eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.2هزار دنبال‌کننده
197 عکس
6 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
بر لب آمـد جان و رفتند آشنایان از سرم  شمع را نازم که می گرید به بالینم هنوز @robaiiyat_takbait
گفتی از کوچه‌ی ما صرف نظر کن ، اما بخدا دست خودم نیست تنم می خارد @robaiiyat_takbait
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران... @robaiiyat_takbait
تا زخمی داغ سبز چشمت هستم در حسرت باغ سبز چشمت هستم آغوش تو را نشانه کردم یک روز دنبال چراغ سبز چشمت هستم @robaiiyat_takbait
سهم من است از همه دنیا، فراقِ تو من سهم خود، به عالم و آدم نمی‌دهم... @robaiiyat_takbait
در عشق حسد نیست مگر بر دو مقامم آن‌جا که نه من باشم و جایی که تو باشی! @robaiiyat_takbait
ز نامردان علاج درد خود جستن، بدان مانَد که خار از پا برون آرَد کسی با نیش عقرب‌‌ها @robaiiyat_takbait
جدایی علت خوبی برای مُردن من بود ولی انگیزه ی خوبی برای دل بریدن نه... @robaiiyat_takbait
گویی دلت چرا نشد از هجر من غمین آن‌قدر تنگ شد که درو جای غم نماند... @robaiiyat_takbait
ما دو سَرویم در آغوش هم افتاده به خاک چشم بگشا که گِره خورده به هم ریشه ما @robaiiyat_takbait
امشب تو بیا تا دل من شاد کنی با آمدنت خانه ام آباد کنی من مثل پرنده ای اسیرم برگرد شاید که مرا از قفس آزاد کنی @robaiiyat_takbait
مانند بلوط، قهوه‌ای و زیباست جذاب و زلال، بی‌کرانِ دریاست در چشم تو دیده‌ام تمام خود را این آینه بهترین رفیق دنیاست @robaiiyat_takbait
بـرخـیـز که از کــویــر غــم‌هــا بــرویـم از حــرف پُــریـم ســوی مـعـنـا بـرویـم سرچشمهٔ شعرها بگویید کجاست؟ تـا بــار بـبـندیــم و بـه آن‌جــا بــرویـــم! @robaiiyat_takbait
بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق همیشه رفتن و رفتن، ز آمدن چه خبر؟ @robaiiyat_takbait
با تب عشق، من و دل به هم آمیخته ایم باد خاکستر ما را به سر مجنون ریخت @robaiiyat_takbait
جا ماندنِ تصویرِ تو در سینه‌ی من، آه... این آینه را، آه، که نشکستی و رفتی @robaiiyat_takbait
نگذار! گردِ کینه کُند خانه در دلت هرشب بگیر از آینه یِ خود غُبار را @robaiiyat_takbait
برای از تو نوشتن درخت‌های جهان تمام حسرت‌شان کاغذ و قلم شدن است @robaiiyat_takbait
زبانم را نمیبرّند اگر خاموش بنشینم من آن شمعم که در روشنگری دیدم زوالم را @robaiiyat_takbait
یادش بخیر ... بخت بلندم که دامنش یک کهکشان ستاره ی دنباله دار داشت! @robaiiyat_takbait
بی‌تو تمام ثانیه‌ها دق نموده‌اند رفته زمان بر آب، چرا پا نمی‌شوی؟ @robaiiyat_takbait
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل این پنج‌روزه عمر که بر باد می‌رود @robaiiyat_takbait
از غم هجر چنان سوختم و ساخته ام که مرا گر تو ببینی بخدا نشناسی @robaiiyat_takbait
باز با گریه به آغوش تو برمی‌گردم چون غریبی که خودش را برساند به وطن @robaiiyat_takbait
دنبال کرد خیلِ غمت اهل درد را من ناتوان‌تر از همه بودم مرا گرفت! @robaiiyat_takbait