⭕️دلیل دلاری!🇺🇸 مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس)✅
مراسم بهترینهای سال 2019 فوتبال آسیا در هنگ کنگ برگزار شد که فوتبال ایران امسال با وجود 5 شانس ناکام در کسب عنوان شد.
با خواندن خبر بالا چه تحلیلی می توانید داشته باشید؟
روزنامه های ورزشی از این موضوع نوشتند که حق ایران خورده شد و از دلایل سیاسی هم حتی نام بردند ولی واقعا آسیا و کشورهای آن مگر اروپا و آمریکا هستند که سیاست خارجی شان با ایران تعارض داشته باشد تا بخواهند به دلایل سیاسی نامزدهای ایرانی را کنار بزنند و نادیده بگیرند؟
واقعیت این است که این کشورها اگر بازیکنی از ایران را منتخب اعلام می کردند باید جایزه اش را چگونه دست او می رساندند؟
آیا می دانستید این جایزه های هنگفت که به منتخبین در مراسم بهترین های فوتبال آسیا می دهند به مبلغ دلارآمریکا پرداخت می شود نه پول رایج یکی از کشورهای آسیایی؟
خب! حالا متوجه شدید موضوع چیست؟ فدراسیون فوتبال آسیا حوصله اتهام خوردن و مورد ظن پولشویی قرار گرفتن و انتقال غیرقانونی پول به حساب یک شهروند ایرانی را نداشت.که بعد هم تحت تحریم های اقتصادی به دلایل سیاسی قرار بگیرد.در حقیقت گریز از سیاسی شدن انتخاب در فدراسیون فوتبال آسیا عامل عدم انتخاب بازیکنان ایرانی نامزد در پنج عنوان بود.کسانی که تصور می شد لااقل یکی از از آن ها برنده عنوان برتر بشود و در کمال حیرت نشد.
وقتی واحد پولی یک کشور( یعنی دلار آمریکا) در اقتصاد و مبادلات مالی یک منطقه (مثل آسیا) نفوذ دارد، کل آن منطقه و کشورهایش ناخواسته تبدیل به یکی از ایالات آن کشور خواهند شد، حتی اگر هزاران کیلومتر از آن کشور دور باشند و زبان و فرهنگ و دین و عقایدشان فرق کند...بله! شعبده بازی دلار همین است.دلار حسابی از ارتباط شناسی اقتصادی در راستای منافع آمریکا بهره می برد و سود دهی می کند.آیا ما با واحد پولی مان چنین طراحی ای داریم؟ یا که اوج طراحی مان این است که چهارتا صفرش را حذف کنیم؟ :) ✅مسعود نوروزی راهی(ارتباط شناس) @mnraahi #ارتباط_شناس #مسعودنوروزی #مسعودنوروزی_راهی #جامعه #جامعه_شناسی #دلار #فوتبال #جنگ_اقتصادی #آسیا #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #یادداشت #نوشته #ورزش #بیررانوند #ارتباط_شناسی_اقتصادی (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) @rooznegari
چنین آیه ای مشوق حرکت پیامبراسلام و هجرت(مترادف با قیام) آن بزرگوار از مکه به مدینه و تشکیل حکومت و قوای اسلامی در آنجا و سپس فتح مکه شد.این آیه در تمام طول تاریخ کاربرد دارد.از جمله پاسخی به آنان است که می گویند در دوران غیبت امام زمان، باید نشست و هجرت (مترادف با قیام) نکرد و حکومت و قوا تشکیل نداد و منتظر ماند تا خود آن حضرت بیاید و حکومت بر پا کند! وعده عذاب جهنم و بدعاقبتی برای اینان هم هست.✅مسعودنوروزی راهی(ارتباط شناس)✅
#ارتباط_شناس #مسعودنوروزی #مسعودنوروزی_راهی #جامعه #جامعه_شناسی #وحی #تاریخ #ترجمه #کتاب #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #یادداشت #نوشته #عربی #قرآن #ارتباط_شناسی_قرآن (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) @rooznegari
❗️خطاهای ناشی از نبود ارتباط شناسی در ترجمه های قرآن📚- مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس)✅
زبان وسیله ارتباط است و از موضوعات مورد بررسی در ارتباط شناسی.
