معلوم،طی چند ماه گذشته بعضی از مردم #حزب_اللهی که بین آن هادانشجو و دانش آموز و بازاری هم بودند، به دست #منافقین #ترور شده بودند.
برای منافقین، مرد و زن، دختر و پسر، پیر یا جوان فرقی نداشت. کافی بودکه این آدم ها طرفدار #انقلاب و #امام باشند.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
@rkhanjani
قوت روحی ناشی از امید به خداست. بعضی ها در طول عمرشان هیچ گاه این احساس قدرت را تجربه نمی کنند، از بس احساس بی پناهی دارند و به خدا تکیه ندارند.
#کلام_بزرگان
———🌻⃟————
@rkhanjani
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است و این، راز تنهایی اوست.
#عین_صاد
———🌻⃟————
@rkhanjani
خودمونیش این میشه که تمام عالمم دورمون باشن باز این حس تنهایی ،
این حس غربت ، این حس بی کسی از دلمون جدا نمیشه
دیدین یه وقتایی حس میکنیم بی پناه ترین آدم روی زمینیم و دلمون میخواد همه رو بپیچونیم و بریم تو لاک خودمون و سراز کوه و در و دشت دربیاریم ..
حالا چرا اینطوریم ؟
چون دلتنگیم
و
اینکه
دلتنگی ،
دلگرفتگی و
دلگیری ابزارن برای اینکه ما گاهی دنبال خودمون و قدر و اندازمون بگردیم
اینکه
ببینیم مال کسی هستیم و خرج کی داریم میشیم ...
بعدش مثلا همین طوری که تو تنهایی غلت میخوریم
یهویی
یه جوری که هری دل آدم میریزه ها اونطوری...
تو گوشت نجوا بشه که
"- وفا آموختی از#ما به کار دیگران کردی!"
و همون لحظه خودمون رو ببینیم که از شرم هاهای گریه میکنیم و در آغوش #بینهایتِ_هستی جا گرفتیم ...
میگما اینکه وفا آموختیم از #او و خرج دیگران کردیم بد نشه یه وقت😭😭
#کجای_کاریم
#خدایا_ببخش
#مثل_خیلی_ها
#همین_الان
#تنهایی
———🌻⃟————
@rkhanjani
شب دحو الارض تاملی داشته باشیم
و به کرده های خود توبه کنیم
باصدای الغوث الغوث
یا ارحم الراحمین
@rkhanjani
وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً
و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.
#روم۲۱
#قدرت_مهربانی
———🌻⃟————
@rkhanjani
خوشحال کردن انسانِ محزون،
چه با بخشش مال،
چه با سخن نیکو،
چه با کنار اون نشستن،
گناهان را پاک میکند.
- آیتاللهقاضیطباطبایی -
#کلام_بزرگان
#قدرت_مهربانی
———🌻⃟————
@rkhanjani
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است،
و صبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته ، اندوه
و اندیشیدن به آینده هراس میآورد؛
به حال بیاندیش تا برایت لذت را به ارمغان آورد...
#نعمت_صبوری
———🌻⃟————
@rkhanjani
🍁نقاب نغمه
#موسیقی
#قسمت_چهارم
سلام؛سلام،سلاااام
به به چخبره!😳
نزدیک عید هست و ساز و آواز و عشق و حال😜
یادتونه قسمت قبل چی گفتیم!؟؟؟؟؟؟
یادت نیس؟
اوه اوه فکر کنم قبل عید مغز عزیز رو هم تکوندی همه چی یادت رفته!
قسمت قبل گفتیم که :
🔱غنا رو تعریف کردیم و گفتیم حرامه و ضرر داره
🔱و قرار بود که امروز بریم سراغ ضرر هاش!!!!!
✅اما قبلش چطوره درمورد حوزه ی تاثیر گذاری موسیقی بدونیم👇👇👇👇
درباره حوزه تاثیرگذاری موسیقی و این که اصالتاً مخاطب آن کدام یک از این دو (جسم و روان) هست باید گفت: «مخاطب حقیقی این هنر، مغز و روان انسانها است، نه حس بینایی و نه حس شنوایی؛ زیرا این دو حس چیزی جز واسطه انتقال اصوات فیزیکی به مغز و روان انسانها نیست.
