eitaa logo
💙 رمان زیبـــــــا ❤
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
457 ویدیو
36 فایل
🍃🌸 •| اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ صَبْراً جَميلاً |• . . °|هر آنچه که بودم هیچ اینبار فقط شعرم💓|° علیرضا_آذر🍃❤ . . شما شایسته بهترین رمان ها هستید😍 #جمعه ها_پارت نداریم دوست عزیز . . 🍃🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 رمان زیبـــــــا ❤
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺 #پارت67 -آخه انگار می خوای ازش فرار کنی! صدای بوق ماشینی که از پشت سر آمد مرا
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺 سکوت کردم و باهم به سمت خانه رفتیم، با ورودم به حیاط دلم می خواست هوای خانه پدری ام را ببلعم نگاهم را از جای جای حیاط گذراندم و به حالت دویدن به سمت خانه رفتم و از همان جا نیما را صدا زدم -نیما کجایی بیا که عزیزدلت اومده مادرم با لبخند حرکاتم را نگاه می کرد، صدای نیما که از اتاقش می آمد اشتیاقم را دو چندان کرد برای دیدنش -وای باز زلزله اومد بعد از گذشتن از پذیرایی بدون در زدن وارد اتاق نیما که با ست مشکی و سفید چیده شده بود شدم روی تخت مشکی رنگش خود را به خواب زده بود به سمتش رفتم و بی هوا خود را روی تخت انداختم که آخش بلند شد. بعد از خوش و بش با نیما باهم از اتاق بیرون رفتیم پدرم که مشغول خواندن حافظ بود یاعلی گویان از جایش بلند شد و دست هایش را به رویم باز کرد در آغوش امنش نفس بلندی کشیدم و چشم هایم را بستم صدای نیما بود که جو به وجود آمده را بهم زد -خوبه حالا همش دو روزه نبوده این کارا چیه آخه خنده ی کوتاهی کردم؛ ناهار را در جو صمیمی خانواده خوردیم مادرم همه را به خوردن میوه دعوت کرد نیما که با گوشی اش مشغول بود گفت: -شهاب داره میاد این جا با شنیدن حرفش لبخندی زدم لحظاتی در سکوت گذشت که صدای زنگ در سکوت را شکست و نیما از جایش بلند شد، درب را باز کرد و منتظر ورود شهاب شد با دیدن شهاب عمیق او را در آغوش کشید نگاهم به شهاب که تیپ مشکی زده بود و خستگی در چهره اش نمایان بود خیره ماند به سمت پدرم رفت و با او مردانه دست داد و حالش را پرسید مادرم را مخاطب قرار داد و گفت: -سلام مادر خوبی؟ برای اومدن که اذیت نشدید؟ مادرم با خوش رویی جوابش را داد -خوش اومدی پسرم، نه با رادمان دوستت اومدیم خداحفظش کنه 🍃 🌺🌺 🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🌺🌺🍃
💙 رمان زیبـــــــا ❤
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺 #پارت45 شه...بابا شرط گذا شته بود که حتی اگه اهورا یه نمره هم کم بگیره دیگه نمی
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺 حتی لایق ترد کردن هم نبود.باورت نمیشه رویا...به زجرهایی که آرا می کشید فکر میکنم دلم میخواد اهورا رو بکشم! -دوستم داشتی؟ سکوت کرد.به سمتم برگشت.مصمم گفت:نه...اون واسه ی من فقط یه دختر عمو بود.!همین.. امیررایا بعد از چنددقیقه چشماو رو باز کرد و از این رو به اون رو شد. -اگه میدونستم ناراحت میشی نمی پرسیدم ..متاسفم امیررایا. خندید:بیخیال!.را ستی یه خبر خووب!! سپردم بچه ها یه گووش مالی حسابی به اون دو تا بدن... از امیررایا بعید نبود.امیررایا:دیگه غلت بکنن بهت چو نگاه کنن..ادب شدن.. -الزم نبود اینقدر اذیتشون کنی... -اتفاقا برعکس..این دو تا خیلی دنبال میدونن واسممه جلف بازیاشون.الان دیگه حد و مرز برا شون مشخص شده.بچه ها فیلم گرفتن فرستادن،میخوای ببینی؟ -جدا؟اوهوم.. گوشیش رو دراورد و من هم بهتش نزدیک تر شدم.عکس خودم و امیررایا رو صفحه بود.یه روز برفی و من و اون باهم عکس گرفتیم.اون روز خیلی خووش گذشت.رفته بودیم برف بازی..توی گالری فیلما رو اورد و نشونم داد. اوه...هم صدای داد میو مد...پنج نفر به دو نفر؟! آ ندره خیلی‌ خوب می زد.یهو دو تا آدم دیگه هم وارد صحنه شدن و پوستشون رو کندن...از کتک 🍃 🌺🌺 🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🌺🌺🍃
عشق به خویشتن را رها کن تا عشق به پروردگار در تو جان بگیرد! خودخواهی را کنار بگذار تا همگان به تو بورزند! ✍🏻 جی پی واسوانی 📚 هر روز با اندیشه ای نو ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
