eitaa logo
یک جرعه شعر... حسین جعفری
423 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
2 فایل
غزل. ادبیات. جوک. رباعی. آموزش شعر. ویراستاری.سفارش.مطالب روز. هجو طنز مصاحبه ها. عکس های انجمن ادبی. تبلیغات ...سرود. ترانه. افتخارات. معرفی کتاب های شعر چاپ شده و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعر خوانی صابر خراسانی برای سالروز ازدواج حضرت زهرا س و حضرت علی (علیه السلام) 💍🕊 💠
. کاش مولانا ببیند قهر چشمان تو را تا نگوید نیست در عالم ز هجران تلخ‌ تر .
. 💞✍ 🐩سگی از کنار شیری رد می شد چون او را خفته دید، طنابی آورد و شیر را محکم به درختی بست. 🦁شیر بیدار که شد سعی کرد طناب را باز کند اما نتوانست.  🐮در همان هنگام خری در حال گذر بود، شیر به خر گفت: اگر مرا از این بند برهانی نیمی از جنگل را به تو می دهم. خر ابتدا تردید کرد و بعد طناب را از دور دستان شیر باز کرد. 🦁شیر چون رها شد، خود را از خاک و غبار خوب تکاند، به خر گفت: من به تو نیمی از جنگل را نمیدهم. 🐮خر با تعجب گفت: ولی تو قول دادی. شیر گفت : من به تو تمام جنگل را می دهم زیرا در جنگلی که شیران را سگان به بند کشند و خران برهانند، دیگر ارزش زندگی کردن ندارد. 📙"کلیله و دمنه"
بصیرت فتنه با حیله شکار را بَرَد در گلشن القا بکند جلوه ی راه روشن دنباله رو تفرقه ... نه نکنیم در زمین دشمن حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hosein Jafari: Hosein Jafari: تابید نگاهت به سوی سینه ی صبح آمد به برت سائل دیرینه ی صبح بگشای درِ قبله ی دل را به بهار لذت ببر از نسیم آیینه ی صبح حسین جعفری
ننوشیده از جام چشم تو مستم خمار است میخانه ی من،چه کردی .یاد.افشین_یداللهی 🙏🌺
‌ اين لب بوسه فريبی كه تورا داده خدا ترسم آيينه به ديدن زِ تو قانع نشود😂 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ •صائب
توصیفِ تو در شأنِ کسی نیست به جز من تعریفِ شراب، از دهنِ مست قبول است.
بوسه ای گر نربوده ست ز یاقوت لبش دهن لاله چرا تا به جگر سوخته است صائب
‌ بياض گردن او گر به دست ما افتد چه بوسه‌های گلوسوز انتخاب كنيم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ •صائب
به مستی بی‌طلب بوس از دهان یار می‌ریزد ثمر چون پخته گردد خودبخود از دار می‌ریزد صائب
فقیر از هر فقیهی بهتر از خالق خبر دارد گِدای کوچه می‌داند نشانِ منزلِ خان را...!
یوسف سیمین بدن را تاب این زنجیر نیست باز کن ای سنگدل بند قبای خویش را
اونجاکه امیر اکبرزاده میگه :
نخواه چشم ببندم به روی رفتن تو 
که وقت رفتنِ جان، چشم باز می‌ماند!
. عاشقی ڪن بےخیال وصل و هجران ای عزیز ڪَاه ڪَاهی جــاده ها از شهر مقصد بهترند .
. هجرگل بلبل کشیدوبرگ گل راباد برد بیستون را عشق کند وشهرتش فرهاد برد .
هدایت شده از علی ، غدیر، مباهله
تا حل شود این معادله می گویم هر چند گهی بهر صله می گویم پر رنگ شود تا که بماند در یاد از پنج تن و مباهله می گویم هم اسقف و هم همه شیاطین کورند از کار مباهله کمی رنجورند خورشید و ستاره، آینه، مهر و ماه آماده ی خواندن دعای نورند بحث و جدل و مجادله چون زور است ظلمت همه در مقابله با نور است با مهر و مه و دو شاخه ی گل که رسید دیدند دگر مباهله ناجور است خورشید کجا تقابلش با فانوس؟ تشبیه نکن کلاغ را با طاووس تاریخ بگو تو بر،، ابو حارثه،، ها ای قطره برو ... تو را چه به اقیانوس!!! انجیل نوشته بود از نور یقین در آیه ی عشق گفته قرآن مبین در سایه ی ماه آل عمران هستیم شد اهل کسا برای ما حصن حصین با غیر علی مجادله خواهم کرد با عشق علی معامله خواهم کرد چون کار به لعن و حکم نفرین بکشد با دشمن دین مباهله خواهم کرد ارسالی به سال ۱۴۰۲
مسیر رفتنت گل داده از باران چشمانم بیا حالا که از چشمم نمانده جز بیابانے..!
بصیرت فتنه با حیله شکار را بَرَد در گلشن القا بکند جلوه ی راه روشن دنباله رو تفرقه ... نه نکنیم در زمین دشمن حسین جعفری
هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی این امید واهیِ حافظ مرا بیچاره کرد
نخواستی به زبانم بیایی ، اما من... حروفِ نامِ تو را خارِ در گلو کردم... نیامدی که بدوزم به چشم‌های تو چشم... نشستم و جگرِ خویش را رفو کردم...! 💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎‌‌🖤⃟ೄྀ
زحمت كشيده اي حضرت معشوق بي وفا اين روزها به لطف شما سيرِ غصه ايم...!
به هرکس میرسم نام تورا با ذوق می‌گویم شبیه اولین تکلیف یک طفل دبستانی
چیست در گردش جادویی چشمت که هنوز قلم فرشچیان دور خودش می چرخد