#پارت21♨️
کفشم رو پوشیدم و از مسجد زدم بیرون، داشتم به سمت خونه میرفتم که یه پسر جوون جلومو گرفت:
_ ببخشید خانوم می تونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟
نگاهی به پسره کردم ناخودآگاه تپش قلبم از ترس رفت بالا، من و این پسره این وقت شب! اینجا! وای خدا نکنه مزاحم باشه نه قیافهشهم شبیه مزاحما نیست پسره که مکث منو دید کارتی از توی جیبش درآورد و جلوم گرفت.
نوشته بود "سرگرد امیر علی حسینی"
پس این آقا پلیس بود وقتی فهمیدم پلیسه حس اطمینانی بهم دست داد ولی مردد بودم، پسر که تردید منو دید گفت...
بیا ببین چی بهش گفت😬😱👇🏼
عشق پلیسی ها بیان اینجا👣
الان پاک میشه😱
https://eitaa.com/joinchat/240910496C8c0692c569
ژانر🎭
#پلیسے👨✈️ #عاشقانہ💍 #مذهبـــے