زندگی باید کرد... گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ، گاه با سوسوی امیدی کمرنگ. زندگی باید کرد... گاه با غزلی از احساس، گاه با خوشه ای از عطر گل یاس. زندگی باید کرد... گاه با ناب ترین شعر زمان، گاه با ساده ترین قصه یک انسان. زندگی باید کرد... گاه با سایه ابری سرگردان، گاه با هاله ای از سوز پنهان. گاه باید روئید از پس آن باران... گاه باید خندید بر غمی بی پایان ... ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
🦄آرایش ابرو، ترند آرایشی متفاوت از سال گذشته💜 در صورت، اولین چیزى که توجه را جلب می‌کند ابرو است. در سال ٢٠٢٠ بر خلاف سال ٢٠١٩ که ابروها به صورت پراکنده و شلخته بود، در این سال ترند ابرو منظم و خیلى مرتب و کات شده دیده می‌شد. ابروهایتان را می‌توانید متناسب بافرم صورتتان منظم کنید و از یک ژل ابروى خوب براى فرم دادن استفاده کنید. ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
-چندتا نکته برای شیک پوشی🖤⚡️~•~ +در فصل گرما بجای استفاده از رنگ های خنثی تیره از رنگ های خنثی روشن استفاده کنین مثل پاستیلی،طوسی،سفید،نسکافه ای.~~>🐷🥜 +رنگ خردلی از اون رنگ هایی که میشه باهاش استایل بهاره جذابی ساخت میتونید با طوسی و مشکی و سرمه ای و قرمز ست کنید."-"🇲🇱⛵️ +مانتو های رنگ سفید یا ابی روشن بهترین انتخاب برای فصل بهاره هستن،هم کاملا بهارین،هم با هر رنگ دیگ ای براحتی ترکیب میشن.^^💙🌌 +برای فصل بهار بهتره از رنگ های روشن و نزدیک به کالباسی استفاده کنید؛ صورتی خیلی روشن‌،پوست پیازی و نسکافه ای روشن.*.*🥨🥀 ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
🦄لاک بنفش را تجربه کنید 💜 رنگ بنفش معمولا به انواع تناژهای پوستی می‌آید. اگر پوست رنگ پریده‌ای دارید، به دنبال بنفش کم‌رنگ باشید. برای پوست‌های متوسط باید از بنفش پاستلی با رگه‌های خاکستری استفاده کرد. برای پوست‌های تیره نیز طیف روشن بنفش عالی به نظر می‌رسد. ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
گفت: با هم درستش می کنیم و من تازه فهمیدم تنهایی چه وسعتِ نامحدودی دارد! حتی اگر با هم، هیچ چیزی هم درست نمی شد! حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت، حسی که به واژه ی داشتم را با هیچ چیز در این دنیا عوض نمی کردم... تنها کسی که وحشتِ تنهایی را درک کرده باشد، می توانست حسِ من را در آن لحظه درک کند... ✍🏻 لیلیان هلمن ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
از میان تمامی چیزهایی که دیده ام تنها تویی که دلم می خواهد به دیدنش ادامه دهم، از میان تمامی چیزهایی که لمس کرده ام تنها تن توست که دلم می خواهد به لمس کردنش ادامه دهم. من لبخند نارنجی‌ رنگت را دوست دارم. من با دیدن تو که به خواب رفته ای از خود بی خود می شوم. چه باید بکنم ای عشق؟ نمی دانم دیگران چگونه عشق می ورزند، یا در گذشته چه سان عشق می ورزیدند. من با تماشای تو، با عشق ورزیدن به تو ‌زنده ام. عاشق بودن در ذات من است. ✍🏻پابلو نرودا ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
•|👗👠|• سـت کـردن رنـگ لبـاس 👱🏻‍♀🧢 ✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧✦✧ _برعکس چیزی که به نظر می‌رسد ترکیب کردن این رنگ در ست های روزانه یا رسمی کار سختی نیست. چرا که تناژ روشن و پاستلی این رنگ، تقریبا با تمام رنگ های تیره هماهنگ می‌شود. زیباترین مچ های رنگ صورتی در فصل بهار و تابستان، رنگ آبی پاستلی، طوسی روشن، سبز زیتونی روشن و کر‌می است.🌷🌸 ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
💕وقتی که نمی توانیم اندیشه ها و افکارمان را کنترل کنیم بهترست یک عبارت تاکیدی انتخاب کنیم ومدام آن را تکرار کنیم !  شاید همیشه نتوانیم اندیشه هایمان را مهار کنیم اما کلام خود را می توانیم در اختیار گیریم.... تکرار بر ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد و انگاه بر موقعیت تسلط می یابیم .    مثل   💎 من هماهنگ، با طراوت و خوشحال هستم و این شادمانی به لطف خدا به من تعلق دارد. 💎 خیر و مصلحت بی کرانم از راههایی بی پایان به من می رسد.    💟 🌸🍃✨ ╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯
╭─────────╮ 🌼 @roman_ziba 🌼 ╰─────────╯