eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.3هزار دنبال‌کننده
212 عکس
6 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
باز با گریه به آغوش تو برمیگردم چون غریبی که خودش را برساند به وطن ! @robaiiyat_takbait
ای بس که نباشیم و جهان خواهد‌بود، نِی نام زِ ما و نَه نشان خواهد‌بود؛ زین پیش نبودیم و نَبُد هیچ خَلَل، زین پس چو نباشیم همان خواهد‌بود @robaiiyat_takbait
امشب ز فراق دوست خوابم نَبَرَد هم دل به سوی شمع و کتابم نبرد از بس که دو دیده،  آب حسرت بارد بیدار نشسته‌ام که آبم نبرد @robaiiyat_takbait
در چای تو قند می شوم اما تو... در قلب تو بند می شوم اما تو... در خواب کنار من نفسهایت بود از خواب بلند می شوم اما تو... @robaiiyat_takbait
به من که زخمیِ عشقم بتاز! حرفی نیست خوشا به روزِ جزا، روزِ بی حساب شدن... @robaiiyat_takbait
یا دست رفاقت نده و دست نگهدار یا تا تهِ خط، حرمت این دست، نگهدار @robaiiyat_takbait
تلخ باش اما خودت باش این صداقت بهتر است.... ترش رویی از دو رویی بی نهایت بهتر است!!! @robaiiyat_takbait
روشن نباشد این که کِی روز سفر باشد از پیش باید بسته باشی کوله بارت را @robaiiyat_takbait
نگاهِ گاه‌گاهی می‌کُنی هَر دَم به سوی مَن نَدانم از رَه ِ لُطف است یا از بَدگُمانی‌ها @robaiiyat_takbait
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد... @robaiiyat_takbait
ز زندگی چه به کرکس رسد به جز مُردار؟ چه لذت است ز عمر دراز، نادان را؟ @robaiiyat_takbait
شبِ بیهوده‌ی ما را چه بخیر ، خیر آنجاست که دلداده و دلداری هست...! @robaiiyat_takbait
در خواب چراغ تا سحر دستم بود در خواب كليد هرچه در دستم بود زيباتر از اين خواب نديدم خوابی بيدار شدم دست تو در دستم بود @robaiiyat_takbait
یکباره بستنِ درِ انصاف خوب نیست دیوار باغ را مکن ای باغبان بلند @robaiiyat_takbait
شاه بیتم را نوشتم از تو و زیبایی ات تاج شاهنشاهی اشعار من، چشمان توست @robaiiyat_takbait
به من اجازه بده هر دم از تو دم بزنم که کُلِ عُمْر، خلاصه دراین دم است: "حسین" @robaiiyat_takbait
توان و تاب ندارد به پایت اُفتاده است بگیر دستِ دلِ سینه چاکِ عشقم را @robaiiyat_takbait
کس غیر تو رهسپار این جاده نشد این‌گونه برای مرگ آماده نشد ای برگ به باد رفته! غیر از تو کسی بر چوبه‌ی دار خویشتن زاده نشد @robaiiyat_takbait
ای تاب و تبم ، قرار را برگردان شیرینی انتظار را برگردان لبخند تو فصل رویش زندگی است با خنده خود بهار را برگردان @robaiiyat_takbait
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند @robaiiyat_takbait
هنوز اگر که نفس می‌کشم، به خاطر توست اگر نمرده‌ام و زنده‌ام، تویی سببش @robaiiyat_takbait
تو از کی عاشقی؟ اين پرسش آيينه بود از من خودش از گريه‌ام فهميد ، مدت‌هاست ؛ مدت‌هاسـت... @robaiiyat_takbait
هـزار پند به گـوشـمٖ پـدر فشرد و نگفت  که عشق حادثه ای خانمان برانداز است @robaiiyat_takbait
چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم آشیان کردم تصور، خانهٔ صیاد را @robaiiyat_takbait
زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتبیه‌های ترک‌خورده خواندنش سخت است @robaiiyat_takbait