تیزگوشترین انسانها که دریافت درونی از معنای موسیقی ندارند، هیچ درکی درباره آن نمیتوانند داشته باشند، حتی تفسیر و چگونگی برداشت انسانهایی که در یک جامعه و در پوشش یک فرهنگ و یک محیط و سرگذشت زندگی میکنند گوناگون میباشد، اگرچه همه آنان از حس شنوایی مساوی برخوردار بوده باشند.
⛔️یعنی در اصل اینکه دست و کمر وپا یه تکونی میخوره ریشه ش لرزش دل و مغزه 😂😂😂
ولی بالاخره اثرات موسیقی دوگونه است:
۱ـ اثرات معنوی
۲ـ اثرات جسمی.
خب حالا که فهمیدیم موسیقی هم روی جسم و هم روح شاد عزیز تاثیر گذاره
‼️بریم سراغ ضرر ها👇👇👇
❎از بزرگترین آثاری که برای موسیقی ذکر شده است دور شدن از یاد وذکرخداست.
قرآن در سوره لقمان یکی از عوامل گمراهی و ضلالت را «لهو الحدیث» دانسته است. «ومِن النّاسِ مَن یشتری لَهو الحدیثِ لیُضلَّ عن سبیلِ الله ؛ لهو یعنی غفلت، یعنی دورشدن از ذکر خدا، دورشدن از معنویت، دورشدن از واقعیتهای زندگی، دورشدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بیبند و باری.»
در روایات اسلامی از «لهو الحدیث» نیز به «غنا» تفسیر شده است.
❎ شنیدن غنا و موسیقی آن چنان اراده انسان را سست و غریزه جنسی شخص را تحریک میکند که شخص را از یاد خدا و قیامت باز میدارد لذا از عوامل گمراهی به حساب میآید.
عجب😱😱😱
⚜همراه ما باشید تا ضرر های بعدی🙂🤚
ادامه دارد....
#تولیدی
#انواع_موسیقی_غنا
@rkhanjani
📌ازدواج خیابانی کردهام. حالا چه کنم؟
❓❓شما همیشه دربارۀ نادرست بودن ازدواجهای خیابانی حرف میزنید و من یکی از همان افرادی هستم که با همسرم دوست بودیم و بعد از یک سال ازدواج کردیم. حالا ازدواج کردهایم و یک بچّه هم داریم، فهمیدهایم که کفو هم نیستیم. در زمانی که دوست بودیم گویا اختلافاتمان را نمی دیدیم اما حالا این اختلافات به ویژه در مسائل مذهبی خودش را نشان داده و من ماندهام چه کنم؟ شوهر من، از نظر ایمانی، قوی نیست.
1⃣فراموش کردن گذشته
✅گذشته را باید فراموش کرد. اگر شما در مرحلۀ پیش از ازدواج قرار داشتید، تأکید میکردیم که حتماً با چشم باز انتخاب کنید؛ امّا حالا که ازدواج کردهاید و یک فرزند هم دارید، صورت مسئله، عوض شده است.
⚠️شما هر اندازه به گذشته و انتخاب اشتباهتان فکر کنید، انگیزهتان برای اصلاح زندگی، کمرنگ میشود.
❌پس گذشته را فراموش کنید. بپذیرید که زندگی شما با همین مردی است که انتخاب کردهاید. الآن، وقت سخن گفتن و فکر کردن به درست و اشتباه بودن تصمیم تان نیست. گاهی اوقات حسرت گذشته، امروزِ انسان را به هم میریزد و به دنبال آن، آینده هم خراب میشود.
⬅️ ادامه پاسخ این پرسش فردا انشاءالله
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول
@rkhanjani
🕵♂خانمها بخوانند!
سکوت مرد رو نشکنید 🤐🤐
✅این اشتباه خانمهاست که وقتی مرد ساکته مدام به سمت او میروند و با او حرف میزنن، اگر او ساکت است به سکوت نیازمنده و احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر؛
✅ البته این منافاتی با پذیرایی و رسیدگی به همسر ندارد. فقط اجازه دهید خود از سکوتش خارج شود.
✅ البته منظور از این سکوت سکوتی است که متوجه شوید همسرتون در این سکوت از ارتباط کلامی استقبال نمی کنه.
#همسر_داری
@rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_یازدهم من که تا آن لحظه جرئت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم، با اعتر
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_دوازدهم
آن روز آقای حسینی به من قول داد که از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگردد.
در سال های اول جنگ بنزین کوپنی بود و خیلی سخت گیر می آمد.
امام جمعه،کوپن بنزین به آقای روستا داد تا ما بتوانیم به راحتی به جاهای مختلف سر بزنیم و دنبال دخترم بگردیم.