ترجمه، از هر زبانی و به هر زبانی، علاوه بر دانستن لغت و دستور زبان، به ارتباط شناسی لااقل در سطح ساده اش نیازمند است و بدون آن ، فقط به اتکای دانستن لغت و دستور زبان ، ترجمه کردن، آن سطح از معنا را در ترجمه نتیجه نمی دهد که حتی گاهی ترجمه به بیراهه و سردرگمی می رسد.در این نوشتار، بر آنم نمونه ای از این عدم توجه به ارتباط شناسی را در ترجمه قرآن ، شرح دهم و به آسیب شناسی ترجمه وحی بپردازم.
مثلا در آیه 97 سوره نساء آمده: إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيراً
درباره آیه 97 سوره نساء ترجمه هایی که دیده ام همه در مفهوم همسان هستند و فقط در کلمات تفاوت دارند.در تمام این ترجمه ها، عدم توجه به ارتباط شناسی ساده (نه ارتباط شناسی وحی یا قرآن یا زبان عربی، بلکه همان ارتباط شناسی ساده) مشهود است.به گونه ای که همین عدم توجه به ارتباط شناسی ساده، دومینو وار، سبب شده در ترجمه این آیه به ارتباط شناسی وحی و زبان عربی نیز بی توجهی شود و در نتیجه، ترجمه کارآمدی حاصل نشود.در ابتدا چند نمونه از ترجمه های در قرآن های منتشر شده و موجود در بازار نشر را با هم می خوانیم:
ترجمه آیت الله مشکینی از این قرار است: همانا کسانی که فرشتگان آنها را در حالی که ستمکار نفس خویشند قبض روح می کنند ( به آنها ) گویند: در چه ( حالی از نظر دین ) بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم ( ناتوان شده در جنبه ایمان و عمل ) . فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن ( از محیط کفر به محیط اسلام ) مهاجرت کنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جای بازگشتی است.
ترجمه آیت الله مکارم چنین است: کسانی که فرشتگان ( قبض ارواح ) ، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند ، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ ( و چرا با اینکه مسلمان بودید ، در صفِ کفّار جای داشتید؟! ) » گفتند: «ما در سرزمین خود ، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [ فرشتگان ] گفتند: «مگر سرزمین خدا ، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها ( عذری نداشتند ، و ) جایگاهشان دوزخ است ، و سرانجام بدی دارند.
ترجمه آیت الله موسوی همدانی چنین است: کسانی که فرشتگان قابض ارواح در حالی جانشان را می گیرند که ستمگر خویشند از ایشان می پرسند: مگر چه وضعی داشتید که این چنین به خود ستم کردید می گویند: در سرزمینی که زندگی می کردیم ، اقویا ما را به استضعاف کشیدند ، می پرسند: مگر زمین خدا وسیع نبود و نمی شد به سرزمینی دیگر مهاجرت کنید؟ و چون پاسخ و حجتی ندارند منزلگاهشان جهنم است که چه بد سر انجامی اس
ترجمه الهی قمشه ای چنین است: آنان که فرشتگان ، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده اند می گیرند ، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.
ترجمه فولادوند چنین است: آنان که فرشتگان ، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده اند می گیرند ، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.
ترجمه بهاءالدین خرمشاهی چنین است: کسانى که فرشتگان جانشان را مىگیرند و آنان بر خود ستم روا داشتهاند، به ایشان گویند در چه حال بودید؟ گویند ما در سرزمین خود مستضعف بودیم، گویند آیا مگر زمین خداوند وسیع نبود که بتوانید در آن [به هر کجا که خواهید] هجرت کنید؟ سرا و سرانجام اینان جهنم است و چه بد سرانجامى است
ترجمه تفسیر راهنما که تحت اشراف هاشمی رفسنجانی تدوین شد چنین است: همانا کسانى که فرشتگان جانشان را در حالى مى گیرند که به خود ستم کرده اند [به آنان ]مى گویند: در چه حالى بودید؟ مى گویند: ما در این سرزمین مستضعف بودیم. مى گویند: آیا زمین خدا وسیع نبود تا در آن هجرت کنید؟ پس اینان جایشان جهنّم است و چه بد بازگشتگاهى است
نکته هایی حساس در ترجمه این آیه مغفول مانده است:
1-آیا جمعی از فرشتگان مامور قبض روح هستند؟ من معتقدم ملائکه مذکور در آیه، فرشتگانی هستند که اعمال و رفتار آدم های ذکر شده در آیه را ثبت و ضبط می کنند،نه فرشتگانی که جان آنها را می گیرند.در حقیقت، این افراد هنوز زنده هستند و فرشتگان مذکور، کاری با گرفتن و نگرفتن جان آنها ندارند.در سیاق قرآن و روایات، گرفتن جان، ولو جان جمعیت زیاد، به جمع زیادی از فرشتگان نسبت داده نشده.چون قابض همه ارواح یک فرشته است و او حضرت عزراییل است.امکان دارد بگویند جناب عزراییل سردسته است و جمعی از ملائکه زیر دست او کار می کنند.در ادامه خواهیم دید که اصل این گمان در این آیه منتفی است.
