eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
640 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 برای تامین هزینه های نظامی، چهارهزاردینار و دویست هزاردرهم (که مبلغ بسیاربالایی بود) برای عبیدالله فرستاده بود. تا تعداد لشکریان سپاه عمرسعد به بیست هزار نفر رسید. از طرف ماموریت گرفته بود هرکسی به نرفت دستگیرش کنن. یه مرد از برای مطالبه ی ارثش اومده بود کوفه؛ مامورانِ عبیدالله گرفتنش و آوردن پیش ابن زیاد. اونجا حتی بهش اجازه ندادن توضیح بده که برای چی اومده کوفه. به فرمان عبیدالله، جلوی چشم مردم گردنشو زدن. وقتی مردم این صحنه رو دیدن، وحشت کردن و هراسان به سمت حرکت کردن. حتی نوشتن بعضی ها از هراس و ازدحام از پُل توی آب افتادن. بعضی از این افراد بدون اسلحه، با سنگ و چوب اومدن کربلا؛ چون حتی جرات نکردن برن خونه و سلاح بردارن مبادا متهم بشن به اینکه از رفتن به جنگ کوتاهی کردن.... منبع: آیینه در کربلاست،ص۱۵۶ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔹 بخش پایانی (ع) در مسجد جامع دمشق ......خطبه‌ی امام سجاد(ع)، مثل آذرخش و طوفانی مهیب فضای مجلس را درنوردید و موقعیت ذهنی و روانی جمع را به نفع امام سجاد(ع) تغییر داد. صدای گریه‌ی مردم بلند شده بود و یزید برای رهایی از این تنگنا به مؤذن فرمان داد، بگوید. صدای اذان در مسجد پیچید: الله اکبر، الله اکبر... آن‌گاه رو به یزید کرد و گفت: ای یزید، این رسول عزیز کریم، جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد تو است همه می‌دانند که دروغ می‌گویی و اگر بگویی جد من است، پس چرا پدرم را بی‌گناه، کردی و مال او را به غارت بردی و خانواده‌اش را به گرفتی؟ سپس با صدای بلند گریست و فرمود: به خدا سوگند اگر در دنیا کسی باشد که رسول خدا جد او باشد، جز من کس دیگر نیست. پس چرا این مرد(یزید) پدرم را ستمگرانه کشت و ما را همچون اسیران روم به بند کشید. آنگاه دیگر بار رو به یزید کرد و گفت: ای یزید، پدرم را می‌کشی و می‌گویی محمد رسول‌الله و روی به قبله می‌کنی؟ وای بر تو، روز قیامت جد و پدرم دشمن و خونخواه ما خواهند بود. 🔺یزید دستور داد اقامه بگویند. جمعی نماز خواندند و بسیاری از مردم نیز پراکنده شدند. خطبه‌ی امام سجاد(ع) آخرین و کاری‌ترین ضربه بر پایه‌های حکومت یزید بود. تبلیغات را در هم شکست و اسیرا را به جامعه شناساند و در بیداری اجتماعی و سیاسی بسیار تاثیر گذار شد. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 (س) شبی در پدرش را در خواب دید. وقتی از خواب بیدار شد به یاد پدر بسیار ناله کرد و گریست و مکرر می گفت: پدرم و نور چشمم را نزد من بیاورید. هر بار که حاضران می خواستند او را آرام کنند، گریه و اندوهش شدیدتر می شد و همه ی اهل بیت را محزون و گریان می کرد بطوری که از شدت ناراحتی خود را پریشان می کردند و با سوز و آه شدید می گریستند. 🔻صدای گریه آن ها به گوش که در کاخ خودبود رسید؛ از ماموران پرسید چه خبر است؟ یکی از حاضران به او گفت: ، پدرش را در خواب دیده و از زمانی که بیدارشده پدر را می طلبد و گریه و شیون می کند. یزید گفت: سر بریده ی پدرش را نزدش ببرید و پیش رویش بگذارید تا آن را بنگرد و خاطرش آرام گیرد. ماموران، سر را در ظرفی (مثل سینی) نهادند و حوله ای بر روی آن انداختند و آن را پوشاندند، سپس نزد آوردند و کنارش نهادند. ادامه دارد.... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 برای نشون دادن قدرت خودش و برای اینکه پیروزی و موفقیت خودشو در واقعه به رخ همه ی دنیا بکشه، در مجلسی که ترتیب داده بود برای حضور در کاخ، همه ی سران قبایل، وابستگانش، سفیران و نمایندگان دولت ها در سراسر دنیا و مذاهب رو به این مجلس دعوت کرده بود. یکی از افرادی که در این مجلس شرکت کرد یکی از روحانیون یهودی بود. وقتی سر اباعبدالله که توی یک تشت طلا بود، را آوردن توی کاخ، روحانی یهود از یزید پرسید این سَرِ کیه؟! یزید جواب داد: سرِ است. یهودی از پدر و مادرش پرسید. یزید گفت مادرش فاطمه دختر محمد و پدرش علی است. مرد یهودی متوجه شد که این سر متعلق به فرزند پیامبره. یهودی گفت: خدا پاداش خیرتان ندهد. پسر پیامبرتان را به همین کشتید؟ از من تا داوود نبی هفتاد پدر واسطه است و یهودیان از تعظیم و تکریم من اندکی فروگذار نمی کنند و شما فرزندِ پیامبر خود را که یک واسطه بیشتر با شما فاصله ندارد کشتید؟! یزید از حرف های مردِ یهودی خیلی عصبانی شد و دستور داد گردنشو بزنن. مرد یهودی گفت: می خواهید مرا بزنید یا بکشید؟ من در تورات خوانده ام هرکس ذریه ی پیامبری را بکشد تا زنده است پیوسته ملعون است و چون بمیرد خداوند او را به جهنم خواهد برد. حرفهاشو که زد، خطاب به سَرِ اباعبدالله گفت: نزد جدّت گواه باش که من مسلمانی کردم. و یزید دستور داد گردن او را زدند. 📚ایینه در کربلاست/۶۷۳ به نقل از الفتوح، ج۵، صص۲۴۶و۲۴۷. 🔰🔰🔰 🏴 کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 همه را جمع کرده بود تا قدرت‌نمایی کند و به همه بگوید که من موفّق شدم. خانواده‌ی امام درست از همین موقعیّت بهره‌گیری و استفاده کردند و یزید چنان شکسته شد که هیچ کس تصوّرش را نمی‌کرد. اگر کسی تاریخ را مطالعه کند، متوجّه می‌شود از روز پنجم به بعد_بعدازحضور کاروان در کاخ یزید_ یزید می‌گفت من شام نمی‌خورم مگر این‌که (ع) کنارم نشسته باشد. من بی او شام نمی‌خورم. این‌قدر اوضاع علیه یزید برگشت، ورق عوض شد که یزید هم مجبور ‌شد خودش را به این سمت نشان دهد. مردمی که،‌ چند روز قبل، طبل می‌زدند، دف می‌زدند، کف می‌زدند، شادی می‌کردند، در پشت بام‌ها هلهله برپا می‌کردند، حالا همه گریه می‌کردند، فضا به طور کلی تغییر کرد. در این روزها بزرگ‌ترین اعتراض‌کنندگان، اطرافیان خودِ یزید بودند. یزید در خانه‌ی خودش هم امنیّت نداشت، زنش هند هم به او معترض بود. چندین بار شب‌هنگام یزید را از خواب بیدار می‌کند و به او می‌گوید یزید بلند شو ببین چه کردی؟ من این اتّفاقات را در فضای خانه دیدم، دیدم که به زیارت این سَر آمدند، من دیدم که زنی این سر را به سینه می‌فشرد و با او سخن می‌گفت، یزید تو این همه را ندیدی. نمایندگانی که از رم برای تبریک به دربار یزید آمدند در کاخ یزید بر سر او فریاد کشیدند، کسانی‌ که برای جشن یزید آمدند، همان‌هایی که "یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ"، آمدند چنان یزید را شکستند که تحمّلش را نداشت. این تأثیر حضور قافله‌ی اسرا در دمشق است که پیروز این میدان شدند. چه کسی پرده‌ها را پس زد، غبارها را نشاند و چهره‌ی حقیقت را مقابل چشم‌ها قرار داد؟ روز تماشای شفاف و بی‌پرده‌ی حق است. برای همین هم شما در می‌خوانید «و بذل مهجته فیک» (ع) خون قلبش را تقدیم کرد؛ (لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله) حسین(ع) جانش را فدا کرد تا جهالت را بشکند، یعنی زیارت اربعین به ما می‌آموزد که بیدار باشیم، چشم بسته نه، جهالت نه، حیرت الضلاله و سردرگمی نشانه‌ی مؤمن نیست، تکلیف خودش را می‌داند،‌ اگر کسی شما را نشاند و گفت شما به چه دلیل نماز می‌خوانید؟ اگر استدلال نداشته باشید، معلوم می‌شود دچار حیرت الضلاله‌اید و مؤمن نیستید. زیارت اربعین القای این موضوع و نکته‌ی مهم است که آن‌ها حقّی برتر را به فروترین چیز ممکنی که بود فروختند، بهترین چیزی را که داشتند با پست‌ترین و پلیدترین چیزها معاوضه کردند یعنی معامله‌ی بدی کردند، بد معامله نکنید. خودتان را ارزان نفروشید. این پیام روشن زیارت اربعین است. 👤 🔸 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 پس از خطبه خوانی (س) در مجلس همچنین خطبه خوانی (ع) در کاخ یزید و بخصوص در مسجدجامع و آشکار شدن چهره ی واقعی ، فضای سیاسی جامعه تغییر کرد و یزید موقعیت خود را در خطر دید. یزید تلاش کرد افکار عمومی را فریب دهد و سعی کرد نسبت به رئوف باشد.(هرچند صوری و ظاهری) او نمی توانست اهل بیت را در نگه دارد چون رافت در شام یعنی آزاد گذاشتن آنان که این آزادی به بهای رسوایی بیشتر تمام می شد. پس بهتر بود که آنان را با تکریم و تجلیل از شام به بفرستد. این کاروان که در هنگام حرکت تعداد آن ها به ۱۵۰ نمی رسید احتمالا در روز هشتم تا دهم صفر از شام خارج و بنا به درخواست آنان و موافقت (مسئول بازگرداندن کاروان) به سمت عراق و حرکت کردند. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 اموال بازگردانده کاروان سرافراز بیت در بازگشت موفق شدند چند خواسته ی خود را محقق کنند و آنچه را می خواستند از پس بگیرند و با خویش به بیاورند برخی از این اموال عبارت بودند از: ۱. سر مطهر و مقدس الحسین(ع) که در منابع مختلف از جمله الاثارالباقیه، اعلام الوری، امالی شیخ صدوق و ... به بازگرداندن آن اشاره شده است. ۲. چرخ نخ ریسی (س) یا دوک نخ ریسی ۳. لباس های حضرت زهرا(س) شامل روپوش، گردنبند، پیراهن. ۴. برخی امکانات مسروقه ی دیگر از کربلا، مانند گهواره ی €اصغر، لباس ها، زیورآلات، شاید علم (ع) و .... آینه در کربلاست/۷۲۸ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 حامل سر (ع)، زحر بن قیس است که امام در به زهیر فرمود: حامل سر من به دربار وارد می شود و منتظر دریافت صله ی بزرگی است که با خواری و ذلت او را از کاخ بیرون می کنند.... ✍ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 پس از خطبه خوانی ها در و وضعیت ویژه ای که علیه بوجود آمد، یزید تصمیم گرفت کاروان را روانه ی کند. برای ظاهرنمایی و فریب افکار عمومی _نه پشیمانی و عذرخواهی_دستور داد امکانات لازم برای سفر را آماده کنند. (ع) با خطبه خوانی، روشنگری و پای فشردن بر آرمان (ع)، یزید را وادار به عقب نشینی کرد با آنکه قصد قتل امام سجاد را داشت. جالب تر آن است که از امام خواست تا اگر خواسته ای دارد بیان کند. 🔸 (ع) سه درخواست مطرح کرده بود: ۱. روی آقا و مولایم حسین را به من نشان دهی تا از او توشه برگیرم به او نگاه کنم و وداعش گویم. ۲. آنچه از ما گرفته شده است(اموال غارت رفته در عاشورا و پس از آن) به ما بازگردانده شود. ۳. اگر آهنگ کشتن ما را داری کسی را بااین زنان همراه کن تا آنها را به حرم جدشان(مدینه) بازگرداند. ‼️ یزید در پاسخ به خواسته های امام گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید(سر را به تو باز نمی گردانم) و جز تو کسی زنان را به مدینه باز نمی گرداند، اما اموالی که از شما گرفته شده است چند برابر قیمتش را می پردازم. امام پاسخ داد: مال تو را نمی خواهم و آنچه از ما گرفته اند از آن جهت طلب کردم که دوک(چرخ نخ ریسی) ، روپوش، گردنبد و پیراهنش در میان آنهاست. یزید فرمان داد این اموال را به برگردانند. دویست دینار نیز بر این اموال افزود. امام سجاد(ع) اموال را گرفت و دویست دینار را میان فقرا و نیازمندان تقسیم کرد. 📚منبع: آیینه در کربلاست،ص۷۱۳ به نقل از مقاتل الطالبیین،ص۱۲۰ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10