eitaa logo
یک جرعه شعر... حسین جعفری
417 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
غزل. ادبیات. جوک. رباعی. آموزش شعر. ویراستاری.سفارش.مطالب روز. هجو طنز مصاحبه ها. عکس های انجمن ادبی. تبلیغات ...سرود. ترانه. افتخارات. معرفی کتاب های شعر چاپ شده و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
چون زلیخا امتحانم کرد، در را بست، لیک... من که یوسف نیستم آغوش او را رد کنم
گفتم شراب وصل به "اوباش "می دهند خندید و گفت بنده "او" باش می دهند
. فارغ التحصیل درس دلبری هستی جناب! من هم از بخت بدم مشروط چشمان توام..... .
. کس را به خلوتِ دلِ من جز تو راه نیست این در به روی غیر ِ تو پیوسته بسته باد... .
در صحن دو چشمت به زیارت هستیم در بیت غزل ها به اقامت هستیم تو مثل امامزاده ای هستی که ما دست به سینه در هستیم الآن یهویی
شب‌های هجر را گذرانديم و زنده‌ايم ما را به سخت‌جانی خود اين گمان نبود  
. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌من دلم پیش کسی نیست، خیالت راحت منم و یک دل دیوانه خاطر خواهت..!  ࣫͝ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ .|‌‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‎‎‌‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چو خدا تمام هستی سوی نیستی کشاند که وجود آفرینش به عدم فرو نشاند به مشیت حق از او علی اش بنا تواند ،،یخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه ی بقارا،، محزون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما در چه شماریم که خورشید جهان تاب گردن به تماشای تو از صبح کشیده است ...
شاید دری از غیب به روی تو گشایند چون خال درآن کنج دهن گوشه نشین باش... @robaiiyat_takbait
eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
در وقت طلوع دیده ام قامت صبح با شعر شدم شبانه هم صحبت صبح تا فجر رسید خلوتم شد پر نور گفتم به ادب سلام بر حضرت صبح حسین جعفری
ای زلفِ یار باز پریشانیت گزید گویا شگون نداشت ملاقاتِ شانه‌ات ...
Ali_Rostamian-Tasnife_Khaneh_Soda-(WWW.IRMP3.IR).mp3
2.44M
علی رستمیان خانه سودا شد ز غمت خانهٔ سودا دلم..!! در طلبت رفت به هر جا دلم...!!!
_تک بیت: شاید دری از غیب به روی تو گشایند چون خال درآن کنج دهن گوشه نشین باش... ما اگر مکتوب ننویسیم، عیب ما مکن در میان راز مشتاقان، قلم نامحرم است گاه دلسوز است و گاهی سخت می سوزاندم عشق ، گاهی مادر است و گاه هم نامادری
دو نفر از مأمورین حکومت، سواره در زمین زراعی تاختند و مقداری از آن مزرعه را پایمال کردند. زارع بیچاره گفت آخر چرا به این کشت و زرع خرابی می آورید؟ گفتند از کدخدای ده، دست خط داریم. گفت باکی نیست. سپس سگش را رها کرده و به طرف آن دو مأمور اشاره کرد. سگ نیز به آن دو پرید و لباسشان را درید. التماس کردند که بیا سگت را بگیر. گفت دست خط کدخدا را نشانش بدهید می رود. 👳 @molla
هر مصرعی جوانه زد از باغ خاطرم دیدم گل خیال تو کرده است شاعرم بهرام احدی
بی مهابا بغلم کن وسط مردم شهر بخدا عشق ب رسوا شدنش می ارزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق میخواست مرا صید کند اما من برخلاف جهت آب شنا می کردم شکوه کردی که چرا با دگران میخندی غافلی با همه تعریف تو را می کردم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟🥺
مثل تهران که بغل کرده دماوندش را . . حل شدن در دل ِمعشوق، که ایرادی نیست
گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم بغض کردم خود خوری کردم نگفتم بار ها