2- چرا همه از تَوَفَّاهُم برداشت قبض روح و گرفتن جان را دارند؟ درک کردن حال و دریافت انرژی حسی و فکری و گفتگوهای این افراد توسط ملائکه مامور ثبت و ضبط اعمال(که در آیات و روایات به وجود آنها تصریح شده)، مگر نوعی از معنای توفی (دریافت کردن) نیست؟ مگر حتما باید پای جان و گرفتن جان در میان باشد که توفی معنی بدهد؟
3-نکته ای مهمتر که به ارتباط شناسی زبان عربی برمی گردد این است که در همین آیه، برای ملائکه که اسم مونث است، صریحا از فعل مونث(تَوَفَّاهُم) استفاده شده که مترجمین محترم، همه به درستی آن را در ترجمه به ملائک نسبت داده اند.هرچند اشتباها به معنای قبض روح ترجمه کرده اند نه به معنای ثبت و ضبط اعمال.اما به هر حال از سیاق مونث این فعل، انجام آن را به تنها اسم مونث موجود در آیه یعنی ملائکه نسبت داده اند.اما در کمال تعجب، در ترجمه فعل مذکر قالوا، به شکل یکی در میان، آن را به گفتگوی میان آن افراد(الَّذينَ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ) که مذکرند و ملائکه که مونثند ترجمه کرده اند.در حالی که هیچ گفتگویی میان آن افراد و ملائکه صورت نگرفته و این فعل های قالوا که پی در پی آمده است، گفتگوی میان همین افراد الَّذينَ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ است که در بین خودشان دو دسته شده اند و با هم جدال می کنند.
4-نکته دیگر این است که سیاق فعل ها در أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها مضارع است نه ماضی! این یک گفتگو در زمان حاضر و با آدم زنده است.چطور ملائکه جان کسی را بگیرند و بعد به او بگویند: مگر زمین خدا وسیع نیست؟(توجه کنید:نیست! نه که نبود) پس در آن مهاجرت کنید(توجه کنید: مهاجرت کنید نه که می کردید).که البته همه مترجمین بلا استثنا چون در ذهنشان این گفتگو بعد از قبض روح آن افراد بوده و چند فعل ماضی هم قبل از این جمله آمده بوده، این فعل های مضارع به این آشکاری را ماضی ترجمه کرده اند!
نتیجه گیری:
عدم توجه به ارتباط شناسی ساده( در روابط معمول) و ارتباط شناسی زبان عربی(در ضمایر مذکر و مونث و زمان بندی افعال) و ارتباط شناسی وحی، سبب شد که ترجمه آیات مذکور به حد کمال و منطبق بر معنا نباشد و سر از جایی در بیاورد که اصلا منظور آیه نبوده است.
با توجه به نکات ذکر شده، ترجمه دقیق و مبتنی بر ارتباط شناسی صحیح بین عناصر موجود در آیه،چنین است: ملائکه ثبت و ضبط اعمال، آنچه از آنها که به خودشان ظالم هستند، ثبت و ضبط می کنند این است که آنها بین خودشان جدل می کنند:
-در چه حالی بودید(تا حالا)؟
-ما در زمین ضعیف نگه داشته شدیم و نگذاشتند استعدادهای خودمان را نشان بدهیم( و به بهانه همین تنبلی می کنند و با این فرافکنی به تنبلی خودشان ادامه می دهند)
-مگر زمین خدا وسیع نیست؟ خب هجرت کنید!
(خودشان می دانند که چاره هجرت است و هجرت نمی کنند! پس) آنها جایگاهشان جهنم است و بد عاقبتی است.(یعنی در همین زندگی مادی خود در جهنم قرار دارند.چه رسد به آخرت!)
