eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
673 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #استاد_رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ وقت نگران آینده‌ی ناشناخته ات نباش وقتی خدای شناخته شده ی بخشنده ای داری با تمام وجود بهترینها را از خداوندبرایتان آرزو میکنم. @Khanjanidroos
الگوی زیبایی برای دیگران باش سعی کن کسی که تو را می بیند؛ آرزو کند مثل تو باشد در ایمان در عقیده در عبادت در اخلاق... 🍃ﮔــﻠـﺑــــــ❤️ــــــﺮﮔـــــــ🍃 @Khanjanidroos
رابطه ها رو باید ساخت هیچ رابطه ای خود به خود خوب نیست هیچ رابطه ای خود به خود زنده نمیمونه گلدونا رو بی آب دادن اگه رها کنید میمیرن رابطه هارو به امید زمان رها نکنید... زمان؛دشمن سر سخت رابطه هاست. رابطه ها گلدون مصنوعی نیستن که تا ابد لبخند بزنن و صاف صاف باقی بمونن. رابطه ها جون دارن؛جون دارا هم میمیرن رابطه هارو اگه هر روز نوازش نکنید بی شک میمیرن ،نذارید که این گلدونا هی بمیرن؛هی برید گلدون تازه بخرید کشتن این همه گلدون؛منجر به پیدا کردن گلدون جادویی که خود به خود تا ابد زنده بمونه نمیشه. هوای رابطه هاتونو داشته باشید! @Khanjanidroos
دنبال رقم‌زدن «اتفاق‌های خوب» در ذهنت باش! 🌀یکی از آثار قرآن‌خواندن این است که اتفاق‌های خوبی در ذهنت می‌افتد... گاهی در ذهن انسان، اتفاق‌های خوبی می‌افتد که موجب سعادت می‌شود؛ مثل یک آرزوی خوب که در ذهن مرور شود. اینها برای خدا ارزش دارد و گاهی مقدّرات ما را بر اساس همین خطورات مثبت ذهنی تنظیم می‌کند. مثلاً آدم پیش خود می‌گوید «خدا هوای مرا دارد» و قبلاً بنا بوده یک بلایی بر سرش بیاید، اما خدا به‌خاطر همین حسن‌ظنِ او، آن بلا را برمی‌دارد. مادرِ حضرت مریم گفت: خدایا، نذر می‌کنم این فرزندی که دارم حمل می‌کنم، برای تو باشد. (رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً؛ آل‌عمران/۳۵) بچه‌اش شد حضرت مریم! به‌خاطر اینکه به ذهنش خطور کرد: «خدایا این بچۀ من، صرف تو بشود.» یکی از اتفاق‌های خوبِ ذهن «حسرتِ درست» یا «مذمّتِ نفس» است که از ۴۰سال عبادت بهتر است (ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً؛ کافی/۲/۷۳) مثلاً می‌گویی: «ای وای! چقدر از خدا دور بودم!» یعنی به نفسِ خودت نهیب می‌زنی. به‌ظاهر کار خاصی نکرده‌ای، فقط یک‌سری افکار خوب را در ذهن خودت مرور کرده‌ای. دنبال اتفاق‌های خوب در ذهن خودمان باشیم. یکی از آثار قرآن‌خواندن این است که اتفاق‌های خوبی در ذهنت می‌افتد. اول بگو «أعوذُ بالله مِنَ الشیطانِ الرّجیم» به خدا پناه ببر، تا پای آیه‌های قرآن، چیزهای خوب به ذهنت برسد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: مؤمن وقتی قرآن می‌خواند، به پاداش‌های خدا شوق پیدا می‌کند (نهج‌البلاغه/خطبه۱۹۳) خدا به این خطورات ذهنیِ ما بها می‌دهد. اصلاً قرآن بخوان برای اینکه حرف‌های خوب، به ذهنت برسد. @Khanjanidroos
🔴 💠 چشمتان را ببندید و تصور کنید که فرزند دلبندتان در دست دارد و هنگام دویدن زمین می‌خورد و چاقو وارد یا دهان او می‌شود.... 💠 اگر حادثه را با توجه و تمرکز، تصور کنید شما را خراب کرده و اگر ادامه دهید حتی ممکن است بیفتد. 💠 و ذهنیات ما رابطه مستقیم در خوشی یا ناخوشی ما دارد. 💠 اگر مدام، به بدیهای در ذهن خود متمرکز شوید و یا به خوبیهای او کنید حالتان را بد یا خوب می‌کند. 💠 اندیش باشیم تا کینه و کدورتها از بین برود و با حال خوب در کنار همسر و فرزندانمان از زندگی ببریم. 🍃❤️ @Khanjanidroos
😘ازبوسیدن دوجا انسان به عرش می رسد 🌹بوسیدن دست پدر 🌹بوسیدن پای مادر 🌸نیکی به پدر ومادر داستانی است که تو آن را می‌نویسی وسالها بعد فرزندانت آن را برایت حکایت می‌کنند! 👈پس خوب بنویس👉 🍃🍂🌾🍃🍂🌾🍃 @Khanjanidroos
