مناجات و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید مهدی میرداماد.mp3
1.9M
👆👆➖ متن و صوت مناجات امام زمان(عج) مخصوص ایام فاطمیه با نوای سید مهدی میرداماد➖
ای نگاهت پر از سپیده بیا
دل ز هجرت به خون تپیده بیا
ای نگاهت پر از سپیده بیا ..
دل زِ هجرت به خون تپیده بیا ..
« آقای من .. »
شبِ غم را سحر،سحر برگرد
ای صفایِ سحر ، سپیده بیا ..
« آقای من .. »
آه از این انتظارِ جان فرسا
*چه قد فاطمیه ها بیاد تو رو صدا بزنم*
آه ازین انتظار جان فرسا
ای امید دل رمیده بیا ..
* با همین زمزمه و ناله ات می تونی صداش بزنی .. آقاجان .. برا من نیا ، به خاطر من نیا ، من کجا شما کجا .. الحمدلله یه اشاره برا شما بسه *
ناله دارد برای آمدن
مادری با قد خمیده بیا ...
قسمت می دهم ..
*چه قد حق این قسم رو ادا می کنی ؟.. این قسم ، قسم معمولی نیست . شاید بعضی وقتها لقلقۀ زبان من و تو بشه . اما حواسمون رو جمع کنیم ، امام زمان عجل الله فرجه رو داریم قسم می دیم ..*
قسمت می دهم به اشکی که
بر رُخِ مرتضی چکیده بیا ...
*کدوم اشک ؟.. اون لحظه ای که هی التماس کرد .. هی گفت فاطمه با من حرف بزن .. خدا نکنه هیچ مردی به روز علی بیفته ... قهرمان خیبر باشی .. دُل دُل سوار عرب ، فارِس عرب باشی .."وارث المومنین "یَعسوب الدین" قائِد الغُر المُحَجَّلین " علی باشی .. اصلاً علی باشی .. اصلاً همه رو بگذار کنار .. کی باورش میشد کار علی به جایی برسه با زانو بیاد کنارِ بدن ...
مرحوم محدث قمّی می گه .. جلو دَرِ حجره افتاد رو زمین ، هی می خواست بلند شه دید زانو هاش رمق نداره . سر زهرا رو بغل کرد هی صداش کرد دید جوابی نمی ده ..
(اینی که گفت یافاطمه اَنا علی ، خیلی حرف داره ..) دیگه دید فایده نداره .. باید تیر آخر رو بزنه . دیدن بلند بلند گریه می کرد ، می گفت من علی ام .. اشک چشم علی افتاد رو صورت فاطمه ، من امام زمان عجل الله فرجه رو به همون قطره اشک قسم می دم ..*
قسمت می دهم به اشکی که
بر رخ فاطمه چکیده بیا ..
*اشکی که رو صورت فاطمه چکید اشکِ علی بود ... آقاجان .. بازم قسم بدم ..؟ اگه این اسم و این پرچم سیاه و این فاطمیه نبود ، اینجوری نمی گفتم .. آقاجان ..
جان آن مادری که ...
*شب جمعه ست .. کیا مشتری اند امشب ..؟*
جانِ آن مادری که غرق به خون
در پِیِ مرتضی دویده بیا ..
جانِ یاسی که بین آتش سوخت
رویی از غنچه اش ندیده بیا ..
