🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_صد_دهم
یاسین بعد از تماسش رو به مهدا گفت : خانم رضوانی ؟ لطفا بعد از دنبال کردن ثمین بیاین خونه
ما فقط میخوایم تمام افرادی که میتونیم رو پیدا کنیم ،
البته بچه های شیراز خیلی از پروژه های صهیونیستی یا بهاییت منحل کرده
اما هنوز دارن جولان میدن
ـ متوجهم
ـ این امیر خان هم باید بره دنبال میم .ح هر چند سروان احمدی هست اما اگه سجاد کاری بکنه ما تقریبا بیچاره ایم
قطعا سجاد و ثمین اینجا از هم جدا میشن ، سجاد خوراک سرگرد و تیمش که الان این ملاقات رو زیر نظر دارنه ،
ثمین برای شما و طرف ملاقات برای من ...
خب یا علی بگین یکم باغ ارمو بگردیم بعدش از هم جدا بشیم
قبل از اینکه اونا از هم جدا بشن ، خانم رضوانی مسلحید ؟
ـ بله
ـ بسیار خب ، تا اونجایی که مقدوره سعی کنید ازش استفاده نکنید ...
با گوشی که هر دو دارین به تیم متصلید ... راستی یه خبر دارم براتون !
سید هادی خبر داد دختر مروارید دیروز از امارات اومده اینجا و الان در خدمت بچه های اطلاعاته
سرهنگ گفتن طبق نقشه شما عمل کنیم ، باید دختر مروارید بشید ...
&ادامه دارد ...
📚 رمانکده زوج خوشبخت
https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