eitaa logo
روضه خوان
411 دنبال‌کننده
0 عکس
7 ویدیو
101 فایل
روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه آدرس تلگرام: @roovzekhan آیدی مدیر: @s_m_a_m
مشاهده در ایتا
دانلود
1_55752086.mp3
زمان: حجم: 1.88M
⚫️ مرثیه و روضه⚫️ 🔖گریه پیامبر در هنگام ولادت حضرت زینب سلام الله علیها (س) (س) (س) 🌴🌴 ╭┅─────────┅╮ ▶️ eitaa.com/rovzekhan ╰┅─────────┅
یک سال و نیم آب شدم در عزای تو1_217930047.mp3
زمان: حجم: 7.18M
این مدتی که می گذرد در عزای تو روزی نبوده اشک نریزم بپای تو با یاد آخرین شب پیش تو بودنم یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو یکسال و نیم شمع شدم سوختم حسین یک سال و نیم آب شدم در ازای تو ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو در کربلای تو ای کاش لحظه ای که می آیی به دیدنم از تن سرم بریده شود پیش پای تو جان می دهم به بستر مرگم در آفتاب مثل تن به خاک بیابان رهای تو بر روی سینه پیرهنت را گرفته ام تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو گودال بود و ولوله ی نیزه دارها گم بود بین هلهله هاشان صدای تو گودال بود و پیرهن و نعل اسب ها ای کاش بود خواهرت آنجا به جای تو چیزی برای ما ز تو باقی نذاشتند تقسیم شد عمامه و خود ردای تو من بودم و نظاره ی تاراج خیمه ها در دست باد روسری بچه های تو عباس چون نبود به سیلی سپرده شد بوسه زدن به دخترک بینوای تو جز آن شبی که دور شدم از تو در سفر تو روی نیزه بودی و من پا به پای تو بر دامنم نیامدی آن شب دگر گذشت اما حسین، کنج تنور است جای تو؟ یادم نرفته سنگ لب پشت بام بود پاداش هر کسی که بپا کرد عزای تو یادم نرفته وقت تلاوت نمودنت شد خنده ها جواب صدای رسای تو ما را مدام خارجی آنجا صدا زدند ای غیرت خدا همه عالم فدای تو تا رفع اتهام کنی از حریم خویش با آیه های سرخ بر آمد ندای تو اما یزید حرف تو را زود قطع کرد با خیزران مقابل طشت طلای تو (س) eitaa.com/rovzekhan
💫 اشعار مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها ای نور دیده من و تاج سرم حسین یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین در زیر آفتاب ببین بسترم حسین نام تو گشته زمزمه آخرم حسین بالاسر همه تو دم آخر آمدی بالین هر شهید به چشم تر آمدی با زانو در کنار علی اکبر آمدی بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی من خواهر توام بیا در برم حسین یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم در طول آن مسیر رکابی که داشتم در زیر سایه تو حجابی که داشتم دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم دیدی چه شد  مقنعه و معجرم حسین یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد یک نیمه روز امید دلم ناامید شد هجده گلم مقابل چشمم شهید شد از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد داغت هنوز هم نبود باورم حسین هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم بر زخم های پیکر تو گریه میکنم دارم به جای مادر تو گریه میکنم یاد وداع آخر تو گریه میکنم گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم جز رو زدن به قاتلت راهی نداشتم شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی (ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غربب بودی و مادر نداشتی) قربان غربتت پسر مادرم حسین نگذاشتند گریه بر آن پاره تن  کنم نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم کاری برای یوسف بی پیرهن کنم میخورد خاک پیکر تو در برم حسین ما را پس از تو خار شمردند کوفیان بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان نان علی مگر که نخوردند کوفیان از من چه آبرو که نبردند کوفیان دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت صبر و قرار از دل زین العباد رفت کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان خنده به اشک قافله کردند شامیان ما را اسیر سلسله کردند شامیان تحقیر پیش حرمله کردند شامیان از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت بگذار بگذریم چه آورد بر سرت خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین 🔸شاعر: (س) ______________________ eitaa.com/rovzekhan
حجة الاسلام والمسلمین میرزامحمدی1_15408907.mp3
زمان: حجم: 5M
السلام علیک یا حمزه سید الشهداء 🔹️ روضه حضرت حمزه علیه السلام 🎤 حجت الاسلام استاد میرزامحمدی ♦️گریه های شدید پیامبر کنار جنازه مثله شده حضرت حمزه علیه السلام 🔺لحظات سخت آمدن صفیه خواهر حضرت حمزه کنار بدن حمزه 🔶گریز به روضه حضرت زینب سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ (ع) (س) 🚩 🌴🌴 روضه خوان کانال نشر روضه ╭┅─────────┅╮ ▶️ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅─────────┅╯