*دیگه بیا .. تو رو جان مادرت بیا ... چقدر فاطمیه التماست کنم ... منبرا مادرت عزادارم .. به حرمت این لباس مشکی بیا ... به حرمت این گریه ها بیا ... به حرمت اون مادری که برای علی جون داد ...*
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان(عج)
#سید_مهدی_میرداماد
مادر برای عمر کم ات گریه میکنیم
هرشب برای قد خمت گریه میکنیم
هر روز ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه میکنیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
از رفتن قدم به قدم گریه میکنیم
هرجا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه میکنیم
ما بیخیال سیلی زهرا نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه میکنیم
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
________
@rovzekhan
گل ، بر من و جوانی من گریه می کند
بلبل به خسته جانی من گریه می کند
در هر قدم نشینم و خیزم میان راه
پیری ، بر این جوانی من گریه می کند
از درد شانه، شانه نشد موی زینبم
این گل به باغبانی من گریه میکند
دیگر حسین(ع) را نتوانم به بر گرفت
او هم به ناتوانی من گریه میکند
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
eitaa.com/rovzekhan
مدح و مرثیه حضرت زهرا(س)
دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است
هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است
اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است
هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است
هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها
سرمایهی هستی فقط زهراست، زهرا
زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای
زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای
انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای
حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای
بین در و دیوار و آتش بود زهرا
با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا
افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند
با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند
بر دست او شلاق زد، از او گذشتند
فریاد زد: "بابا مدد!" از او گذشتند
یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد
یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا
eitaa.com/rovzekhan
*#اشعار_فاطمی*
بس کن بلال جان پیمبر اذان نگو
از حال رفت فاطمه دیگر اذان نگو
بس کن بلال مادرم از دست میرود
نام پدر دوباره اگر از تو بشنود
بس کن بلال خاک عزا بر سرم مکن
پایین بیا زماذنه بیمادرم مکن
ترسم که جان رود زتن مادرم بلال
زود است خانه دار شود خواهرم بلال
حیدر حریف گریه زهرا نمیشود
اینها برای فاطمه بابا نمیشود
حالا که روی ماذنه هستی ،بیا بلال
بهر شفای مادرما کن دعا بلال
دست دعا بگیر سوی آسمان بلال
امنیجیب بهر شفایش بخوان بلال
شاید خدا دعای تو را مستجاب کرد
رحمی به حال ما و دل بوتراب کرد
بس کن بلال مادر ما داغدیده است
روز خوشی زبعد پیمبر ندیده است
جدم که بود مادر ما احترام داشت
این خانه نیز حرمت بیتالحرام داشت
یادش به خیر اذان تو را تا که میشنید
قبل از نماز بر در این خانه میرسید
جدم که رفت فاطمه بیاحترام شد
در پشت دربخانه او ازدحام شد
وقتی شرار کین زسرایش بلند شد
زهرا صدای یاابتایش بلند شد
بابا ببین که شعله به کاشانه ام زدند
بابا ببین لگد به در خانه ام زدند
بابا ببین که پهلوی زهرای تو شکست
ضرب غلاف بازوی زهرای تو شکست
بابا ببین به گفته تو پشت پا زدند
سیلی به روی فاطمهات بیهوا زدند
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#روضه_بلال
eitaa.com/rovzekhan
روضه بسیار جانسوز _ حضرت زهرا سلام الله علیها _ حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
3.65M
السلام علیک یا ایتها الصدیقة الشهیدة ، المغصوبة حقها ، و الممنوعة ارثها ، و المقتول ولدها و المکسورة ضلعها و المظلوم بعلها
رنگ پاییز ، به دیوار بهاری افتاد
بر در خانه ی خورشید شراری افتاد
فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادن او ، ایل و تباری افتاد
تکیه بر در زدنش دردسرش شد به خدا
او کنار در و در نیز کناری افتاد.....
"و ضرب الباب برجله فکسره..."
آنقدرضربه ی پاخوردبه در تا که شکست
*شماها کنایه فهمید ، ببینم ازین مصرع چی می فهمید؟*
آنقدر ضربه ی پاخوردبه در تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد ....
*یه وقت دیدن صدا زد "یا فضه خزینی قتل والله ما فی احشایی...
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#میرزامحمدی
.
.
.
آنقدر ضربه ی پاخوردبه در تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد ....
*یه وقت دیدن صدا زد "یا فضه خزینی قتل والله ما فی احشایی....."
از وقت افتادنش رو زمین ، تا فاصله به هوش آمدنش ، نمیدونم چقدر طول کشید؟!! اما به محض اینکه به هوش اومد پرسید علی رو کجا بردن....؟ اومد میان مسجد ، چی جوری اومد دیگه نپرس" تازه محسنش سقط شده بود، هنوز از پهلو و سینه ش خون جاری بود یا صاحب الزمان ببخش آقا ، ما هم نمیخوایم بدونیم مادرت چه جوری آمد ،آمد هر جوری بود آمد ، دید یه شمشیر برهنه ، بالاسر امامش گرفتن ... دستان امامشو بستن ، پیراهن امام رو کشیده بودن بالا ، تا سر و گردن امیرالمومنین که خود بی بی فرمود : "استحقروا ابا الحسن بعد رسول الله" هی میگن علی بیعت کن ، آگه بیعت نکنی "نضرب عنقک" گردنت و میزنیم ، چه کرد؟ "فخَرَجَتْ فَاطِمَه وَاضِعَهً قَمِیصَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا" پیراهن پیغمبر رو رو سرش گذاشت "آخِذَهً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا" دست حسن و حسینش رو گرفت "فصرخت و هی تبکی و تصیح" هی می گفت تو گریه هاش "خلّوا عن ابن عمّی ... خلّوا عن ابن عمّی ..." هر چه ناله زد دید خبری نمیشه ، دست به معجر برد*
غیرت معجر او دست علی را وا کرد
همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد...
