eitaa logo
روشنا بوشهر
1.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
205 فایل
🌐هدف کانال روشنا بوشهر روشنگری است. 🔰روشنا بوشهر یک کانال آموزشی،تحلیلی و تربیتی است. 📝 مخاطبین گرامی پیشنهادات،انتقادات و مطالب مهم خود را برای پیشبرد اهداف روشنگری با ادمین زیر به اشتراک بگذارید:👇 ارتباط با ادمین کانال: @Mahdiyar6167 @amin_nazi13
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️گذری‌ کوتاه بر ویژگیهای‌ظاهری‌ و باطنی (ع) 🔷 (ع)، امام‌ هفتم ما شیعیان،‌ که پس از شهادت پدرشان امام‌ جعفر صادق (ع) به رسیدند، و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳، یعنی به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده داشتند. ایشان با چهار تن از یعنی ، ، و بودند که همگی در ضدیت با شیعه قرار گرفته، اختناق و فشار بسیاری را متوجه (ع) و اصحابشان نموده بودند. نام امام، و لقب آن حضرت، (ع) کنیه آن امام و ابوابراهیم است. شیعیان و دوستداران لقب  به آن حضرت داده‌اند. ولادت (ع) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری در ابوأ اتفاق افتاد. دوران‌ (ع) مقارن بود با سال‌های آخر خلافت منصور عباسی، و در دوره خلافت هادی و ۱۳ سال از دوران خلافت هارون که سخت‌ترین دوران عمر آن حضرت به شمار آمده است. 🔷 (ع) از حدود ۲۱ سالگی براساس وصیت پدر بزرگوارشان و به امر خداوند متعال به رسیدند، و زمان امامت آن حضرت ۳۵ سال و اندکی بود که مدت امامت حضرت، از همه ائمه بیشتر بوده است، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج). (ع) دارای قامتی معتدل بودند. صورتشان نورانی و گندمگون و رنگ مویشان سیاه و انبوه بود. بدن شریفشان از زیادی عبادت ضعیف شده بود، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشتند. (ع) به تصدیق همه مورخان، به و عبادت بسیار معروف بوده اند. حضرتشان از عبادت و سخت‌کوشی، به معروف، و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بودند. (ع) کیسه‌های ۳۰۰ دیناری و ۴۰۰ دیناری و ۲۰۰۰ دیناری بین ناتوانان و نیازمندان تقسیم می‌کردند. از (ع) روایت شده است که فرمودند: «پدرم پیوسته مرا به  داشتن و کَرَم کردن سفارش می‌کرد». 🔷 (ع) با آن کَرَم و بزرگواری و بخشندگی خود، بر تن می‌کردند. چنانکه نقل کرده‌اند: لباس خشن‌ می‌پوشیدند و همینطور بودند، و این خود نشان دیگری است، از بلندی روح و صفای باطن و بی‌اعتنایی آن امام به زرق و برق‌های گول زننده دنیا. (ع) نسبت به همسر و فرزندان و زیردستان بسیار و بودند. همیشه در اندیشه و بیچارگان بودند، و پنهان و آشکار به آنها کمک می‌کردند. برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند، اما بعضی - پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد - به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند. (ع) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشتند. قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت می‌کردند، آنچنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد می‌آمدند و از روی شوق و رقت گریه می‌کردند. 🔷بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می‌گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می‌راندند، ولی آن حضرت با و شکیبایی با آنها روبرو می‌شدند، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می‌آوردن و متنبه می‌ساختند. تاریخ، برخی از این صحنه‌ها را در خود نگهداشته است. لقب‌ از همینجا پیدا شد. یعنی نگهدارنده و . این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به این کارهای زشت و دور از ادب دست می‌زدند. و آن حضرت کم کم، بر آنان و اهل بیت علیهم‌ السلام را روشن می‌ساخت، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگری - پیش می‌آمد، (ع) می‌فرمودند: «قُلِ الحَقَّ و ان کان فیه هُلاکُک، فَانَّ فیهِ نَجاتُک؛ را بگو، اگر چه هلاک تو در آن باشد، زیرا تو در همان است». ارزش‌ والای‌ به اندازه‌ای است که باید افراد در مقابل حفظ آن نابود شوند. در - مانند صفات شایسته دیگر خود - نمونه بودند. 🔷با می‌نشستند و از بینوایان دلجویی می‌کردند. بنده را با آزاد مساوی می‌دانستند و می‌فرمودند: «همه، فرزندان آدم و آفریده‌های خدائیم». از ابوحنیفه نقل شده است که گفت: (ع) را در کودکی دیدم و از او پرسش‌هایی کردم، چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است. به راستی ایشان و و و زبردست بود. محمد بن‌ نعمان نیز می‌گوید: (ع) را دیدم که می‌جوشید و می‌خروشید و بذرهای دانش به هر سو می‌پراکند. منبع: راسخون به‌نقل‌ از سایت‌ عصر شیعه 🌖روشنا_بوشهر 🌎https://eitaa.com/roshana_bushehr
⭕️ در مورد احترام به و چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔶گرچه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى، به تنهایى براى رعایت احترام در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان در این گونه موارد را صادر مى کند در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 🔷هـ ـ با این که ، یکى از مهمترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در از آن مهمتر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست. در حدیثى از (ع) مى خوانیم: مردى نزد (ص) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، (ص) فرمود: «ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللّهِ سَنَة؛ برگرد و با خویش باش، قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب مادر با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است»! [۱] ولى، البته هنگامى که ، پیدا کند، در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضایتی والدین. در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد. 🔷و ـ (ص) فرمود: «إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ؛ بترسید از این که و مغضوب آنها شوید، زیرا از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد هستند، نخواهد رسید». [۲] این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که چنین اشخاصى نه تنها در گام نمى گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند. «سید قطب» در تفسیر «فى ظلال» حدیثى به این مضمون از (ص) نقل مى کند که: مردى مشغول طواف، را بر دوش گرفته طواف مى داد، (ص) را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا را با این کار انجام دادم؟ فرمود: «نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند»! [۳] 🔷در پایان این بحث، ذکر این نکته را لازم مى دانیم: گاه مى شود پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مى کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچ یک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با و انجام وظیفه در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. سخن خود را در این زمینه با حدیثى از (ع) پایان مى دهیم: کسى نزد (ص) آمد و از و سؤال کرد، فرمود: «لا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لایَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لایَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لایَسْتَسِبُّ لَه»؛ (باید او را با نام صدا نزند [بلکه بگوید پدرم!]، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کند [نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!]». [۴] پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، ج ۲، ص ۲۶۰ [۲] همان، ص ۲۵۷ [۳] «فى ضلال»، ج ۵، ص ۳۱۸ [۴] «نور الثقلين»، ج ۳، ص ۱۴۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🌖روشنا_بوشهر 🌎https://eitaa.com/roshana_bushehr
💠امام كاظم(علیه السلام): 📜مَن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی‌ النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی اللهِ. 💬هرکه می‌خواهد که قویترین مردم باشد،بر خدا توکل نماید. 📚{بحارالانوار،ج۷،ص۱۴۳} 🌖روشنا بوشهر 🌎https://eitaa.com/roshana_bushehr