و نکته این است که وقتی کار از کار گذشته باشد یعنی بعد از مرگ،اگر تازه به آنها آگاهی بدهند که می توانستید هجرت کنید که این معنایی ندارد و نباید عذاب شوند چون نمی دانستند چاره در چیست.وعده عذاب آنها از این رو است که خداوند در این آیه فرشتگان ثبت و ضبط اعمال را مورد استناد قرار داده که این ها خود نیز در زندگی دنیایی آگاهند که باید هجرت کنند و نمی کنند و با بهانه آوردن این که ما مستضعف و تحت ظلم هستیم، از کار و تلاش در احداث و ایجاد حکومت و قوا و سلطه مومنین بر امور خودداری می کنند.خداوند در این آیه اشاره دقیق می کند که ظالم اول بر اینها، خودشان هستند که هجرت نمی کنند.یعنی تنها چیزی که ملائکه از این ها ثبت و ضبط کرده اند همین حرف زدن های بدون عملشان بوده که می گفتند باید هجرت کرد و نکردند و نشستند.
موضوع ما انسان است
مسعود نوروزی راهی
our subject is human
m.n.raahi
موضوعنا الانسان
م.ن.راهی
+
آدرس وبلاگ شخصی:
bf.blogfa.com
توجه:آدرس دیگری نداریم:)
هدایت شده از مسعودنوروزی،ارتباطشناس
#خسته از #دانایی ام.... #شعر و #عکسنوشت از #سروده های #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط شناس @mnrahi
هدایت شده از مسعودنوروزی،ارتباطشناس
بچه که بودیم.... #عکسنوشت از #گفته های #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط شناس @mnrahi
هدایت شده از مسعودنوروزی،ارتباطشناس
#حقیقت ... #دروغ ... #عکسنوشت از #گفته های #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #م_ن_راهی @mnrahi
هدایت شده از مسعودنوروزی،ارتباطشناس
#بشر برای #رسیدن به #ماه #جاذبه #زمین #مبارزه کرد اما... #عکسنوشت از #سخنرانی #مسعود_نوروزی_راهی #ارتباط_شناس #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #کره_ماه #اخلاق #ارتباط_شناسی_اخلاق @mnrahi
یک سرچ کوچولو توی اینترنت کردم دیدم بله! در جویبار خاطر بعضی ها که شعرم را دهان به دهان (و البته به عبارت دقیق تر: فوروارد به فوروارد) در شبکه های اجتماعی چرخانده بودند، رفتن پاییز بسی دل انگیز تر از آمدن پاییز جلوه کرده بود و معنای شعر تر را در "پاییز می رود" یافته بودند نه در "پاییز می رسد"! خب ذهن ایرانی در زمانه کنونی، گویا رفتن پاییز را دارای دل انگیزی و تری بیشتری می داند و بهتر می پسندد! لذا آغاز شعرم از "پاییز می رسد" کم کم به "پاییز می رود" تغییر پیدا کرده بود! من یک نفر شاعر یک طرف و ملتی در آن طرف! زور آنها بیشتر است لابد! به هر حال، نسخه " تر" شعرم را که در آن "پاییز می رود"، تقدیم می کنم.شما هم "تر" شوید این شب یلدایی:
پاییز می رود به هوای جدا شدن
از هر چه غیر عشق و رضای خدا شدن
کار خداست فرصت تغییرهای نو
سر بر زمین نهادن و سر در هوا شدن
سرد است گرچه جان هوا باز گرم شد
بازار داغ بوسه و آغوش وا شدن
از یادگار گرمی فصل گذشته شد
برگ درخت خونی و خون ها به پا شدن
ای بوی مهر و نم نم باران آذری
آبان توست جاری در جاده ها شدن
پاییز فصل رونق اشک است کاش کاش
از اشتیاق باشد و نه از جدا شدن
✅ مسعود نوروزی راهی (ارتباط شناس)
#ارتباط_شناس #مسعودنوروزی #مسعودنوروزی_راهی #جامعه #جامعه_شناسی #شعر #حافظ #تحریف #آموزش #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #م_ن_راهی #یادداشت #نوشته #تغییر #یلدا #شب_یلدا #قرآن #ارتباط_شناسی_معنوی_شعر (توجه:استفاده از این نوشته ها با ذکر نام نویسنده و منبع آن در رسانه های دیگر آزاد است) www.bf.blogfa.com @rooznegari