eitaa logo
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
آغاز: 24/8/1400🍃 شعبه دوممون در روبیکا⇩💌 https://rubika.ir/rooman_gandoo_1400 ورود آقایون ممنوع🚫 کپی رمان و پست ها پیگرد قانونی دارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
بریم واسه پارت👇🏻😍
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_2 #پارت_41 محمد: رسول ولی باید به روژان محرم بشی😂😂😂😂😂 رسول: وای محمددد نههه😂😂😂😂 محم
امنیت🇮🇷 رسول: از محضر اومدیم بیرون.... یعنی الان من زن دارم؟😂 روژان: معلومه که نه😒 رسول:با شما نبودم😂 ولی شنیدی؟ روژان: بلند بلند فکر میکنید😒 رسول: راحت باش از فعل مفرد استفاده کن روژان:یعنی باهاتون راحت باشم؟ رسول: این مدت کوتاهی که محرمیم بله😌 روژان: خب پس🙂 میشه دهنتو ببندی؟؟😡 رسول: ادب داشته باش! روژان: برو بابا😒 محمد: خب روژان خانم تبریک میگم رسول تبریک میگم روژان: تبریک چی؟ محمد: ازدواجتون روژان: اقاااا محمممددد این فقط یه محرمیت کوتاااااااه برای امنیت کشورمونِ لطفا دیگه هیچوقت این حرفو تکرار نکنییید محمد: باشه بابا چشم... رسول: منم همینایی که روژان گفت روژان: اقا شما چرا انقدر پرویی به چه اجازه ای اسم منو به زبون میاری رسول: بابا خب الان دیگه یه جورایی زنمی روژان: سااکت شووو من زن ادم بیشوری مث تو نمیشم محمد: رسول بسه دیگههه چتهههه روژان خانم شماهم بس کن یکمم با ادب تر حرف بزن عین بچه ها میمونید برید تو ماشین ببینم با جفتتونم بریددد تو ماشین محمد: به رسول و روژان گفتم بشینن عقب معلومه روژان اصبیه اما رسول عین خیالش نیست، فکر کنم..... رسول: محمد کی میرسیم محمد: نزدیک سایتیم روژان: اقا محمد یه خواهشی دارم محمد: بفرمایید روژان: رفتیم سایت به هییچ کس هییچکس این فاجعه رو نگید لطفا رسول: از خداتم باشه.... روژان: چشم غره ای به رسول رفتم و روبه اقا محمد گفتم: باشه؟ محمد: باشه چشم ــــــــــــ من برم یه کاری دارم هردو: باشه روژان: باشماهم بودم اقای حسینی رسول: میدونستم بدش میاد اسمشو صدا بزنم به خاطر همین گفتم: باشه روژی روژان: کوووفتت... روژیو زهررر مااارر نتونستم خودمو کنترل کنم یدونم با کیفم محکم زدم رو دستش رسول: آخخخخخخ بابا چتههههه دستم دردد گرفتت... روژان: بههه درررککک.....ببین یه بار دیگه اسممو صدا بزنی... محمد: داشتن حرف میزدن که پریدم وسط حرف روژان من برگشتم رسول با صدای اروم: چیکار میکنی روژان: صدا بزن میفهمی رسول:😒😂 محمد: خب بریم... پ.ن¹: خیلی پارت باحالی بود😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫 به کپی رمان راضی نیستم🚫 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_2 #پارت_42 رسول: از محضر اومدیم بیرون.... یعنی الان من زن دارم؟😂 روژان: معلومه که نه
امنیت🇮🇷 3 ساعت قبل از فتن به ماموریت محمد: برنامه عوض شد نمیرن روستا میرن ترکیه رسول و روژان خانم شما به عنوان یک زوج تازه ازدواج کرده میرید به این ماموریت اون طوری که ما فهمیدیم یک خونه ای دارن که همه سوژه هامون میان اونجا و یک خونه واستون اونجا خریدیم که دقیقا روبه رو واحد شارلوته اسماتونم عوض نمیکنیم چون یادتون میره و لو میریم... روژان: خب اسمامون ایرانیه اونجا ترکیه هست رسول: دقیقا روژی جان به نکته خوبی اشاره کرد روژان: چون رسول نزدیکم بود و کنار هم ایستاده بودیم محکم با ارنج زدم تو شکمش.. رسول اروم: آخخ روژان: چیشد عزیزم😊 خوبی؟ رسول: اره روژی جون نگران نباش روژان اروم: میزنمتا باز... محمد: از کار این دوتا خندم گرفته بود😂 جدی گفتم: ما استعلام گرفتیم بیشتر کسایی که تو ترمیه هستن اسمشون ایرانیه رسول: میشه اسمم رسولوف باشه اسم روژانم روژی😂😂 نه روژی جون؟ روژان: اعصابم واقعااااا خورد شده بود دیگه نتونستم تحمل منم گفتم: اقا محمد من ماموریت نمیرم میرم استعفا میدم با اجازه داشتم میرفتم که.... پ.ن¹: چیشد؟؟؟ پ.ن²: خیلی باحالن😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫 به کپی رمان راضی نیستم🚫 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_2 #پارت_43 3 ساعت قبل از فتن به ماموریت محمد: برنامه عوض شد نمیرن روستا میرن ترکیه