*سلمان میگه دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن ، امیرالمومنین فرمود سلمان بلافاصله خودتو برسون به فاطمه ، بگو فاطمه جان اگه نفرین کنی یه جنبنده دیگه رو زمین نمیمونه... تو دلت میخوای بگی کاش نفرین میکرد ، اما من میگن اگه نفرین میکرد ما کجا براش گریه میکردیم" ممنونتیم بی بی جان ... تا سلمان پیغام آورد یه جمله ای به سلمان فرمود ، فرمود : "یریدون قتل علیّ ما علیّ صبرٌ" سلمان اینا میخوان علی مو بکشن ، من تحملشو ندارم ،اجازه نداد سر سوزنی آسیب به امام زمانش برسه،من میخوام بگم فاطمه جان اینا اراده ی قتل علی رو کردن، بیست و پنج سالم نتونستن جسارتی کنند به این معنی، تو طاقت نیاوردی، دست به معجر بردی.... آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله.... وقتی از بلندی اومد کنار قتلگاه دید همه دارند نگاه میکنم ،فرمود عمرسعد "ایقتل ابوعبدالله و انتم تنظرون" کاش همه نگاه میکردن مثل مسجد النبی،اما یه وقت زینب دید،شمشیرها بالا میره دیگه برنمیگرده،نیزه دارها،نیزهاشونو بلند میکنن ، دیگه نیزه هاشونو برنمیگردنن ، یکی داره زیر تیغ و تیر و نیزه ها میگه آخ جیگرم .....
هر جوری بود از قتلگاه فاصله گرفت ، اما دل زینب اینجا باقی موند ، رفت ، چه رفتنی ، همه ی آرزوش این بود هر چه زودتر برگرده بلکه بتونه مثل مادرش امام زمانشو از زیر تیغ و شمشیر نجات بده اما، امان از اون ساعتی که برگشت ، تا روز یازدهم نتونست برگرده وقتی هم که اومد دیگه خیلی دیر شده بود، اخه "فَوَجَدْتُهُ مَکْبُوباً عَلَى وَجْهِهِ وَ هُوَ جُثَّهٌ بِلَا رَأْسٍ" دید یه بدن بی سر ... مقطع الاعضا... اربا اربا تو گودال افتاده... حسین ......بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله...
ای مصحف ورق ورق روح پیکرم
آیا تویی برادر من نیست باورم ....
*داداش*
این غم کجا برم که زهجده عزیز خود
یک پیرهن نشانه برم نزد مادرم.....
حسین.....جان.....باالحسین یا الله ...
#متن_روضه_حضرت_زهرا(س)
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#استاد_میرزامحمدی
#میرزامحمدی
eitaa.com/rovzekhan
Babolharam.mp3
1.1M
💫روضه جانسوز حضرت زهرا(س)
السَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ
گل، بر من و جوانی ِ من،گریه می کند
بلبل به هم زبانی ِ من،گریه می کند
من گریه مخفیانه نمودم،ولی علی
بر گریه ی نهانی ِ من گریه می کند
*براتون بگم حال فاطمه این روزا چگونه ست؟امام صادق (ع)فرمود : " لَزمَتِ الفَراش"مادر ما تو بستر افتاد، دیگه نتونست بلند شه "وَ نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها" روز به روز بدنش ضعیف و لاغر می شد "حَتی صارَت كالخَیال" از مادر ِ ما فقط یه شبهی باقی مانده بود، آماده ای یا نه؟ صدا زد :*
از درد شانه،شانه نشد موی زینبم
دختر به ناتوانی ِ من ،گریه می کند
دلتون رو ببرم کربلا
دیگر حسین را نتوانم بغل کنم
این گل به باغبانى ِ من گریه مى کند
*الله اکبر، معلومه نمی تونس دیگه بغلش کنه با سینه ی شکسته ای که به سختی نفس می کشید،چه جوری میتونه بچه هاش رو بغل کنه ،اینجا نتونست بغل کنه، اما یه جا دل سیر ،سر حسینش رو بغل گرفت ،کربلایی ها ، زن خولی میگه دیدم کنار تنور ِ خونم ،چند زن مجلله آمدن همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتند" اینا کین کنار تنور خونه ی من ؟دیدم خم شد،دست داخل تنور برد سر بریده ای رو بغل گرفت .......آی حسین*.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#استاد_میرزامحمدی
#میرزامحمدی
eitaa.com/rovzekhan
1_177696662.mp3
18.7M
وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا
یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا
بیش از پدر ، مادر محبت میکند زهرا
از نان شب خرج رعیت میکند زهرا
تفسیر ناب آیه های هل اتی یعنی...
