eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
230 عکس
7 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
به این خوشم که تو را شرمسارِ من سازد تحملی که دلِ بردبارِ من دارد... @robaiiyat_takbait
دلم مهمانسرایِ غصهٔ دنیاست پنداری غمی بیرون نرفته زین سرا، آید غمی دیگر... @robaiiyat_takbait
آنقدر به دیوار زدم با مشتم  ویران شده سقف آسمان بر پشتم خود یک تنه گور دسته جمعی شده ام با این همه فریاد که در خود کشتم! @robaiiyat_takbait
عاشق آن است که در عرصه‌ی شطرنجِ بلا دین و دل ماتِ رخِ شاهسواری بکند @robaiiyat_takbait
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند @robaiiyat_takbait
با خونِ جگر باز نگردی، دلِ من با دیده‌یِ تر بازنگردی، دلِ من دیدم که به قربانِ کسی می‌رفتی خوش باد سفر! بازنگردی دلِ من @robaiiyat_takbait
وزش باد شدید است و نخم محکم نیست! اشتباه است مرا دورتر از این کردن @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چنان گذشت پریشان دو روزِ عمرِ شریف که هر که حالِ مرا دید یادِ زلف تو کرد... @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناچیزتر از تمامی ذراتیم درنده‌تر از تمام حیواناتیم با این همه جنگ و کشت و کشتار،چطور باور بکنیم اشرف مخلوقاتیم @robaiiyat_takbait
در شهر غریب و بی نشان می گردم دلخسته و گیج و ناتوان، می گردم این شهر و تمام مردمانش لالند دنبال دو چشم همزبان می گردم! @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه‌کس نصیبِ خود را بَرَد از زکاتِ حُسنَت به منِ فقیر و مسکین، غم بی‌حساب دادی @robaiiyat_takbait
ای عشق! ای عزیزترین میهمان عمر دیر آمدی به دیدنم، اما خوش آمدی @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا خیره به ماه می شوی یا کاشی یا دانه برای کفتران می پاشی این هم شده زندگی برایت اِی دل اصلا چه کسی گفت که عاشق باشی!؟ @robaiiyat_takbait
ای آنکه شروع خوب و پایانت بد یک لحظه دوا ،سپس چو دردی ممتد دیگر نخورم فریبت ای عشق، بفهم من با تو بهشت هم نخواهم آمد @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در پیش آن دهان نتوان گفت هیچ حرف از بس که تنگ بود به جز بوسه جا نداشت @robaiiyat_takbait
‏دل پریشان، چشم گریان، طبع ویران، ذوق کور دست تنها مانده‌ام با این یتیمان در بغل @robaiiyat_takbait
خود را پی نان دوانده بودیم که چه؟ جان را به  جنون رسانده بودیم که چه ؟ در بند سرای سالمندان هستیم ما این همه سال مانده بودیم که چه؟ @robaiiyat_takbait
قایق قسمت اگر دور کند از تو مرا رود را سمتِ تو برعکس شنا خواهم کرد @robaiiyat_takbait
كوه را با آن بزرگی می‌توان هموار کرد حرف ناهموار را هموار كردن مشكل است @robaiiyat_takbait
آرام نشسته در کمین می ماند تیری است که داغ و آتشین می ماند ای عشق! به اوج می بَری گه به فرود تا بوده چنان بود و چنین می ماند @robaiiyat_takbait