قبل از هر کاری به خانه برگشتیم می دانستیم که مادرم و شهرام و شهلا منتظر و نگران هستند.
آنها هم مثل من از شنیدن خبرهای جدید نگران تر از قبل شدند. مادرم ذکر یا حسین(ع) و یا زینب(ع) و یا علی(ع) از دهنش نمی افتاد. نذر مشکل گشا کرد.
مادرم هر چی اصرار کرد که کبری، یک استکان چای بخور. یک تکه نان دهنت بگذار، رنگت مثل گچ سفید شده.
من قبول نکردم حس می کردم طنابی دور گردنم به سختی پیچیده شده است. حتی صدا و ناله ام به زور خارج می شد.
شهرام هم سوار ماشین آقای روستا شد و برای جست و جو با ما آمد. نمی دانستم به کجا باید سر بزنم. #روز_دوم_عید بود و همه جا تعطیل بود. فقط به بیمارستان ها و درمانگاه ها و دوباره به پزشکی قانونی و پایگاه بسیج سر زدیم.
وقتی هوا روشن بود، کمتر می ترسیدم. انگار حضور خورشید توی آسمان دلگرمم می کرد. اما به محض اینکه هوا تاریک می شد ، افکار زشت و ترسناک از همه طرف به من هجوم می آورد.
#شب_دوم از راه رسید و خانواده ی من همچنان در سکوت و انتظار و ترس، دست و پا می زدند. تازه فهمیدم که درد گم کردن عزیز، چقدر سخت است.
#گمشده من معلوم نبود که کجاست. نمی توانستم بنشینم یا بخوابم، به هر طرف نگاه میکردم، سایه زینب را میدیدم. همیشه جانماز و چادرنمازش در اتاق خواب رو به قبله پهن بود.در اتاقی که فرش نداشت و سردترین اتاق خانه ما بود. هیچ کس در آن اتاق نمی خوابید و از آنجا استفاده نمی کرد، آنجا بهترین مکان برای نمازهای طولانی زینب بود.
روی سجاده ی زینب افتادم از همان خدایی که زینب عاشقش بود با التماس و گریه خواستم که زینب را تنها نگذارد.
مادرم که حال مرا میدید پشت سرم همه جا می آمد و میگفت: کبری مرا سوزاندی، آرام بگیر.
آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد. از پشت پنجره به آسمان خیره شده بودم. همه ی زندگی ام از بچگی تا ازدواج، تا به دنیا آمدن بچه ها و جنگ مثل یک فیلم از جلوی چشم هایم می گذشت آن شب فهمیدم که همیشه در زندگی ام رازی وجود داشته، رازی نگفته انگار همه چیز به هم مربوط می شد زندگی و سرنوشت من طوری رقم خورده بود و پیش رفته بود که باید آخرش به اینجا می رسید .
آن شب حوصله حرف زدن با هیچ کس را نداشتم، دلم میخواست تنهای تنها باشم خودم و خدا ،باید دوباره زندگی ام را مرور میکرم تا آن راز را پیدا کنم رازی را که میدانستم وجود دارد اما جرات بیانش را نداشتم باید از خودم شروع میکردم من کی هستم؟ از کجا آمده ام ؟پدرو مادرم چه کسانی بودند؟زندگی ام چطور شروع شد و چطور گذشت؟زینب که نیمه ی گمشده ی وجودم بود چطور به اینجا رسید؟اگر به همه ی اینها جواب میدادم شاید می توانستم بفهممم که دخترم کجاست؟
وشاید قدرت پیدا میکردم که آن ترس را از خودم دور کنم و خودم را برای شرایطی بدتر و سخت تردر زندگی آماه کنم.
ای خدای بزرگ ای خدای محبوب زینب که همیشه تو را عاشقانه صدا میزد و هیچ چیز را مثل تو دوست نداشت . من مادر زینب هستم. مرا کمک کن تا نترسم ، تا بایستم و تا تحمل کنم.
باید از گذشته خیلی خیلی دور شروع کنیم از روزی که به دنیا آمدم.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
@rkhanjani
ﺷﻜﺴﺘــه ﺑﺎلــےِ ﻣـﺎ ﺭﺍ ﻛســے ﻧمےفهمد
ﻫﻤﻴﻦ ﻧﺮﻓﺘﻦِ کرﺏ ﻭ ﺑﻼﻳﻤـﺎﻥ ﻛﺎفیست
@rkhanjani