⚜️🕊 شعر روضه شب جمعه حجت الاسلام میرزامحمدی و حاج مهدی سلحشور⚜️🕊 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ شب جمعه کنار شش‌گوشه دل من حالت عجیبی داشت می‌شنیدم صدای قلبم را چشم من حس بی‌شکیبی داشت حرمش از ملائکه پر بود انبیا در طواف شش‌گوشه و ثواب هزار حج را داشت به خدا هر طواف شش‌گوشه شب جمعه ضریح اطهر او غرق نور حضور فاطمه بود به خودم آمدم و فهمیدم بر لبم این نوا و زمزمه بود: «شب‌های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا، گردد به دور خیمه‌ها گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد...» سمت پایین پا که می‌رفتم ناگهان چشم‌های من تر شد آنقدر اشک ریخت تا آخر روضه‌خوان علی اکبر شد یک به یک گفت روضه‌ها را تا پای شش‌گوشه از نفس افتاد آه گویا کنار پیکر او حضرت عشق ناله سر می‌داد: «جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید ...» از نگاه پر از تلاطم من زمزم عشق و اشک جاری شد آه از خیمه تا کنار فرات عطش و داغ مشک جاری شد خنکای شریعه هم می‌خواند دم به دم از غریبی سقا هم‌نفس با صدای موج فرات مادری دم گرفته بود آنجا: «سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل ... » آن طرف‌تر نگاه می‌کردم شِکوِه و اشک، ناله و گله را می‌شنیدم کنار غربت تلّ دم به دم ضجه‌های سلسله را ناگهان در حوالی گودال محفل گریه‌های زینب شد زینب آمد کنار شش‌گوشه کربلا کربلای زینب شد رفت قلبم کنار بالا سر آه انگار سر به پیکر نیست همهٔ کائنات می‌لرزند گوش کن این صدای خواهر نیست؟ «این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست...» بانگ ندبه مرا به خود آورد صبح جمعه رسیده بود از راه دل من داشت «العجل» می‌خواند در کنار ضریح ثارالله ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ السلام (ع) (ع) (س) 🚩 روضه خوان کانال نشر روضه 🌴🌴 ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅───────┅╯
روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
زمان: حجم: 2.24M
🔺روضه جانسوز اسارت و مجلس نامحرمان 🎤حجت الاسلام استاد میرزامحمدی (علیه السلام) (س) ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅───────┅╯ •┄┅══༻○༺══┅┄•
روضه خوان
🔺روضه جانسوز اسارت و مجلس نامحرمان 🎤حجت الاسلام استاد میرزامحمدی #محرم_الحرام #روضه_اسارت #حضرت_س
السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو به طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین  ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ...... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما که نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی به ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب به خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ به سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا (علیه السلام) (س) ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅───────┅╯ •┄┅══༻○༺══┅┄•
حجت الاسلام میرزامحمدی1_447343410.mp3
زمان: حجم: 4.65M
🔊 لعن الله ٱمة ضربت بکعاب الرماء... ◾ روضه حضرت زینب کبری(س) 🎤 حجت الاسلام میرزامحمدی (علیه السلام) (س) ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅───────┅╯ •┄┅══༻○༺══┅┄•
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین4_5947082786312553935.mp3
زمان: حجم: 11.46M
🔊دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند.. ▪️روضه شب جمعه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام میرزامحمدی (علیه السلام) (س) ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ روضه خوان کانال مداحی و نشر روضه ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/rovzekhan ╰┅───────┅╯ •┄┅══༻○༺══┅┄• گروه تلگرام روضه خوانی https://t.me/joinchat/BV20lknsDY3elConncIAqg
استاد میرزا محمدی 1_869973846.mp3
زمان: حجم: 8.26M
|⇦• روضه جانسوز حضرت معصومه و حضرت زینب سلام الله علیهما 🎤استاد میرزامحمدی ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═
حجت الاسلام میرزامحمدی1_870445851.mp3
زمان: حجم: 8.92M
🔉 السلام علیک یا ابا عبدالله ◼ روضه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها شب نیمه ماه رجب 🎤حجت الاسلام میرزامحمدی ‌࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇ کانال مداحی و نشر روضه @rovzekhan
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه1_868978517.mp3
زمان: حجم: 7.99M
|⇦•پریشونِ زینب.. و توسل ویژۀ شهادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🎤حاج مجتبی رمضانی •✾•┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پریشونِ زینب بی سامونِ زینب شلوغه تو گودال نرو جونِ زینب پاشو ای برادر جلو چشم مادر تو خوردی زمین و اومد شمر با خنجر من و می دید خنجر رو حنجر می کشید وحشیونه شمر پلید سر از تنِ تو می برید خدایا پرم سوخت خدا معجرم سوخت زآتیش خیمه تمام سرم سوخت سنان نیزه داره تنم لرزه داره میترسم برادر چشم هرزه داره کو قمرم دارن میان سمت حرم با چی بپوشونم سرم حالا که سوخته معجرم حزینه ام یه دنیا غم تو سینه ام میترسم از این کوفیا دلواپس سکینه ام غوغاشده برا سرت دعوا شده خودم دیدم برادرم سرت رونیزه جا شده دلم شکست وای از چشم خولی مست بابام کجاست تا ببینه دشمن تو دستم و بست مادرم و نزن،نزن نزن از کوچه خوندن دردسر داره ــــــــــــــــــ ‌࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇ کانال مداحی و نشر روضه @rovzekhan