لطف بدون منت و بی انتها یعنی...
پیراهنش در دست خالی گدا یعنی ...
شام زفافش هم عنایت میکند زهرا
غم می زداید از دل سائل به یک لبخند
با دست و دل بازی گدا را میکند خرسند
یک روز نان سفره و یک روز گردن بند
همواره لطف بی نهایت میکند زهرا
هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد
مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد
از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد
چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا
زهرا تر از زهرا ندارد عالم ایجاد
آیات قران از مقاماتش خبر میداد
جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد
حجب و حجابش را رعایت میکند زهرا
چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود
روزی دهد همسایه را با ربنای خود
پهلویش آزرده ست اما با خدای خود
هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا
یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد
تصمیم بر یاری و امداد علی دارد
لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
پا را که داخل میگذارد از در مسجد
از ترس میلرزد به خود سرتاسر مسجد
محو کلام آتشینش منبر مسجد
با خطبه های خود قیامت میکند زهرا
بوی شهادت میرسد از لحن سوگندش
"لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش
جان علی را میخرد با جان فرزندش
از هستی اش خرج ولایت میکند زهرا
با صورت نیلی و با چشمان کم سویش
با سینه ی آزرده و با زخم بازویش
با لاله های بسترش با درد پهلویش
از غربت حیدر روایت میکند زهرا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مرثیه_حضرت_زهرا
#حاج_محمد_رضا_بذری
می رسد نان شب ما از نوای فاطمه
آمدیم اصلا در این دنیا برای فاطمه
مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید
ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه
حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت
اولویت هست اینجا با گدای فاطمه
پیغمبر فرمود اولین کسی که وارد بهشت میشه دخترم فاطمه است، قبل از اینکه بی بی وارد بهشت بشه ، بی بی برمیگردند تو محشر دوستان و شیعیانش رو جدا میکنند، هرکی بخاطر محبت فاطمه با دیگری آب داده، غذا خورانده، لباس پوشانده، اونا تو اولویت اند که وارد بهشت بشند، اصلا نمیتونی باور کنی یعنی یه نفر تو شهر شام به اون بزرگی پیدا نشد بخاطر فاطمه به این بچه ها رحم کنه
اشهد انَّ علی را هر که گوید در اذان
می شود وارد به جمع بچه های فاطمه
هر چه نعمت می رسد بر ما یکی از این دوتاست:
یا دعای فاطمه یا که وفای فاطمه
حق او با گریه تنها نمی گردد ادا
پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه
(نشنیدی چه جور علی رو پیر کرد)
می زنم بوسه به دست آن که در روز الست
زلف من را زد گره با سرجدای فاطمه
1_177130454.mp3
4.98M
♦️روضه و مرثیه
محبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
می رسد نان شب ما از نوای فاطمه
آمدیم اصلا در این دنیا برای فاطمه
مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید
ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه
حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت
اولویت هست اینجا با گدای فاطمه
پیغمبر فرمود اولین کسی که وارد بهشت میشه دخترم فاطمه است، قبل از اینکه بی بی وارد بهشت بشه ، بی بی برمیگردند تو محشر دوستان و شیعیانش رو جدا میکنند، هرکی بخاطر محبت فاطمه با دیگری آب داده، غذا خورانده، لباس پوشانده، اونا تو اولویت اند که وارد بهشت بشند، اصلا نمیتونی باور کنی یعنی یه نفر تو شهر شام به اون بزرگی پیدا نشد بخاطر فاطمه به این بچه ها رحم کنه
اشهد انَّ علی را هر که گوید در اذان
می شود وارد به جمع بچه های فاطمه
هر چه نعمت می رسد بر ما یکی از این دوتاست:
یا دعای فاطمه یا که وفای فاطمه
حق او با گریه تنها نمی گردد ادا
پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه
(نشنیدی چه جور علی رو پیر کرد)
می زنم بوسه به دست آن که در روز الست
زلف من را زد گره با سرجدای فاطمه
#استاد_میرزامحمدی #میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#امام_حسین
╭┅─────────┅
eitaa.com/rovzekhan