هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
نبُوَد بینِ جهان از تو کسی عالمه تر
از تو "معصومه" ی عصمت، چه کسی "فاطمه" تر؟...
پدرت گفت: "فِداها..." و جهان حیران شد
لب به لب چشمِ همه گشته از این زمزمه، تر...
در پیِ شاهِ خراسان سفرت خونین بود...
نهرِ خون، کرده کویرِ "ساوه" را "علقمه" تر...
همچو زینب سفری کربُبلاگون کردی...
قم نشد کوفه؛ ولی... گشته از آن همهمه تر...
همهمه نیست ولی بر سرِ "بازار" این بار...
همهمه از سرِ شوق است و نگاهِ همه، تر...
که تو مهمان که گردی؟... نه! که ما مهمانیم...
صاحبِ خانه تویی... صاحبِ بی خاتمه تر...
#غـــزلــ🌱
#حضرت_معصومـہ
💖@shaerane_ta_khoda💖✌️
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
ما را ز خاکِ پاکِ #حرم آفریده اند...
با عشقِ خاندان کَرَم آفریده اند...
در راه #عشق همقَسَمِ #سر نهادنیم
«سر» را سرِ وفا به قسَم آفریده اند!...
ما را ز وارثان علیّ و شجاعتش،
از وارثان تیغ دو دم آفریده اند!
ما را برایِ یاریِ مظلوم زاده اند...!
بهرِ فشردنِ گلویِ ستم آفریده اند!
#قاسم گمان مبر که علم بر زمین نهاد!
ما را محافظان عَلَم آفریده اند!
ما را #فدائیان_حسین آفریده اند
ما را #مدافعان_حرم آفریده اند...
#غزل...
@shaerane_ta_khoda
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
از همان روز که دل را به هوایت دادم
ای مسیحانَفَس از معجزه ات آبادم
رفته از یادِ دلم شادی اگر، هیچ غمی نیست!
تا زمانی که «تو» یک دم نروی از یادم...
غمِ تو یادِ من انداخت که شاعر بشوم،
بنویسم ز تو هرروز... از این غم شادم!
از تو یک روز اگر دم نزنم میمیرم
از تو یک لحظه اگر دور شوم بر بادم...
آهویِ صیدِ تو بودن به من عزّت داده
که بگویم همه جا اینکه تویی صیّادم...
سائلم بر درِ بابی که نرانده ست فقیر
عزّتم بس که درِ خانه ی #تو افتادم...
من گدای درِ تو بودم و این شاهم کرد
«من از آن روز که در بندِ تو ام آزادم»!...
#غزل...
@shaerane_ta_khoda
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
این شعر، نامه ای که بگویم سلامِ تو
از من، کبوتری ز حوالیِّ بامِ تو...🕊
آقا سلام، جان و دلِ عاشقان... #حسن...💚
اِی که کَرَم، نشانِگری از مرامِ تو...
من مورِ کوچَکَم🐜 که نمی فهمد اندکی
جز قطره💧، از بزرگیِ بحرِ مقامِ تو...🌊
هرجا که رفته ام شده ام "خادم الحسن"
یعنی شناخته اند مرا هم به نامِ تو:)
نوکر که از خودش اسمی نمی بَرَد...
همنامِ توست هرکه که باشد غلامِ تو...
این نامه را به تو تقدیم میکنم
من، سائلی گدایِ «جوابِ سلامِ» تو🙃❤️
#غـــزلــ🌱
#امام_حسنےام💚
@shaerane_ta_khoda
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
چندیست که آشوب شده از تو جهانم...
ای آن که خودت مایه آرامــش جانـم!...
ای آن که وجودت همه نور! ای دل و دلدار!...
تا کی به تمنـای وصـــالِ تــو بمانم؟؟...
گفتم که بیا العجل ای یوسف زهرا...
باز آ که به راه تو من از منتظرانم...
از دوش تو بار آمدم آقا که بگیرم،
فهمیده ام اما؛ که خودم بارِ گرانم...
بی پشته و بی بار و بنه آمدم؛ اما...
لطفی کن و از سائلیِ خویش مرانم...
لطفی کن و یا یوسفنا «أوف لنا الکیل»...
زان بیش «تصَدَّق» که غمت برده امانم...
با لطف تو من غنچه شاداب بهارم
بی لطف تو من غربت دلگیر خزانم...
هر #جمعه به این شوق که شاید تو بیایی
«اُمنیّةُ شائق» ز سحر ورد زبانم...
دنیای بدون تو به جز درد و الَم نیست...
از دردِ فراقِ تو به عرش است فغانم...
حالا دگر اصـلاح شده مصــرع اول...
«عمری»ست که آشوب شده «بیتو» جهانم...
#غزل...
@shaerane_ta_khoda
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
غم بیتابِ دلم، بهانهبردار نبود...
اشک، میریخت! و من.. فرصتِ انکار نبود!..
#غیرت ت قلبِ مرا به شوقِ تحسین آورد
«رفتن» ت کاش ولی؛ اینهمه دشوار نبود..💔
زخمهای بدنت را به تحمـّــل دیدم...
فقط ای کاش رُخَت غریب و تبدار نبود:)
سرِ تابوت، دگر قلب من و تاب و توان؟!
چشم بستم.. دگرم طاقتِ دیدار نبود...
همه با سوزِ دل «ای اهلِ حرم» میخواندند
که در آن روزِ عزا، دیگر «علمدار» نبود...
گشتم آنروز به دنبال مزاری از تــو
بین «گلزار» ولی یک اثر از یار نبود!...
جابرم!.. برادرم!.. جامعِ گلهایی تو!
پس مزارِ پاکِ تو، کجای گلزار نبود!؟
هفتهها، روز به روز، از تو نوشتم.. اما..
پاره کردم همه را! جرئتش انگار نبود...
این تو بودی که به روح همه وسعت دادی
لحظاتِ تو به جز جلوه ایثار نبود...
#غزلــ
#شهید_جابر
@shaerane_ta_khoda
هدایت شده از شاعـرانـہ تا خــ💞ــدا....💌
باز هم بر دلِ این طایفه زد داغِ گرانی دیگر
اربا اربا شدن و پر زدنِ تازه جوانی دیگر...
باز هم عشق خریدار شد از اهلِ فروش بازار
یوسفی دیگر و «سربازِ حسین»ی، ز زمانی دیگر...
باز هم عشق از این طایفهٔ دلشده قربانی خواست
راهِ عشق است و تو «برکان تفجر»... فورانی دیگر...
باز هم دستِ پلیدی به تبر رفت و از این باغ شکست
شاخه ها را؛ که شود دفن، و ثمر داد کسانی دیگر!...
باز هم چید از این شاخهٔ نوبر که رطب کم بشود...
ثمرش شد چو تو نخلی، که نروییده مکانی دیگر!...
هرچه خواهند که دفنت بکنند عاقبتش، اما؛ تو
خودِ بذری، که به این خاک دهی رونق و جانی دیگر...
تو همانی که شدی «جابر» از این بهر که جبران بکنی،
بدمی روحِ بهاری به تب و تاب خزانی دیگر...
#غزلــ
#شهید_جابر
@shaerane_ta_khoda