امنیت🇮🇷 روژان: که یک دفعه احساس کردم یکی دستمو گرفت برگشتم دیدم رسوله رسول: ببخشید مجبور شدم دستتو بگیرم... ببخشید دیگه چیزی نمیگم🥺 روژان: دستمو از تو دست رسول کشیدم بیرون و رفتم رو صندلی نشستم رسولم اومد نشست رو صندلی بغلی محمد: خب تا الان سوالی ندارید؟ هردو: خیر محمد: خب برید 2 ساعت و 43 دقیقه دیگه پرواز دارید برید به کارتون برسید راستی این دوتا ردیاب هم بگیرید به خودتون وصل کنید ساعتتاتونو در بیارید و این ساعت هارو بگیرید دقیقه شبیه همن اما توی اینا هم یه ردیاب اضافه و هم میتونید باما ارتباط بگیرید ضد اب و ضد همه چیه😂 روژان: یعنی ممکنه بگیرنمون؟ رسول: نگران باش روژی خودم مواظبتم روژان با داد:بسسس کننننننن رسول: باشه بابا چتههه محمد: کار از محکم کاری عیب نمیکنه حالا هم برید.. هردو: چشم... فرودگاه: رسول: روژی چی داری بخوریم روژان: کوفت دارم میخوای؟ رسول: اگه تو بدی اره روژان: اووق رسول: باور نکنیا به خاطر ماموریت دارم تمرین میکنم😌🤣 روژان: اههههه رسول: چیشد روژان: کاش به اقا محمد پیشنهاد میدادم رسول: چه پیشنهادی روژان: اینکه بگیم تو لالی😂😂 رسول: پیشنهاد خوبیه🙂😂 توی هواپیما مهمان دار: روژان محمدی و رسول حسینی اینجا بشینن روژان: خانم نمیشه من یه جا دیگه بشینم مهمان دار: خانم خیلیا دوست دارن کنار شوهرشون بشینن اما بعضی وقتا جور در نمیاد حالا که باید باهم بشینید نمیشینی رسول: قدر نمیدونه خانم روژان: به زور لبخند رو لبم نشوندم و گفتم: نه رسول جان من ارزومه پیش تو باشم گفتم شاید تو نخوای رسول: نه بابا عزیزم حالا یه جوری تحمل میکنم مهمان دار: بشینید سریع لطفا😂🤦🏻‍♀ رسول: بشین خانُمَم روژان: خفههه شووووو رسول: هیییس🤫بشین روژان نشستن و هواپیما حرکت کرد روژان: چقدر طول میکشه پرواز رسول: من ازکجا بدونم روژان: 😂😂با تو نبودم...خانم چقدر طول میکشه😂😂 رسول: و باز هم ضایع شدم🤦🏻‍♀ مهمان دار: 6 ساعت روژان: مچر رسول: نمیدونم چرا ولی حس بدی به روژان ندارم یعنی مث اولا ازش بدم نمیاد عه وا خاک تو سرم نکنه واقعا عاشقش شدم😂😐 اخه این دختره پرو چی داره که من عاشقش شده باشم😆 روژان: رسول کجایی اوو رسول: جانم...بله...چیه....ها روژان: چته بابااااا😂 بیا ناهارو اوردن انتخاب کن دوساعته این خانم وایساده رسول: من کباب میخوام.. روژان: من جوجه کباب رسول: منم جوجه کباب روژان: پس من کباب میخوام... رسول: خانم میکس ندارید😂😂 مهماند دار: کدمو بدم رسول: همشو بدید🤣🤣 روژان: رسول چته🤫 خانم یه کوبیده بده رسول: یه جوجیده هم بدید😂😂 روژان: چشم غره ای به رسول رفتم و گفتم یدونه هم جوجه بدید... پ.ن¹:جوجیده😂😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫 به کپی رمان راضی نیستم🚫 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب دیگه تامام.... راستی سعی کردم غلط املایی هامو کمتر کنم😌 یعنی اصلا نداره چون چک میکنم...
انرژی😍👇🏻
ناشناس ها👇🏻
😍😍😍❤️❤️❤️😂
عزییزممم درست مهم تره😍😂 یکی تو پیوی قسمم میداد که اشتی کنن پیامشو پیدا نمیکنم وگرنه براتون میزاشتم😂😐
1 نوش جونتوون😂 2😂 3گذاشتم.. 4 عزیزدلم رسول توی اون خواب بوده.. 5فک. کنم مال قبله... 6😂😂
خوشگلم رسول و روژان به هم محرم هستن😐 و ممنونم😍😍
ممممنووونممممم😍😍😍❤️❤️