بیشتر آدم‌ها، در نوعی بی خبری همیشگی زندگی می‌کنند...! آن‌ها همیشه امیدوارند، که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند! حادثه‌ای، برخوردهای اتفاقی، بلیت برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت...! آن‌ها هرگز، نمی‌دانند که همه چیز از خودشان آغاز می شود...! ✍ مایغیروا بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم✅ 💞 @Khanjanidroos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقا یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه، آقای غریبم به دلت غم داری.. دردِ بی مادری ای کاش دوایی میداشت فاطمیّه شده و اشک دمادم داری @Khanjanidroos
به خدا که وصل شوی، آرامش وجودت را فرا می‌گيرد. نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌رنجانی. آرامش، سهم دل‌هايی‌ست که به سمت خداست. @Khanjanidroos
🔴 💠 برای مرد هیچ چیز آزاردهنده‌تر از این نیست که ببیند همسرش و ناامید است. 💠 چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می‌کنند فردی بی‌لیاقت و هستند که نتوانسته‌اند همسرشان را شاداب نگه دارند! 💠مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی‌های همسرشان می‌دانند. 💠 پس تصور نکنید وقتی ناراحتید او و بی‌توجه است. او گاهی مهارت ارتباط را بلد نیست. 🍃❤️ @khanjanidroos
🔴 قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی : ✅حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند. ✅هر گریه‌ای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب باشد. حال خوش معنوی به غمگین بودن نیست، به داشتن یک سلسله شادی‌های بسیار عمیق و معنادار است! ما معمولاً وقتی خیلی دل‌مان گرفته و مشکلات هجوم آورده سراغ عبادت و دعا می‌رویم و در خانۀ خدا ناله می‌زنیم، در‌حالی‌که اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی. ✅حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! و برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ یعنی با ذکر خدا آرام شو تا نگرانی‌هایت برطرف شود. میفرمود: اگر همان‌قدر که بچه به مادرش اعتماد دارد، به خدا اعتماد داشتیم، مشکلی نداشتیم! ✅ یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. الله اکبر یعنی: خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی! ✅ یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبه‌ها، به بغل پدر و مادرش می‌رود، کِیف می‌کند. ✅ یعنی لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند. ✅ یعنی چشیدن حلاوت و شیرینی ذکر خدا، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی! ✅ نشاط در زندگی یعنی قدرت‌مندانه زندگی کردن و ، چون هر وابستگی دنیوی نشاط آدم را می‌گیرد. اما نشاط معنوی یعنی احساس ضعف و کوچکی و نسبت به خدا؛ و این ضعف و وابستگی به خدا حس بسیار خوبی به آدم می‌دهد. @Khanjanidroos
َ 📚داستان زیبا در آمستردام امام جماعت مسجدی هر جمعه بعد از نماز همراه پسرش که ده سال سن داشت به یکی از محله ها میرفتند و کارتهایی را که در آن نوشته شده بود «راهی به سوی بهشت » درمیان مردم غیر مسلمان پخش میکردند تا بلکه سودمند واقع شود و برای تحقیق درمورد اسلام و قبول آن اقدام کنند ، در یکی از روزهای جمعه هواخیلی سرد و بارانی بود ، پسر لباسهای گرمی پوشید تا سرمارا احساس نکند ، وگفت : پدرجان من آماده ام !َ پدر پرسید : آماده برای چه چیزی ؟ پسرگفت : برای اینکه برویم و این جمعه هم مانند جمعه های گذشته نوشته هارا پخش کنیم پدر جواب داد: هوا خیلی سردو بارانیست امروز ممکن نیست . پسر بااصرار ازاو خواست که بروند و گفت : مردم دربیرون به طرف آتش میشتابند . پدر گفت : من دراین سرما نمیتوانم بیرون بروم‌ . پسر گفت : پس اجازه دهید من بروم‌و کارتها را پخش کنم ؟ بعد از کمی بالاخره پدر راضی شد و اورا فرستادو پسر از او تشکر کرد . وپسر بااینکه فقط ده سالش بود در آن خیابانها تنها کسی بود که در آن هوای سرد دربیرون بود ، او درهمه خانه ها را میزد و کارت رابه مردم میداد. بعد از دو ساعت راه رفتن زیر باران فقط یک کارت باقی مانده بود ومیگشت دنبال کسی که آن کارت آخری رابه او بدهد ولی کسی رانیافت ، بنابراین یک خانه روبروی خود راانتخاب کرد و رفت که کارت رابه اهل آن خانواده بدهد . زنگ آن خانه رابه صدا در آورد ولی جواب نشنید دوباره زنگ رابه صدا درآورد و چند باردیگر هم‌تکرار کرد تا بالاخره پیرزنی اندوهگین در راباز کرد و گفت : پسرم چه میخواهی دراین باران ؟ کاری هست که برایت انجام دهم ؟ پسر باچشمانی پرامید و پاک و بالبخندی دلنشین گفت : ببخشیدباعث اذیت شما شدم فقط میخواستم بگویم که خداشمارا واقعا دوست دارد وبه شماتوجه عنایت کرده ومن آمده ام آخرین کارت که مانده رابه شمابدهم کسی که شمارااز همه چیز آگاه خواهد ساخت خداوند است وغرض از خلق انسان و وهمه چیز این است که رضای او بدست آید .... . سپس کارت را به او دادو خواست برگردد که پیرزن از او تشکر کرد. بعد از یک هفته و بعد از نماز جمعه وقتی امام از خطبه تمام شد پیرزن ایستاد و گفت : هیچ کدام از شماها مرانمیشناسید و من هرگز قبلا به اینجانیامده ام ، وتا جمعه گذشته مسلمان هم نبوده ام و فکرس راهم نمیکردم که مسلمان شوم ، ماه گذشته شوهرم فوت کرد و مراترک نمود و من تنها ماندم در دنیایی که کسی را نداشتم و جمعهٔ گذشته درحالیکه باران میبارید و هوا خیلی سرد بود میخواستم که خودم رابکشم چون هیچ امید وآرزویی در دنیا نداشتم ... برای همین یک چهار پایه آوردم وطناب را از سقف آویزان کردم و آن را درگردن انداختم سپس آنرا در گردنم محکم کردم تنها و غمگین بودم و داشتم آخرین افکارم را مرور‌میکردم‌و باخود کلنجار میرفتم که دیگر بپرم وخود را خلاص‌کنم !!! .. که ناگهان زنگ به صدادر آمد ، من هم که منتظر کسی نبودم کمی صبر کردم تا شاید دیگر در نزند ولی دوباره تکرار شد و چندین مرتبه زنگ را به صدا در آورد اینبار باشدت در راکوبید و زنگ راهم میزدبار دیگر گفتم که کیست ؟!!! به ناچار طناب را از گردنم‌پایین آوردم و رفتم تا بدانم کیست که اینگونه با اصرار در رامیکوبد ، وقتی در را باز کردم چشمم به پسر کوچکی افتاد که با اشتیاق و لبخند به من نگاه میکند چهره ای که تابحال آنرا ندیده بودم ! و حتی توصیفش برایم مشکل است کلمات قشنگی که بر زبانش آورد قلبم را که مرده بود بار دیگر به زندگی برگرداندو صدایی قشنگ گفت : خانم ؛ آمده ام که به شمابگویم که خدا شمارا دوست دارد و به تو عنایت کرده وسپس کارتی را بدستم داد! کارتی که روی آن نوشته بود راهی به سوی بهشت ! پس در رابستم و به شدت چیزهایی که در کارت نوشته شده بود را خواندم ... سپس طناب را از سقف باز کردم و همه چیز راکنار گذاشتم ... چون‌من دیگر به آنها نیاز ندارم و من پروردگار حقیقی و محبت واقعی راپیدا کرده ام ... اسم این مرکز اسلامی هم روی کارت نوشته شده بود بنابراین آمدم اینجا تابگویم : الحمدلله و سپاس برای شما به خاطر تربیت چنین فرزندی که در وقت مناسب سراغم آمد و من را از رفتن به جهنم باز داشت ! َ و چشمان نماز گذاران‌پر از اشک شد و همه باهم تکبیر زدند و الله اکبر گفتند ...الله اکبر ... امام که پدر آن پسر بود از منبر پایین آمد و پسرش را که در صف اول نماز گذاران بود ، با گریه ای که نمی توانست جلوی آنرا بگیرد درآغوش می فشرد ... نمیتوان به چنین پسری افتخار نکرد ... واینجا این سوال مطرح میشود که مابرای دعوت در راه خدا چه کرده ایم؟؟؟؟ آیا این وسایل پیام رسانی مثل تلگرام و غیره را در مسیر دعوت به سوی خداوند به کار گرفته ایم ، یا خیر ؟!؟... جواب این سوال را به خودتان واگذار می کنیم!! @Khanjanidroos
زندگی شاید یک فیلم باشد... یک فیلم بلند یا کوتاه... فیلمی که زمانش مهم نیست، کیفیتش مهم است... از همان روز تولد شروع می کنیم به بازی... بعضی از بازیگر ها از پیش انتخاب شده اند اما بعضی دیگر را خودمان انتخاب می کنیم... در انتخاب نقش های مهم باید دقت کنیم چون ممکن است داستان فیلم را عوض کنند...فیلم را خراب کنند... بماند که بعضی ها فقط سیاه لشکرند...بود و نبودشان فرقی ندارد... نقش اصلی و قهرمان فیلم خود ما هستیم... بعضی سکانس ها سخت هستند...هزار بار کات می شوند و هزار بار از نو باید آن را بازی کنیم ... گاهی فیلم زندگیمان خسته کننده و تکراری ست و گاهی پر از اتفاق و هیجان ... پایان فیلم می تواند تلخ باشد یا شیرین فقط کاش فیلم زندگیمان بی معنی تمام نشود... کاش تمام ما انسان ها در زندگیمان فیلمی بسازیم که اسمش ماندگار شود... @khanjanidroos